به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، سید حسین موسویان در پاسخ به اینکه مذاکرات بالاخره بعد از سه ماه به شکل حضوری و البته با تصمیم آمریکا و ایران از سر گرفته شد، اما نه در وین بلکه در قطر، به نظر شما جا به جایی مکان مذاکرات چه معنایی به لحاظ سیاسی دارد؟ گفت: اصولا "مکان مذاکره" اهمیت چندانی ندارد بلکه "محتوی و نتیجه مذاکره" مهم است. "مکان" این مذاکرات زمانی اهمیت قابل توجهی پیدا میکرد که به تناوب در تهران و واشنگتن انجام میشد. بحث مکان مذاکره در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد هم بزرگ شد و به جای سوئیس و اتریش، مذاکرات در کشورهای همسایه یعنی ترکیه و عراق و قزاقستان برگزار شد که نتیجه آن هم شش قطعنامه اجماعی قدرتهای جهانی در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بود، اما این نتیجه به خاطر مکان مذاکره نبود، بلکه به دلیل محتوی و سیاست و روش مذاکره بود.
وی گفت: درعین حال شروع دور جدید مذاکرات در دوحه قطر سه معنی مثبت دارد: اول اینکه تسهیل گفتوگوی ایران و آمریکا برای به نتیجه رساندن مذاکرات است؛ دوم، قدردانی تهران و واشنگتن از تلاشهای قطر برای حل بحران هستهای از طریق دیپلماسی است؛ و سوم هم احترام و توجه بیشتر به همسایگان است که این موارد به خودی خود همه مثبت است، اما تعیین کننده نیست.
موسویان اظهار کرد: اگر قرار بود مکان مذاکره در کشورهای همسایه واسطه مذاکرات باشد که باید در یکی از دو کشور قطر و عمان انجام میشد. به نظرم تلاشهای میانجیگرانه قطر و عمان هر دو برای تهران و واشنگتن ارزشمند بوده است، اما واقعیت این است که قطر در یک سال گذشته مقداری فعالتر بوده و به گمانم به همین دلیل دوحه انتخاب شد.
این دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به اینکه چرا نمایندگان کشورهای اروپایی، روسیه و چین به کل در این دور مذاکرات نیستند؟ به نظرتان نبودنشان خوب است یا بد یا هیچ کدام؟ گفت: اصل بحران هستهای از ابتدا بین آمریکا و ایران بوده و اکنون هم هست. ده سال مذاکره در دوران آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد به نتیجه نرسید، چون ایران و آمریکا مستقیم با هم گفتگو نمیکردند و مذاکرات توسط واسطهها هدایت میشد. تا اینکه در اواخر دولت آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۹۱ مذاکرات مستقیم دو کشور در عمان در سطح معاونان آغاز شد و در دوره آقای روحانی هم به سطح وزرای خارجه ارتقاء یافت.
وی ادامه داد: در حقیقت اصل مذاکرات بین آقایان جان کری و محمدجواد ظریف و دو تیم کارشناسی انجام میشد و نتیجه در جلسه گروه کشورهای ۱+۵ بررسی و تصویب میشد. اگر آقای علی باقری و رابرت مالی هم در مهر سال گذشته این شیوه را ادامه میدادند به احتمال قوی توافق نهایی قبل از پایان سال ۱۴۰۰ به امضاء وزراء خارجه ایران و شش کشور میرسید.
موسویان خاطرنشان کرد:، اما هرچه به انتخابات کنگره آمریکا نزدیکتر شدیم، کار سختتر شد. از اول هم این موضوع روشن بود. اگر هم ظرف یکی دو ماه آینده توافق صورت نگیرد، احتمال جدی وجود دارد که بایدن ادامه مذاکرات را به بعد از انتخابات کنگره موکول کند و اگر هم در انتخابات کنگره جمهوریخواهان پیروز شوند، ممکن است دیگر برای احیا برجام شانسی وجود نداشته باشد.
وی در پاسخ به اینکه در سه ماه گذشته تعامل و رد و بدل پیام میان دو طرف در جریان بوده است، اما این رایزنیها و تلاشها راه به جایی نبرد! به نظر شما الان اتفاق تازه یا به عبارتی گشایشی اتفاق افتاده است یا دو طرف تصمیم گرفتند همان بحثهای تلفنی و non paperها را حضوری دنبال کنند؟ گفت: این شیوه گفتگو راه را نسبت به شیوه گفتگوهای ۱۵ ماه گذشته تسهیل میکند. در عین حال معتقدم اگر گفتگوها مستقیم باشد؛ سرعت کار بالا میرود، از سوء تفاهمات احتمالی در مسیر نقل و انتقال پیامها جلوگیری میشود، شانس توافق بیشتر میشود، زمینه اینکه آمریکا احتمالا بتواند امتیاز بیشتری بدهد نیز فراهم میشود. به هر حال آمریکاییها اگر بخواهند امتیاز ویژهای بدهند، ترجیح میدهند در گفتوگوی مستقیم این مساله انجام شود تا اینکه به واسطه بدهند.
وی در پاسخ به اینکه اختلافات میان ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام تا جایی که در رسانهها مطرح شده است، از اختلافات ماهوی و اساسی بوده است، آمریکا ایران را به درخواستهای فرابرجامی متهم میکند و ایران هم معتقد است آمریکا تعهداتش در چارچوب برجام را اجرا نخواهد کرد و ایران از رفع تحریمها منتفع نمیشود! آیا دو طرف میتوانند به تعاریفی تازه از مواضع خود در این چارچوب در این مقطع برسند که راهحلی برای این مسایل بیابند؟ تصریح کرد: اینکه دو طرف توپ را در زمین دیگری شوت میکنند، یک واقعیت است، اما عجیب نیست. اما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، در ماجرای برجام، آمریکا مقصر است و حق با ایران است. چون ایران به تعهداتش عمل کرد و آمریکا زیر توافق زد. الان هم خواست ایران مبنی بر تضمین آمریکا برای عدم خروج مجدد، یک خواست مشروع و منطقی و منصفانه است، اما طرف آمریکایی از نظر قوانین و مقررات داخلی خود قادر نیست این کار را انجام دهد، چون بایدن نمیتواند برای رئیس جمهور بعدی تعیین تکلیف کند، ضمن اینکه کنگره آمریکا هم مصیبتهای خودش را دارد و کسی نمیتواند مانع کنگره شود.
موسویان در پاسخ به اینکه برخی میگویند آمریکا حاضر شده برای بهرهگیری اقتصادی ایران از احیای برجام ضمانت دهد، به نظرتان چقدر میتواند این موضوع تامین کننده خواست ایران باشد؟ گفت: بایدن میتواند در مورد دوره خودش تضمینهایی بدهد، اما نمیتواند در مورد رئیس جمهور بعدی تضمین بدهد. ضمن اینکه اگر بایدن در مورد دوره خودش تضمین هم بدهد، در صورتی عملی خواهد بود که تنشهای خاص بین ایران و آمریکا در منطقه به وجود نیاید.
وی افزود: یک اصل مهم را باید توجه داشت و آن اینکه هرچه تنش بین ایران و آمریکا کمتر شود، برجام بهتر اجرا خواهد شد و هر چه تنش بیشتر شود برجام کمتر اجرا خواهد شد. به همین دلیل هم از اول جدی شدن مذاکرات بین ایران و آمریکا، اسرائیل و صهیونیزم بینالملل و همپیمانانشان آتش بیار معرکه افزایش خصومت بین آمریکا ایران شدند و به این سیاست ادامه خواهند داد.
این دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به اینکه در سه ماه گذشته همکاریهای ایران و آژانس کاهش یافته است. آیا این مساله مانعی بر سر تحقق برجام بعد از عبور ایران و آمریکااز اختلافنظرها بر سر مسایل تحریمی و اقتصادی خواهد بود؟ اظهار کرد: همکاریهای ایران و آژانس در قالب موافقتنامه پادمان همیشه وجود داشته و ربطی هم به مذاکرات برجام نداشته و ندارد. اجرای پادمان برای همه کشورهای عضو معاهده ان پی تی الزامی است، اما چون ایران در قالب برجام، پروتکل الحاقی را پذیرفت، همکاریهای ایران با آژانس در قالب پروتکل الحاقی، بستگی به نحوه اجرای برجام داشته است و این وضع ادامه خواهد یافت. حدود ۱۲۰ کشور پروتکل الحاقی را اجرا میکنند، چون الزامی نیست. اما همه کشورهایی که غنیسازی دارند، پروتکل الحاقی را اجرا میکنند. اگر برجام احیا شود و آمریکا به برجام برگردد، ایران هم به اجرای کامل پروتکل الحاقی بازخواهد گشت، بنابراین مسایل میان ایران و آژانس راهحل مشخص دارد.