یک تهیهکننده و پخشکننده سینما در یک برنامه تلویزیونی، ادبیات بیسابقهای علیه گروهی که کنترل سینما را به شکل عمده در چهار دهه اخیر به صورت محسوس و نامحسوس در اختیار داشتهاند، به کار گرفت و گفت: وقتی چهل سال کاری از شما برنیامده کنار بروید تا یک جوان سر کار بیاید.
به گزارش «تابناک»؛ امیر سمواتی تهیهکننده و پخشکننده سینما در برنامه سینماگرام در برنامه سینماگرام ادبیاتی صریح و متفاوت با ادبیات محافظه کارانه ی مرسوم در سینمای ایران در پیش گرفت و درباره شرایط کنونی کار در سینمای ایران گفت: فرآیندها و شرایط عوض شده، تولید فیلم خوب سخت شده و فیلم را باید با مابهازای بازار جلو رفت و بازار نیز شرایطی را ایجاد کرده که باید کابارهای فیلم بسازید. من خوشبختانه در این سالهایی که کار کردم اینجوری نگاه نکردم. از آن طرف، من بر اساس فیلمنامه فیلم نمیسازم و عقیدهام این است که کارگردان و مولف مهم است، برای آنکه اوست که هر چیزی از قوه به فعل تبدیل میکند. لذا کشف و شهود با آدمی که حس کنی با او میتوانی این فرآیند را طی کنی، سخت است.
تهیه کننده فیلم دربند درباره اینکه چرا اقبال در فضای بین المللی نسبت به سینمای ایران در حال کاهش است و روند فیلمسازی ایران با اقبال کمتری در جهان مواجه میشود، گفت: سینمای ایران به سه کاغذ خلاصه شده است؛ پروانه ساخت، پروانه نمایش و پروانه مالکیت. اینقدر در این سندها تناقض وجود دارد که بسیاری از آدمها از میان این تناقضها به عنوان باگ استفاده میکنند و هرکس اسب خودش را جلو میبرد. منِ تهیه کننده یک سوءاستفاده میکنم، آن آقای مدیر یک سوءاستفاده میکند، آن آقایی هم که میخواهد فیلم پخش کند یک سوءاستفاده میکند، چون همه چیز ما به همین سه کاغذ وصل شده است، در حالی که آن چیزی که سینما را شکل میدهد انسانها هستند.
سمواتی درباره مهندسی حوزه بین الملل در سالهای گذشته گفت: به جای آنکه در حوزه بین الملل شم اقتصادی را فعال کنند، شم هنری ما را فعال کردند. یک عده هم سوءاستفاده کردند. آقا! فلان جایزه را به فلان فیلم میدهند. الان دیگر فکر میکنم برای همه روشن است برخی آقایان که جایزه میگیرند، جایزهها را مابه ازای سیاسی میگیرند. همه جایزههای ما این طور نیست که بگوییم چون فیلم خوب ساخته، این اتفاق افتاده است. بالاخره عقل ما به ما نشان میدهد، این دو فیلمی که با همدیگر رفته و این جایزه فلان جا را گرفته، به فرآیند آن آقا جایزه دادهاند، نه به دلیل خود فیلم.
این پخش کننده سینمای ایران درباره فضای انحصارگرایی که در سینمای ایران شکل گرفته و پیرامون عدم وجود قانون ضدانحصارگرایی در سینمای ایران، اظهار داشت: دولت مجبور است برنامه ریزی کند، ولی این کار را انجام نمیدهد و عشقی پروانه ساخت و پروانه نمایش میدهد. به من یک کاغذ به اسم پروانه ساخت میدهند، بدون اینکه برنامه ریزی کرده باشند. یک جماعتی مینشینند و میگویند این پروانه ساخت را به فلان تهیه کننده بدهید تا فیلم بسازد، در حالی که این فرآیند باید در یک جدول اتفاق بیفتد. باید بگویند اگر این فیلم قرار است الان ساخته شود، چه زمانی قرار است اکران شود. این برنامه ریزی اتفاق نمیافتد. مثل این است که لیگ فوتبال را برگزار کنند و بگویند، هرکس به هرکس خورد برود بازی کند.
سمواتی تأکید کرد: این عدم برنامه ریزی باعث شده ما میبینیم یکباره همزمان در هفت سینمای سرگروه، هفت فیلم کمدی اکران شده است. خب، این معلوم است که هیچ کسی به این فکر نکرده است. شورای صنفی نیز چارچوبی ندارد. شورای صنفی بر اساس قراردادهایی که میبندد، عمل میکند و نظر صائبی ندارد. شورا میگوید این سینما برای این فیلم قرارداد اکران بسته و من هم تأییدش میکنم. لذا اشکال از وزارت فرهنگ و ارشاد در دورههای مختلف است. آنها باید برنامه ریزی کنند و بگویند، در فروردین 1398 هفت فیلم اکران میشود و ما به این فیلمها در تابستان 97 پروانه ساخت دادیم.
او به مدیران دهه شصتی سینمای ایران نیز کنایه زد و گفت: بالاخره من که چهل سال است مدیرم و نتوانستم کاری کنم، نمیتوانم دیگر. باید کنار برویم دیگر. اگر من سمواتی بلد نیستم، بهتر است بروم کنار و اجازه دهم آن کار را انجام دهند. مشکل اساسی به عدم وجود ساختار در سینمای ایران بازمیگردد؛ ساختاری که مبنایش برنامه ریزی باشد و برنامهریزی که تکلیف ما را مشخص کند. اگر من امروز پنج میلیارد سرمایه گذاری میکنم، باید بدانم ظرف سه تا شش ما دیگر میتوانم اکران کنم، نه چهار سال. دفاتر پخش از این عدم وجود برنامه تا بتوانند سوءاستفاده میکنند.
سمواتی درباره رویکردی که باید مدیران سینمایی در مقابل فیلمسازان منتقد اتخاذ کنند و چگونه باید با آنها تعامل کرد و در وضعیت خاص کشورمان مورد استفاده قرار دهیم، گفت: یک فیلم، پنج فیلم یا ده فیلم نمیتواند در میان صد فیلم اثرگذاری عمیقی داشته باشد. ما اگر بگذاریم اینها خودشان را نشان دهد، چنین اتفاقی نمیافتد. یک ترسی در این نهادهای دولتی ما وجود دارد که بر اساس دو یادداشت نظامشان به هم میریزد. اصلاً معنی ندارد. این اجازه را باید بدهیم که فیلمساز منتقد اجتماعی و منتقد دولت باشد. فیلمسازان اتفاقاً اگر احساس کنند میتوانند از این زاویه وارد شوند و حرف بزنند، به بالندگی جامعه کمک میکند. اگر نگذارند آن اتفاق بیفتد، مجبوریم از این جنس فیلم کابارهای که الان باب شده بسازیم. همه بیایند آن وسط یک رقصی کنند و چهار تا دیالوگ من درآوردی بگویند، دو نفر بخندند، یک پولی به جیب عدهای برود.
این تهیه کننده ادامه داد: این بخشی که به عنوان شبه اپوزیسیون میخوانید، برگرفته از عدم توجه ماست. ما به فیلمسازانی که بارقه امیدشان وجود دارد، توجهی نمیکنیم. بسیاری از آنها کسانی هستند، جمهوری اسلامی از آنها حمایت نکرده و آن آقایی که خارج از ایران نشسته، مورد حمایتشان قرار داده است. آن هم وقتی میبیند نانش را او میدهد، میکشد آن طرف. یعنی اینها چیزهای پیچیدهای نیست.