در میان همه روزنامه نگاران سابق ایرانی که ایرانی که اکنون سکونت در کشورهای خارجی را برگزیده و دیگر قصد بازگشت به ایران را ندارند، داریوش سجادی را باید از جمله استثناهایی دانست که نه تنها مواضع ضدایرانی چندان در او رخنه نکرده ، بلکه گاهاً در مقام یک نیروی انقلابی و مدافع سیاست های جمهوری اسلامی ایران نیز ظاهر می شود.
به گزارش «تابناک»، داریوش سجادی متولد سال ۱۳۴۱، روزنامه نگار سابق ایرانی و تحلیلگر مسائل سیاسی است که از دهه هفتاد شمسی به بعد زندگی در کشور آمریکا را برگزیده است. او همچنین کارمند اخراجی وزارت امور خارجه ایران است که تجربه روزنامه نگاری در روزنامههای ابرار و تهران تایمز را داشته است.
سجادی از سال ۶۶ وارد روزنامه ابرار می شود و روزنامه نگاری را از این روزنامه که یکی از روزنامه های چپ مذهبی محسوب می شد، آغاز می کند. او در سال ۷۱ و پس از برخی اختلاف نظرهای سیاسی با مسئولان روزنامه ابرار، وارد روزنامه تهران تایمز می شود و در این روزنامه با مترجم بخش انگلیسی یعنی مژگان جلالی ازدواج می کند؛ ازدواجی که مقدمه سفر همیشگی او همسرش به آمریکا را رقم می زند و در پی فعل و انفعالاتی ناخواسته به اتفاق همسرش راهی کشور آمریکا و ساکن آنجا می شوند.
داریوش سجادی خود در مورد ماجرای رفتن از ایران به اتفاق همسرش گفته است: زمانی که آقای خاتمی رئیس جمهور شد و بحث گفت و گوی تمدن ها را مطرح کرد، گروهی از ژورنالیست های آمریکایی به ایران آمدند و به روزنامه های ایران سرکشی کردند و رفتند. در پاسخ به این سفر؛ گروهی ۵ نفره شامل آقای عطریانفر (روزنامه همشهری) کریم ارغنده پور (روزنامه سلام) شهلا شرکت (مجله زنان) و کاملیا انتخابی فرد به نمایندگی از فائزه هاشمی و روزنامه زن در این گروه بودند. همسر بنده نیز از روزنامه ایران نیوز راهی آمریکا شدند.
وی افزوده است: چون در این گروه فقط همسر من انگلیسی بلد بود؛ ناخواسته تبدیل به لیدر و مترجم گروه شد. همزمان من هم راهی اجلاس قبرس شدم و همسرم با من تماس گرفت و گفت در اینجا به دلیل توانایی های من پیشنهاد بورسیه روزنامه نگاری خانوادگی را داده اند که ۹ ماه بیشتر طول نمی کشد. سه ماه بعد من به اتفاق همسر و پسر سه ساله ام راهی آمریکا شدیم. قرار بود ۹ ماهه برگردیم ولی در این میان من به کنفرانسی در آمریکا دعوت شدم که اتفاقا سخنران آن مراسم خانم آلبرایت بود. آنجا با چند ایرانی آشنا شدم. در این کنفراس یکی از ایرانی ها خیلی اصولگرایانه از انقلاب دفاع کرد. ریختش هم به این حرف ها نمی خورد. بعد از سخنرانی با هم آشنا شدیم و فهمیدم او ژاپه یوسفی از ایرانی های مولتی میلیونر است که از ۱۶ سالگی مقیم امریکاست. پیشنهاد تاسیس یک تلویزیون فارسی را مطرح کرد و گفت تلویزیونی میخواهم که در دفاع از انقلاب اسلامی باشد.
برخی بر این باورند که داریوش سجادی گرایش اصلاح طلبی دارد اما به نظر اینچنین نیست چرا که او خود در این باره پیشتر به رسانه ها گفته بود: من از منتهی الیه جریان چپ خط امامی به این جریان پیوسته ام. پس برای ما اصلاحات جور دیگری تعریف شده بود. این چیزی که سال ۷۶ بالا آمد و قدرت را در دست گرفت، مطلوب ما نبود. اصلاح طلبان در تله دموکراسی افتاده اند. وقتی شما روی مواضع کشدار نشسته ای که بتوانی رای جمع کنی؛ به مشکل میخوری! اما اصلاح طلبی که من برای خودم تعریف کردم هنوز سر جای خودش مانده است. من معتقد هستم وقتی شما آب گل آلود را در بهترین ظرف چینی بگذاری بازهم ماهیت آن آب تغییری نمی کند. ولی دوستان اصلاح طلب افتادند دنبال ظواهر ماجرا. از نظر من حکومت درختی است که اگر میوه بد می دهد مربوط به خاک و کود نامناسب آن است. این خاک یعنی بستر اجتماع. حکومت که از آسمان نیفتاده است.
این فعال سیاسی که بر اساس گفته های خودش اکنون در کشور آمریکا ساکن و خانه نشین است جای دیگر در مورد اصلاح طلبان گفته بود: سال ۸۸ نقطهی عطفی برای جدایی از جنبش سیاسی اصلاح طلبی بود. دقیقاً در روز قدس سال ۸۸ شعار نه غزه و نه لبنان شعار جنبش سبز بود که یکی از اصلیترین میراث امام را زیر سؤال برد.
او در مورد نامزد مورد نظرش برای انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ نیز گفته است: در انتخابات ۹۲، من رأی ندادم، نامزد من «محسن رضایی» بود و همه جا هم اعلام کرده بودم؛ در محل ما، در آریزونا صندوق نگذاشته بودند و باید میرفتیم کالیفورنیا که ۶ ساعت در راه بودیم؛ به خاطر همین من رأی ندادم. در انتخابات ۹۶ نیز من رأی سفید دادم، رییسی نامزد مطلوب من نبود و من مخالف کاندیدا شدن رییسی بودم و شخصیت ایشان را مناسب ریاست جمهوری نمیدانستم.