به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه ۲۰ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که توافق ایران و عربستان در پکن و کیش و مات آمریکاییها با تیترهای مختلف برجسته شده است. مجوز ۵۰۰ میلیون دلاری آمریکا به عراق برای ایران و سقوط دلار آزاد به کانال۴۷ هزار تومان هم از تیترهایی است که مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
«جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: هر سال اسفندماه که میرسد میلیونها کارگر ایرانی نگران و آشفته، میخواهند بدانند نهاد سهجانبهگرا شامل دولت و نمایندگان کارفرمایان و نیز کارگران در نشستهای خود درباره میزان افزایش چه تصمیمی خواهند گرفت. این دلشوره دائمی در حالی برای کارگران نمایان میشود که مطابق قانون کار افزایش مزدها شامل حداقل مزد و سایر سطوح از دو مسیر قانونی ممکن است.
یک مسیر افزایش مزد براساس میزان نرخ تورم اعلامشده از سوی مرکز آمار ایران به مثابه نهاد رسمی تولید آمارهای کلان است. به این ترتیب همین امروز هم میشود با استناد به قانون میزان افزایش مزد را در موافقت سهجانبهگرایی اعلام کرد. یک راه قانونی دیگر که باز هم در قانون کار دیده شده تغییرات سبد معیشت خانوارها در آبان ماه نسبت به اول هر سال است.
میزان هزینه سبد معیشت کارگران براساس دادههای آماری بهمن ۱۴۰۱ (دادههای رسمی مرکز آمار ایران) و با اتکا به سبد خوراکیهای حداقلی خانوار، نزدیک به ۱۸ میلیون تومان است؛ به طور دقیقتر، ۱۷ میلیون و ۸۴۳ هزار تومان.
به این ترتیب درنگ و چانهزنی میان نهادهای کارگری و کارفرمایی و به ویژه دولت هدر دادن فرصت و وقت و ایجاد دلشوره و دلمردگی برای کارگران است.
تجربه همه سالهای اخیر نشان میدهد نهاد دولت مطابق قانون باید بیطرف باشد و تنها به این بسنده کند که توافق نمایندگان نهادهای کارگری و کارفرمایی را گرفته و آن را تایید کند.
برخی کارفرمایان باور دارند این میزان نرخ تورم سالانه تنها براساس رفتارهای بودجهای دولتها ایجاد میشود و آنها در شرایطی نیستند که بتوانند مطابق با نرخ تورم به حداقل مزدها و سایر سطوح اضافه کنند و ناگزیرند از نظر نیروی انسانی شاغل در بنگاهها اقدام به تعدیل کرده و از شمار کارگران کم کنند.
مخالفان قانون کار فعلی نیز میگویند این قانون فقط از شاغلان حمایت میکند و اگر راه باز باشد بنگاهها میتوانند نیروی با دستمزد کمتر استخدام کنند. از سوی دیگر کارگران با توجه به نرخ تورم صفر درصدی امسال و بیشتر از ۷۰ درصدی مواد غذایی میگویند اگر این افزایش قبول نشود آنها بخش دیگری از قدرت خرید خود را از دست میدهند و این بر دامنه فقر میان شاغلان اضافه میکند.
به نظر میرسد نهاد سهجانبهگرایی باید با توجه به فرصت اندک باقی مانده و قبل از اتمام سال جاری تکلیف مزد را مشخص کنند.
محمد جمشیدی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: روابط بین دو کشور ایران و عربستان پس از وقفهای ۷ ساله، با اعلام بیانیه مشترکی از سوی این دو کشور و با همراهی کشور میزبان یعنی چین، از سر گرفته شد. احیای این رابطه از کارآمدی سیاست همسایگی به عنوان یکی از مفاهیم راهبردی سیاست خارجی دولت آیتالله رئیسی حکایت دارد.
پس از انتخاب آیتالله رئیسی به عنوان رئیسجمهور ایران در انتخابات خردادماه ۱۴۰۰، آنچه که بیش از همه مورد توجه قرار گرفت، وعدهای بود که وی در زمان مراسم تحلیف خود در جمع نمایندگان کشورهای خارجی میهمان اعلام کرد. ایشان در آن سخنرانی، سیاست همسایگی و تعامل با همسایگان را مطرح و تأکید داشت که آغوش ایران به روی هر کسی که بنای دوستی و تعامل دارد، باز بوده و همواره دست خود را به سمت دوستی با کشورهایی که بنای تعامل دارند دراز خواهد کرد. چنین ایدهای در تداوم این هدف مطرح شد که امنیت منطقه باید توسط بازیگران منطقهای تأمین و دنبال شود. آنگونه که کشورهای منطقه به عنوان صاحبان حق، بدون مداخله نظامهای خارجی روابط دوجانبه و حل مسائل منطقهای را در دست بگیرند.
این سیاست که از ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم، به صورت خاص در حوزههای مختلف مورد پیگیری قرار گرفت، در برقراری رابطه با کشورهای آسیای مرکزی و سایر کشورهای آسیایی که سبب گسترش همکاریهای اقتصادی و پیوند ایران با زیرساختهای اقتصادی آسیا شده، چهره جدیدی از خود نشان داد.
همزمان با این تحرکات، مذاکرات مختلفی با طرف عربستانی در سطوح مختلف دیپلماتیک و امنیتی در حال انجام بود. منطق مذاکراتی ایران منطق قوی است که تأکید آن بر اصالت تعامل بر روابط، بخصوص روابط با همسایگان قرار دارد. از همین رو، پنج دور مذاکره بین مقامات ایرانی و عربستانی، به میزبانی کشور عراق انجام شد و رفت و آمدهای مختلفی هم برای احیای روابط با عربستان صورت گرفت.
اما گام اصلی یا بهتر بگوییم نهایی، در پکن برداشته شد. در سفر اخیر رئیسجمهور ایران به کشور چین، شی جین پینگ رئیسجمهور این کشور با درخواست واسطهگری خود، به این موضوع ورود کرده و اعلام داشت در گفتگوهایی که در سفر اخیر خود به عربستان داشته است، طرف مقابل خواستار بهبود روابط با ایران شده است. از همین رو، چین به عنوان واسطه دوستی ایران و عربستان، ایده احیای روابط را پیگیری میکند. آیتالله رئیسی با تأیید این ایده از سوی همتای چینی خود، با ادامه مذاکرات سابق در چین موافقت میکند. پس از آن بود که دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی از سوی رئیسجمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی برای انجام مذاکرات مأموریت یافت. مذاکرات بین هیأتها به صورت مفصل و طولانی در هفته گذشته در جریان بوده و اکنون به ثمر نشسته است.
بنای جمهوری اسلامی همواره تعامل، همکاری و برادری با کشورهای مختلف است و احیای روابط دو کشور، فرصتی برای منطقه و جهان محسوب میشود که بتوانند روابط خود را با ایران تقویت کنند. با عادیسازی این روابط و بازگشایی سفارتخانهها بین دو کشور از یکسو، زمینه برای تعامل مستقیم و تقویت همکاریها مهیا شده و زمینه مداخله خارجی و سوءتفاهم در روابط به کمترین میزان خود خواهد رسید و از سوی دیگر، امکان تعامل بین ایران و عربستان در حوزههای مختلف تقویت میشود که همین امر موجبات رشد اقتصادی و همکاریهای تجاری در منطقه را گسترش داده و باعث ثبات و آرامش در منطقه خواهد شد.
این تعامل و همکاری، فصل جدیدی از ثبات و برادری را در منطقه رقم خواهد زد که قطعاً به مذاق امریکا، صهیونیستها و بخصوص سه کشور درمانده غرب اروپا سخت خواهد آمد و نشان میدهد که سیاستگذاری که برگرفته از خواب آشفته مشتی منافق و معاند بوده چیزی جز توهم و محاسبه غلط نبوده است و آنها را از فواید کنار آمدن با جمهوری اسلامی ایران محروم میسازد.
محمدعلی وکیلی مدیرمسئول روزنامه ابتکار با عنوان رضا پهلوی و کودتای ۲۸ مرداد؟ نوشت: این روزها که دوغ و دوشاب قاطی شده، عجایب روزگار کم نیست. هر ادعایی هر میزان که بیبهره از اتقان باشد هم مطرح میشود. اصلاً انگار هیچ ادعایی قرار نیست ذرهای وفاداری به تاریخ و منطق داشته باشد. فضا به قدری هیجانی و بیقاعده شده که میتوان منتظر هر اتفاقی بود. این فضای هیجانی امکان پرداختن به ابهامات اساسی را نمیدهد. ما به عنوان روزنامهنگار اصولاً باید سیاستمداران را به چالش بکشیم و احیاناً مواضع آنان را در مسائل مهم کشف کنیم. رفتار بازیگران را صورتبندی کنیم و بعضاً بر این اساس آینده را پیشبینی کنیم. بیتردید دکتر مصدق نه فقط قهرمان ما در مبارزه با استعمار کهنه انگلیس بارها و در ملی کردن صنعت نفت ایران بلکه نماد آزادیخواهی و مبارزه با استبداد است. درواقع او قربانی راه آزادی است. طبیعتاً روزنامهنگاران و سایر ناظران صحنه یک سوال برایشان ایجاد میشود که موضع رضا پهلوی در مورد کودتای پدرش علیه چهره شاخص آزادیخواهی در تاریخ معاصر چیست؟ قطعاً کاری که او نکرده را نباید به پای او نوشت، اما وقتی همچنان اصرار دارد با هویت “شاهزاده” پرچمدار جمهوریخواهی (!) باشد، منطقی است که از او بپرسیم خب نظر شاهزاده درمورد مظالم پدرش نسبت به آزادیخواهان چیست؟ خاصه آنکه وقتی میبینیم او از پاسخ در این امور و حتی یک محکومیت لسانی ساده فرار میکند بیشتر به صرافت پیگیری نظرش میافتیم.
یکی از آفات جامعه ایران در موقعیت هیجانی این است که کمتر به گذشته میپردازد؛ کمتر تجربه تاریخیاش را به کار میگیرد. حتی واقعیات گذشته قربانی کینههای حال میشود و درنتیجه شاهد ظهور چهرههای فیک با ادعاهای مضحک و کاریکاتوری و پرتناقض میشویم. مدتی است که جریان رسانهای غربی در یک حرکت هماهنگ و با تقسیم کار دقیق به دنبال چهرهسازی بهزعم خود برای آینده ایران هستند. در این میان تمرکز اصلی بر رضا پهلوی است. در میانه هیجانات شکل گرفته فرصت پرسش و طرح ابهامات اساسی را میگیرند و به محض طرح یک کامنت انتقادی لشکر سایبری هوادار سلطنت به میدان میآید و با فحاشی سعی در خفه کردن هر صدای مخالفی را دارند و هم زمان مدعی دفاع از آزادی هم هستند. اما در پس این هیاهو و جنجال بالاخره اهل فکر میپرسند مگر میشود ادعای دفاع از آزادی را با فحاشی پیش برد.
به هرحال در این مجال فرصت پرداختن به تناقضات مدعیان رهبری اپوزیسیون را ندارم و فعلا هم کاری ندارم که رضا پهلوی به غیر از فرزند محمدرضا پهلوی بودن دارای چه کارنامهای برای راستیآزمایی ادعاهایش میباشد؛ ولی در تاریخ نقاط حساسی برای سنجه و راستیآزمایی ادعاهایش وجود دارد. یکی از آن نقاط کودتای ۲۸ مرداد است. او چندباری در معرض این سؤال قرار گرفته و هر بار با عصبانیت خواسته فرار به جلو کند. جالب است یکبار برای انکار نقش پدرش در کودتای ۲۸ مرداد با یک پاسخ خندهدار میزان سطحی بودن خود را به نمایش گذاشت. او در پاسخ مدعی شد که کودتا از پائین به بالاست نه از بالابه پایین! در حالی که بچههای کلاس پنجم ابتدایی هم میدانند برخلاف انقلاب، کوتا از بالا به پایین اتفاق میافتد.
حال این سؤال جدی روی میز جناب رضا پهلوی است که چه دیدگاهی درخصوص کودتا دارد؟ البته تناقضات رضا پهلوی یکی دو تا نیست و روزی که این التهابات و هیجانات فرو نشست و البته اگر همچنان او عزم فعالیت سیاسی داشت، میتوان از او پیرامون این تناقضات توضیح خواست. میتوان تاریخ را دقیقتر پیش روی او گذاشت و از او خواست یک بار آن را بخواند و نظرش را بگوید. میتوان از او خواست یک بار دست پدر و مادرش را رها کند، خودش در سیاست راه برود؛ راهِ رفته پدرش را که میدانیم راه رفتن خودش را نیز ببینیم. وقتی بحق در مورد ریز و درشت مسائل باید جمهوری اسلامی پاسخگو باشد، وقتی همه فعالان، در این سالیانِ شفافیت، زیرِ ذره بینِ افکار عمومی رفته اند، چرا رضا پهلوی نرود؟ جالب است اخیرا مستند دخالت بیبیسی در کودتای ۲۸ مرداد به تبع دولت انگلیس از شبکه بیبیسی پخش شد!