به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۱ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که جزئیات بسته حمایتی دولت از مشاغل اینترنتی، پالس سکه به دلار، ظرفیتِ امنیتیِ بحرانِ مسکن و نقشه راه ۳ میلیارد دلاری تهران- ایروان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت نوشت: آسیب اصلی فتنهها به نظامات سیاسی و ساختارهای کلان نیست؛ هرچند آن هم مسئله بسیار مهمی است و باید برای آن تدبیر کرد، اما ضربه اصلی آنجاست که فتنه و بیاعتمادی، رهزن دین و عقیده است. مسائل سیاسی که همچون باد میگذرند، اما نوجوان و جوانی که ساکن کوچه تردید و بدبینی میشود، ممکن است به این راحتی از مهلکه خلاصی نیابد.
کسی در عالم سیاست یا اقتصاد، دعوایی درست میکند و پس از چند ماه، جوان خوشدلی که اهل فرائض بوده، به همهچیز بدبین میشود و حتی دیگر نماز نمیخواند! در جامعه، حادثهای رخ میدهد و عدهای را نه در عمل، حتی در ساحت اندیشه از مفاهیم و ارزشهایی، چون حیا و غیرت دور میکند؛ نمونهها از ایندست فراوان است که حتما همه در میان اطرافیان و دوستان و بستگان دیدهایم.
از امیرمؤمنان علیهالسلام روایت است که فرمودند: «فی تَقَلُّبِ الْأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجال»؛ آگاهی بر گوهر آدمها در دگرگونی شرایط، حاصل میشود. ابتلائات آخرالزمان نیز شاهمصداق این دگرگونیها در احوال است.
زیست افراد در شرایط عادی و هموار، یک اقتضائی دارد و در شرایط غبارآلود و ناهموار آخرالزمان، اقتضاء دیگری دارد. پیادهروی در مسیری صاف و مشخص، نیازی به راهبر و حمایت و نقشه آنچنانی و امثالهم ندارد، اما کوهنوردی در مسیر سنگلاخ و ناهموار و طولانی، هم باید گروهی باشد، هم راهبر نیاز دارد، هم حامی و تجهیزات کافی میخواهد و هم جسم ورزیده و روح آماده میطلبد. کسی این تغییر در سبک زندگی و توجه به ملزومات متناسب با هر کدام را بیاهمیت نمیپندارد، چهاینکه کوتاهی در سبک زندگی مورد دوم، تبعات جبرانناپذیری در پی دارد. امروزِ ما حتما یکی از این دگرگونیها و ابتلائات بزرگ است که قدر گوهر وجودی ما سنجیده خواهد شد. یک تکلیف، مربوط به خود است و تکلیفی هم دربرابر اهل و اقرباء و دیگران، متوجه مؤمنان است.
آن زمان که کوهنوردان به کمپ نرسیدهاند و سهمیه آب و غذا تمام کردهاند و خستگی به جان و تنشان نشسته و گلایهها و پشیمانیها آغاز شده، باید فرد یا افرادی ایثارگرانه از خود بگذرند و علیرغم خستگی و کمرمقی، روح تازهای به گروه بدمند، کوله بار دیگران را هم بلند کنند و بسوزند تا دیگران با خستگیها بسازند و راهِ مانده به سوی قله را طی کنند.
همه ما در زندگی خود، لحظاتی را تجربه کردهایم که در معرض یک خطر یا تهدید جدی بودهایم، تجربهای همچون سقوط، غرق شدن، تصادف، آزار و تهدید دیگری یا مواردی از این دست. در آن لحظات، حتما بیش از هر چیز به این فکر کردهایم که فقط خداست که میتواند ناجی باشد و به درگاهش پناه بردهایم. حال مسئله این است، ما از تهدید جان و بدن فورا میترسیم و به خدا پناه میبریم؛ پس چرا تهدید اندیشه و آیین را کوچک میشماریم و به حساب نمیآوریم، چهاینکه اغلب ابتلائات، پرتگاه روح و فکر ماست. توسل و توکل، گرهگشای مسائل این روزهاست.
محمد یوسفی آرامش طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان زمستان سخت اقتصاد ایران! نوشت: روز گذشته دلار با نزدیک شدن به مرز ۳۴ هزارتومانی، نگرانیها و پرسشهای جدیدی را در حوزه آینده اقتصاد پدید آورد، همزمان با اعلام تورم سالانه ۴۲ درصد و تورم ۷۰ درصدی در حوزه مواد غذایی در کنار اعتراضات در شهرهای مختلف کشور، این ابهام بیش از پیش نمود پیدا میکند که چه پیش روی قیمت دلار و اقتصاد ایران است؟!
تمام تصمیمات و اخباری که این روزها میشنویم و شاهد هستیم، نه تنها سیاسی نیستند، بلکه مهمترین تصمیمات اقتصادی هستند که دولت و مسئولین جمهوری اسلامی برای آینده اقتصاد ایران میگیرند.
همزمان با اخبار ناامیدکننده که سرتاسر کشور را فرا گرفته، شاهد عبور نقدینگی از ۵ هزار میلیارد تومان هستیم، در دو هفته گذشته شاهد خروج بیش از ۳ هزار میلیارد تومان خروج سرمایه از بورس بوده ایم. سوال اساسی این است که این حجم از نقدینگی قرار است به کجا برود؟ مگر نه آنکه با بی ثباتی جامعه، مستقیما اهرمهای تورم زا را هدف میگیرد و در صف صرافیها خود را به نمایش میگذارد؟!. این اخبار، خود به اندازه یک حمله تروریستی برای سفره مردم نگران کننده است؛ ولی دیده نمیشود که کسی نگران آن باشد و از آن حرفی بزند؛ شنیده شده که برخی میگویند تورم و بحرانهای فعلی جهانی است!
نمیتوان کشوری که همواره تورم تک رقمی داشته و در بدبینانهترین حالت به تورم ۱۰ درصدی رسیده را با مملکتی مقایسه کرد که تنها تورم مواد غذاییش بیش از ۷۰ درصد است و همواره رکوردهای تورمی بالای ۳۰ و ۴۰ ثبت میکند! اینها توجیهاتی بیش نیست و به همان اندازه ساده لوحانه است که عدهای گمان میبردند با فرا رسیدن زمستان سخت برای اروپا، میتوانند امتیاز بگیرند! علیرغم آنکه بررسی دقیق توان صادراتی گاز ایران این پرسش اساسی را به وجود میآورد که آیا کسانی که این گفتمان و استراتژیهای غلط را مطرح میکنند و در تلاش برای القای آن به مسئولین هستند؛ آیا به راستی دوست مردم و ملت ایران هستند؟! همین تحلیلهای غلط موجب بیتوجهی شدید به برجام و معیشت مردم شد، که این روزها نارضایتی گسترده آن را شاهد هستیم. حال زمستان سخت نزدیک است، با این تفاوت که احتمال کم گازی در ایران را شاهد خواهیم بود، نه اروپا!. قیمت گاز به علت عرضه زیاد برای لحظاتی در اروپا حتی منفی صفر شد! متاسفانه شاهد هستیم که مشاورین اقتصادی کم تجربهای در سکان اصلیترین نهادهای اقتصادی کشور گماشته شدهاند و هر روز بیش از قبل شاهد ناتوانی دولت در مدیریت اقتصاد هستیم، این درست در سالی است که دولت و مجلس از نگاه سیاسی تماما هم سو هستند، نگارنده بارها در مورد عدم صلاحیت وزرای دولت هشدار داده بود، اما عدهای تنها راه اصلاح را استیضاح میبینند! در حالی که تا زمانی که انتصابات بر مبنای شایسته سالاری نباشد، وضعیتی بهتر از این را شاهد نخواهیم بود.
در کنار ناآرامیها، بیثباتی پایه پولی و رشد افسارگسیخته نقدینگی، بیکاری و رکود گسترده، میتوان اختلال شدید در اینترنت و فیلترینگ اینستاگرام را نیز اضافه کرد؛ صدمه و رکودی جدی به بخشی از خانوارها وارد شده که شمار آن میتواند به چندین میلیون نفر برسد؛ این رکود اثر شدید و تبعات اقتصادی و اجتماعی خود را در ماههای آینده نمایان خواهد کرد؛ متاسفانه باید اعلام کرد که به جای آنکه زمستان سخت پیش روی اروپا باشد، پیش روی ماست، در تهران و دیگر شهرهای ایران!. پیشتر پیش بینی میشد قیمت دلار در پایان سال ۱۴۰۱ از محدوده ۳۵ هزار تومان عبور نکند، اما حال با آنچه در رفتار برخی تصمیم سازان دیده میشود خلاف آن را ثابت میکند. درنهایت اینکه عمیقا برای آنچه که برای کشورمان اتفاق میافتد باید نگران بود و برای اصلاح آن اقدام اساسی کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان وحدت براساس تمرکز بر وجوه مشترک نوشت: ضروریترین اقدامی که هماکنون از تمام فعالان سیاسی و نخبگان وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی انتظار میرود اینست که صف خود را از صف اغتشاشگران جدا کنند.
اگر در روزهای اول شروع ناآرامیهای اخیر هنوز تردیدهائی در این زمینه وجود داشت که چه کسانی صحنهگردان ناآرامیها هستند و چه هدفی را دنبال میکنند، اکنون با اقدامات و شعارهای انحرافی که دادهاند و میدهند تردیدی باقی نمانده است که هدف، براندازی نظام جمهوری اسلامی است. به همین دلیل است که باید صفها مشخص شوند و کسانی که دل در گرو ایران و نظام جمهوری اسلامی دارند، صف خود را از صحنه گردانان ناآرامیها به صورت شفاف جدا کنند.
در برابر صحنه گردانانی که این روزها بر موج به وجود آمده در اثر اعتراضات و انتقادات واقعی سوار شدهاند و با عملکردها و شعارهایشان ماهیت خود را نشان دادهاند، نمیتوان و نباید میان ایران و نظام جمهوری اسلامی تفکیک قائل شد. درست است که عملکرد مسئولین قابل انتقاد است و آنها قطعاً باید در سیاستهای خود تجدید نظر اساسی به عمل آورند و از تکرار اشتباهات بپرهیزند، ولی این واقعیت را نباید نادیده بگیریم که صحنه گردانان ناآرامیهای این روزها با روشهائی که در پیش گرفتهاند، علاوه بر نظام جمهوری اسلامی به ایران هم وفادار نیستند. هرچند حمایتهای بیحد و اندازه آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و سران مرتجع عرب از اغتشاشگران این واقعیت را کاملاً نشان میدهد، ولی حتی اگر موضعگیریهای سران این کشورها و تلاش بیوقفه رسانههای وابسته به آنها در بزرگنمائی اغتشاشات هم نبود، کاملاً مشخص بود که صحنه گردانان ناآرامیها به هیچیک از سنتها، اعتقادات و مقدسات مردم ایران کمترین باوری ندارند و با تمام این باورها در جنگ و ستیز هستند.
بدون تعارف و مجامله باید اعتراف کرد که بعضی از فعالان سیاسی و نخبگان وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، با سکوت و یا در مواردی اتخاذ مواضع دوپهلو نشان دادهاند که در شرایط ویژه و حساس، توانائی ورود متعهدانه و هوشمندانه به عرصه سیاسی را ندارند و چه بسا وجود همین خصلت در آنها و رقبایشان است که نظام جمهوری اسلامی را دچار مشکلات کنونی کرده است. عیبی ندارد که گروهها و جناحهای سیاسی رقیب بر سر به دست گرفتن قدرت با هم رقابت کنند، ولی هنگامی که پای منافع ملی، یکپارچگی ایران، استقلال و موجودیت نظام جمهوری اسلامی به میان میآید، باید دعواهای سیاسی را کنار بگذارند، پرچم وحدت را مشترکاً بالا ببرند و تمامقد در برابر کسانی که موجودیت نظام و استقلال ایران را هدف قرار دادهاند بایستند.
اگر کسانی تصور میکنند صحنه گردانان ناآرامیهای این روزها برای آنها اعتبار و جایگاهی قائل هستند، سخت در اشتباهند. تردیدی وجود ندارد که اغتشاشگران و حامیان برون مرزی آنان به هدف شوم خود نخواهند رسید و ملت مومن و باصلابت ایران، با عزم و اراده همیشگی خود، آنها را ناکام خواهد نمود و روسیاهی نصیب کسانی خواهد شد که امروز در انجام وظیفه میهنی و اسلامی خود دچار تردید هستند. صحنه گردانان ناآرامیهای کنونی از شما و حتی اسلام هم عبور کردهاند و به چیزهائی فکر میکنند که موجب میشود هیچ وجه مشترکی با شما نداشته باشند و شما را خارهائی بر سر راه خود بدانند. توطئه تجزیه را جدی بگیرید و از دلسوزی برای مظلومنماها و حامیان عوامل تجزیه طلبی بپرهیزید.
راه درست اینست که برای شکل دادن وحدت تمام نیروهای وفادار به انقلاب و نظام اقدام شود. همه باید انعطاف نشان بدهند و بر وجوه مشترک که بسیار زیادند متمرکز شوند. کسانی که در قدرت هستند بپذیرند که برای تصحیح اشتباهات باید از آراء دیگران استفاده کنند، افراطیون تفرقهافکن و دشمن تراش را طرد نمایند و زمینه را برای همراهی تمام نیروها فراهم سازند. افراد خارج از قدرت نیز باید به این نکته توجه کنند که اکنون زمان منازعه نیست و همانگونه که تمام دشمنان برای براندازی نظام و تجزیه ایران همراه شدهاند، وفاداران به نظام و تمامیت ارضی ایران هم باید با وحدت و انسجام در برابر دشمنان بایستند و راه را بر توطئهگران ببندند و مطمئن باشند که صحنه گردانان آشوبها و حامیانشان با دیدن این وحدت و انسجام، ناامید خواهند شد و توطئهشان شکست خواهد خورد.