به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه دوم اردبیهشت در حالی چاپ و منتشر شد که توپ پر تلویزیون علیه مذاکرات هستهای با مستند پایان بازی، انفجار مهیب در تأسیسات نظامی و موشکی اسرائیل و گزارشهایی از واکسیناسیون کرونا و ادامه انتقادها از پولی شدن واکسن در کنار درخواستها برای تعطیلی به خاطر افزایش مبتلایان به کرونا در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
«جهانصنعت»، طی یادداشتی در ستون نقد روز امروز خود نوشت: تامین آموزش و بهداشت و امنیت با منابع دولتی به مثابه کالاهای شبهعمومی از سوی اقتصاددانان و سیاستگذاران هوادار اقتصاد آزاد نیز پذیرفته شده است. اما به معنای انحصاری کردن تولید و توزیع و تجارت این کالاها نیست. دولت باید میانگین هزینه آموزش و درمان شهروندان را تامین کند و روش اجرا را آزاد بگذارد. برخی پیشنهاد میدهند دولت به جای داشتن یک وزارت بهداشت بزرگ و با انبوهی از شاغلان که باید از دولت مزد و حقوق بگیرند و برای افزایش درآمد کادر خود و نیز پزشکان انواع سازمانها را تاسیس کنند و راه عرضه بهداشت و درمان کارآمد را ببندند بهتر است هزینههای میانگین را به صورت نقدی به آموزشگیرندگان و شهروندان بدهد تا آنها از عرضهکنندگان نیرومند کالاهای یادشده را خریداری کنند. این راهبرد و اندیشه، اما از سوی کسانی که به طور بنیادین و فلسفی و اندیشهای هوادار وجود دولت بزرگند و نبود دولت بزرگ را به ویژه در بخشهای یادشده کابوس میدانند قابل قبول نیست.
اینطوری شده است که در کشورهای جهان و نیز در ایران وزارت بهداشت و درمان دستکم در شش دهه تازهسپریشده همیشه بوده و هست و همیشه نیز شهروندان از روشها و کارآمدی تامین بهداشت و درمان ناراضی هستند. با وجود تلاشهای فردی و زحمت بسیاری از کادر درمان در ایران آنها نیز از روز و حال مدیریت دولتی گلایه دارند و راه را در رفتن میبینند. در این روزها، اما تامین واکسن علیه کووید ۱۹ در ایران به تحقیر و تخفیف شهروندان ایرانی منجر شده است. روزی نیست که یک مقام مسوول در دولت و نهادهای قدرتمند و ذینفوذ بیرون از دولت وعده تولید واکسن ایرانی ندهد و نیز روزی نیست که دولت وعده واردات ندهد. نتیجه کار تا امروز این شده که ایران در پله آخر تامین واکسن قرار دارد و شهروندان ایرانی با نگرانی مساله را دنبال میکنند و بیاعتمادی و ناامیدی روندی فزاینده گرفته است. در چنین هنگامهای از بیتحرکی نهادهای حاکمیتی و ترس و هراس شهروندان از پایداری چندساله کرونا در ایران به دلیل عدم واکسینه شدن شهروندان، بخش خصوصی اقدام به واردات کرده است. یک مسوول بخش خصوصی میگوید واکسن با ارز غیردولتی وارد شده و مطابق پیشبینی به کارگران و شاغلان بنگاهها تزریق میشود تا نیروی کار جان بگیرد. اما این اقدام بخش خصوصی با سونامی انتقاد روبهرو شده و صدای منتقدان را که بیان میکنند دولت بیکفایت است و نباید بخش خصوصی واکسن وارد کند و تبعیض میشود و… میشنویم.
به نظر میرسد این انتقادها به بخش خصوصی بیوجه است و مردم نمیتوانند تا ابد چشم به راه این باشد که دولت و نهادهای رقیب دست روی دست گذاشته و هر وقت منافع سازمانی و سیاسیشان تامین شد اقدام به تولید کنند.
واکسن که دیگر کفش وکیف و یخچال نیست که بگویید واردات آن تولید داخل را زمین میزند و… شهروندان پرشماری هستند که حاضرند برای سلامتی خود ۲۵۰ هزار تومان برای خرید واکسن بدهند و از دادن یک مهمانی که با گوشت کیلویی ۲۰۰ هزار تومان و برنج کیلویی ۴۰ هزار تومان و… خودداری کنند. اگر دولت و نهادهای حکومتی دلشان به حال مردم میسوزد بهتر است سرانه ۲۵۰ هزار تومان پول واکسن را به حساب آنها بریزند و محل هزینهکرد آن را نیز در جایی قرار دهند که واکسن زده میشود و اجازه دهند بخش خصوصی واردات انجام دهد و شهروندان ایرانی زودتر واکسینه شوند.
جعفر بلوری در بخشی از یادداشت روز کیهان با تیتر بن سلمان چه خوابی برای اردوغان دیده است؟ نوشت: انگیزه بن سلمان از کشاندن ترکیه به جنگ یمن «واضح» است. او نمیتواند شکست در «مارب» را تاب بیاورد. «مارب» برای بن سلمانی که ائتلافش از هم فروپاشیده، نیروهای تحت امرش مناطق وسیعی را از دست داده و حتی کاخ خودش نیز از تیررس موشکهای مقاومت در امان نیست، حکم مرگ و زندگی را دارد. جنگ مارب به نوعی، سرنوشت جنگ یمن را تعیین میکند. نفسِ کمک گرفتن از ترکیه نیز، اعتراف به شکست در این جنگ است. شکست عربستان، آمریکا، رژیم صهیونیستی و آن چند کشور اروپایی. شاید هم عربستان به دنبال یک برگ برنده در مذاکراتی است که گفته میشود با مقامات ایرانی و در عراق در حال انجام است. ما هم از صحت و سقم انجام مذاکرات بغداد بیاطلاعیم، اما در صورت درست بودن این خبر، ممکن است عربستان به دنبال این باشد که از ترکیه، به عنوان یک «ابزار فشار برای چانهزنی» در این مذاکرات استفاده کند؛ بنابراین ترکیه باید هوشیار باشد که به ابزار دست عربستان تبدیل شده است. اما انگیزه اردوغان چیست؟ اینکه واقعا «هدف اردوغان از این همه ماجراجویی چیست؟» را دقیقا نمیدانیم. پاسخ شاید همان باشد که در بالا گفتیم. او در رویای احیای امپراطوری عثمانی نفس میکشد. پیروزی بر ارتش نه چندان قوی ارمنستان نیز احتمالا توهم او را حادتر کرده. شاید هم به دنبال پول سعودیهاست. هدف هر چه هست، احتمالا برای شخص ایشان آنقدر مهم و باارزش بوده که حاضر شده برای رسیدن به آن، با عربستان، ائتلاف کند و با انقلابیون سرشاخ شود. نباید فراموش کرد که عربستان و ترکیه تا همین یکی دو ماه پیش، رقیب و در بسیاری حوزهها، دشمن یکدیگر بودهاند. در مجموع به نظر میرسد اردوغان این بار به کاهدان زده چرا که یمن، نه ارمنستان است، نه لیبی و نه حتی یونان و قبرس.
- انقلابیون یمن، ۶ سال است که در بدترین شرایط قابل تصور بشری، روزگار سپری میکنند. ورود کشوری در حد و اندازه ترکیه نیز تاثیر زیادی در وضعیت آنها ایجاد نمیکند. آنها اصلا، چیزی برای از دست دادن ندارند. در بدترین حالت، شاید ورود ترکیه به این جنگ، چند صباحی آزادسازی مارب را به تاخیر بیندازد. اما آیا ترکیه نیز چیزی برای از دست دادن ندارد؟ زیاد حاشیه نرویم. انقلابیون یمن امروز موشکهایی دارند که برد آنها قطعا به ترکیه میرسد و پهپادهایی میسازند که فرمانده نیروهای آمریکایی در غرب آسیا را به وحشت میاندازد: «حوثیها در چهار ماه نخست سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۵۰ حمله موشکی علیه منافع عربستان انجام دادهاند. این برای نخستین بار از زمان جنگ کره است که ما، فاقد برتری هوایی در عرصه عملیاتی هستیم». (ژنرال فرانک مک کنزی، فرمانده نظامیان تروریست آمریکایی در غرب آسیا). بدون تردید در صورت صحت خبر ورود ترکیه به جنگ یمن، این کشور نیز مثل بسیاری از کشورهای درگیر در این جنگ، از تبعات آن مصون نخواهد ماند. گذشت زمان و نوع واکنش انقلابیون یمن بهتر از هر تحلیلگری نشان خواهد داد که، ترکیه وارد جنگ یمن شده است یا خیر. همینطور تبعات ورود اردوغان به جنگ یمن برای ترکیه را...!
پرستو بهرامیراد روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه آرمان ملی با عنوان احیای برجام کلید خورد؟ نوشت: مذاکرات وین در نقطهای ایستاده است که شاید در این دور تکلیف احیای برجام را تا حدودی روشن کند. اما سوال اصلی این است که آیا احیای برجام کلید خورده است؟ یا توافقی در این دور از مذاکرات شکل گرفته است یا خیر؟ مذاکرات وین به مرحله پیشنویس درآمده است. پیش از این عباس عراقچی بعد از نشست معاونان وزیران امور خارجه ایران و ۱+۴ بیان کرد که به نظر تفاهم جدیدی درحال شکل گرفتن و زمان نگارش متن نهایی فرا رسیده است. همچنین او گفته است: «مسیری که باید طی شود، مقداری شناختهشدهتر است. البته این مسیر، مسیر آسانی نخواهد بود، اختلافنظرها اینطور نیست که پایان یافته باشد، اختلافنظرهایی بعضاً جدی وجود دارد که باید طی مذاکرات بعدی کاهش پیدا کند.» برخی این سخنان را شروع راه احیای برجام تلقی کردند، اما به خوبی نمایان است که دو طرف راه زیادی تا احیای برجام و بازگشت آمریکا به برجام باید طی کنند. البته بیشک مذاکرات وین راه را برای باز شدن گره کور برجام با میانجیگری اروپاییها باز کرده است. بعد از تهیه پیشنویس قرار است هیاتها به پایتخت کشورهای خود بازگردند و در مورد آن مشورت بگیرند. دولت جو بایدن در خصوص احیای برجام احتمالا دو راه در پیش دارد که یکی از آنها را انتخاب خواهد کرد و بر اساس آن وارد میدان مذاکرات خواهد شد و تاکتیکهای خود را برنامهریزی میکند.
در اوایل ورود جو بایدن به کاخ سفید هیچگونه واکنشی به احیای برجام نداشت و به نظر نمیرسید قرارداد برجام از اولویتهای کاخ سفید باشد. حال با میانجیگری اروپاییها مذاکراتی رقم خورده است. در این میان دولت بایدن یا خواستار مذاکرات طولانی و ادامهدار است تا موارد جدیدی به برجام اضافه کند یا به دلیل شرایط جدیدی که ایران ایجاد کرده؛ از جمله غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم به دنبال احیای برجام به سرعت است. البته از اخبار رسانههای آمریکایی، احتمال گزینه دوم محتملتر است.
زیـــرا جــو بــایدن در اولین واکنش خود به مذاکرات وین ابراز خوشحالی کرد و از سوی دیگر در خصوص غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم ایران نیز واکنش تندی نداشته است. بهخوبی تغییر لحن مسئولان دولت جدید آمریکا نسبت به ایران نمایان است. همچنین رسانهها از واکنش دولت بایدن به اسرائیل که باعث تنش نشود تا مذاکرات به سمت بنبست نرود، خبر میدهند. از تمام این اخبار غیررسمی میتوان ردپای خواست دولت بایدن به احیای برجام را دنبال کرد. ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی خود خواستار رفع همه تحریمها و راستیآزمایی این موضوع است. از سوی دیگر واشنگتن برای بازگشت به برجام اعلام کرده بود که اول ایران باید به تعهدات برجامی خود بازگردد. در این شرایط که گره کوری به احیای برجام خورده بود، اروپاییها دست به میانجیگری زدند و امروز شرایط از توافقاتی خبر میدهد. اما سوال اصلی این است که روند احیا به چه صورتی رقم میخورد و توافقات چگونه خواهد بود؟ ایران در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ بابت تحریمهای اقتصادی آسیب جدی دیده است. از سوی دیگر جو بایدن همانطور که در کارزارهای انتخاباتی خود اعلام کرده بود خواهان بازگشت به قرارداد برجام است. بر همین اساس احتمالاً توافقات بر لغو تحریمهای اقتصادی ایران اعم از خرید و فروش نفت، تحریمها بانکی و... ختم میشود و پس از آن ایران به تعهدات برجامی خود بازمیگردد و احیای برجام کلید خواهد خورد. با این حال احیای برجام در یک جاده پرپیچ و خمی حرکت میکند که باید دید سالم به مقصد میرسد یا خیر؟