استقبال از ریاست رئیسی، جرم شهرستانی بودن؟ اجرای پالرمو بدون امتیاز؟ طرح مکرون برای رنسانس اروپایی، فراموشی کارگران در معادله افزایش حقوق، ورود به فاز استیضاح ترامپ، ضرب الاجل وزیر برای حذف جاده مرگ، امکان واردات سالانه یک گوشی با کدملی، افزایش حقوق ۹۸ کارمندان ۴۰۰ هزار تومان به اضافه ۵ درصد، گرانی در سبد عید، گام دوم؛ اصلاح دولت در بازار پول و بازخورد کارنامه سیاه آمریکا در عراق، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه پانزدهم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که راز سکوت دولت و اظهارات جهانگیری درباره پاسخگویی به ادعاهای مطرح علیه دولت در کنار عناوینی همچون ورود به فاز استیضاح ترامپ و واکنشها به اظهارات رئیس کمیته انظباطی درباره شهرستانی بودن و گفتههای یک بازیکن، اما و اگرهای احیای نظام کوپنی و گفت وگویی با رضا اردکانیان درباره بحران آب در روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
عربستان اتمی واقعیت یا توهم!
امیر مسروری در یادداشت روز امروز خراسان درباره عربستان اتمی نوشت: انتشار گزارشهایی مبنی بر تلاش سعودی برای دریافت فناوری حساس هستهای از آمریکا همزمان با انتشار تصاویر واشنگتن پست از کارخانه ساخت موشکهای بالستیک در این کشور این گمانه را که ریاض با سرعت بیشتری به سمت سلاح هستهای پیش میرود تشدید کرده است. حال سوال این است که سعودی تا چه حد امکان رسیدن به این هدف خود را دارد؟
یک: چند ماه قبل در پی بحران برقی میان ایران و عراق و کاهش صادرات برق به عراق به دلیل افزایش مصرف برق در ایران، یک خبر جنجال برانگیخت و حتی به خبر برتر عراق تبدیل شد؛ «عربستان با ارائه پیشنهادی به عراق، به طور رسمی خواستار صادرات برق هستهای از این کشور به عراق شد». خبری که بازخوردهای فراوانی داشت، اما واقعیت آن است که عربستان هنوز ظرفیت تولید برق از سوخت هستهای را ندارد و صرفا در رویای رسیدن به این آرزوست. در توافق هستهای میان آمریکا و ریاض بر تاسیس نیروگاه هستهای در عربستان تاکید شده، اما ریاض بیش از تاسیس نیروگاه هستهای به دنبال ارتش هستهای است. موضوعی که مغایر بند ۱۲۳ قانون انرژی اتمی آمریکاست و تا به امروز حتی ترامپ هم راضی نشده به دلارهای نفتی عربستان «بله» بگوید و عربستان را وارد بازی کشورهای دارای سلاح هستهای کند.
دو: عربستان چند قرارداد مهم انرژی در دو سال گذشته میلادی داشت که مهمترین آن قرارداد با چند ابرشرکت ژاپنی و چینی بود. در این پروژهها قرار بود عربستان دامنه فعالیت انرژی خورشیدی خود را گسترش دهد و بن سلمان تا چند سال آینده، بزرگترین شهر تولید برق از انرژی خورشیدی جهان را تاسیس کند. خبرها با تبلیغات فراوانی همراه بود، اما مشکلات مختلف از جمله کسری بودجه ۳۶ میلیارد دلاری این کشور در سال ۲۰۱۹ موجب شد این قرارداد و دهها قرارداد مشابه با شرکتهای بزرگ انرژی و متوسط فسخ یا کنار زده شود. اوضاع به همین جا ختم نمیشود، عربستان با تغییر وزیر امور خارجه و انتخاب یک چهره اقتصادی و بازرگان مجبور شد گزارش سازمان ملل درباره سرمایه گذاری معکوس مستقیم خارجی را به طورغیر رسمی تایید کند و شاهد فرار سرمایه گذاری در این کشور باشد. موضوعی که تهدید جدید امنیت ملی عربستان است و به نظر نمیرسد برای اعتماد سازی و جذب سرمایه مسیر آسانی در پیش باشد.
سه: با این حال سؤال این جاست، آیا اتمی شدن عربستان موضوعی جدی است؟ قرار است عربستان چه نوع صنایع هستهای داشته باشد؟ آیا میخواهد به عضویت کشورهایی در بیاید که از صنایع هستهای برای تولید برق استفاده میکنند یا ریاض برآن است خود را در کنار اسلام آباد، به عنوان دومین کشور دارای ارتش اتمی اسلامی معرفی کند؟ در پاسخ به این موضوع باید اشاره کرد، طرح عربستان تاسیس و راه اندازی ۱۶ نیروگاه هستهای تا ۲۵ سال آینده است. مشکلات ساختاری، آسیبهای جنگ یمن و مشکلات تنگنای ژئوپولیتیک این کشور بعید است که ریاض را به این خواسته برساند. هرچند عربستان به جمع کشورهای صنایع هستهای میپیوندد، اما هدف گذاری اعلام شده، بعید و بسیار دور دست خواهد بود.
حاشیهسازی راه حل مشکلات نیست
سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز با عنوان حاشیهسازی راه حل مشکلات نیست نوشت: طی روزهای اخیر برخی طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم در حمایت از بیانیه گام دوم انقلاب در مدرسه فیضیه تجمع کردند و بیانیهای با عنوان «قم آماده قیام علیه نفاق»، تهیه کردند. در این تجمع شعارهایی از جمله «آتش انقلاب است مشعل حوزه برپاست»، «برای بار دوم حوزه قم بپا خاست» سرداده شد و پلاکاردهایی از این دست نیز در بین تجمع کنندگان دیده شد، اما واقعیت این است که فضا در قم به این شکل نیست. در سال جاری، شهر قم تجمعات و همایشهای مختلفی را شاهد بود که در این اجتماعات برخی شعارها نیز مطرح شد. در تجمع فوقالذکر هم افرادی در گوشه و کنار و به صورت انفرادی شعارهایی را مطرح کردند. به هر حال هستند کسانی که از گرانی، مشکلات معیشتی، فسادها، رانتخواریها و اختلاسها در کشور گلایهمند هستند و اعتراضشان را در قالب شعارهایی مطرح میکنند. باید مسئولان و رسانهها، آستانه تحمل خود را در این باره بالا ببرند و به موضوعات و مسائل اصلی کشور توجه کرده و به آنها بپردازند. اگر بنا باشد همه به حواشی توجه کنند و وقت خود را صرف حاشیه کنند و عکسالعمل نشان دهند، خود این مسأله حاشیه خواهد شد.
تا جای امکان همه مسئولان، صاحب نظران، رسانه و مردم باید به اصل مطلب و متن وقایع و رویدادها بپردازند. اصل وحدت، اصل نظام و ولایت فقیه، اصل انسجام ملی و انقلابی باید مورد توجه قرار بگیرد و به حاشیههایی مانند این تجمعات، نباید اعتنای چندانی کرد. اگر همه افراد و رسانهها بخواهند حاشیهپردازی کنند و به اینگونه جوسازیها دامن بزنند، مورد پسند هیچکس هم نبوده و مقبول واقع نمیشود. این هم که بیان میشود این طلبهها و تجمع کنندگان در تهران و یا سایر شهرها هواداران و همفکرانی دارند، بله درست است، زیرا متاع کفر و دین بیمشتری نیست. افراد خودمحور، تکصدا و غوغاگر در همه جا حضور دارند و نباید زیاد روی آنها مانور داد. بهتر است روی پیام مقام معظم رهبری و بحث «گام دوم انقلاب» کار و بحث و فحص شود و برای عامه مردم و نخبگان و جریانات سیاسی تبیین شود تا بتوان برای آینده کشور راهی جست. اما در مقابل چنین مواضع و شعارها و حاشیههایی، باید مردم را آگاه و به آگاهسازی جامعه توجه کرد. باید برای مردم از مبارزه با فساد و راهکارهای برون رفت از مشکلات گفت و به نوعی پرچم را از این حاشیهسازان گرفت و دنبال حقوق مردم رفت و از آنها دفاع کرد. راه گریز از مشکلات شعار و پلاکارد نیست بلکه با عملکرد مثبت و برنامهریزی و کار و فعالیت میتوان بر مشکلات کشور و مردم فائق آمد. بنابر این مخالفان دولت باید به جای تخریب و حاشیهسازی به دولت کمک کنند تا از این شرایط حساس و خطیر به سلامت عبور کنیم.
با تحریم ها چه باید بکنیم؟
محمدرضا ستاری در بخشی از سرمقاله امروز ابتکار با عنوان دوراهی تحریمها نوشت: از زمان خروج آمریکا از توافق هستهای و بازگشت تحریمهای ثانویه علیه ایران، شرکای برجام به خصوص سه کشور اروپایی ضمن حمایت از تداوم برجام، وعده ایجاد یک مکانسیم ویژه جهت بهرهمندی ایران از مزایای توافق هستهای را مورد تاکید قرار دادند. این امر پس از هشت ماه و در حالی که قرار بود در قالب مکانیسمی به نام spv همکاری و تعامل تمام شرکتهای اروپایی با ایران را تحت پوشش قرار داده و به مانند سیستمی شبه بورس امکان تبادل کالایی میان ایران و اروپا را فراهم سازد، در نهایت به مکانیسمی به نام اینستکس رسید.
این مکانسیم در ابتدای کار سه کشور آلمان به عنوان رئیس، فرانسه به عنوان میزبان و انگلیس به عنوان حسابرس را شامل شده و به گفته بسیاری از کارشناسان در سطح بسیار محدودتری از spv راهاندازی شد.
این امر با گنجاندن دو شرط در بیانیه سه کشور اروپایی در هنگام اعلام رسمی اینستکس باعث شد تا گمانهزنیهای زیادی درخصوص توانایی این مکانیسم برای دور زدن تحریمهای آمریکا مطرح شود. در این بیانیه سه کشور اروپایی بر روی لفظی به نام تجارت مشروع با ایران تاکید کرده و در بند آخر تصریح شده بود که عملیاتی شدن آن منوط به پذیرش لوایح چهارگانه FATF از سوی تهران است؛ امری که با مخالفت و انتقاد زیادی در داخل کشور روبهرو شد و به موازات آن مقامات ایرانی ضمن تاکید بر اینکه اروپاییها پس از ۸ ماه نباید برای اجرایی کردن تعهدات خود شرط و شروط تعیین کنند، از پایان یافتن صبر ایران نیز سخن گفتند؛ به طوری که روز گذشته محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در پیامی توئیتری اعلام کرد: کاسه صبر ما در حال لبریز شدن است.
باتوجه به این شرایط چند سطح تحلیل درخصوص شرایط ایران و گره خوردن سیاست خارجی کشور به مسئله همکاری و تعامل با کشورهای خارجی با وجود تحریمهای ایران وجود دارد. نخستین مسئله این است که هر چند اقدامات اروپاییها محدود بوده و گفته میشود که آنها با پیشکشیدن مسائل موشکی و منطقهای در حال شانه خالی کردن از بخشی از تعهدات خود هستند، اما همزمان طبق نظر مقامات دیپلماسی کشور، گام اول برداشته شده است. از سوی دیگر، تحریمهای آمریکا هر چند یکجانبه است، اما باتوجه به ماهیت مضاعف بودن آن، شرایطی را رقم زده که علاوه بر هراس شرکتها و کشورهای خارجی برای همکاری مالی و تجاری با ایران، تمایل چندانی هم برای آنها ایجاد نمیکند، زیرا حجم مراودات سیاسی و اقتصادی اروپا با آمریکا و حتی کشورهایی نظیر چین با ایالات متحده به حدی است که در شرایط انتخاب طبیعی، گرایش آنها را بین تهران و واشنگتن به طور کامل مشخص میکند.
سطح تحلیل بعدی این است که اکنون به موازات راهاندازی کانال مالی اینستکس میان ایران و اروپا و اینکه گفته میشود این کانال ابتدا اقلام محدودی مانند غذا و دارو را دربر خواهد گرفت، ما شاهد نوعی خزان زودرس در روابط میان ایران و اروپا هستیم. در این وضعیت دو حالت برای تصمیمگیران و سیاستگذاران کشورمان وجود دارد. نخست، زندگی در شرایط تحریم که اگر انتخاب و راهبرد بر این مبنا باشد، مبانی و ریلگذاری حرکت آن مشخص بوده و نیازی هم به ملزم کردن طرف مقابل برای انجام تعهدات به آن صورت احساس نمیشود.
حالت دوم خروج از بار تحریمها و بازگشت به مدار عادی در روابط خارجی است. این مهم باتوجه به سطح تحولات و معادلات موجود آن در داخل و خارج از کشور، امری پیچیده و به عبارتی سهل و ممتنع است. سهل است به خاطر اینکه حرکت در مسیر آن یکبار تجربه شده و سازوکارش نیز هر چند متغیر، اما مشخص است. ممتنع است به خاطر اینکه همانطور که ذکر شد، صحنه بازی داخلی و خارجی آن پیچیده رقم میخورد. در همین راستا است که میتوان از میان نکات مختلف مندرج در این میدان، دو نکته را برجستهتر کرد. نخست اینکه سیاست علم ناممکنهاست و سیاستمدار زمانی به عنوان سیاستورز لقب میگیرد که بتواند ناممکنها را ممکن کرده و قفل را بگشاید. در غیر این صورت نه اینکه نامش سیاستمدار و سیاستورز بلکه کارگزار خواهد بود. نکته دوم اینکه اگر از منظر سیستمی به صورت مسأله نگریسته شود، سیستم با عنوان مجموعهای از عناصر که با یکدیگر همکاری انعطافپذیر دارند تعریف میشود و در همین رابطه از یک سلول، تا یک حبه قند، بدن انسان و نظام سیاسی را ذیل سیستم میتوان تعریف کرد.
یکی از مهمترین خصوصیات این سیستم آن است که هنگامی که تحت فشار قرار میگیرد، رفتاری غیرعادی از خود بروز میدهد و به همین دلیل است که اصولاً هدف و ماهیت طراحی و اجرای تحریمها از سوی ایالات متحده نیز رسیدن به این وضعیت است بنابراین در اینجا توجه به یک نکته ضروری مینماید؛ اینکه در شرایط فعلی هرچه زودتر امر واقعی با امر واقع از یکدیگر تفکیک شود و به ضرورت یکی از این دو راه، یعنی زندگی با تحریم یا خروج از تحریم انتخاب و در راستای تدوین استراتژی شود.