به گزارش تابناک ورزشی، بعد از هفتمین باخت پیاپی تیم ملی والیبال در لیگ ملتهای ۲۰۲۴، فدراسیون والیبال مائوریسیو موتا پائز مربی نه چندان مطرح برزیلی را اخراج کرد و روز بعد در هشتمین بازی، تیم ملی با هدایت پیمان اکبری به ترکیه باخت تا فاجعه سقوط والیبال در لیگ ملتها و رنکینگ جهانی تکمیل شود. در چنین وضعیتی اما میلاد تقوی، رئیسی که تازه پا به عرصه والیبال گذاشته، در صدا و سیما حاضر شد تا به جای پاسخگویی درباره وضع موجود و عذرخواهی از آنچه در تیم ملی رخ داده، با حمله به برخی بازیکنان -برای بازی نکردن در تیم ملی- تلویحاً آنها را «بیغیرت» نامید.
آش آنقدر شور شده است که تیم بلژیک بدون حضور در لیگ ملتها و کسب امتیاز، امروز با باختهای پیاپی تیم ملی در رنکینگ جهانی بالاتر از ایران قرار گرفته و رئیس جوان فدراسیون والیبال در چهارمین ماه ریاستش به غلط به مخاطبان والیبال میگوید «با توجه به محدودیتهای فدراسیون جهانی در انتخاب سرمربی» مجبور به استفاده از پیمان اکبری شده و این بی غیرتی برخی بازیکنان در نیامدن به تیم ملی بوده که کار را به اینجا رسانده است.
از نگاه کارشناسان والیبال آنچه بر سر تیم ملی در هشت مسابقه دو هفته اخیر لیگ ملتهای آمد، دور از انتظار و پیشبینی نبود؛ اضافه شدن مربی گمنام برزیلی تنها یک ماه به شروع مسابقات، عدم برگزاری مسابقات تدارکاتی و برنامهریزی مناسب برای لیگ ملتها، استفاده از نیروهایی با کارنامه ناموفق و غیر شفاف -از جمله امیر خوشخبر به عنوان سرپرست- و در ادامه دستگیری مدیر تیم ملی و نایب رئیس فدراسیون در دبی و حاشیههای بیپایانی که از سوی برخی سهمخواهان شاغل در فدراسیون برای تیم ملی ایجاد شد، سرنوشت تیم ملی را تیره و تار کرده بود.
بیخبر از فرانسه و ضیافت ایجنتها…
به ۶ ماه قبل بازگردیم. زمانی که محمدرضا داورزنی بعد از حدود دو دهه از ریاست والیبال بازنشسته و اجازه کاندیدا شدن پیدا نکرد، سرپرستی فدراسیون به وحید مرادی نایب رئیس داورزنی و یار غار او در دو سال اخیر سپرده شد. مرادی که گفته میشد با پشت کردن به داورزنی در آخرین روزها به هموار کردن مسیر ریاست میلاد تقوی -دبیر وقت فدراسیون والیبال- کمک کرد، بعد از ریاست تقوی نیز نایب رئیس فدراسیون ماند که بتواند پروژههای مختلفش را در فدراسیون پیش ببرد.
تقوی جوان اما دیروز در شبکه ورزش به کل ارتباطش با مرادی در انتخاب پائز به عنوان سرمربی تیم را نفی کرد و گفت که اصلا از شهریور سال قبل استعفا داده و نقشی در انتخاب سرمربی نداشته و تازه فروردین امسال کارش را در فدراسیون شروع کرده است.
میلاد تقوی ممکن است پروسه آوردن پائز به ایران را فراموش کرده باشد؛ برای یادآوری باید به سفر وحید مرادی به فرانسه اشاره کنیم. بهمن سال قبل که مرادی به اروپا رفت، مخفیانه با پائز قرارداد امضا کرد و در حالی که همچنان اهالی والیبال را گمراه میکرد به تهران بازگشت و عنوان کرد نه از طریق ایجنتها که مستقیم با پائز گفت وگو کرده، اما نتیجه این صحبتها امروز نمایانتر میشود.
قرارداد با پائز در فرانسه و میان مرادی و ایجنت پائز امضا شد؛ آیا ممکن است که باور کرد که تقوی که با مرادی در فدراسیون والیبال در یک تیم بودند، از این قرارداد و جزئیاتش بی خبر بوده باشد؟ این مسئله کمی غیر قابل باور است، اما رئیس جوان ترجیح میدهد به جای پرداختن به آنچه بر تیم ملی گذشته به بازیکنان والیبال حملهور شود که برخی حمله او را به طور خاص حمله به امیر غفور و سیدمحمد موسوی میدانند و برخی نیز میگویند تقوی صابر کاظمی نشانه گرفته است. تاختن به بازیکنان شاید راحتترین راه عبور از انتقادها باشد، اما وقتی میبینیم بازیکن کمنظیری مثل انگاپت در هفته اول لیگ ملتها تنها یک بازی برای تیم ملی فرانسه انجام داد و هفته دوم هم اصلا در ترکیب تیم حضور نداشت، نمیتوان گفت که بودن یا نبودن یک بازیکن اینگونه باعث یک افتضاح در تیم ملی میشود که حتی اگر چنین باشد، چرا بعد از هشت شکست آقایان یادشان افتاده که برخی بازیکنان بی غیرت هستند؟ تیم ملی تمام هشت مسابقه خود را با یک پاسور بازی کرد و با توجه به مصدومیت جواد کریمی کادر فنی و سرپرستی انتخاب شده از سوی فدراسیون آقای تقوی، حتی نتوانست جایگزین جواد کریمی را به تیم ملی برساند.
فدراسیون والیبال جای حمله به بازیکنان، امروز باید پاسخ انتخابهای نادرست کادر فنی در پستهایی مثل قطر پاسور، سرعتی زن و پاسور را بدهد و به این مسئله پاسخ بدهد که چطور امیر خوشخبر سرپرست اردو و سرپرست تیم ملی مشکلات علی رمضانپور پاسور گیلانی را برای حضور در تیم ملی حل نکرده؟ یا چرا تیم ملی به جای سفر مستقیم از برزیل به ژاپن، از هزاران کیلومتر دورتر به تهران آمد تا ویزای شنگن لهستان در پاسپورت بازیکنان و اطرافیان تیم ملی ثبت شود، در حالی که تیم ملی عملاً شانسی برای حضور در مرحله نهایی نداشت و حتی اگر داشت، این ویزا باید پیش از آغاز هفته اول گرفته میشد.
موضوع نادرست دیگر اشاره تقوی به این موضوع است که فقط میشد از اعضای کادر فنی تیم ملی به عنوان جایگزین پائز استفاده کرد. درحالی که هر شخص آگاه به مسائل والیبال میداند، تیمهای ملی اجازه استفاده از هر مربی را در هر مقطعی از لیگ ملتها دارند و اجباری در استفاده از پیمان اکبری و سوزاندن این مربی ایرانی نبود.
فراهم کردن شرایط برای برکنار پائز
آنچه این روزها از نگاه اهالی والیبال پنهان نماند، شباهت کنار گذاشتن مائوریسیو موتا پائز و مربیان پیشین تیم ملی بود؛ روابط عمومی فدراسیون والیبال از چند روز پیش از اخراج سرمربی، به انتشار ویدئو و اخباری از تیم ملی سعی در القا کردن این مسئله بود که فدراسیون والیبال بهترین امکانات و وضعیت را برای تیم ملی فراهم کرده و هیچ قصوری متوجه ارکان فدراسیون نیست. نقش اول پیشبردن این سناریو هم از سوی امیر خوشخبر، سرپرست تیم ملی والیبال اجرا شد که در ویدیویی ۱۰ دقیقهای در آن عنوان میکرد «در تمام سالهایی که سرپرست تیم ملی بودم شاهد چنین حمایتها و امکاناتی برای تیم ملی نبودم و در بحث تشریفات عملکرد درخشانی از خود به نمایش گذاشتیم».
روابط عمومی فدراسیون والیبال با نقش محوری سرپرست تیم ملی، در حالی این موضوعات را برای تأثیر بر افکار عمومی مطرح کردند که فقط در یک نمونه از عملکرد سرپرست تیم ملی، سه بازیکن لیست ۱۷ نفره در هفته اول لیگ ملتها اجازه بازی پیدا نکردند و در نقش توریست دو هفته در برزیل با هزینه بیتالمال حضور داشتند. از سوی دیگر مدیر تیم ملی و نایب رئیس فدراسیون در راه رسیدن به برزیل در دبی دستگیر شد که در این بین تمام تلاشها صورت گرفت تا هیچ خبری از ناپدید شدن وحید مرادی در امارات منتشر نشود. اینها بخشی از مواردی بوده که فدراسیون والیبال آن را فضایی ایدهال میداند و به آن مفتخر است.
فراموش نکنیم کواچ، کولاکویچ، آلکنو، عطایی و حالا پائز همگی با سناریوی مشترکی کنار گذاشته شدند که فدراسیون معصوم و بی گناه نمایش داده شد و مربیان ضعیف و ناتوان، اما اینکه مردم و علاقهمندان به والیبال هم چنین سناریویی را باور کنند یا نه، نیازمند فکر کردن است. با مراجعه بر هر کدام از پستهای منتشر شده از سوی روابط عمومی فدراسیون والیبال در شبکههای اجتماعی و بررسی کامنتهای علاقهمندان به والیبال به خوبی نشان میدهد مردم ایران تا چه حد با سناریوی پاک و منزه نشان دادن ارکان فدراسیون والیبال همراه هستند و با درک واقعی مقصر اصلی وضع موجود را نه کادر فنی که ساختار تصمیمگیری غلط در فدراسیون والیبال میدانند.
غرق در تاریکی؛ در خواب زمستانی
پائز در اولین گفتوگویش بعد از اخراج از تیم ملی عنوان کرده به او درباره سناریوی امروز یعنی کنار گذاشتنش و سپردن تیم به پیمان اکبری هشدار داده بودند: «به شدت در مورد این نوع رفتار احتمالی به من هشدار داده شده بود، اما به شخصه سعی کردم باور کنم که شرایط و افراد میتوانند در موقعیتهای مختلف متفاوت باشند. متأسفانه در نهایت اینگونه نبود و همان هشدارها به حقیقت پیوست. من از ابتدای همکاریام با فدراسیون سعی کردم به تصمیمگیران در فدراسیون بفهمانم که ساختن یک تیم منسجم نیازمند داشتن کادرفنی و دستیاران قابل اعتماد است، در واقع باید اعضای فنی دیدگاه و ارزشهای مشترکی داشته باشند، نه آن که هر فردی در کادرفنی برای هدف خاصی تلاش کند. همه در دنیای والیبال میدانند گاهی عدم صداقت و منفعتطلبی برخی افراد نزدیک در تیم، میتواند چگونه مشکل درست کند، اما برخی مسائل از دستم خارج بود».
پائز به ضعف ساختار در والیبال ایران اشاره میکند و میگوید: «مشکل والیبال ایران به خاطر ضعف بازیکن نیست، زیرا ایران بازیکنان مستعد زیادی دارد که در همین مدت کوتاه با اکثرشان رابطه قوی و دوستانهای برقرار کردم. بازیکنان ایرانی مانند هر تیم دیگری در جهان به یک برنامه قوی و ساختار یافته نیاز دارند. متأسفانه مشکل اصلی مسئولان فدراسیون این بود که به جای بررسی دلایل عدم موفقیت همیشه دنبال مقصر هستند. با این نگرش نه تنها پیشرفتی حاصل نخواهد شد، بلکه فقط صورت مسئله را پاک میکنند و مشکلات ریشهیابی نمیشوند و هیچ چیز تغییر نخواهد کرد».
این صحبتها را سرمربی برکنار شده برزیلی پیش از آنکه میلاد تقوی به تلویزیون بیاید و چند بازیکن را بی غیرت بخواند مطرح کرده بود. صحبتهایی که نشان از فهم او از شرایط حاکم بر والیبال ایران در همین مدت زمان کم دارد. در مقابل اما رئیس جوان فدراسیون برای عوض کردن گفتمان غالب بر والیبال به تلویزیون میآید و همانطور که پائز پیشبینی میکرد با حمله به بازیکنان عنوان میکند: «والیبالیست بزرگی که حاضر نشد برای مردم کشورش بازی کند اصلاً چرا باید والیبال بازی کند. به آقای منظمی گفتم و قرار است امروز نامهاش را بزند. قرار است به همه کسانی که نیامدند نامه بزند که مدارک و مستنداتشان را بیاورند که چرا نیامدند و اگر مستنداتشان محکم نباشد طبق قانون، فدراسیون میتواند برخورد کند. به خاطر دردی که ما و مردم امروز کشیدیم مطمئن باشید با بدترین شکل با آنها برخورد میکنیم».
رئیس فدراسیون والیبال به جای پرداختن به ساختار معیوب فدراسیون و تصمیمهایی که با مشاورههای اشتباه به او گرفته شده، عنوان میکند: «چیزی که دیروز شاهدش بودید، تغییر نگرش والیبال بود که نشان دادیم اگر میخواهید بمانید باید نشان بدهید مؤثر هستید و اگر مؤثر نباشید، حتی مربی تیم ملی هم باشید، نمیخواهیم که بمانید. نمیگذاریم مثل سالهای گذشته باشد که در لیگ ملتها نتیجه نگرفتیم، بعد به قهرمانی آسیا رفتیم و بعد در تورنمتهای مختلف شرکت کردیم و در نهایت مربی عوض شد. این روند باید جایی متوقف شود».
این صحبتها نشان میدهد که هنوز درک درستی از مشکلات والیبال ایران و دلایل قرار گرفتن در سرازیری سقوط حداقل از سوی رئیس جوان فدراسیون وجود ندارد که اگر اینطور بود به سابقه حضور ۸ مربی در رأس تیم ملی آن هم فقط در ۱۲ سال کمی فکر میکرد تا شاید متوجه شود این مربیان نیستند که سرنوشت تیمها را رقم میزنند، این ساختارها هستند که موفقیت یا عدم موفقیت یک مجموعه را رقم میزنند.