پشت پرده سقوط قیمت ارز، سناریوهای جدید قیمتگذاری خودرو، چرا ایربگ خودرو سانحه دیده مدیران تامین اجتماعی باز نشد؟، موریانه قدرت طلبی در جان اصلاحات، اعتراف دادستانی سعودی به تکه تکه شدن خاشقجی، کابینه رژیم صهیونیستی در آستانه فروپاشی، جدایی وزرا از ترزا می، تشییع مدیرعامل و معاون سازمان تأمین اجتماعی، ۷۰ میلیون دلار یارانه روزانه سوخت، ابقای تاج در فدراسیون فوتبال، اهمیت حضور زنان در ورزشگاهها چقدر است؟، متولیان هوای پاک به دنبال تغییرات ساختاری، قفل بر کارت خوانهای ارزی و بیمه تکمیلی؛ فقط برای تکمیل سود بیمه ها! از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۶ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که واکنشها به اظهارات ظریف درباره پولشویی، مخالفتها با FATF، پوشش خبری تشییع مدیران جان باخته در حادثه رانندگی گلستان، جدایی وزرا از ترزا می و بحران در کابینه رژیم صهیونیستی و تحلیلهایی درباره دلایل سقوط قیمت ارز در صفحات نخست آنها قرار گرفته است.
روزنامه کیهان عنوان گزارش تحلیلی امروز خود کار دستگاه دیپلماسی از انفعال به توجیه بدعهدی اروپا رسید! را تیتر یک صفحه نخست خود کرده و در گزارشی دیگر درباره روند نزولی قیمت طلا و ارز پس از برخورد قاطع با مفسدان اقتصادی پرداخته است.
روزنامه ایران در گفت وگو با مدیرعامل شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، موضوع ۷۰ میلیون دلار یارانه روزانه سوخت را برجسته کرده و با درج تصویری از نخست وزیر انگلیس عنوان در اعتراض به طرح خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا صورت گرفت: جدایی وزرا از ترزا را تیتر کرد.
روزنامه ابتکار گزارش اصلی امروز خود با عنوان جوانترها در راه تصمیمسازی را به تشریح دستاوردهای اجرایی شدن قانون منع بهکارگیری بازنشستگان اختصاص و عنوان آن را با تیتر درشت در صفحه نخست قرار داده است. این روزنامه مثل تعداد دیگری از روزنامهها، تصویری از مراسم تشییع پیکر مرحوم نوربخش و تاج الدین را در صفحه نخست قرار داده و عنوان تشییع از جاده خدمت به خانه ابدی را تیتر کرده است.
روزنامه اعتماد عنوان ظریف کجا را نشانه گرفته است؟ را از گزارش خود درباره مخالفتها با FATF در صفحه نخست برجسته کرده و در گزارشی دیگر به اعتراض کارگران هفت تپه پرداخته و عنوان سریال غم انگیز هفت تپه را برای آن برگزیده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
آیا ارز دوباره ارزان میشود؟
کاظم دوست حسینی، کارشناس بانکی در یادداشتی با عنوان ظرفیت کاهش قیمت ارز وجود دارد که روزنامه قانون در شماره امروز خود چاپ کرده نوشت: تحریم در مراودات تجاری ایران با جهان موضوع تازهای نیست. اگر به گذشته نگاهی بیندازیم، میبینیم که پیشتر هم به طور مستقیم مراوده تجاری با آمریکا نداشتیم بلکه مراوداتی با اروپا و آسیا داشتیم که عملا آن ارتباط در تحریمهای فعلی قطع نشده است. البته بسیاری از مراودات را محدود کردند و به صورت غیرمستقیم کار نمیکنند، اما رسما میگویند ما با ایران کار میکنیم.
بنابراین اگر حتی یک بانک خارجی در فهرست تحریم وجود نداشته باشد، با آن میتوانیم مراودات تجاری خود را با کشورهای دیگر انجام دهیم. حداقل در حوزه دارو و مواد غذایی که جزو نیازهای اساسی و کالاهای استراتژیک حساب میشود، ما خودمان را تامین میکنیم و این برای سیستم اقتصادی کشور کفایت میکند. بسیاری از مردم دولت و تحریمها را مقصر افزایش قیمت ارز میدانند. این در حالی است که قیمت ارز را آمریکا گران نکرد، هجوم یکباره مردم به بازار به خاطر اثرات روانی علت این موضوع بود. این اثرات مستقیم نیست بلکه اثرات روانی غیرمستقیمی است که یک سری تهدیدها یا ریسکهای سیاسی که افزایش پیدا میکند، این اثرات را به دنبال دارد. میتوان این وضعیت را کنترل کرد. بنابراین بحث اصلی افزایش نرخ ارز نیست، زمانی که همه برای خرید نخود و لوبیا هجوم ببرند بخرند، کمبود به وجود میآید و قیمتها افزایش پیدا میکند. میزان ارزی که نیاز کشور ماست، در حد ۶۰ میلیارد دلار یا حداکثر ۸۰ میلیارد دلار بوده که ذخیره شده است. با مقایسهای میتوان فهمید که تحریم فعلی تحریمهای یک جانبه از سوی یک کشور است؛ در صورتی که تحریمیهایی که در گذشته پشت سر گذاشتیم تحریمهای چندجانبه و از سوی تمام کشورها بود، اما تاثیر آن به این اندازه روی نرخ ارز نبود. اینها نشان میدهد که مسائل داخلی کشور بیش از مسائل بیرونی و تحریم وضعیت را سختتر کرده است.
بیاعتمادی نسبت به سیاستهای کشور باعث شده تا مردم به سمت خرید ارز هجوم ببرند که یا پول نقدشان را تبدیل به کالای دیگری کنند. بنابراین بخش کوچکی از مسائل موجود مربوط به مسائل تحریم دارد، اما بخش عمده آن مربوط اثرات روانی میشود که در داخل کشور کنترل نشد. این عدم اطمینانی که در مردم وجود داشت، آرام نشد و تشدید شد. در این میان رسانهها، دولتمردان و افکار عمومی باعث شدند که این اتفاق رقم بخورد. البته این وضعیت هنوز هم قابل کنترل است، یعنی هنوز هم جا برای اینکه قیمت ارز کاهش پیدا کند بسیار زیاد است و این اقدام را دولت میتواند انجام دهد.
چرا ظریف دغدغه پولشویی دارد؟
سیدعلی خرم، استاد دانشگاه حقوق بینالملل طی یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان دکتر ظریف و دغدغه پولشویی نوشت: داستان پولشویی در کشورمان هنوز به سامان نرسیده است. برخی مفهوم پولشویی را متوجه نشده و تصور دارند این داستان مربوط به غرب است و احیاناً از تبعات تحریمها. در حالی که هر پولی که به عنوان درآمد فردی یا سازمانی وارد سیستم محاسبات کشور شده و ثبت و ضبط نشود، پولشویی محسوب میشود. زیرا اولاً منشأ تولید آن ممکن است غیرقانونی باشد که عموماً این طور است و ثانیاً مالیات یا عوارض مربوطه که باید به خزانه عمومی واریز شود، اصولاً پرداخت نمیشود. در سطح جهان بیش از ۱۵ سال است که این مقوله آنچنان جدی گرفته شده که اجازه هیچ تراکنش مالی غیرشفاف را نمیدهد. زیرا پولشویی باعث تضعیف یا متلاشی شدن اقتصاد کشورها میگردد و از نظر بینالمللی هم میتواند در جاهایی به کار گرفته شود که امنیت بینالملل یا امنیت برخی از کشورهای جهان را به مخاطره اندازد.
سؤال این است که چه باید کرد؟ چگونه بایستی جلوی تضییع حقوق مردم و دستبرد به خزانه عمومی گرفته شود؟ تجربه جهانی این پاسخ را ساده کرده است: بایستی از سیستم شفافیت مالی حمایت کنیم و از شفافیت نه تنها نترسیم بلکه از آن با تمام توان حمایت کنیم. همچنین نبایستی اجازه داد هیچ پول فاقد منشأ مشروع، وارد سیستم بانکی کشور شود و بر همه حسابها بایستی نظارت عالیه اعمال شود.
اکنون مدتی است ارگانهای کشور تلاش میکنند در یک هماهنگی با سیستم مالی بینالملل، شفافیت لازم را با پیوستن به کنوانسیونهای چهارگانه CFT در کشور به وجود آورند تا چند نتیجه حاصل شود؛
اول: شفافیت نسبت به حفظ حقوق مردم و نگهداری خزانه عمومی تضمین گردد. دوم؛ مردم خود در تراکنشهای مالی کشور نظارت کلی داشته و بین حکومت و مردم اعتماد بیشتری ایجاد شود. سوم؛ بانکهای کشور قادر به فعالیتهای بینالمللی بوده و در وهله اول درآمدهای حاصل از صدور نفت و تجارت با سایر کشورها بتواند از طریق سیستم بانکی بینالمللی به بانکهای کشور انتقال یابد. چهارم، در مقابل سیل بنیانکن تحریمهای ظالمانه و غیرمشروع و غیرقانونی دونالد ترامپ، ما بتوانیم حقوق خود را در دست گیریم و با دادن بهانه به امریکا خودزنی نکنیم. یقیناً امریکا، اسرائیل و عربستان بسیار خشنود میشوند که ایران به CFT نپیوندد تا بهانه جهان پسندی برای تشدید تحریمها فراهم شود. ما چرا آب به آسیاب دشمن بریزیم؟ دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشور تلاش دارد از این معضلات به شکلی عبور کرده و انرژی خود را صرف یارگیری علیه دونالد ترامپ و برملا کردن جنایتی کند که او علیه مردم ایران روا میدارد. اگر قرار باشد ما با کنوانسیونهای پولشویی و شفافیت مقابله کرده و از واقعیت پولشویی در کشور که ممکن است با نیت و یا بدون نیت انجام میشود، گریزان باشیم نه در توسعه اقتصاد خودمان موفق میشویم و نه در مبارزه با تحریمهای ظالمانه امریکا.
نگارنده اعتقاد دارد دکتر ظریف با درک این معضل، نگران از دست دادن فرصتها و باختن قافیه به دشمن است. ایشان میخواهد از پشت جبهه خودش اطمینان حاصل کند که همه یاری میدهند و هیچ نقطه ضعفی وجود ندارد تا بتواند در جبهه بینالمللی بجنگد و ایران را از دام خطرناک تحریمها رها سازد. هر اقدامی در جهت شفافیت تراکنشهای مالی و پرهیز از پولشویی صورت بگیرد، گامی است در جهت موفقیت اقتصاد ایران و مقابله با تحریمها. وزیر امورخارجه نمیتواند پشت میز مذاکره بنشیند و طرفهای مقابل هم یادآوری کنند که ایران در جدول سازمان شفافیت مالی جهان، رتبه آخر را دارد و یا این نگرانی وجود داشته باشد که پولهای کثیف در مبارزات انتخاباتی وارد صحنه کشور شود.
حمایت قوی از وزیر امور خارجه که در ویترین سیاست خارجی و دیپلماسی قرار دارد وظیفه همگان است. اگر ایشان نگران از پولشویی در کشور است و دلیل آن را مقاومتی میداند که ماههاست وقت و انرژی کشور را به خود اختصاص داده، صرفاً ابراز دغدغه ایشان برای دفاع از منافع و امنیت ملی کشور است. در این برهه سخت و خطرناک به جای همبستگی برای مقابله با تحریمها و طرحهای امریکا و دیگران، دچار اشتباه نشویم و خودزنی نکنیم که دشمن کاملاً شاد میشود.
در کشور چه خبر است که این همه تضاد میان مسئولین وجود دارد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود، با عنوان «بلاتکلیفی چرا؟» از بی جواب ماندن برخی پرسش ها و بلاتکلیفی در بعضی موضوعات در کشور نوشت: با قطع نظر از اینکه تایید کردن لوایح CFT به صلاح است یا رد کردن آن، آنچه اکنون برای مردم به صورت یک سوال بیجواب درآمده این است که چرا در کشور ما بعضی موضوعات تا مدتها بلاتکلیف میمانند و ماده نزاع و کشمکش و درگیری میان جناحها و حتی نهادها و دستگاههای حاکمیتی میشوند؟
اینکه بعضی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام با صراحت و تأأکید بگویند، اگر CFT را رد کنیم به ترامپ کمک کردهایم و روز رد کردن آن روز جشن ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان است و درست در همان زمان دبیرکل یکی از احزاب اسلامی (لابد به عنوان موضوع آن حزب) خطاب به شورای نگهبان بگوید به خاطر رد تک تک بندهای CFT به شما تبریک میگویم، در نگاه مردم که ناظر این صحنه متضاد هستند، به معنای بلاتکلیفی کشور است. اینکه وزیر امور خارجه کشورمان بگوید پولشویان، چون تصویب CFT را به ضرر خودشان میدانند تلاش میکنند مانع آن شوند و بلافاصله عدهای از نمایندگان مجلس به او حمله کنند و با لحنی معترضانه خواستار اعلام اسامی پولشویان شوند، مردم را با این سوال مهم مواجه میکند که در این کشور چه خبر است که اینهمه تضاد میان مسئولین وجود دارد؟
این قبیل بگومگوها هرچه بیشتر ادامه پیدا میکند، این سوال در ذهن مردم برجستهتر میشود که چرا در کشور ما کسانی وجود ندارند و یا جائی وجود ندارد که برای این قبیل موضوعات با یک بررسی همه جانبه تعیین تکلیف کند تا وقت و امکانات و افکار مسئولین و مردم اینهمه صرف اموری نشود که باید بطور روشن تکلیف آنها روشن گردد و براساس آنچه به صلاح کشور است تصمیمگیری شود؟
علاوه بر خسرانی که این قبیل بلاتکلیفیها به روحیه مردم در داخل کشور وارد میکند، در نگاه ناظران خارجی به ویژه دشمنان نیز به اعتبار کشور و نظام لطمه وارد میشود. ناظران خارجی از خود میپرسند چرا در ایران بر سر منافع ملی توافق روشن و قاطعی وجود ندارد تا دولتها بتوانند برای تنظیم روابط خود با این کشور به تصمیمی برسند؟ دشمنان خارجی ما وقتی این درگیریها و بلاتکلیفیها را میبینند به این طمع میافتند که با کشوری که گرفتار اختلاف و تضاد درونی است، میتوان برخورد کرد. همین طمع در گروههای ضدانقلاب به ویژه آنها که در خارج از کشور درصدد القاء این باور هستند که کار نظام جمهوری اسلامی تمام است و دیگر نمیتواند مشکلات خود را حل کند، نیز پدید میآید و برای جا انداختن طمعهای خامشان خوراک فکری پیدا میکنند و برای استمرار سمپاشی هایشان بیشتر تشویق میشوند.
اصحاب توجیه تلاش نکنند وجود اختلاف نظر درباره CFT و بگومگوها و رفت و برگشتها به شورای نگهبان و مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نظارتی آن را نقطه قوت در کشور و موجب استحکام تصمیمگیری جا بزنند. گوش مردم از این قبیل حرفها پر است و همه میدانند علت تاخیر در تصمیمگیری این نیست. مردم، شاهد ۱۸۰ درجه اختلاف میان کسانی که باید درباره CFT تصمیم بگیرند هستند و میبینند که عدهای پذیرفتن آن را مرگ کشور تلقی میکنند و عدهای دیگر نپذیرفتن آن را مرگ آفرین میدانند. همین اختلاف ۱۸۰ درجهای کاملاً نشان میدهد که وجود چنین کشمکشهائی امری طبیعی نیست و نظام باید برای جلوگیری از وارد شدن خسارتهای بزرگ به کشور و ملت، با قاطعیت و براساس منافع ملی و مصالح کلی به تصمیم روشنی برسد و حفاظت از وحدت را یک اصل مهم و دارای اولویت بداند.
این وقت کشیها علاوه بر ضربههایی که به روحیه مردم وارد میکند و علاوه بر فرصتی که به سوءاستفاده گران داخلی و خارجی برای پر کردن جیب هایشان و افزایش فشارهایشان بر مردم و نظام جمهوری اسلامی میدهد، کشور ما را از پیشرفت در زمینههای مختلف نیز باز میدارد. دولتمردان و مسئولان نظام جمهوری اسلامی در برابر ملت و نسلهای آینده به خاطر این وقت کشیها مسئولند. ما اگر منازعات را کنار بگذاریم و از وقتها، نیروها و امکانات موجود در این کشور بزرگ و ثروتمند برای پیشرفتهای علمی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استفاده کنیم به قلههای بلندی خواهیم رسید که برای بسیاری از ملتها جاذبه خواهد داشت. به کسانی که بر سر CFT دعوا میکنند توصیه میکنیم از خانههای بالای شهرشان خارج شوند و جدا از محافظانشان به میان مردم بروند، حرف دل مردم را بشنوند و از وضعیت معیشتی مردم باخبر شوند، آنگاه بر کرسی اظهارنظر بنشینند و درباره سرنوشت این مردم تصمیم بگیرند.