به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز یکشنبه ششم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که پسابرجام و دوران تصمیمهای سخت اقتصادی، ستاد ضد احیای دریاچه ارومیه، میلیونها ایرانی نگران برجام و بلای تعارض منافع در نظام بانکی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان احیای برجام باز هم توقف! نوشت: هرچند مسئولان ایرانی مذاکرات برجامی گفتهاند در حال بررسی پاسخ آمریکا به سوالهای ایران در مورد متن پیشنهادی اتحادیه اروپا هستند، ولی رسانهها به صورت غیررسمی متنی را منتشر کردهاند که بخشی از پاسخ طولانی آمریکا به سوالهای ایران را دربردارد و نشان میدهد موارد مهمی از خواستههای ایران مورد قبول آمریکا واقع نشده است. اگر این متن واقعاً همان باشد که آمریکا در پاسخ ایران برای اتحادیه اروپا فرستاده است، به نظر میرسد مذاکرات برجامی باز هم به محاق میرود و وعدهای که مذاکره کنندگان به عنوان نمایندگان کشورهای عضو برجام مبنی بر امضاء توافق در این هفته دادهاند، محقق نخواهد شد.
هیات مذاکره کننده آمریکا در برجام با ارسال نامهای به «انریکه مورا» مذاکره کننده هیات اتحادیه اروپا نوشت: «اولاً ما با امضای توافقات، آن را تضمین میکنیم. ثانیاً ما توافق را در کنگره نیز به تصویب میرسانیم که رئیس جمهور آینده هرکس باشد نتواند به راحتی بطور یکطرفه از آن خارج شود.»
این، نقطه قوت پاسخ آمریکا به سوالات ایران است، چیزی که تاکنون هیات آمریکائی برای انجام آن اعلام آمادگی نکرده بود. تصویب توافق در کنگره آمریکا با این هدف که رئیس جمهور بعدی آمریکا نتواند از برجام به صورت یکطرفه خارج شود، همان چیزی است که هیات ایرانی در گذشته و حال آن را مطالبه میکرد ولی هیات آمریکائی زیر بار آن نمیرفت و اکنون وعده آن را داده است. اگر آمریکا به این وعده عمل کند، یکی از خواستههای مهم برجامی ایران برآورده شده و این، یک گام به جلو برای رسیدن به توافق محسوب خواهد شد.
نکته مهمی که باقی میماند این است که در ازای این یک گام که به جلو برداشته میشود، آمریکا سه گام به عقب برداشته و سه خواسته مهم ایران که به فعالیتهای شرکتهای خارجی، عدم تحریم شرکتهای چند ملیتی و امکان ورود ایران به سوئیفت مربوط میشوند را نپذیرفته و تضمینی درباره آنها نداده است. هیات آمریکائی مذاکره کننده برجامی درباره این سه موضوع گفته است؛
1- در مورد اینکه ایران درخواست دارد ما به شرکتهای خارجی اعم از اروپایی و آمریکایی و آسیایی به جز آنهایی که تحت تحریمهای آمریکا هستند اجازه کار با ایران بدهیم، ما این اجازه را صادر میکنیم اما شرطگذاری ایران مبنی بر اینکه امضای توافق و تداوم آن را منوط به آمدن شرکتهای اروپایی برای کار و سرمایه گذاری در ایران میکند از نظر ما قابل قبول نیست. غولهای نفتی و شرکتهای ماشین سازی اروپا و آسیا در اختیار ما نیستند که ما به آنها دستور بدهیم بروید در ایران کار کنید. آمدن یا نیامدن شرکتها و سرمایه گذاریشان به آنها و برآورد خودشان در مورد سوددهی بستگی دارد، چه بسا برخی شرکتها به هر دلیل مایل نباشند در ایران کار کنند یا سرمایه گذاری نمایند.
2- درخواست ایران در مورد اینکه ما شرکتهای اروپایی یا چند ملیتی را بیمه کنیم و قبول کنیم در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها، خسارت آنها را بدهیم، این خواست ایران در اختیار ما مذاکره کنندگان و رئیس جمهور بایدن نیست و اگر هم تعهد بدهد، ضمانتی ندارد، ممکن است رئیس جمهور بعدی برخلاف مصوبهی اکثریت کنگره، تحریمها را برگرداند یا اینکه تحریمهای ثانویه را در مورد شرکتهایی که با ایران کار میکنند اعمال نماید. رئیس جمهور بایدن فقط میتواند تا مدتی که دورهاش پایان مییابد به شرکتهایی که میخواهند با ایران کار کنند اطمینان رسمی بدهد مانع کار آنها نخواهد شد.
3- در مورد امکان ورود ایران به سوئیفت بلژیک و معامله با دلار آمریکا، طبق آنچه قبلاً در وین توافق کردیم، ما رسماً اجازه میدهیم اما اینکه ایران باید پیمانهای پیش شرط دسترسی به سوئیفت (افایتیاف) را طبق دستور کار آن مرکز قبول و اجرا نماید، این مرحله به خود آنجا مربوط میشود.
نکته قابل تامل این است که هیات آمریکائی مذاکره کننده برجامی بعد از این سه پاسخ منفی، اعلام کرده: «ما به تمام درخواستهای ایران پاسخ مثبت دادهایم، انتظار داریم ایران این فرصت را از دست ندهد.»
برخلاف آنچه در این جمله از نامه هیات آمریکائی به «انریکه مورا» نماینده اتحادیه اروپا در مذاکرات برجامی آمده، آمریکا به سه مورد از خواستههای مهم ایران (براساس این خبر غیررسمی) پاسخ منفی داده است. به عبارت روشنتر، پاسخ آمریکا براساس این خبر، یک گام به جلو و سه گام به عقب است به ویژه آنکه تمام این سه مورد به بهرهوری اقتصادی ایران از برجام مربوط میشوند و اگر آمریکا در این موارد تضمین ندهد، احیاء برجام، ایران را به منافع اقتصادی نمیرساند. موضوع سوئیفت برای استفاده ایران از بانکهای بینالمللی اهمیت دارد. اگر ایران به «افایتیاف» نپیوندد همانطور که آمریکا شرط دسترسی ایران به سوئیفت را به دستور کار آن مرکز موکول کرده، استفاده از بانکهای بینالمللی غیرممکن خواهد بود. بنابراین، احیاء برجام و رفع تحریمها بر حصول توافق درباره این سه موضوع متوقف است و تا در این زمینهها توافق حاصل نشود، این توقف ادامه خواهد داشت به ویژه آنکه دیروز رسانههای رژیم صهیونیستی از تلاش این رژیم برای به شکست کشاندن برجام خبر دادند.
رضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان آفتهای تحریم بهزبان ساده نوشت: امید به احیای برجام و کاهش تحریمها در میان شهروندان، صاحبان کسبوکار و مدیران اقتصادی بیش از گذشته شده است. در این یادداشت به تاثیر مخرب تحریمها از منظرهای مختلف میپردازم.
یک: فرهنگ لغت در برابر واژه تحریم، معانی از جمله منع شدن، بایکوت، نهی و قدغن را آورده است. در واقع تحریم دسترسی یک فرد، گروه و کشور را در حوزههایی که سایرین بر اساس منافعشان تشخیص دادهاند منع میکند. بنبست ایجاد میکند و امکان راهیابی به آن را مسدود میکند. تحریمها در اقتصاد ایران چنین شرایطی را رقم زدهاند.
دو: تحریمها نقضکننده رشد عادی در تمام بخشها میشوند. صنایع مختلف، اقتصاد، تامین کالاهای اساسی، توسعه زیرساختها و حتی کسب تکنولوژی و دانش را با موانع متعدد روبرو میکند. فرض کنیم در بخش صنعت خودرو تحریمها وجود نداشت، آیا شرکتهای مونتاژ کار داخل کشور همچنان از موتور خودرو با تکنولوژی دهه هشتاد میلادی استفاده میکردند؟ آیا امکان واردت خودروهای چینی با موتورهای رده سوم شرکتهای اتومبیلسازی کرهجنوبی وجود میداشت؟ پاسخ صد در صد خیر است. تحریم خریدار، فروشنده و مصرفکننده نهایی را به نقطهای میرساند که امکان بهرهبرداری و استفاده از کالاها و خدمات به حداقل ممکن آن کاهش پیدا کند. بهعنوانمثال؛ پس از خروج آمریکا از برجام و تعطیل شدن دفاتر نمایندگی شرکتهای لوازم خانگی در ایران، به یکباره گارانتی محصولات تولید داخل به یک الی یکسال و نیم کاهش پیدا کرد! چرا که تولیدکننده ایرانی امکان تامین قطعات و کالاهای با کیفیت را ندارد و به دلیل تحمیل نشدن هزینه گارانتی این هزینه را به دوش مصرفکننده نهایی منتقل میکند و... این دور باطل در سایر بخشها نیز قابل ذکر است.
سه: تحریمها بهعنوان یک مانع غیرقابل کتمان در اقتصاد یک کشور زمین حاصلخیزی برای رشد کسانی میشود که با توجه به رابطههای خاص امکان عبور، رد شدن و دور زدن آن را داشته باشند. اکثر شهروندان، مدیران ارشد و میانی سازمانها و حتی صاحبان واحدهای تولیدی نمیتوانند تحریمها را نادیده یا موفق به پرش از آن شوند، بنابراین حلقه یا گروههایی شکل میگیرند که فروشنده کالاها، خدمات، اجناس، قطعات و حتی کالاهای مصرفی و دارویی در داخل و خارج کشور میشوند و توانایی جهش از روی موانع تحریم را دارند. افرادی که بابت دور زدن حلقههای تحریم برای خودشان ارزشافزوده مالی ایجاد میکنند. عبدالناصر همتی به عنوان ریاست کل بانک مرکزی در زمان انتخابات گفته بود: 16میلیارد دلار سود کاسبان تحریم در سال گذشته شده است. در واقع مبلغ 16میلیارد دلار بیش از چهار برابر تخلف مالی صورت گرفته در شرکت فولاد مبارکه است که از کنار دلالی و دور زدن تحریمها قسمت دلالها و واسطهها شده است، بگذریم.
چهار: تحریمها زمینهساز عوض شدن اولویتها میشوند. هر کدام از دولتها براساس چشمانداز، سیاستهای رسمی و برنامههایی که به شهروندان اعلام کردند، اقدامات دولت را صورتبندی میکنند. تحریمها به دلیل جابجا شدن اولویتها و برنامهها، امکان تحقق چشماندازها را نمیدهند. به عنوان مثال؛ براساس گزارشها و مصاحبهها قابل دسترس برای تحقق برنامه پنجم توسعه در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی کشور نیاز به 120میلیارد جذب سرمایهگذار خارجی داشت، این آمار مربوط به سال 1386 است. تحریمها مانع از اجرایی شدن این هدف شدند و بر اساس گزارشهای فعلی انجام این مهم در تمام این سالها به تعویق افتاد. در واقع اولویت دولتها به جای توسعه صنعتی و حفظ کیفیت تجهیزات صنایع مرتبط با نفت و گاز به دلیل تامین منابع مالی دولتها با هدف تامین کالاهای اساسی، تامین ارز از طرق مختلف، تامین دارو، برنج، شکر و... تغییر کرد.
پنج: تحریم باعث رشد انسانها به صورت بادکنکی میشود و در مقابل شمار گستردهای از انسانها را لاغر و رنجور میکند. آدمهای به ظاهر بزرگ و خالی از دانش و معرفت انگشتشمارند، اما با وجود تحریم رشد میکنند. چهرههایی که در کمترین زمان ممکن و بدون طی کردن مقدمات پشت کلمات فریبنده و سراسر دروغ مانند کارآفرین برتر، صاحبان صنایع بزرگ، صنعتگر ملی و... مخفی میشوند. تحریمها جایگاه حقیقی آدمها را به سرعت تغییر میدهد، فرد میتواند از کارمند ساده بایگانی به واردکننده کالاهای صنعتی تبدیل شود و از روستایی دورافتاده و بدون اندک آشنایی با مناسبات شهری به سازنده برجهای مسکونی و تجاری و صاحب مرکز خرید و... تغییر کند. به عبارتی دیگر؛ تحریمها خلقکننده شرایطی میشوند که با محاسبات و پیشبینیها معمول به فهم درنمیآیند.
حشمتالله فلاحت پیشه تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان طنز تلخ احیای برجام نوشت: برجام عملا در روند احيا قرار گرفته ولي طنز تلخي دارد و آن اينکه دو طرف اصلي يعني ايران و آمريکا سعي ميکنند در حوزه ديپلماسي عمومي يک تعهد غيرديپلماتيک مثل ادامه تنش را اعلام کنند که ديپلماسي برجام را به نتيجه برسانند. طنز تلخ اين موضوع نيز اين است که هر توافقي منجر به تنشزدايي ميشود ولي هم طرف ايراني و هم طرف آمريکايي ميخواهند اين تعهد را بدهند که احياي بر جام به معناي پايان تنش نيست. لذا ديپلماسي عمومي مبتني بر تنش در مقايسه با ديپلماسي رسمي تنشزدا دچار چالش شده و نقطه چالش نيز همين جاست. در نتيجه آنچه وجود دارد بيش از اينکه مربوط به متن احياي برجام باشد بيشتر مربوط به حساسيتهاي ديپلماسي عمومي است. بهطور مشخص آمريکاييها سعي ميکنند تعهداتشان را به برخي متحدان منطقهاي مثل اسرائيل داشته باشند و در داخل آمريکا در چالش بين محافظهکاران و دموکراتها اين بحث مطرح شود که برجام به معناي پايان تنش با ايران نيست. کما اينکه به ناگاه ميبينيم که آمريکاييها به دو موضع در سوريه که نيروهاي مقاومت در آن مستقر هستند حمله ميکنند که سومين حمله در دوران بايدن است. بايدن يک بار در ابتداي دوره خود اين کار را انجام داد و دوبار ديگر را در روزهاي اخير طي 2 روز انجام داد که موضوع احياي برجام خيلي جدي شده بود. همزمان ديديم که هم آقاي بايدن پاسخ تلفن نخست وزير رژيم صهيونيستي را نداد و هم آقاي بلينکن حاضر نبود با مسئول شوراي امنت ملي اسرائيل ديدار کند. در نهايت نيز زماني که وزير دفاع اسرائيل به آمريکا رفت بهطور تلويحي اعلام کرد که برجام تمام و پذيرفته شده اما آمريکاييها کماکان حاضر هستند گزينه نظامي را روي ميز نگه دارند. يعني به اسرائيل فهماندهاند که برجام به معناي پايان تنش با ايران نيست. از سوي ديگر در ايران نيز همين ملاحظه وجود دارد و يک واقعيتي که وجود دارد اين است که فارغ از دولتي که برجام را امضا ميکند اگر شانزده ماه پيش برجام احيا ميشد همين مدت به ميزاني سود اقتصادي براي ايران داشت و به ميزاني ريشه دوانده بود که مهمترين تضمين براي برجام بود. نکته مهمتر اينکه بجز يکسري الفاظ کلي چيزي به برجام اضافه نشده است. براي همين است که ميبينيم حتي منتقدان دولت نيز سعي ميکنند نوعي همراهي را صورت دهند چرا که فکر ميکنند برجام هر چه زودتر احيا شود به نفع کشور است. اما اين 16 ماه تاخير ميتوانست درست در اوج شکوفايي بازار انرژي به اندازه بيش از 4 سال فرصتهاي ايران را در بازار انرژي احيا کند. بنا بر اين ميبينيم در متن اختلافي وجود ندارد و اساس بحث تضمين بوده که طرفين با وعدههاي کلي با اين بحث کنار آمدند.