به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه ۲۱ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که تکمیل پازل انتخابات با اعلام اسامی نهایی نامزدهای تأیید صلاحیتشده انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، این ۶ نامزد با هم رقابت میکنند، دولت بدون نامزد در انتخابات و چه سیگنالی باعث ریزشهای مکرر بازار سرمایه شده است؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احسان هوشمند طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان واکنش عقلایی به ادعاهای ضدایرانی نوشت: حمایت چین از موضع امارات متحده عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس، آنهم پس از امضای بیانیه اتحادیه عرب در بحرین در همین باره موجب شد تا پرسشهایی درباره سیاست خارجی کشور طرح شود. در بیانیه پایانی نشست سران اتحادیه عرب در ۲۷ اردیبهشت ماه در منامه در بحرین دوباره درباره مالکیت بیچون و چرا و تاریخی ایران بر جزایر سهگانه در خلیج فارس ادعای واهی طرح شده است. در این اجلاس برخی دوستان نزدیک دولت جمهوری اسلامی ایران همچون رؤسای جمهور عراق و سوریه یا امیر قطر و نیز سلطان عمان هم حضور داشتند، اما رؤسای این کشورها و عربستان در کنار سایرین بخشی از بیانیه سران عرب را به ادعای مخدوشی درباره جزایر ایرانی اختصاص دادند. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به سرعت درباره این بیانیه و ادعای واهی واکنش نشان داد و آن را محکوم کرد. همچنین وزارت امور خارجه با احضار سفیر چین نسبت به موضع چین واکنش نشان داد. اما نباید تنها به احضار سفیر چین یا محکومکردن بیانیه اتحادیه عرب اکتفا شود.
۱- این نخستین باری نیست که در نشستهای اتحادیه عرب چه نشست سران یا دیگر نشستها درباره جزایر همیشه ایرانی خلیج فارس ادعای واهی طرح میشود و نخستین باری نیست که وزارت خارجه ایران این بیانیه را رد و محکوم میکند. اما تاکنون کمتر توجه شده است که در قبال چنین رویدادهایی، رایزنیهای دیپلماتیک، پیش از نشستهایی از این دست حین و نیز پس از آن بخشی از وظایف ذاتی دستگاه سیاست خارجه است. یعنی دستگاه سیاست خارجی موظف است پیش از نشست اتحادیه عرب یا هر رویداد دیگری که احتمال طرح ادعاهایی درباره ایران وجود دارد با رایزنیهای دیپلماتیک با دوستان و دیگر کشورهای منطقه از ابزارهای مختلفِ در اختیار استفاده کند تا مواضع اصولی و تاریخی ایران درباره این جزایر به طرفهای مقابل اعلام شود و در صورت عدم توجه طرفهای مقابل، از ابزارهای در اختیار برای فشار بر این کشورها استفاده شود.
۲- سردی روابط ایران با اتحادیه اروپا و قطع رسمی ارتباط ایران با آمریکا موجب شده تا در سالهای گذشته سیاست خارجی بیش از پیش بر روابط با چین و روسیه تکیه کند. البته چین و روسیه همزمان منافع اقتصادی و سیاسی قابل توجهی، بیش از ایران، در توسعه روابط با کشورهای منطقه از جمله اعضای اتحادیه عرب و امارات دارند. سوریه نیز افزون بر روابط نزدیک با ایران، نیازمند توسعه روابط با کشورهای عربی و اتحادیه عرب است. ایران در سالهای گذشته به واسطه تحولات سوریه و عملکرد دولت در آن کشور هزینههای انسانی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و حتی حیثیتی زیادی برای جلوگیری از سقوط بشار اسد پرداخته است. کما اینکه دولت عراق نیز در دهه اخیر از کمکهای متنوع دولت ایران برخوردار بوده، اما این دو کشور همزمان با ایران نیازمند توسعه روابط با دیگر کشورهای منطقه هستند و منافع ملی خود را در توسعه روابط با کشورهای عربی و اتحادیه عرب تعقیب میکنند. این جدا از ساختار ایدئولوژیک حزب حاکم بر سوریه یعنی حزب بعث است که بنیادش بر عربگرایی استوار است و بر همین اساس به صورت معمول از دعاوی دولتهای عربی در مقابل دیگر کشورها از موضع کشورهای عربی حمایت میکند.
۳- دفاع از تمامیت ارضی یکی از بنیادیترین وظایف دستگاههای دولتی است. این وظیفه تنها به دستگاههای نظامی و لشکری مربوط نیست و همه دستگاههای دولتی و کشوری از جمله دستگاههای مرتبط با سیاست خارجی در برابر آن وظایفی بر عهده دارند. در همین زمینه و برای دفاع از تمامیت ارضی باید کشورهایی مانند چین متوجه این واقعیت باشند که ایران برای تأمین منافع ملی در سیاست خارجی همه تکیه خود را بر روی چین یا طرف دیگری استوار نکرده است و بر این اساس با ارائه ابتکار عملهایی برای تجدید مناسبات با طرف اروپایی و حتی آمریکا به توازنبخشی در سیاست خارجی اقدام شود.
۴- اجلاس سال آینده اتحادیه عرب در کشور عراق برگزار میشود. از این رو ضروری است دستگاه سیاست خارجی در فرصت کمتر از یک سال پیشرو از تمام ظرفیتهای دیپلماتیک کشور استفاده کند تا در نشست آینده اتحادیه عرب در کشور دوست یعنی عراق ادعاهای واهی و ضد تاریخی امارات در نشست اتحادیه عرب زمینه طرح و تصویب نیابد. هر نوع کمکاری و سستی در این باره به معنای فرصتسوزی است. تا فرصت هست، باید با تمام قدرت کوشید تا در نشست بعدی اتحادیه عرب در برابر ادعاهای واهی امارات سدی جدی ایجاد کرد. ادعاهای ضدایرانی امارات و اتحادیه عرب نیازمند اقدامات و واکنش عقلایی است، آیا چنین ارادهای در دستگاههای مسئول وجود دارد؟
غلامرضا صادقیان در سرمقاله امروز روزنامه جوان با عنوان اگر شورای نگهبان «مهندس» بود، چه میشد؟! نوشت: شورای نگهبان یک روز پس از معرفی رسمی سه نامزد جبهه اصلاحات در نشست خبری این جبهه، یکی از آنان را تأیید کرد. این را میتوان بطلان یکی از پرتکرارترین ادعاهای اصلاحطلبان و اپوزیسیون علیه نظام و نهاد پربحث آن یعنی شورای نگهبان دانست
شورای نگهبان یک روز پس از معرفی رسمی سه نامزد جبهه اصلاحات در نشست خبری این جبهه، یکی از آنان را تأیید کرد. این را میتوان بطلان یکی از پرتکرارترین ادعاهای اصلاحطلبان و اپوزیسیون علیه نظام و نهاد پربحث آن یعنی شورای نگهبان دانست. اگر جستوجویی ساده از دو دهه پیش تا حالا و حتی در همین نشست خبری جدید جبهه اصلاحات انجام دهیم، هزارانبار و نه کمتر، این ادعای اصلاحطلبان را خواهیم دید که «کشور مشکل دارد، چون شورای نگهبان گزینههای اصلی ما را رد میکند و ما نمیتوانیم رقابت کنیم، پس جناح اصولگرا که فاقد صلاحیت اداره کشور است، پیروز میشود و مشکلات کشور همچنان بدون حضور ما باقی میماند»! اما شورای نگهبان برای انتخاب رئیسجمهور نهم، مسعود پزشکیان گزینه اصلی جبهه اصلاحات را تأیید کرد. با آنکه این جبهه، انتخابات چندماه پیش کشور را تحریم و اعلام کرده بود میخواهد کنار مردم بایستد! و امروز توضیح نداده است که این مردم در این چند ماه دقیقاً چه تغییری کردهاند که دوباره میخواهند کنار مردم بایستند و این بار نه با تحریم انتخابات که با شرکت در انتخابات؟! شورای نگهبان بر این رفتار غیردموکراتیک جبهه اصلاحات چشم پوشید.
اصلاحطلبان نهفقط انتخابات قبلی را تحریم کردند، بلکه رئیس سابق جبهه اصلاحات، قبل از آن خبر داده بود که بخشی از اصلاحطلبان خود را برای براندازی نظام در پاییز ۱۴۰۱ آماده کرده بودند! و شورای نگهبان این سابقه را هم نادیده گرفت.
استقبال رسانههای اصلاحطلب دقایقی پس از تأیید صلاحیت نامزد آنها نشان میدهد از اوضاع بسیار راضیاند، با اینکه همیشه بر زمین و آسمان چنگ میزدند! اگر کسی با اصلاحطلبان آشنا باشد میداند که آنها نهفقط از این اقدام شورای نگهبان بسیار خشنودند، بلکه بهخاطر ردصلاحیت رئیسجمهور نهم و دهم خشنودی مضاعفی دارند و این اقدام شورا در نظر آنان اصلاً خلاف دموکراسی و «آزادی انتخابشدن» (آنچنان که در نشست خبری خود گفتند) نیست!
اصلاحطلبان همچنین از اینکه شورای نگهبان نگاه سیاسی و مهندسی به انتخابات نکرد و چهار اصولگرا یا رقیب اصلاحطلبان را که هیچیک حاضر نیستند بهنفع دیگری کنار بروند، تأیید کرد، خشنودی سومی دارند؛ و از همینحالا روی تقسیم رأی اصولگرایان و کشیدهشدن انتخابات به دور دوم که نتیجه فرآیند غیرمهندسی و غیرسیاسی شورای نگهبان است، حساب باز کردند.
شورای نگهبان در تأیید نامزد اصلاحطلبان نیز بهنظر میرسد بدون نگاه سیاسی و مهندسی عمل کرده است. نه به موضعگیریهای او در آشوب ۱۴۰۱ توجه کرد، نه به ضعفهای دوره وزارت او مانند برخی پروندههای مهم ملی و نیز پرونده تقلب در آزمون دستیاری. میتوان گفت که درست هم همین بوده است، اما نمیتوان گفت که اینها بهانهای برای آنچه اصلاحطلبان «مهندسی انتخابات» مینامند، نیست!
شورای نگهبان اگر اهل مهندسی بود، یکی دو نامزد نزدیک به اصلاحطلبان، اما خارج از رأیگیری درون جبهه را یا کسی مثل لاریجانی را برای شکستن رأی اصلاحطلبان تأیید میکرد.
شورای نگهبان اگر سیاسی بود، نباید برخی از همین فهرست ششنفره را که در دوره قبل چندصدهزار رأی بیشتر نداشتند یا انصراف دادند، با این فرض که فایدهای به مشارکت نمیرسانند و رقابتی منفی ایجاد میکنند، تأیید میکرد.
اگر شورای نگهبان میخواست مهندس باشد، سه پزشک را در یک جمع ششنفره تأیید نمیکرد، آنهم وقتی اکنون بسیاری از کشورهای پیشرو حتی وزیر بهداشت و درمان خود را غیرپزشک و یک مدیر انتخاب میکنند.
اگر شورای نگهبان مهندس سیاسی بود، با تأیید فقط سه نفر، یعنی رئیس دولت نهم و رئیس مجلس فعلی و همین نامزد تأییدشده اصلاحطلبان، کار را برای آنان سخت و روز روشنی را که دیروز به آنان تقدیم کرد، سیاه میکرد، اما حالا با این چینش، شام تاریک آنان را سحر کرده است! بهگونهای که اظهارات برخی از تندروترین فعالان اصلاحطلب، شبیه نوعی بشکنزدن روی ابرهاست!
امروز ایده و ادعای اصلی اصلاحطلبان در دو دهه گذشته باطل و میدان انتخابات کاملاً رقابتی شد. شرط انصاف آن است که اگر اصلاحطلبان شکست خوردند، آن را به گردن تقلب و تخلف نیندازند و اگر پیروز شدند، رأی مردم را نشانه مطالبه تغییرات اساسی نپندارند. صندوق رأی به هیچ ایده واحدی، تقلیلپذیر نیست. اگر اصولگرایان هم پیروز انتخابات شدند، باید همین رویه را در پیش بگیرند و از تعبیر نتیجه صندوقها به ایده شخصی خودشان بپرهیزند. خروجی صندوق رأی هشتم تیر با مشارکت حدود ۶۰ درصد و پیروزی هر کدام از نامزدها یعنی پیروزی جمهوری اسلامی ایران.
عبدالرضا فرجیراد استاد دانشگاه و سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: انتخابات پارلمان اروپا در حالی روز گذشته به ایستگاه پایانی خود رسید که شاهد هستیم در طول یک دهه گذشته جریان راست در اروپا تقویت شده و هرچه زمان نیز جلوتر رفته به تدریج به تواناییهای این جریان افزوده شده است.
به عنوان مثال در برخی کشورها مانند اتریش، ایتالیا و هلند شاهد سرکار آمدن جریان راستافراطی بودیم و قاعدتا حالا نیز اگر مطابق با نظرسنجیها قرار باشد از میان ۷۰۰ کرسی پارلمان اروپایی، حدود ۱۵۰ کرسی به جریان راست تعلق پیدا کند، قطعا نگرانیها در این قاره افزایش پیدا میکند.
با این حال به نظر نمیرسد که جریان راست بتواند به سرعت قدرت را در اتحادیه اروپا قبضه کند. اتفاقا به نظر میرسد بعد از جنگ اوکراین و باوجود تمامی اختلافاتی که میان کشورهای اروپایی بروز کرده، اعضای اتحادیه اروپا مصمم هستند که باید برای حفظ ملاحظات امنیتی با یکدیگر همکاری کنند.
البته لازم به ذکر است که قدرت گرفتن جریان راستافراطی در انتخابات اخیر پارلمانی قابل پیشبینی بود. این موضوع دلایل متفاوتی نظیر جنگ اوکراین، مساله مهاجرت و احتمال پیروزی مجدد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دارد بنابراین هرچند به نظر میرسد در برخی کشورهای اروپایی، راستها بتوانند به واسطه پشتوانهای که به دست آوردهاند، قدرت بیشتری بگیرند، اما قاعدتا با توجه به معادلات موجود به نظر نمیرسد که چنین امری تداوم داشته باشد. نمونه بارز چنین موضوعی را میتوان در اتریش مشاهده کرد؛ جایی که جریان راست و تندرو توانست پر و بال گرفته و حتی دولت هم تشکیل دهد، اما نه تنها قادر به انجام کاری نشد بلکه درنهایت نخستوزیر راستگرای این کشور سر از دادگاه نیز درآورد.
این مساله را در ایتالیا نیز شاهد هستیم. بهطوری که اکنون دولت ائتلافی این کشور هرچند که تحت نخستوزیری خانم جورجیا ملونی از حزب برادران ایتالیا قرار دارد، اما این جریان باوجود تمامی شعارها و خاستگاههای فکری خود مجبور شده در سیاست داخلی و خارجی نوعی توازن و بالانس را دنبال کند.