به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۶ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با سمند، تیبا، ساینا و پژو ۴۰۵، تمدید شش ساله حکم آیتالله جنتی شبزندهدار و مدرسی یزدی و سفر پوتین به ایران در صفحات نخست روزنامههای امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سید رحیم نعمتی طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: جو بایدن، رئیسجمهور امریکا، سرانجام با تأخیر و خبرسازیهای بسیار سفر خاورمیانه را از ۱۳ ژوئیه به دو مقصد رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی انجام داد. با وجود اینکه رسانههای غربی و عربی تمام تلاش خود را میکنند تا در مورد سفر بایدن بزرگنمایی کرده و آن را مایه تحول قابلتوجهی در خاورمیانه نشان دهند، اما نشانهها در حین این سفر نشان داد که تمام این خبرها و تحلیلها فقط هیاهوهای بسیار بر سر هیچ است. در واقع، برنامههای کاری بایدن در هر دو مقصدش یا تکرار حرفها و برنامههای ناکام گذشته بود یا ادعاهایی که معلوم است زمینهای در واقعیت امر برای تحقق آنها وجود ندارد.
سفر بایدن به سرزمینهای اشغالی از اول هم سفری ناکام به نظر میرسید. او در تلآویو با نخستوزیری ملاقات کرد که به صورت موقت در این پست است و معلوم نیست که بعد از انتخابات زودهنگام پارلمانی کنست در حدود چهار ماه آینده حتی در کابینه آینده این رژیم باشد تا چه برسد به پست نخستوزیری. دیدار بایدن با بنیامین نتانیاهو هرچند که کوتاه بود، اما نشان داد که بایدن باید منتظر گزینههای ناخوشایندی برای بعد از آن انتخابات باشد و از این جهت، او نمیتواند روی سفر فعلی خود به رژیم اسرائیل چندان حساب کند. در واقع، نکاتی که در اعلامیه به اصطلاح اورشلیم ذکر شده و به امضای بایدن و یائیر لاپید، نخستوزیر موقت رژیم، رسید چیزی جز تکرار مواضع قبلی این دو نبود، اما نکته مهم در نحوه اجرای این مواضع است و کنفرانس مطبوعاتی مشترک این دو نشان داد که هنوز اختلاف نظر سابق به قوت خود باقی است چرا که لاپید تأکید داشت «دیپلماسی و کلمات به تنهایی» برای مقابله با ایران کافی نیست و بایدن برخلاف وی گفت: «دیپلماسی هنوز هم بهترین راهکار است.» در مورد سفر بایدن به عربستان سعودی هیچ شک و تردیدی نیست که جنگ اوکراین و بحران در بازار نفت و گاز او را مجبور به انجام این سفر کرد، به این امید که حکام سعودی را راضی به افزایش قابلتوجه تولید نفت بکند تا اینکه آرامش به بازار نفت به خصوص به بازار داخلی امریکا بازگردد.
او برای رسیدن به این هدف حتی حاضر شد انتقادهای جدی به دیدارش با محمد بنسلمان، ولیعهد آلسعود، را به جان بخرد و به قول شبکه تلویزیونی شنژن در چین، رئیسجمهور امریکا در برابر حکام سعودی دست به «گدایی نفت» زد. با این حال، سخنان عادل الجبیر، وزیر مشاور آلسعود در امور خارجه، نشان داد که گدایی نفتی بایدن از سعودیها راه به جایی نبرده است. جبیر موضوع بحران در بازار نفت را مربوط به جغرافیای سیاسی و عوامل روانی دانست تا کمبود عرضه نفت به بازار و با تأکید بر همکاری سعودی با اوپکپلاس این پیام را به بایدن داد که برخلاف خواسته او، آلسعود به همکاری خود با روسیه در اوپک پلاس ادامه خواهد داد. در واقع، این پاسخ الجبیر به وضوح ناکامی بایدن را در سفرش به عربستان از دو جهت نشان داد؛ نخست اینکه نمیتواند انتظار افزایش تولید نفت سعودی را دستکم تا آن حدی داشته باشد که مستقیماً بر بازار نفت در داخل امریکا تأثیر بگذارد و دوم اینکه آلسعود برخلاف نظر بایدن، از همکاری با روسیه در بازار نفت دست نخواهد کشید. شاید بایدن به دلیل سرخوردگی از پاسخ نفتی سعودیها بود که بعد از دیدارش با بنسلمان در مورد پرونده قتل جمال خاشقجی لافزنی کرد و گفت: «محمد بنسلمان اساساً گفت که او مسئول آن نبوده است. اما واکنش من این بود که او مسئول بوده است.» به این ترتیب، رئیسجمهور امریکا با وجود سر و صداهای رسانهای زیاد در مورد سفرش به خاورمیانه نه نتیجه روشنی از سفرش به رژیم اسرائیل به دست آورد و نه اینکه گدایی نفتی او به جایی رسید و باید گفت که تمامی اینها هیاهو بر سر هیچ بوده است.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان برای کُند کردن قیچی شرق و غرب نوشت: جمعبندی تحولات منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی حکایت از حساس بودن شرایط به ویژه در کشور ما ایران دارد. در چنین شرایطی، دولتمردان، فعالان سیاسی و آحاد مردم برای حراست از منافع ملی وظایف مهمی برعهده دارند.
سفر جو بایدن به فلسطین اشغالی و عربستان، یک مانور سیاسی برای جبران شکست سیاستهای آمریکا در منطقه، خرید فرصت برای رژیم صهیونیستی و تزریق آمپول تقویتی به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان بود که البته چندان افاقه نکرد. اعتراض بیسابقه فلسطینیان به این سفر، یک مانور سیاسی متقابل بود که به افکار عمومی ملتهای عرب و سایر ملتهای منطقه اعلام کرد رئیسجمهور آمریکا حق ندارد برای فلسطین و سرنوشت ملت آن تصمیم بگیرد و تلاشهائی که از دوران دونالد ترامپ برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی شروع شد، خیانت بزرگ آمریکا به آرمان فلسطین بود. عادیسازی هرچند توسط دولتمردان چند کشور عربی صورت گرفت، ولی با مخالفت شدید ملتهای عرب مواجه شد و شعلههای خشم ملت فلسطین علیه توطئه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی را تشدید کرد. واکنشهای مردم فلسطین و فعالان سیاسی جهان عرب به سفر بایدن به منطقه به ویژه فلسطین اشغالی نشان داد امروز سیاست خاورمیانهای آمریکا ضعیفتر از همیشه است.
در اوکراین نیز شعله جنگ هر روز بیشتر و عوارض آن فراگیرتر میشود. این جنگ که محصول خطای استراتژیک مشترک دولتمردان روسیه و اوکراین است و اروپا و آمریکا نیز در ادامه یافتن آن سهم دارند، به فتنهای جهانی تبدیل شده که دامنگیر بسیاری از ملتها به ویژه ملتهای منطقه شده است. تردیدی نیست که تجاوز نظامی روسیه به اوکراین محکوم است و اقدام اخیر رئیسجمهور روسیه که اعلام کرده آماده است به اتباع اوکراین تابعیت روسی بدهد، از تجاوز نظامی به اوکراین زشتتر و برای امنیت منطقه و جهان خطرناکتر است. تصور کنید اگر رئیسجمهور روسیه در این قبیل دخالتها در کشورهای دیگر توفیقی به دست بیاورد و به هوس تکرار چنین اقداماتی علیه سایر کشورهای منطقه و همسایه و همجوار روسیه بیفتد چه فاجعهای رخ خواهد داد. این اقدام رئیسجمهور روسیه، تکرار بلعیدن کشورهای شمال و غرب و شرق دریای خزر و قفقاز و بعضی از کشورهای اروپائی مجاور این کشورها توسط تزارهاست که در دوران حکومت کمونیستی توسط لنین و استالین ادامه یافت و اتحاد جماهر شوروی را شکل داد. در آن دورانهای سیاه، مردم این کشورها متحمل رنجهای زیادی شدند که اکنون بخشی از آنها متوجه مردم اوکراین شده و اوکراین نیز خود ازجمله همان کشورهای تحت سلطه تزارها و شوروی سوسیالیستی بود.
این وقایع نشان میدهند بار دیگر قدرتهای غربی و شرقی همچون دو لبه یک قیچی دهان باز کردهاند تا جهان را ببلعند. برای دولتمردان شرقی و غربی جان و مال و امکانات انسانها هیچ ارزشی ندارد. منافع ملی کشورها از نظر این سلطهگران کاملاً بیارزش و تحتالشعاع منافع شیطانی آنهاست. غرب به نفت خواری روی آورده و شرق هوس زمینخواری کرده است.
درست در همین نقطه حساس است که ما مردم ایران میتوانیم به ارزش سیاست «نه شرقی – نه غربی» اعلام شده توسط امام خمینی پی ببریم و برای پایداری این سیاست بسیار مهم و ارزشمند و استراتژیک تلاش کنیم. با جریان یافتن جنگ اوکراین هرچند کشور ما در زمینههای مختلف دچار زیانهائی شد، ولی از فرصت نمایان شدن ضعف هر دو قدرت شرق و غرب و چنگ و دندان نشان دادنهای ناشی از عصبانیت آنها ما میتوانیم حداکثر بهرهبرداری را به عمل بیاوریم و با روی آوردن به سیاست موازنه بینالمللی، منافع ملی کشورمان را تامین نمائیم. در شرایط حساس کنونی که غیرقابل اعتماد بودن قدرتهای شرقی و غربی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده، ما بهترین فرصت را در اختیار داریم. از این فرصت تاریخی میتوانیم در بخشهای سیاسی و اقتصادی به ویژه فروش نفت و گاز به اروپا بهرهبرداری کنیم و قیچی جهانخواران را کُند نمائیم.
محمدرضا چمننژادیان طی یادداشتی در شماره امروز همدلی نوشت: تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر چه هنگامیکه روسیه توسط تزارها اداره میشد و چه هنگامیکه بخشی از اتحاد جماهیر شوروی سابق به شمار میرفت، همواره مملو از تعدی و تجاوز روسیه به ایران بوده است؛ حاکمان این کشور همواره چشم طمع به خاک ایران داشتهاند.
فریدون آدمیت در کتاب اندیشه ترقی و حکومت در خصوص سیاست روسها در ایران مینویسد: «روسها دشمن مطلق ایران بودند، دشمن استقلال، آزادی، ترقی و تمامیت ارضی ما میباشند و ما را ناتوان و عقبمانده میخواستند تا سیاست صرف متجاوزانه نظامی و استعمار اقتصادی خویش را پیش ببرند با هر نقشه اصلاحی و تغییری سرستیزگی داشتند.»
روسها در دوران پادشاهی فتحعلی شاه دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمنچای را بر ایران تحمیل و عملاً ایران را تجزیه کردند و قسمتهای مهمی از حاصلخیزترین مناطق کشورمان را به یغما بردند. علاوه بر اینها موارد زیر از بارزترین تعدیاتی است که این کشور علیه ایران روا داشته است: به توپ بستن مجلس در زمان محمدعلی شاه قاجار؛ اشغال تبریز، اشغال شمال ایران و تهدید به اشغال کل کشور در دوران قاجار؛ پرداخت نکردن یازده تن طلا بدهکاری به دولت مردمی مصدق برای تحتفشار قرار دادن او؛ همسویی سودجویانه با صدام حسین در جنگ تحمیلی و همدستی در کشتار مردم ایران که نمونه بارز آن اهدا و فروش بیوقفه و جنگافزارهای مدرن مانند تانکهای تی ۷۲ و انواع هواپیما به صدام در تاریخ ثبت شده است و در نهایت حمایت از قطعنامههای متعدد شورای امنیت علیه ایران در زمان جنگ و مذاکرات هستهای. روسها علاوه بر اینکه سابقه تعرض، تجاوز و اشغال بخشهای از سرحدات و مرزهای ایران دارند، پیشینه تعرض و جسارت به مرزهای اعتقادی ملت مسلمان و شیعه را در پرونده خود دارند. در سال ۱۲۹۱ شمسی به بهانه سرکوب شورشها مسجد گوهرشاد، حرم مطهر و صحنهای امام رضا (ع) را به توپ بستند. در این واقعه حدود ۵۰ تا ۵۵۰نفر کشته و خسارات بسیاری به حرم وارد شد. منابع تاریخی از غارت اموال حرم توسط روسها خبر دادهاند.
ناصر نوبری، سفیر پیشین ایران در اتحاد جماهیر شوروی سابق در برنامه تلویزیونی منویات استعماری و تجاوزگرانه روسها را برملا کرد و گفت: «این کاری که آقای پوتین امروز در اوکراین کرده است، قبل از آن روسها همین بلا را دقیقاً بر سر ایران آوردند و مناطق حاصلخیز و بخشهای مهمی از ایران را با یورش و قلدری جدا کردند و همیشه بدنه روس ذهنش این بوده که اگر یک زمانی لازم شد باید مرزهای ایران را رد کند و داخل ایران بیایند. همان جوری که حال در اوکراین آمدند و مناطقی از اوکراین را تصرف کردند. روسها تا زمان ریاست جمهوری مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بر این طرز تفکر استعماری اصرار میورزیدند. تا اینکه با سفر مرحوم هاشمی به روسیه و مداخله مستقیم گورباچف در سطح عالیترین مقامات دو کشور روسها متقاعد شدند و قبول کردند که اختلافات بین دو کشور از طریق میز مذاکره و گفتگو حل شود.»
اکنونکه رئیسجمهور روسیه در آستانه سفر به ایران– که واکنشی به سفر جو بایدن به منطقه خاورمیانه است – است، با سؤالاتی در افکار عمومی مواجه است که انتظار میرود متولیان سیاست خارجی کشور، به وی ارائه کرده و پاسخهای او و البته دوستان داخلیاش را به اطلاع ملت، چون برجام برسانند.
ولادیمیر پوتین و سینهچاکان داخلی او باید پاسخ دهند:
۱- روسها در کدام صنعت مدرن و بهیادماندنی در طول تاریخ در ایران سرمایهگذاری اثربخش و بهینه کردند؟
۲- چرا نیروگاه بوشهر با چند صد برابر هزینه معمول هنوز تمام نشده و بهطور کامل به ایران واگذار نمیشود؟
۳-چرا روسها در طول تاریخ بهویژه انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی هشتساله لحظهای نسبت به حسن همجواری بلندمدت با ایرانیان درنگ نکردهاند؟ و از هرگونه کمک تسلیحاتی به دشمن متجاوز به ایران دریغ نورزیدند و همزمان از فروش برخی اقلام دفاعی (از جمله سیمخاردار) به ایران برای دفع تجاوز اجتناب کردند؟
۴-چرا تا قبل از به نتیجه رسیدن برجام اقدامی در حمایت از بشار اسد متحد ایران و علیه تروریستها در سوریه نداشتهاند، اما پس از انعقاد برجام همواره خواهان آن بود که ایران را بیشتر از پیش در سوریه درگیر کند؟
۵- چرا روسها با شراکت مزورانه و بدون کشته شدن کمترین سربازان خود بیشتر دستاوردهای ایران در سوریه را مصادره کردهاند؟
۶- حال که پوتین به ایران میآید خوب است توضیح دهد که چرا باوجود موشکباران و بمباران مداوم مواضع ما در سوریه و شهادت بهترین جوانان ایرانی و شهروندان سوریه، توسط اسرائیل، قدمی در راستای ممانعت از این موشکباران برنداشته است؟
۷- بر اساس سخنان دردمندانه ظریف وزیر خارجه قبل، چرا رفیق پوتین و روسها در طول مذاکرات هستهای و به سرانجام رسیدن برجام همواره کارشکنی میکردند؟
۸-چرا تا قبل از به سرانجام رسیدن نسبی برجام، حتی یکی از قطعنامههای گوناگون شورای امنیت علیه ایران را چه در جنگ و چه در مذاکرات هستهای و تحریمهای ظالمانه وتو نکردند؟
۹- در تحریمهای نفتی و گازی ایران همواره روسیه، غیبت ایران را برای منافع خود مغتنم میشمرد و بخشی از کمبود حاصل از تحریم ایران را بر عهده میگرفت. پوتین جواب دهد حال که او در جنگ با اوکراین است، اگر ایران از این فرصت استفاده کند، آیا او به ایران سفر میکند؟ و آیا ما را همراهی در مذاکرات هستهای مینمایند؟