مرد معتادي كه در مرخصي زندان، همسرش را به قتل رسانده است روز گذشته محاكمه و به درخواست فرزندانش به قصاص محكوم شد.
به گزارش جوان، خردادسال۹۶، مأموران پليس از قتل زن 37سالهاي به نام سميرا در خانهاش در محمود آباد ورامين باخبر و راهي محل شدند.
با انتقال جسد به پزشكي قانوني، پسر مقتول كه در محل حضور داشت به مأموران گفت: «پدرم به خاطر اعتياد در زندان بود. او چند روزي مرخصي گرفته بود و به خانه برگشته بود تا سري به ما بزند. در اين چند روز او مدام با مادرم درگير بود تا اينكه امروز وقتي به خانه برگشتم با جنازه خونين مادرم روبهرو شدم. با ديدن اين صحنه سراغ پدرم را گرفتم اما از او خبري نبود. احتمال ميدهم قتل مادرم كار او باشد.»
بعد از توضيحات پسر جوان تحقيقات براي دستگيري شوهر مقتول به عنوان اولين مظنون پرونده آغاز شد تا اينكه سه روز بعد از حادثه احمد 43ساله در جنوب تهران شناسايي شد. مرد معتاد با ديدن پليس سعي داشت فرار كند، اما در عمليات تعقيب و گريز پليس بعد از شليك گلوله دستگير شد. متهم با انتقال به پليس آگاهي تحت بازجويي قرار گرفت و با اقرار به جرمش روانه زندان شد.
پرونده بعد از صدور كيفرخواست به شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد و صبح ديروز روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي عبداللهي قرار گرفت. بعد از اعلام رسميت جلسه، اوليايدم كه فرزندان مقتول بودند براي پدرشان درخواست قصاص كردند.
سپس متهم در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «سالهاست گرفتار اعتيادم و زندگيام به خاطر آن تباه شده بود. چند بار تصميم گرفتم ترك كنم، اما نتوانستم و به خاطر اعتياد ناچار بودم دست به هر كاري بزنم. بارها دستگير شدم و به زندان افتادم به همين دليل همسر و فرزندانم مجبور بودند خودشان خرج زندگيشان را تأمين كنند.»
او در ادامه گفت: «بار آخري كه به زندان رفته بودم، سه روز مرخصي گرفتم تا خانوادهام را ببينم اما وقتي به خانه برگشتم با بدرفتاريها و بيتوجهيهاي همسرم روبهرو شدم. او تا مرا ديد به خاطر شرايط سختي كه داشت شروع به گلايه كرد و گفت قصد دارد از من جدا شود.»
متهم در خصوص قتل گفت: «با شنيدن اين حرف كنترل اعصابم را از دست دادم و با او درگير شدم. وقتي درگيري بين ما شدت گرفت از عصبانيت چاقو را برداشتم و هفت ضربه به او زدم. بعد از آنكه جسد خونين سميرا را روي زمين ديدم از ترس خانه را ترك كردم و به پاتوق معتادان در جنوب شهر گريختم.»
متهم در آخرين دفاعش گفت: «اعتياد مرا گرفتار خودش كرده بود و حالا هم به خاطر مرگ همسرم ديگر انگيزه زندگي ندارم و از اين وضعيت خسته شدهام. راضي به مرگ هستم و از دادگاه ميخواهم هر چه زودتر حكم قصاص را برايم صادر كنند.»
در پايان هيئت قضايي بعد از شور، با توجه به درخواست اوليايدم متهم را به قصاص محكوم كرد.