اصلاح طلبان از سال 92 با تشکیل یک ساز و کار انتخاباتی تحت عنوان «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان» که در سال 96 و برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری قوام بیشتری پیدا کرد، پای به عرصه رقابت با رقیب دیرینه یعنی اصولگرایان گذاشتند و اتفاقا در این عرصه به توفیقات زیادی هم رسیدند.
به گزارش «تابناک»، اصلاح طلبان با تکیه به این ساز و کار انتخاباتی «شورای عالی سیاستگذاری» توانستند در دو دوره ریاست جمهوری، انتخابات مجلس دهم و همچنین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا گوی رقابت را از اصولگرایان بربایند و به توفیقات بسیاری دست پیدا کنند، اما از قرار معلوم ساز و کار های انتخاباتی عمر مشخصی دارند و هر جریان سیاسی بعد از مدتی در قدرت بودن باید به سمت تغییر روش و سیستم برود.
البته شورای عالی سیاستگذاری همواره مورد انتقاد شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب بود و بسیاری از اعضای این شورای حزبی اعتقاد داشتند که این سیستم تصمیم گیری باید اصلاح شود؛ چراکه پایه آن بر مبنای تصمیم گیری همه احزاب نیست، بلکه چند حزب خاص اصلاح طلبان و برخی چهره های شاخص در این جریان، نفوذ بیشتری در این مجموعه دارند و می توانند خواسته و حرف شان را به کرسی بنشانند.
این رویه و موضوع در عین انتقادها و حمایت ها ادامه یافت، تا اینکه اصلاح طلبان بعد از 6 سال بالاخره در یک انتخابات که انتخابات مجلس یازدهم بود، شکست سختی از رقیب خوردند و قریب به اتفاق کرسی های سبز بهارستان را تقدیم اصولگرایان کردند.
هرچند برخی اصلاح طلبان اعتقاد دارند که ردصلاحیت ها توسط شورای نگهبان و کاهش میزان مشارکت مردم دلیل جدی شکست آنها بوده، اما هستند کسانی در این جریان که اعتقاد دارند، اگر اینها هم نبود، بازهم بواسطه عملکرد این جریان در دولت نیابتی و مجلس و شورای شهر، اصلاح طلبان بازهم از رقیب در انتخابات مجلس یازدهم شکست می خوردند.
بلافاصله بعد از شکست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس سخن از پوست اندازی در جریان اصلاح طلب شد. حتی برخی کارشناسان، تحلیل گران و تئوری پردازان اصلاح طلب خواستار روی کارآمدن جوان تر ها و جلوگیری از تصمیم گیری چهره های تکراری در این جریان شدند و برخی هم پیشنهاداتی مثل تامل در مورد نقاط ضعف و مشکلات و هم چنین پوست اندازی اساسی در جریان اصلاحات را مطرح کردند.
این موضوعات ادامه یافت، تا اینکه جمعه شب خبر استعفای حجت الاسلام «سید عبدالواحد موسوی‌لاری» نایب‌رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان منتشر شد که در نامه‌ای خطاب به محمدرضا عارف، رئیس این شورا این موضوع را اعلام کرده است.
در متن نامه موسوی‌لاری دلیل این استعفا را بیماری و مشکلات جسمانی بیان کرده است. او البته در ادامه با اصرار بر مشکلات جسمانی به عنوان دلیل اصلی استفعای خود تاکید کرده خوش‌بین است با استعفای او تغییرات اساسی در ساختار و سازوکار شورای عالی سیاستگذاری ایجاد شود و نقش احزاب پررنگ‌تر شود.
موسوی لاری ضمن اشاره تلویحی به شکست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم، از لزوم بازنگری در ساختارها و سازوکارهای اجماعی اصلاح طلبان به منظور ایفای نقش بهتر و مناسب تر و روز آمدن کردن چگونگی حضور اصلاح طلبان در انتخابات 1400 سخن می گوید.
یکی از منتقدان جدی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و رئیس آن یعنی «محمدرضا عارف» که در انتخابات اخیر مجلس نیز لیست مجزایی از این شورا ارائه کرد، حزب کارگزاران سازندگی است که به بهانه استعفای موسوی لاری بار دیگر انتقادات صریحی را نسبت به عارف و شورای عالی سیاستگذاری در ارگان رسانه ای خود مطرح کرده است.
روزنامه سازندگی، استعفای موسوی لاری را اولین ترک بدنه شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان دانسته و نوشته است: «این استعفا پس از شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و افزایش انتقادات از محمدرضا عارف رئیس این شورا صورت می‌گیرد. برخی از اصلاح طلبان معتقدند که اصلاحات باید اصلاح شود و شورای عالی سیاستگذاری که از یک مقام ستادی به یک حزب تبدیل شده بود، بازسازی شود و ذیل احزاب قرار گیرد.»
حالا که اصلاح طلبان بعد از 6 سال پیروزی، عرصه رقابت را به حریف باخته اند، منتقدان شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان خیلی تندتر پا به میدان گذاشته اند و با صراحت بیشتری از لزوم تغییرات اساسی در سیستم تصمیم گیر اصلاح طلبان سخن می گویند و معتقدند سازوکارهایی نظیر شورای عالی جز شکست در انتخابات ریاست جمهوری 1400 چیزی عاید آنها نخواهد کرد.
این موضوع بهانه ای هم خواهد بود برای اینکه احتمالا حرف کسانی که اعتقاد دارند جریان اصلاحات باید دچار پوست اندازی اساسی بشود، به کرسی بنشیند و اصلاح طلبان با یک پالایش جدی چه در حوزه ساز و کار تصمیم گیری و چه در بخش افراد موثر و تصمیم گیر انجام بدهند.
این مساله احتمالا باعث کنار رفتن چهره هایی نظیر عارف و موسوی لاری در جریان تصمیم گیری های انتخاباتی اصلاح طلبان خواهد شد و به احتمال فراوان چهره های جوان تری را جایگزین آنها خواهد کرد؛ همچنین دیگر در بر پاشنه تاثیرگذاری و تصمیم گیری چند حزب و افراد خاص در جریان اصلاح طلبی نخواهد چرخید.
احزاب اصلاح طلب در قالب شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب از همان ابتدا مخالفت های جدی با تشکیل شورای عالی داشتند و معتقدند بودند باید نقش همه احزاب برای تصمیم گیری درجریانت اصلاحات یکسان باشد؛ قطعا شکست این جریان در انتخابات مجلس یازدهم بهانه ای خواهد شد تا این نگاه بسط بیشتری در بین اصلاح طلبان پیدا کند و آنها با یک پالایش جدی از حیث میزان تاثیرگذاری احزاب این جریان پا به عرصه رقابت در انتخابات 1400 بگذارند.
من اصلاح طلب هستم . اصلاح در ساختار سیاسی و چیندمان قدرت از برای مردم . قدرت و ثروت مال مردم هست . مردم باید تشخیص دهند کجا خرج شود . بنابراین اگر اصلاح طلبان با شرایطی که جناح رقیب پیش اوردند اگر قرار هست دوباره کاندید شوند به من اصلاح طلب خیانت کردند . از اصلاحات اکثر مردم خارج میشوند و این بی تفاوتی نه اصولگرا و نه اصلاح طلب خواهد بود شکل سوم قدرت دمکراسی هست . جلوی قدرت مردم چند دستگاه قرار دادند 
بالا غيرتا ديگه بسه اين قدر اصلاح طلب ، غيره نكنيد پدر ملت رو با اين تفرقه ها درآوردين ، بيشتر از اين مملكت رو با خودخواهي ومنيت سياه نكنيد ، اگه نيت خالص باشه و خدمت به خلق خدا و برقراي عدالت نيازي به حزب بازي نيست. 
