به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز سه شنبه ۴ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ايران در رتبه ۱۷جدول جهاني آلودگي، ابعاد حقوقی اقدام احتمالی اروپا علیه سپاه، تازهترین تحولات درخصوص اقدامات اتحادیه اروپا علیه ایران و توافق تهران ـ مسکو برای دور تند «اجرای قرارداد ۲۵ ساله» در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
حنیف غفاری دکترای روابط بینالملل طی یادداشتی در وطن امروز نوشت: خلق گرههای کور منطقهای و استراتژیک در نظام بینالملل، تبدیل به فرمولی راهبردی در حوزه سیاست خارجی آمریکا و اتحادیه اروپایی شده است. بازتاب این رویکرد خطرناک، خود را در جنگ اوکراین و متعلقات آن نمایان کرده است. آخرین دستورالعمل ارائهشده به اوکراینیها، ادامه جنگ با روسیه است! برای مثال، مقامات فرانسوی از یک سو، پیوستن اوکراین به ناتو را غیرممکن دانسته و از سوی دیگر، بر استمرار جنگ میان مسکو و کییف تاکید میکنند. میان تصمیمسازان حوزه سیاست خارجی آلمان و انگلیس نیز تناقضات معناداری در قبال این جنگ وجود دارد که بیانگر تعارض ایدهآلها و واقعیات در قبال چنین منازعه تمامعیاری است. واقعیت این است واشنگتن و لندن به عنوان ۲ بازیگر آتلانتیکی فعال، دیگر بازیگران اروپایی را وارد منازعهای طولانیمدت و فرسایشی کردهاند. بدون شک، روسیه تا زمانی که نسبت به عدم گسترش ناتو به شرق اطمینان نداشته باشد، جنگ را متوقف نخواهد کرد. از سوی دیگر، تصمیم سوئد و فنلاند مبنی بر عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی، به طور طبیعی مولد تنشهای دیگری در شمال روسیه خواهد بود که به طور طبیعی ۲۷ عضو اروپایی ناتو (و با احتساب سوئد و فنلاند ۲۹ عضو اروپایی) را درگیر خواهد کرد. اصرار دولتهای آمریکا و انگلیس بر تبدیل اوکراین به یک گره کور ژئواستراتژیک در منطقه آسیای میانه و اروپا هزینههای راهبردی زیادی را متوجه بازیگران اروپایی خواهد کرد.
از دید مقامات غرب، باید میان «جنگ اوکراین» و «بحران اوکراین» تمایز قائل شد. بر اساس این رویکرد مداخلهگرایانه، پایان یک جنگ (حتی به قیمت صدور قطعنامه مشترک صلح) نباید به معنای پایان بحران در آن منطقه خاص باشد! بر این اساس، منطقهای که در آن جنگ درگرفته، تا سالها باید به زمین بازی «آمریکا / اروپا» در عرصه بازدارندگی و تهدید دیگر بازیگران تبدیل شود. بر همین اساس، حتی اگر اوکراین تضمین دهد به عنوان بازیگری بیطرف در مناقشات و ائتلافسازیهای نظامی باقی بماند، غرب کماکان اوکراین را به یک «گره کور استراتژیک» در اطراف روسیه تبدیل خواهد کرد. همین مساله سبب شده مقامات کاخ کرملین در برابر پیشنهادهای پشت پرده غرب در قبال جنگ اوکراین (که در حوزه دیپلماسی پنهان به مسکو منتقل میشود) گارد بستهای اتخاذ کنند. بازیگران غربی در صددند بر «جنگ اوکراین» متمرکز شوند و روسها بر «بحران اوکراین» متمرکزند! اولی مربوط به حال است و دیگری به آینده! در این معادله پیچیده، غربیها مانند همیشه از ارائه هرگونه تضمینی که مانع مداخلهگرایی مزمن آنها در محیط پیرامونی روسیه شود اجتناب میورزند و این همان اختلاف اساسی و مهمی است که به سادگی قابل حل نیست!
یک رمزگشایی ساده از پیشنهادهایی که «هنری کیسینجر» تئوریسین ۱۰۰ ساله و دیگر استراتژیستها و نظریهپردازان غرب مطرح کردهاند، نشان میدهد آنها در مسیر تثبیت ۲ گزاره «ناتو منهای اوکراین» و «اوکراین منهای کریمه» برای نجات کییف از آتش جنگی هستند که ناتو آن را افروخته است. با این حال، روسها نگران مرحله پس از جنگ هستند؛ جایی که اعضای ناتو سیاست «مهار غیرنظامی روسیه» را در پیش خواهند گرفت. اعضای پیمان آتلانتیک شمالی هرگز قصد ندارند با دادن امتیازاتی مانند عدم عضویت اوکراین در ناتو یا جدایی کریمه، اوکراین را از یک کانون خطر بالقوه علیه روسیه خارج و به یک «بازیگر آرام» تبدیل کنند! بازیگران غربی تاکید دارند حتی در صورت پایان جنگ، اوکراین باید به عنوان شریک بااولویت ناتو باقی بماند؛ بدون آنکه به عضویت رسمی این پیمان درآید! چنانکه محرز است، حتی آنها در این مسیر ابایی از بازی ابزاری با مهرههای خود در کییف ندارند!
تنها موضوعی که میتواند این معادله راهبردی را تغییر دهد، تشدید شکافهای درونآتلانتیکی میان اعضای ناتو خواهد بود. این شکافها در برهه کنونی نیز تشدید شده و خود را در گفتار و مواضع مقامات اروپایی عضو ناتو نشان میدهد. این روند قطعا ادامهدار خواهد بود، زیرا پس از پایان موقت یا دائم نبرد در اوکراین، مقامات اروپایی به «هزینه/ فایده» جنگ اوکراین و نسبتسنجی آن با منافع ملی و جمعی خود رو خواهند آورد. نتیجه این هزینه/ فایده هر چه باشد، قطعا به سود بازیگران غربی نخواهد بود! در این صورت، قطعا روسها از شکافهای ایجادشده در ناتو بیشترین استفاده را خواهند کرد، بنابراین در یک نتیجهگیری کلی، پایان «جنگ اوکراین» را نمیتوان مترادف با پایان «مناقشه اوکراین» در نظر گرفت، بویژه با اصراری که غرب بر حفظ مولفههای بالقوه بحران در حوزه پیرامونی روسیه دارد.
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با تیتر ایران و اروپا در لبه پرتاب؟ نوشت: پرسش کلیدی این است: آیا اروپاییان سرانجام از لاک محافظهکاری سنتی-تاریخی خود بیرون میآیند و به تصمیمی تن خواهند داد که به امیدها درباره تجدید تعاملات سازنده با تهران پایان دهد؟ در این صورت پرسش بعدی آن خواهد بود که کدام دولت اروپایی پیشگام اعلام شکایت قضایی علیه سپاه پاسداران خواهد شد تا بستر تروریستی نامیدن این نهاد نظامی رسمی ایران از سوی بزرگترین اتحادیه جهانی فراهم شود؟
بسیاری ناظران همچنان براین باورند که به رغم برخی مواضع تند و تیز «اعلامی» اروپاییان، اما ساکنان قاره پیر هنوز بر نگرشهای «ایدهآلیستی – محافظه کاری» خود وفادارند. از این رو بعید است آنچه پارلمان اتحادیه اروپا در آخرین نشست خود در متهم کردن سپاه پاسداران به تروریسم انجام داد، در دستور کار واقعی نه تنها شورای وزیران، سران و بلکه اتحادیه قرار گیرد. اروپاییان زخم دو جنگ جهانی را چشیدهاند. علاوه براین هنوز نه تنها از نقاهت جنگهای بالکان و خاورمیانه، بحران مالی سال ۲۰۰۸ و کرونا خلاصی نیافتهاند، بلکه جنگ اوکراین هم مزید بر علتی است که سیاستگذاران اروپایی را در تصمیم سازی منازعه آمیز تازه، دچار عدم قطعیت پیشبینی آینده میکند. در این حال اروپاییان که از سال ۲۰۰۳ میلادی تاکنون پیگیر ایجاد توافق هستهای با ایران بودهاند، نمیتوانند و نمیخواهند به سادگی از زحمات و دستاوردهایشان رخت بشویند.
آنچه در بالا آمد شامل دو منظر خوشبینی و بخشی از واقعگرایی است. وضع جاری اما روی دیگر هم دارد. اروپاییان از تابستان ۲۰۲۲ میلادی( مرداد ۱۴۰۱) چهرهای دیگر را از خود به تهران نشان دادهاند. «جوزفبورل» در پی ناکامی آخرین تلاشهایش برای زنده کردن گفتوگوهای برجامی، پایان آن را حداقل در چشمانداز قابل پیشبینی اعلام کرد. کمیسر سیاست امور خارجه اتحادیه اروپا از این پس کلامش را نزدیک به آهنگی کرد که گاه به مواضع تند و تیز دولت «دونالد ترامپ» علیه جمهوری اسلامی ایران تنه میزند.
اروپاییان چند گام موثر را در کاستن از تعاملات مسالمتآمیز خود با تهران برداشتهاند: پایان و یا تعلیق گفتوگوهای برجامی؛ اعلام تهدید به اجرای سیستم ماشه؛ افزایش تحریمهای موضوعی و اشخاص؛ اعلام تحریم و تروریست خواندن سپاه پاسداران در پارلمان اروپا و سرانجام احتمال «امنیتی» کردن پرونده هستهای ایران و در اینحال ابراز تمایل به پیروی از قطعنامه پایانی اجلاس فصلی پارلمان اتحادیه اروپا. این روند ممکن است در فرایند مرحلهای خود تصویری تازه را پیش چشم قرار دهد که با گذشته تفاوت ماهوی دارد. مهمتر اینکه تهران نیز گام به گام به تصمیمهای اروپاییان واکنش نشان داده و بر تندی کلام و تهدیدهای خود افزوده است.
اگرچه به رغم برخی تحولات در تشدید تنشها میان اروپاییان و تهران، هنوز تا نقطه جوش و انفجار فاصله باقی است اما فقدان ابتکار و ایده موثر از سوی طرفها برای کاستن از شدت تنشها، میتواند چشمانداز را برای همگان هشدارآمیز کند.
به نظر میرسد هر یک از طرفها به نتایج رفتار و تصمیمهای بازدارنده خود امید بستهاند. «جوزف بورل» در کلام پر از انتقادهایش علیه دولتمردان ایرانی،همچنان از امیدواری برای بازگشت به گفتوگوها میگوید. تهران نیز فارغ از برخی مواضع تند جناحهای سیاسی داخلی به شکل رسمی خواستار توقف تصمیمهای ساختار شکنانه اروپاییان و حتی واشنگتن است. در این میان دو طرف با سنگینی فشار افکار عمومی نیز روبرویند. این یکی از همان ویژگیهای سپهر قرن بیستویکمی است که به قول معروف، دست دولتمردان را در حنا گذاشته است. تصمیم سازی دولتمردان در دوران تازه به مراتب سختتر از گذشتهای است که میشد همه چیز را پشت پرده حل و فصل کرد.
بوروکراسی تصمیم سازی در اتحادیه اروپا، شاید فرصتی باشد تا طرفها امکان مصالحه را به گونهای فراهم کنند که کار به نقطه پایان نکشد. تردید دولتهای اروپایی را در تن دادن به خواست پارلمان اتحادیه اروپا میشود در اظهارات برخی سران قاره سبز دریافت؛ همانگونه که «حسین امیر عبداللهیان» و سخنگوی او در وزارت امور خارجه در روزهای اخیر برخی تلطیفها و تعدیلها را به شدت اظهارات خود آمیختهاند. به هر حال آنچه واقعی است و انکار ناپذیر؛ بالا گرفتن تنشی است که اگر بیمحابا ادامه یابد، نقطه جوش را به انفجار نزدیکتر خواهد کرد. در این صورت نه تنها اروپاییان و بلکه تهران نیز ناگزیر از لاک محافظهکاری خروج خواهند کرد. اکنون همه چیز به تار مویی بسته است.
علی بهشتی نیا طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: مساله اصلی ما در برگزاری کنکور ایجاد یک رقابت ناسالم بین دانشآموزان است. این رقابت ناسالم مسائل مختلفی دارد که یکی از آنها نحوه برگزاری کنکور است.
لو رفتن سوالها در سالهای گذشته و امسال یکی از بزرگترین معضلات برگزاری کنکور است که متاسفانه امسال علی رغم محدود شدن سراسری اینترنت اصل موضوع حل نشد و کما فیالسابق برخی از سوالات لو رفتند. بنابراین راه حلی که امسال برای برگزاری کنکور انتخاب شد راه حل درستی نبود. هرچند که بعضی از متولیان کنکور معترف هستند که میزان تقلب از نظر گستردگی کم بوده است؛ یعنی سوالات کمتر از انتظار منتشر شده است اما با این اوصاف در اصل قضیه که لو رفتن سوالات بوده تغییری به وجود نیامده است. بنابراین ما راه حلی که برای حل مسئله انتخاب کردیم راه حل مناسبی نبود.
رقابت ناسالم کنکور مسائل دیگری دارد که به آنها کمتر پرداخته شده است. ما اگر قدری به عقبتر بازگردیم و این سوال را از خودمان بپرسیم که دلیل رقابت ناسالم در میان دانشآموزان کنکوری چیست به یک سری ریز مسئله بر میخوریم که بسیار اهمیت دارند. قبل از اینکه به این مسائل بپردازیم این سوال را مطرح میکنیم که اگر امسال سوالها لو نمیرفت و کنکور به درستی برگزار میشد آیا رقابت سالم میبود؟ جوابی که من به این سوال میتوانم بدهم خیر است زیرا ما درگیر مسائل دیگری هستیم که کمتر به آنها توجه شده است. برقراری عدالت آموزشی، بهره مندی دانشآموزان سراسر کشور از محتوا و ابزارهای آموزشی به شکل مساوی است.
دانشآموزان کشور الان به صورت مساوی از امکانات آموزشی، معلم، فضای آموزشی، ابزار آموزشی و... به صورت مساوی برخوردار نیستند. بنابراین در طول سالهایی که دانشآموز درگیر تحصیل در مدرسه است درگیر مسائلی است که منجر به رقابت ناسالم در کنکور میشود. طبیعتا دانشآموزانی که به لحاظ کیفیت آموزش از امکانات بیشتری برخوردار هستند در این رقابت موفقتر هستند. کسانی که از این امکانات برخوردار هستند کسانیاند که توان مالی و شرایط اقتصادی بهتری دارند.
الان امکانات آموزشی مدارس در نقاط مختلف کشور باهم متفاوت است. موضوع دیگر بحث سهمیهها است یعنی ما اگر میخواهیم کنکور را یک رقابت سالم بدانیم باید این مسئله را حل کنیم. حتی اگر عدالت آموزشی در کشور برقرار باشد بازهم کنکور یک رقابت ناسالم است. ما در موضوع علم و دانش باید به این مورد توجه داشته باشیم که افراد بر اساس تواناییشان به دانشگاه راه پیدا کنند.
عامل اصلی تغییر و توسعه در کشور وجود افراد توانمند است. نکته دیگر این است که ما اگر میخواهیم به بحث کنکور نگاه متوجه داشته باشیم باید ابعاد زیادی را مورد توجه قرار بدهیم. وظیفه مدرسه، دانشگاه و همه متولیان امر، آموزش است نه تعهد شغلی اگر این موضوع را مدنظر قرار دهیم تا حدودی از بار رقابت آموزشی کم میشود.