کمال تبریزی همزمان با سالروز تولدش از سه پروژهای که آرزو داشته بسازد اما نساخت و پیشنهادش برای پخش «سرزمین کهن» و سرنوشت فیلم امام موسی صدر سخن گفت.
این کارگردان سینمای ایران همزمان با ۵۹ سالگی در پاسخ به پرسش ایسنا مبنی بر اینکه آیا فیلمی بوده که آرزوی ساخت آن را داشته باشد اما آن را نساخته است؟ گفت: خیلی تمایل داشتم که سه نوشتهی ویژه را به فیلم برگردانم که متاسفانه تا امروز و به دلایل مختلف امکان ساخت آنها برایم فراهم نشده است و به نظرم هرکدام در نوع خود بسیار زیبا و درخور فرهنگ و هنر ایرانی هستند و جای آنها در سینمای متنوع ایران خالی است؛ یکی از آنها رمان زیبای حبیب احمدزاده است به نام "شطرنج با ماشین قیامت"، دوم فیلمنامه دقیق و متفاوت آقای محمدرضا گوهری درباره شهید حسن باقری است و سومی هم فیلمنامه "وقتی که موسی گریست" نوشته زیبای آقای گوهری است که هیچ وقت به مرحله تولید نرسید!
تردیدی که مانع ساخت فیلم امام موسی صدر شد
این کارگردان دربارهی سرنوشت فیلمی که قرار بود دربارهی امام موسی صدر بسازد هم توضیح داد: تصور من این است که عامل اصلی و مانع عمده برسر راه تولید فیلم، خانواده محترمایشان بودهاند که بعد از آشکار شدن برخی اطلاعات در مورد شهادت ایشان، پذیرش لازم و کافی را در این خصوص نداشتند و تردید در مورد سرنوشت امام موسی صدر اجرای پروژه را متوقف کرد.
کمال تبریزی که فیلم «مارموز» را آماده نمایش دارد و «ما همه با هم هستیم» را در مراحل آماده سازی برای اکران دارد ـ پیش بینی میشود در جشنوارهی فیلم فجر به نمایش درآید ـ متولد ۱۳۳۸ است. آن طور که کارنامه کاری اش نشان میدهد،سه دهه از پنج دهه زندگیاش را در سینما فعال بوده است.
این کارگردان در گفتوگویی که چند سال قبل به بهانهی بزرگداشتش در جشن سینما با ایسنا داشت، بخشی از دوران کودکی، نوجوانی و فعالیتهای سه دهه حضورش در سینما را مرور کرد.
کمال تبریزی برخلاف نام فامیلش در تهران به دنیا آمده و بزرگ شده پایتخت است.
این کارگردان در بخشی از آن گفتوگوی مفصل در پاسخ به اینکه پس از سه دهه فیلمسازی کجا ایستاده است؟ گفته بود: بعد از این سه دهه فیلم سازی، هنوز دلم نمیخواهد خودم را در ژانر خاصی محدود کنم. بنابراین هنوز این روحیه سرکشی و رفتن به فضاهای مختلف در من وجود دارد.
نمیخواهم در سینما دستور زبان مشخص سینمایی برای خودم تعریف کنم و بگویم حالا که کمال تبریزی به اینجا رسیده دیگر بهتر است مثلا فقط فیلم کمدی بسازد. بنابراین هر فیلمی که میسازم احساس میکنم اولین فیلمی است که میسازم و هنوز مشتاقم به ژانرهای مختلف سر بزنم و اگر ساخت فیلمی در ژانری پیشنهاد شود که تا به حال کار نکردهام، حتما استقبال میکنم.
کارگردان فیلم اکران نشده «خیابان های آرام» در ادامه مطرح کرده بود: با این ویژگیهایی که مطرح کردم سینما برایم لذت بخش است چون پایانی ندارد و یک جور بازیگوشی است که خود به خود آدم را سرحال نگه میدارد! با این شرایط اگر بتوانم کنجکاوی جوانی را در این سن و سال نگه دارم خیلی کارهای دیگر را نیز که هنوز در رویاهایم دارم ؛ میتوانم انجام بدهم.
کمال تبریزی (کمال مصفای تبریزی) متولد سال ۱۳۳۸ در تهران و فارغ التحصیل رشته سینما و تلویزیون از مجتمع دانشگاهی هنر است. وی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۵۶ با کمیته فرهنگی دانشجویان پلی تکنیک آغاز کرد و پس از آن وارد بخش فعالیتهای فرهنگی سازمان صدا و سیما شد. دو روز پس از آغاز جنگ، به عنوان فیلمبردار و کارگردان، اولین تصاویر مربوط به آغاز جنگ را در فیلم مستندی به نام «شهادت طلبان» فیلمبرداری کرد. این فیلم در همان دوران از تلویزیون پخش و بعدها ضمن نمایش در جشنواره تاشکند، موفق به کسب جایزه بهترین مستند جنگی شد.
چندین کار کوتاه و بلند مستند و داستانی تلویزیونی، درباره جنگ، حاصل این دوره از فعالیت اوست.
نگارش فیلمنامه «دیده پنهان»، فیلمبرداری فیلمهای «روایت رزم» و «آوای غیب» که هرسه از اولین فیلمهای داستانی درباره جنگ بودند؛ از جمله این کارهاست.
وی مدتی نیز به عنوان مسئول آموزش سینمای آزاد، دورههای مختلف آموزش فیلم را طراحی و راهاندازی نمود و خود نیز واحدهای مختلف درسی، از جمله شناخت سینما و کارگردانی را تدریس کرد.
تبریزی، چند سالی نیز مدرس دورههای آموزش در سینمای جوان و مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.
اولین کار بلند حرفهای تبریزی، فیلم سینمایی «عبور» (سال ۱۳۶۷) است که نویسندگی و کارگردانی آن را به عهده داشته است.
تبریزی، خودش فیلمنامه این فیلم را نوشت که داستان آن کاملا برگرفته از حوادث واقعی جبهههای جنگ بود. بعدها این فیلمنامه و خاطرات نگارش آن به صورت یک کتاب، چاپ و موفق به کسب جایزه بهترین کتاب سال در موضوع جنگ شد.
فیلمهای بعدی تبریزی به ترتیب عبارتند از: «در مسلخ عشق» (سال ۱۳۶۹)، «پایان کودکی» (سال ۱۳۷۲) و فیلم سینمایی «لیلی با من است» (سال ۱۳۷۴) بود.
فیلم «لیلی با من است» ضمن شرکت در جشنوارههای مختلف جهانی مانند مونترال کانادا ، فوکوئوکای ژاپن و ...... ، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد و جایزه بهترین فیلمنامه را در جشنواره بینالمللی فیلم فجر از آن خود کرد.
همچنین فیلم «پایان کودکی» در جشنواره لینکلن سنتر امریکا،در شهر نیویورک با استقبال مردم به نمایش درآمد.
تبریزی در سال ۱۳۷۷ فیلم سینمایی «مهر مادری» را ساخت که جوایز متعددی در جشنوارههای مختلف جهانی، از جمله جایزه بهترین فیلم جشنواره برلین در بخش کودکان و نو جوانان و جایزه بهترین فیلم در جشنوارههای زلین ( چک)، قاهره (مصر)، المپیا (یونان)، سئول (کره جنوبی) و چهارصد ضربه (کانادا) را به دست آورد.
فیلمهای دیگر کمال تبریزی عبارتند از: شیدا (سال ۱۳۷۹)، «فرش باد» و «گاهی به آسمان نگاه کن» (در سال ۱۳۸۱). «فرش باد» در همین سال جایزه فیلم منتخب تماشاگران و همچنین جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بین المللی فیلم فجر وانجمن منتقدان را دریافت کرد.
تبریزی، کارگردانی چند سریال تلویزیونی را نیز در کارنامه خود دارد؛ از جمله سریال «قصههای رودخانه» (سال ۱۳۷۸، پروژهای مشترک میان کشورهای ایران و مالزی)، سریال «دوران سرکشی» (سال ۱۳۸۰) و مجموعهای درباره «شهریار» شاعر پارسیگوی ایرانی (۱۳۸۵) و سریال «سرزمین کهن» که پخش آن نیمهکاره متوقف شد.
کمال تبریزی در هیات داوران چندین دوره از جشنواره فیلمهای درباره جنگ و دو دوره از جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان ایران و جشنواره بینالمللی فیلم فجر عضویت داشته و موفق به کسب جوایز متعدد داخلی، شده است.
بعد از این، تبریزی فیلم سینمایی «مارمولک» (۱۳۸۲) را میسازد که در جشنواره بین المللی فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم مردمی را از آن خود میکند و در سال ۱۳۸۳ فیلم سینمایی «یک تکه نان» که در جشنواره فیلم فجر، جایزه ویژه هیئت داوران را در بخش مسابقه سینمای ایران و جایزه بهترین کارگردانی را در بخش مسابقه بین الملل (سینمای معناگرا) به خود اختصاص میدهد.
این کارگردان سال ۱۳۸۶ فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» را میسازد و سال 1388 «دونده زمین» را با ژاپنیها ساخت و فیلمهای سینمایی بعدی او فیلم «پاداش»، «خیابانهای آرام» (اکران نشد)، «طبقه حساس»، «طعم شیرین خیال»، «امکان مینا» و دو فیلم اخیرش «ماموز» و «ما همه با هم هستیم» هستند.