به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ششم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شدند که خبرهای انتخاباتی امروز با تیترهایی همچون عبور از قالیباف، دعوت از رییسی (آرمان ملی)، تهدید قالیباف به سرنوشت تاجگردون؟ (شرق)، مسئله کاندیداتوری آقای دیپلمات درباره نامه ظریف به رهبر انقلاب (ابتکار) و پزشکیان: ۱۰۰ درصد اصلاح طلب و اصولگراتر از اصولگرایانم! (خراسان) در صفحات نخست روزنامهها برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
صلاحالدین خدیو، روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز مستقل نوشت: ایران علیرغم اصرار آمریکا و متحدانش با اضافه کردن هر گونه الحاقیهای به برجام مخالف است و خواهان احیای این توافق در شکل کنونی آن میباشد.
به نظر میرسد دستور کار مذاکرات جاری در وین هم حداقل به صورت شکلی مطابق نظر ایران است. اما روشن است که آرایش ژئوپولتیکی منطقه نسبت به پنج سال قبل دچار تغییری فاحش شده و بدون کاستن از سطح تنشهای موجود در منطقه که بعضا به حد انفجار رسیده. اند، بازگشت به توافق هستهای آسان نباشد. همانگونه که امکان ادامه سیاست فشار حداکثری برای آمریکا هم وجود ندارد. این یک بن بست استراتژیک است که به نظر میرسد طرفین آن را با تعیین یک دستور کار جدید دور میزنند. حیای برجام کمابیش در هیات سابق خود و تنش زدایی در روابط ایران و کشورهای عرب منطقه از طریق گفتگوهای همزمان با مذاکرات برجام.
در واقع مطابق نظر ایران این دو موضوع از هم تفکیک شدهاند، اما عملا و به موازات هم دارند پیش میروند.
این دستور کار مرضی الطرفین بیش از همه در مواضع چین و روسیه به عنوان شرکای سیاسی اصلی ایران بازتاب داشت که همزمان روابط نزدیکی با رقبای آن دارند. این دو کشور نقش کاتالیزور را ایفا و تهران را در این زمینه تشویق کردند.
به عنوان مثال بنگرید به سخنان لاوروف در دیدار هفته گذشته با روحانی: «از نظر ما این کاملاً غیر مفید است که از ایران خواسته شود در چارچوب برجام شرایط جدیدی را بپذیرد و یا فراتر از تعهدات خود در قالب برجام عمل کند.»
وزیر امور خارجه روسیه، اما بلافاصله اضافه کرد: «هرگونه سند تکمیلی و یا اضافی درخصوص مسائل مختلف از جمله منطقهای یا توسعه نظامی میتواند خارج از چارچوب برجام و در راستای تأمین امنیت منطقه و خلیجفارس با حضور کشورهای منطقه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.» (روزنامۀ کیهان، ۲۴ فروردین)
ایران در گذشته هم بارها و البته بدون نتیجه، تمایلش را برای گفتگو با عربستان اعلام کرده بود. اینبار با تشدید حملات حوثیها و مشاهده عزم دولت جدید آمریکا برای گفتگو با ایران، ریاض ناچار شد موضعش را در این باره تغییر دهد.
اگر این را نوعی برجام پلاس بدانیم، پرسش از نقش و جایگاه اسرائیل هم در آن مطرح میشود. به نظر میرسد که دستکم در مرحله فعلی، نقش و جایگاه تل آویو در این پروژهها چندان روشن نیست. به همین دلیل این دولت در هفتههای اخیر، اقدامات ایذایی و حملات خود را سرعت بخشید تا فرجی حاصل شود و برجام قبل از احیا، بمیرد. از این رو طبیعی است که با نزدیکی ایران و عربستان هم مخالفت کند و تلاش نماید که گفتگوهای جاری به جایی نرسد.
به باور نگارنده، مخالفت سرسختانه اسرائیل با برجام، صرفا علیه برنامه هستهای ایران نیست. اسرائیل نمیخواهد به هیچوجه موهبت درگیری ایرانی - عربی را از دست بدهد. از رهگذر تغییر معادلات ژئوپولتیک منطقه و دگرگونی در چشماندازهای راهبردی کشورهای عرب و جایگزینی تهدید ایران بجای اسرائیل، این کشور موفق شده مساله فلسطین را کاملا به حاشیه براند و راه حل دو دولت را از دستور کار بین المللی خارج کند و برای بخشی از سرزمینهای اشغالی، «سند تک برگ» بگیرد. مضاف بر آن سیاست تهاجمی اسرائیل علیه ایران با سیاست داخلی آن و تلاش نتانیاهو برای ماندن در قدرت و به حاشیه بردن اتهام فساد هم گره خورده است. باید دید که در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین و عادی سازی روابط تهران و ریاض، پرونده نبرد غیررسمی ایران و اسرائیل چگونه حل و فصل میشود. شاید از طریق آتش بسی اعلام نشده و کاستن از سطح تنش در برخی حوزههای حساس. اما هرچه بشود، طرفی که بیشترین زیان استراتژیک را از عادی سازی روابط ایران با آمریکا و کشورهای عرب میبیند، اسرائیل است.
فرزانه دانایی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: بیانیه بایدن در نسلکشی خواندن کشتار ارامنه در سال ۱۹۱۵، البته یکی از گامهای ابتدایی برنامههای دولت بایدن برای ترکیه است. او زمانی که خود را برای رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۲۰ آماده میکرد، در مصاحبهای با روزنامه نیویورکتایمز وعده داده بود از مخالفان ترکیه برای «شکست دادن» اردوغان حمایت میکند. بایدن در آن مصاحبه «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه را یک «خودکامه» خوانده و بشدت از روابط نزدیک ترکیه با روسیه انتقاد کرده بود. در فیلم منتشرشده از این گفتگو کاملا مشخص است که بایدن خواستار براندازی حکومت ترکیه شده است.
در همان زمان مقامات ترکیه، رسانهها و حتی برخی اعضای گروههای اپوزیسیون ترکیه از این صحبت بایدن انتقاد کرده و آن را مصداق کامل دخالت در امور داخلی این کشور دانستند، اما این انتقادات باعث نشد که بایدن راه همیشگی و قدیمی خود در مقابل ترکیه را بعد از انتخاب شدن به عنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده، تکرار نکند.
او در سالهایی که به عنوان سناتور در مجلس سنای آمریکا مشغول فعالیت بود، درباره بسیاری از مسائل با ترکیه اختلافاتی آشکار داشت. او خواستار انجام اصلاحات بیشتر در ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپایی شده بود و یکی از کسانی بود که همواره به اروپاییان پیشنهاد میکرد تا اصلاحات سریعتر صورت نگیرد، نمیتوان آنکارا را به این اتحادیه راه داد. او در جریان اختلافات بین ترکیه و قبرس نیز بارها طرف قبرس را گرفته بود و ترکیه را نقضکننده قوانین بینالمللی دانسته بود. با این حال در همان زمان نیز دولت ترکیه اعلام میکرد لابیها اجازه این را به بایدن نمیدهد که وقایع را بهدرستی ببیند. سال ۲۰۰۸ نیز زمانی که اوباما، بایدن را به عنوان معاون خود برگزید، رسانههای ترکیه به سردی با این ماجرا برخورد کرده و گفتند دشمن ترکیه قرار است معاون رئیسجمهور آمریکا شود. رسانهها گفته بودند بایدن همان کسی بود که نقشی فعال در تحریم ترکیه توسط آمریکا در سال ۱۹۷۴ بعد از حمله این کشور به قبرس داشت.
با روی کار آمدن ترامپ، روابط ۲ کشور تا حدی بهتر شد. دامادهای هر ۲ رئیسجمهور، معاملات تجاری خود را پشت پرده سیاست با هم اداره میکردند و به همین سبب بود که ترامپ با باقی ماندن نیروهای ترکیه در شمال سوریه موافقت کرد. بایدن همان زمان نیز در مصاحبهای اعلام کرده بود این کار «خیانت» به کردها است و معتقد بود نیروهای آمریکایی باید همچنان در شمال شرق ترکیه باقی بمانند. ترامپ، اما به این انتقادات توجهی نمیکرد و با یک تماس تلفنی با اردوغان اعلام کرد کار مبارزه با داعش و تروریستها را در شمال سوریه به اردوغان میسپارد.
مساله بعدی که در این باره رخ داد و دوباره نام بایدن را در رسانههای ترکیه پررنگ کرد، انتقاد او از تصمیم اردوغان برای تبدیل ایاصوفیه به مسجد بود.
دموکراتها در ۴ سال دوران ریاستجمهوری ترامپ، بسیاری از آسان گرفتنهای او بر اردوغان را تحمل کرده بودند، اما حالا به نظر میرسد آنها غیر از بیانیه اخیر، گامهای دیگری هم برای مقابله با آنکارا در برنامه سیاست خارجی خود دارند. دموکراتها بویژه در کنگره آمریکا، تمایل دارند با اعمال تحریمهای کاتسا بتوانند اردوغان را بابت خرید سامانه «اس۴۰۰» از روسیه تنبیه کنند و امکان دارد این اقدامات تنبیهی بخشی از سیاست دولت بایدن باشد.
اگر چه بعد از کودتای سال ۲۰۱۶ در ترکیه، بایدن نخستین سیاستمدار خارجی بود که به دیدار اردوغان در این کشور رفت و بتازگی نیز در گفتگو با اردوغان بر تحکیم روابط ۲ کشور تاکید کرده است، اما به نظر میرسد این بار او شمشیر را برای اردوغان از رو بسته است؛ درگیریها و کشمکشهای سیاسی بین آمریکا و روسیه باعث میشود در نهایت اردوغان مجبور شود بین ۲ ابرقدرت، یکی را برای معامله و خرید تسلیحات انتخاب کند.
عباس عبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان مشارکت انتخاباتی چقدر است؟ نوشت: فصل انتخابات شد و انجام و انتشار نظرسنجی و استناد به این عدد و آن عددهای واقعی یا ساخته شده رواج پیدا کرد و هر کس و هر گروهی از ظن خود یار این ارقام میشوند. ارقامی که زبان ندارند تا واقعیت وجودی خود را بیان کنند. یکی اظهار خوشحالی میکند که فقط ۲۵ درصد شرکت نمیکنند، دیگری نیز با قاطعیت میگوید که مشارکت زیر ۲۰ درصد است! در این یادداشت میکوشم که براساس آخرین نظرسنجی موسسه ایسپا که به نظرم از معتبرترینهاست، تصویری از مشارکت انتخاباتی را عرضه کنم. البته با این توضیح که براساس این آمار و ارقام نمیتوان گفت که دو ماه دیگر چه تعداد مشارکت خواهند کرد زیرا یخ بودن فضای انتخاباتی و عدم تعیین نامزدها و رقابتها و مشکلات فراوان از جمله ضعف رقابتی منجر به این هوای سرد انتخاباتی شده و ممکن است تا دو ماه دیگر تغییرات مثبت یا منفی در جهت افزایش یا کاهش همین رقم مشارکت نیز رخ دهد. پیش از تحلیل دقیق نتایج مربوط، چند نکته را باید متذکر شد.
۱- ابتدا باید به جامعه آماری توجه کرد. نظرسنجیها از این حیث متفاوت هستند. برخی فقط یک مرکز استان یا همه مراکز استانها را پرسیدهاند، برخی دیگر سایر شهرستانها و نیز روستاها را هم پرسیدهاند. نظرسنجی ایسپا ملی و در سطح کشور اعم از شهر و روستا یا مراکز استان و سایر شهرستانهاست.
۲- شیوه نظرسنجی مهم است. آیا حضوری بوده یا تلفنی. چون پاسخهای تلفنی در برخی پرسشها محافظهکارانهتر است و باید آن را برحسب تجربیات گذشته تعدیل کرد.
۳- شیوه نمونهگیری نیز مهم است.
۴- روند تحولات و نظرات در موجهای گوناگون نظرسنجیها نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
ضمنا به تفاوت نتایج هر پرسش برحسب متغیرهای مهم مثل محل سکونت، جنسیت، سن، تحصیلات و... باید توجه کرد. با این ملاحظات نتایج چهارمین موج نظرسنجی ایسپا در فروردین سال ۱۴۰۰ که منتشر شده به این شرح است. اولین موج آن شهریور سال ۹۹ بود.
ـ از پاسخگویان درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات پرسیده شده که ۲۴ درصد گفتهاند، زیاد و خیلی زیاد و ۴۰ درصد گفتهاند کم و خیلی کم شرکت میکنند. این نوع ارزیابی به طور معمول بازتابی از واقعیت رفتاری خود و اطرافیانشان است که در قالب میزان مشارکت انتخاباتی دیگران دارند. نکته مهم اینکه افرادی که معتقدند مردم به میزان زیاد و خیلی زیاد شرکت میکنند در ۷ ماه گذشته از ۳۲ درصد به ۲۴ درصد کاهش یافتهاند. در واقع احساس عمومی از میزان بالای مشارکت در حال تضعیف است.
ـ در ادامه از آنان خواسته شده که وضعیت مشارکت خود را بگویند. ۴۳ درصد قطعا شرکت میکنم را گفتهاند، ۵ درصد به احتمال زیاد، ۲۱ درصد هنوز تصمیم نگرفته، ۶ درصد احتمال کم و ۲۵ درصد اصلا شرکت نمیکنم را اعلام کردهاند.
از این پاسخها چه میفهمیم؟ درک پاسخها براساس تجربیات قبلی است. پاسخهای مردم به این پرسش در انتخابات قبلی با واقعیت و نتیجه رخ داده در انتخابات مقایسه شدهاند. در نظرسنجی تلفنی پاسخ قطعا شرکت میکنم از میزان شرکت قطعی ثبت شده در انتخابات، قدری کمتر است. در نظرسنجی حضوری ممکن است همان اندازه یا در مواردی حتی اندکی بیشتر باشد. با توجه به تجربیات قبلی میتوان گفت شرکت قطعی مردم در انتخابات (اگر امروز برگزار شود) براساس این یافته حدود ۳۸ تا ۳۹ درصد است. نکته مهم اینکه این رقم طی ۷ ماه گذشته حدود یک درصد هم کمتر شده در حالی که انتظار میرفت با نزدیک شدن به انتخابات بیشتر شود. نکته دیگر این است که شهروندان دارای تحصیلات دانشگاهی و ساکنان مراکز شهری به ویژه مراکز استانها، افراد جوانتر، مشارکت کمتری را ابراز کردهاند. در ادامه اگر این روند بهبود پیدا نکند به احتمال فراوان میزان مشارکت کمتر از این نیز خواهد شد. یکی دیگر از پرسشهایی که میتواند درک ما را از شرایط انتخاباتی روشن کند، میزان و کیفیت پیگیری اخبار انتخابات است که فقط ۱۱ درصد در حد زیاد آن را پیگیری میکنند. ۲۱ درصد نیز تا حدی و ۲۶ درصد کم و ۴۲ درصد اصلا پیگیری نمیکنند. در مجموع میتوان گفت که این حد از ابراز مشارکت در این مقطع از فصل انتخابات در مقایسه با سالهای قبل خیلی کم است. چند عامل میتواند این فرآیند را بهبود بخشد. بهبود وضعیت اقتصادی به ویژه از طریق به ثمر رسیدن مذاکرات اخیر درباره برجام که حدود نیمی از مردم (۴۷درصد) این تحول را مثبت دانستهاند و فقط ۶ درصد تاثیر آن را منفی تلقی کردهاند همچنین واکسیناسیون عمومی و کاهش خطر ابتلا به کرونا و کاهش مرگ و میر که این نیز مهم است و بالاخره اینکه چه کسانی از فیلترهای صلاحیتی عبور کنند که حدود ۴۵ درصد مردم نیز مشارکت احتمالی خود را مرتبط با این عامل دانستهاند.