یکی از بزرگترین احیاگران جوامع اسلامی، جمال الدین اسدآبادی در نامه معروف خود به علما (میرزای شیرازی) در پی بیتوجهی آنان به نقش بانک میگوید: آیا میفهمید و درکی دارید که بانک چیست؟ و ما ادراک ما البانک.
شگفتا که سه برنده نوبل اقتصاد هم یعنی بن برنانکه یا برنانکی، داگلاس دایموند و فیلیپ دیبویگ هم طبق بیانیه اعطاکنندگان جایزه نوبل به دلیل بالا بردن فهم و درک ما از اینکه بانکها چه هستند و چه نقشی در شرایط عادی و بحرانهای مالی جامعه میتوانند داشته باشند، این جایزه را دریافت کردند.
بانک یک نهاد مالی است (فرق نهاد و سازمان مهم است!) که مجوز قبول سپردههای پس انداز و حساب جاری (چک) از مردام را دارد و میتواند به مردم یعنی افراد، بنگاهها و دولت وام دهد. بانکها غیر از این وظیفه اصلی البته خدمات دیگری هم ارائه میکنند؛ از جمله گواهی سپرده (CD) معاملات ارزی و صندوقهای امانات.
لااقل از قرن چهاردهم میلادی بانک در صحنه زندگی مردم مغرب زمین ظهور و بروز کرده است. آنها بانک را به محلی امن برای مصرف کنندگان و صاحبان کسب و کارها برای قرار دادن پول نقد مشتریان و منبعی برای وام دهی برای خریدهای شخصی و کسب و کارهای جسورانه و مخاطره انگیز (Venture) درآوردند. این امر به نوبه خود سبب شد که بانکها آن وجوه نقد سپرده گذاری شده نزد خود را بهصورت وام و تسهیلات در اختیار کسانی که به آن نیاز دارند بگذارند و بهره دریافت کنند.
این طرح کسب و کار تا زمان حکومت خاندان مدیچی (Medici) (خاندان مدیچی خانواده قدرتمند ایتالیایی بودند که در دوره رنسانس یعنی از قرن ۱۵ تا ۱۸ در شهر فلورانس حکومت میکردند، ابتدای کار بانکدار بودند، ولی بعدها با روحانیون و نجیب زادگان هم دست شدند و بر کل اروپا سلطه پیدا کردند.) تغییر زیادی نداشت و شروع به بانکداری آنها هم در دوران رنسانس (نوزایش) موجب شد که گستره محصولات بانکی بسط و توسعه پیدا کند.
همانطور که اشاره شد بانکها با پرداخت سود و بهره پس اندازهای مردم را جمع آوری میکنند. امروزه برای اطمینان بخشی به صاحبان آن سپردهها دولتها بازپرداخت آنها را تا یک مبلغ حداکثر در شرایطی که بانک عاجز از بازگرداندن آنها باشد تضمین میکنند. بهعنوان مثال در ایالات متحده این مبلغ حداکثر ۲۵۰ هزار دلار است که بیمه سپردهگذاری به حساب میآید.
در مقابل سپردهها، بانکها به کسبوکارها و مصرفکنندگان وام و تسهیلات میدهند، البته با نرخ بهره یا سود بیشتری که به سپرده گذاران میپردازند. چرا که بانک هم مثل هر کسب و کار دیگری در پی کسب سود برای مالکان و سهامداران خود است. در تعقیب این هدف اکثر بانکها با دریافت بهره بیشتر از وام گیرندگان سود و درآمد خود و آنچه باید به سپردهگذاران که مصرف حال خود را به آینده نامعلوم محول کردهاند بپردازند را تأمین میکنند. به هرحال اقتصاددانان و پول و بانک خواندهها بر خلاف اکثر سیاست مداران و دولتها که رای مردم برایشان باید اهمیت داشته باشد بانک را یک «موسسه خیریه» یا «بنگاه نیکوکاری» نمیدانند.
این نوشته مقدماتی دارد یعنی میخواهد پیش درآمدی باشد برای نقش بانکها با محوریت بانکهای تجاری در خلق اعتبار (بخوانید خلق پول) و نقش مخرب و سازنده آنها در شرایط گوناگون اقتصادها و بنابراین لازم است از ابعاد دیگر قضیه مثل اشاره به انواع بانکها پرهیز شود. ولی چون از بانک مرکزی در نوشتههای بعد در خلق پول و رابطه با بانکهای تجاری باید بحث کنیم.
اجازه دهید در یک سطر اشاره شود که بانک مرکزی یک نهاد مستقل است که با تنفیذ اختیار از طرف دولت بر عرضه پول در کشور نظارت و کنترل یعنی مدیریت میکند و به اعمال سیاست پولی میپردازد.
بانک مرکزی مسئول «ثبات» پول ملی و ارز و سیستم اقتصادی کشور بهعنوان یک کل است. آنها همچنین نقش تعیینکنندهای در تنظیمگری» (Regulating) سرمایه» و «ذخایر قانونی» سیستم بانکی کشورها دارند که دو محور مهم بحثهای آتی ما هستند.
برخلاف تصور خیلیها در کشورهای در حال توسعه، بانکداری کاری «نه به همین سادگی» است که ما میپنداریم بلکه علم و هنر خاص خود را میطلبد و بحرانهای مالی اخیر و اعطای نوبل به آن سه استاد گویای آن است که بی توجهی به بانکها و کارا بودن آنها هزینههای سنگینی بر دوش مردم کشورها گذاشته و از این به بعد بار بیشتری بر اقتصاد نحیف کشورهای در حال توسعه تحمیل خواهد کرد؛ پس پیام هشدار دهنده آن سه پژوهشگر را جدی بگیریم.
در شمارههای بعدی و درادامه همین پیشدرآمد به وظایف هفت گانه بانکها و نقش آنها در خلق پول و بحرانهای مالی میپردازم و همچنین از هجوم بانکی میگویم.
احمد یزدان پناه / استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا (س)