تابناک _ به تازگی فیلمی از اظهارات یک روحانی که جملهای را به آیتالله خوشوقت نسبت میدهد، مبنی بر اینکه به مخالف ولی فقیه میتوان کار انجام نشده را هم نسبت داد، مانند تهمت زدن! همچنان با واکنش روبه روست و این سخنان موجب شده تا در فضای مجازی ادعاهای تندی مطرح شود و بخشی از سخنان امام خمینی که پیشتر در مستند «بهتان برای حفظ نظام» در شبکه بی بی سی فارسی پخش شده بود، در شبکه های اجتماعی بازنشر گردد.
در مورد این سخنان باید یادآور شد، این نکته که توسط روحانی محترم مطرح می شود، سند ضعیفی داشته و احادیث مغایر این حدیث بسیار است و از همه مهمتر اینکه با سیره پیامبر و اهل بیت ناسازگار است و با اسلامی که ما از امام خمینی و رهبر انقلاب شناختیم ناسازگار است؛ ضمن اینکه این سخن که مبنا و چرایی طرح آن نامعین است بهانه ای شده تا حملات متعددی به نظام و دستاوردهای آن شود.
اگر به مواضع امام خمینی و رهبر انقلاب مراجعه شود، می بینیم که ایشان اتفاقا درمورد نحوه مواجهه با عقاید مخالف تذکرات اکیدی داشته اند، به طوری که دهها صفحه از کتابهای اخلاقی و فقهی امام خمینی به بیان اهمیت نقش بنیادین اخلاق و وجوب اجتناب از رذایل اخلاقی اختصاص دارد. نمونههایی از آن:
«سؤال- امام مهربان من میدانم که دروغ، سرآمد گناهان است؛ اما آیا میشود گاهی بنا به مصلحت دروغ گفت یا خیر و آیا دروغ مصلحت آمیز گناه است یا خیر؟
جواب - دروغ از گناهان کبیره است و مصلحت اندیشی موجب رفع حرمت نمیشود. بلی مواردی استثنا شده که در کتب مفصله مذکور است». - استفتائات، ج ۲، ص: ۶۱۷
«سؤال - آیا اهانت نسبت به اسرا جایز است یا خیر؟
جواب - اهانت جائز نیست بلکه نسبت به آنان باید اخلاق اسلامی را مراعات نمود». استفتائات، ج ۱، ص: ۵۱۳
امام خمینی در تحریر الوسیله درباره نهی از منکر به صراحت نوشته است: «جایز نیست که انکار را با حرام و منکر همراه نماید، مانند ناسزا و دروغ و اهانت». تحریر الوسیلة (ترجمه فارسی)، ج ۱، ص: ۵۴۳
ایشان در ادامه، موارد استثنا را صرفا منحصر به جایی میداند که پیشگیری از قتل انسانی بی گناه و یا جلوگیری از وقوع جنایات و کبائر هلاک کننده متوقف بر آن باشد.
نظیر همین فتوا در توضیح المسائل امام خمینی بیان شده است: «مسأله ۲۸۱۶- جایز نیست برای جلوگیری از معصیت، ارتکاب معصیت مثل فحش و دروغ و اهانت...»
امام خمینی در کتاب مکاسب محرمه بر خلاف نظر برخی فقیهان که غیبت فرد متجاهر به فسق {کسی که در انظار عمومی با ارتکاب به فسق و جنایت خودنمایی میکند} را در همه جا و در همه رفتارهای ناشایست او – ولو در انظار نبوده باشد – مجاز دانسته اند، قائل به انحصار جواز غیبت در همان مورد و در همان محلی است که فاسق آن را در انظار و متجاهرا انجام داده است. -المکاسب المحرمة، ج ۱، ص: ۴۲۲ – ۴۲۵
این فتوای توأم با کمال احتیاط حضرت امام آن هم در مورد فرد متجاهر به فسق و یا مصرّ بر فسق کجا و این بهتان بی. بی. سی که گفته است سراندیشه او: حفظ اسلام به هر قیمتی ولو به تهمت و دروغ و غیبت و ارتکاب هر اقدام ضد اخلاقی میباشد، کجا؟
امام خمینی در همین باب غیبت و هتک سرّ مردم میفرماید: «مسافر طریق آخرت، مطالعه در عیوب و عورات خودْ او را از عیوب دیگران مشغول میکند، و تجسس اموری که به حال او فایده ندارد یا ضرر دارد نمیکند، و عمل خود را رأس المال تجارت دیگران قرار نمیدهد به واسطه غیبت و هتک ستر؛ و از عیوب و ذنوب خود هیچ گاه نسیان نمیکند؛ که نسیانِ گناهان از بزرگترین عقوبات حقّ است در دنیا که انسان را از جبران آنها بازمی دارد، و از بزرگترین اسباب عقاب است در آخرت». سر الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، متن، ص: ۵۴
همچنین در یکی از بیانات رهبر انقلاب آمده است که : یکی از چیزهایی که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکل تر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه می گوییم؟ اینجا تقوا اثر می گذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت می کنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار می کنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من می خواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف می زنند، می نویسند، اقدام می کنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.
همچنین ایشان در یکی از دیدارهای خود در سال 1400 بیان داشتند: هر کدام از شما [جوانان] به عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید. امروز خوشبختانه میدان باز است برای انتشار افکار. این فضای عمومی در کنار مشکلاتی که ممکن است به وجود بیاورد، برکات بزرگی هم دارد؛ میتوانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفادهی از این امکان منتشر کنید و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید. البتّه اصل قطعی در این باب این است که بایستی از شیوهی اخلاقی در این کار پیروی کرد. از این کاری که بعضیها در فضای مجازی یا در مطبوعات و در مقالهها و اینجا و آنجا انجام میدهند که با دشنام، با تهمت و فریب و دروغ با افکار عمومی مواجه میشوند، باید بشدّت اجتناب کرد. بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و بهکارگیری اخلاق منتشرکرد.
لذا در آخر باید متذکر شد که بدعت یعنی وارد کردن چیزی در دین که از دین نیست و با توجه به این که جزء دین نیست، آن را جزء دین قرار دهد. این معنا از بدعت، با مسائل سیاسی و بحث انقلاب و اختلافات جناحی اصلا هیچ ربطی ندارد و لذا قطعا ممنوعیت کذب، ممنوعیت عقلی نیست، بلکه ممنوعیت شرعی است ضمن اینکه برخی از فقها بر این عقیده هستند که کلمه «باهتوهم» در آن حدیث به معنی تهمت زدن نیست بلکه به معنی مبهوت و محکوم کردن با منطق و استدلال است و اگر به رفتار علی علیهالسلام با خوارج تا زمانی که دست به سلاح نبرده بودند و اینکه از همه حقوق اجتماعیشان برخوردار بودند را مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که فهم و بیان برخی از موضوعات فقهی به دقت نظر بیشتری نیاز دارد.
اساسا مسأله جایگاه ولایت فقیه هم به لحاظ دینی و هم در فقه ما جایگاه بالایی دارد و مسأله مهمی است که نمیتوان آن را کتمان کرد. اما اینکه کسی بخواهد این مسأله را در مقابل این موضوع بیان کند که اگر کسی ولایت فقیه را قبول ندارد، میتوان به او هر فعل و گناهی را نسبت داد با مبانی دینی ما قابل تطبیق نیست. در مبانی دینی ما در روایات داریم، اگر کسی کافر است و حتی خدا را قبول ندارد میخواهد نسبت به او برخوردی شود و مجازاتی انجام بگیرد، باید انصاف رعایت شده و به اندازه اشتباهی که مرتکب شده با او برخورد شود.