برترین مستندهای ایران در شرایطی در جشنواره سینماحقیقت رونمایی شد که برخی از آنها قدرت تاثیرگذاری ویژهای داشتند و تماشاگر را به شدت تحت تاثیر قرار میدادند؛ مستندهایی فردمحور یا رویدادمحور که شگفت انگیزتر از بسیاری از فیلمهای داستانی است که اکنون در سالنهای سینما اکران میشوند.
«تابناک» ـ مهدی خرم دل؛ «پروژه ازدواج»، «تارهای ممنوعه»، «گلوله باران»، «قهرمان گله» و «آشو» شماری از برترین مستندهایی هستند که در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت به عنوان مهمترین رویداد مستند ایران و خاورمیانه رونمایی شد؛ مستندهایی که شماری از آنها در این جشنواره صاحب جایزه نیز شدند اما به گمان نگارنده، مستندهای پراهمیتتر دیگری را میتوان با تمرکز بیشتری مورد توجه قرار داد که در میان آنها، مستند «زیر پوست رنج» از دیگر آثار تاثیرگذارتر بود. اکنون مروری بر پنج مستند مهمتر سال ۱۳۹۸سینمای ایران داریم.
«صحنههایی از یک جدایی»، پیچیدگی پنهان ساخت فیلم برنده اسکار
فیلمسازی حرفهای سهل و ممتنع است؛ در ظاهر ساده اما در عمل بسیار دشوار و پیچیده است. در گفتوگوهایم که با کارگردانهای صاحب سبک، به برخی جزئیات پی میبریم که دشواری و پیچیدگی ساخت یک فیلم داستانی را نشان میدهد. فیلم مستند «صحنههایی از یک جدایی» به کارگردانی وحید صداقت، درباره پروسه ساخت فیلم جدایی نادر از سیمین ساخته اصغر فرهادی به خوبی پیچیدگی ساخت این فیلم برنده جایزه اسکار را نشان می دهد؛ پیچیدگی که از چینش ایدهها کنار هم و تبدیل به فیلمنامه یک دست و انتخاب بازیگران برای کاراکترها تا بازیگردانی و دکوپاژ را در بر میگیرد.
محور اصلی این مستند یک گفت و گو با اصغر فرهادی است که این کارگردان در جریان آن، ریزهکاریها و برخی از تکنیکهایش در خلق اثر را تشریح میکند و برای تماشاگر مشخص میشود به چه جزئیات در فیلم فرهادی دقت میشود که در فیلم بسیاری دیگر از کارگردانها توجه نمیشود. بیشک چنین فیلمهایی میتواند بسیاری از مشتاقان ساخت فیلم بلند داستانی را متقاعد نماید که تا رسیدن به سطح توانایی بالاتر، از ورود به این آوردگاه صرف نظر کنند!
«واکس چه» یک فرصت برای تماشا
فیلم «واکسچه» به کارگردانی کامران حیدری، پرترهای متفاوت درباره زندگی ابراهیم منصفی شاعر، آهنگساز و خواننده بندرعباسی و تاثیر او بر موسیقی جنوبی است. خلق یک پرتره تاثیرگذار از شخصی که آرشیو پر و پیمانی درباره او وجود ندارد، دشوار است و معمولاً حاصل کار چندان دلچسب نمیشود اما کارگردان این مستند توانسته از پس این کار برآید و حتی اگر منصفی را نشناسید، از تماشای مستندی که بر زندگی مردم بندر تمرکز کرده و به نوعی مستندی موزیکال نیز محسوب میشود، لذت میبرید و با روایت همراه میشود.
البته فیلم با لهجه محلی است و حتی برای مخاطب فارسیزبان فهم دیالوگها دشوار بوده و فهم اثر نیاز به شناخت قبلی کاراکتر دارد و تماشاگری که راهنمای مستند را پیش از تماشایش نخوانده باشد و منصفی را هم نشناسد، دریافتی شبیه به نگارنده نخواهد داشت و حسابی سردرگم خواهد شد. با این حال در همین شرایط نیز موسیقی با دوربین معلق که روی نماهای آی لول خوب کار میکند، فیلم را پیش میبرد و موسیقی اینقدر در فیلم جاری است که نقصها را پوشش دهد.
«زیرپوست رنج»، یک محاکمه خانوادگی
مستند «رنج زیر پوست» ساخته محسن جعفری راد، روایتی تکان دهنده از زندگی شخصی مستندساز با محوریت پدرش است. پدر در خارج از خانه یک مرد نمونه است که به عنوان کشاورز نمونه مورد توجه استاندار و مقامات ارشد است اما در داخل خانه، یک هیولاست که هیچ یک از بستگانش از گزندش در امان نیستند. پدر هر دو زنش را آنچنان ضرب و شتم کرده و تحت فشار قرار داده که هر دو آلزایمر گرفتهاند. فرزند همسر اولِ مرد، مادرش را از خانه پدر نجات میدهد اما همسر دوم اینقدر خوشبخت نیست و روزهای تکاندهندهای را تا فرا رسیدن لحظه مرگ تجربه میکند.
پس از پاشیدن ساختار خانواده، پدر داراییاش را به مرور از دست میدهد و او ناچار مجبور میشود ساکن خانه یکی از فرزندانش شود که از خود رانده و در واپسین ماههای عمرش میکوشد فرزندانش به دیدارش بیایند و او را ببخشند؛ اتفاقی که تا لحظه احتضارش رخ نمیدهد. این یک محاکمه خانوادگی تکان دهنده است که یکی از فرزندان پدر طی 9 سال به تصویر کشیده است؛ محاکمهای که طی آن تک تک فرزندان از بلایی که پدر بر سر آنها آورده به تلخی و با بغض سخن میگویند و مادری که آلزایمر گرفته، تنها چیزی که به خاطر میآورد نه هویت پسرش، بلکه کتکی است که شوهرش خورده است!
به تصویر کشیدن خشونت افسارگسیخته خانوادگی، به ویژه اگر قرار باشد درباره پدرِ آدمی باشد، سوژه سادهای برای فیلمسازی نیست و چنین روایت بیرحمانهای نیاز به شجاعت قابل توجهی دارد. غالباً ترجیح میدهیم چنین اتفاقات تلخی را با دیگران در میان نگذاریم، چه رسد به اینکه مجموعه وقایع تلخ را به یک مستند تبدیل کنیم و در معرض دید هزاران تن از سینماگران، منتقدین و اهالی رسانه قرار دهیم. هرچند فیلمساز از ابزارهای حرفهای باکیفیت برای تولید فیلم در دقایق فراوانی از فیلم برخوردار نبوده و مشخص است که بخش قابل توجهی از فیلم را یک تنه ساخته، داستان و فرم اثر به حدی تاثیرگذار است که این نقصها جزو اقتضائات چنین روایتی تلقی میشود و فیلم را به چالش نمیکشد.
«جایی برای فرشتهها نیست»، ماجراجویی برای قهرمانی
«تیم ملی اسکیت هاکی دختران ایران» برای حضور در رقابتهای بینالمللی حتی پول بلیت ندارند و باید ناتوانی دولت در تامین هزینههای فعالیت ورزشیشان را شخصاً جبران کنند؛ یا از طریق تامین شخصی و یا از طریق کمکهای مردمی. «مبارزه از من، حمایت از تو» کمپینی بود که این دختران به راه انداختند تا هزینههای حضورشان را در رویدادهای بین المللی تامین کنند و این دستمایه مستند «جایی برای فرشتهها نیست» به کارگردانی سام کلانتری شد.
بیشک این مستند درباره نبرد زنان در عرصه ورزش بهترین مستند با چنین مضمونی نیست و هنوز مستند «صفر تا سکو» به کارگردانی سحر مصیبی را فراموش نکردهایم که روحیه جنگندگی را به مراتب بهتر از این مستند نشان داده و به کاراکتر به مراتب بهتر از کاراکترها این مستند نزدیک شده بود؛ اما «جایی برای فرشتهها نیست» نیز یک تجربه تازه برای به تصویر کشیدن فضای ورزش زنان است؛ زنانی که ناباورانه هزینههایشان تامین میشود و پس از چالشهای گسترده برای تامین هزینههایشان با حمایت مردمی، فرصت رقابت با حرفهایها را مییابند.
«خط باریک قرمز» برای جبران
گروهی از مجرمین کانون اصلاح و تربیت در پی تغییر مسیر زندگیشان هستند و حالا اجرای یک نمایش دریچهای برای این تغییر میگشاید تا در صورت موفقیت، یک روز از زندان خارج شوند. این روایتی از مستند-داستانی «خط باریک قرمز» ساخته «فرزاد خوشدست» است؛ مستندی که تاثیرگذاریاش بیش از فرم، مدیون مضمون و روایت است و در واقع فیلمساز سراغ سوژهای رفته که با وجود پرداختهای متعدد همچنان برای تماشاگر تکان دهنده است.