به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۲۴ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بایدها و نبایدها در چینش کابینه، جنایت جدید صهیونیستها در خانیونس، بررسی مواجهه سعید جلیلی با ویدیوی اخیر بیژن زنگنه در پرونده کرسنت و پیام پزشکیان برای جهان جدید در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جوان درگزارشی به واکنشها به توییت آذر منصوری و بحث مشارکت احزاب اصلاح طلب در دولت چهاردهم پرداخت و نوشت: رئیس جبهه اصلاحات در توییتی اعلام کرد که جبهه اصلاحات دخالتی در تصمیمگیریهای رئیسجمهور منتخب ندارد، اما یک روزنامهنگار اصلاحطلب که در کارگروههای تعیین وزرای دولت جدید حضور دارد، ادعای او را تکذیب کرد. همین موضوع باعث شد بحثهایی در میان فعالان مجازی اصلاحطلب به دفاع از یکی از طرفین شکل بگیرد.
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات میگوید که این جبهه دخالتی در تصمیمگیریهای مسعود پزشکیان نخواهد داشت. او در مطلبی که در شبکه ایکس (توییتر) و به بهانه آنچه وجود «برخی شبههها» نامیده، آورده که «جبهه اصلاحات ایران بنای دخالت در تصمیمگیری دکتر پزشکیان را نداشته و نخواهد داشت» و موضع جبهه اصلاحات را اینگونه بیان کرده است: «موضع ما در برابر دولت ایشان، حمایت، نظارت و پرسشگری و مبنای قضاوت ما، تحقق خواست مردم ایران است.»
این توییت او با اعتراضات فعالان مجازی از جریانهای مختلف سیاسی مواجه شد. از جمله یک کاربر در پاسخ به او، به نامه اخیر محسن حاجی میرزایی (از مسئولان ارشد ستاد پزشکیان که دفتر او در نهاد ریاست جمهوری را تحویل گرفته است) به سران احزاب اصلاحطلب اشاره کرد و آن را متفاوت با ادعای آذر منصوری دانست و سپس در ادامه نوشت: «یا شما دروغ میگویید یا دکتر پزشکیان به شما میدان ندادند، یا هم فیلم شماست تا مثلاً حواسها پرت شود تا شما کارتان را کنید.»
حرف بیراهی هم نیست، زیرا حاجی میرزایی در نامه رسمی دو روز پیش با سربرگ دفتر رئیسجمهور منتخب، خطاب به سران احزاب اصلاحطلب، ضمن بیان حدود ۲۰ شاخص برای تعیین و انتخاب اعضای هیئت دولت، آورده بود که «سپاسگزار میشویم گزینههای پیشنهادی نهاد ارزشمندتان برای کابینه را به همراه رزومه، سرفصل اهداف و رویکردهای موردنظر "در حد یک صفحه" تا پایان وقت اداری روز یکشنبه مورخ ۲۴ تیر ارسال فرمایید تا در ساز و کار تعیین شده مورد ارزیابی قرار گیرند.» جبهه اصلاحات ایران تشکیلاتی برآمده از احزاب و گروههای اصلاحطلب است و همین نامه میتواند نقش آنها در شکلگیری دولت مسعود پزشکیان را نشان دهد.
یک کاربر هم از آذر منصوری خواسته بود تا مسئولیت کارآمدی یا عدم کارآمدی دولت را بپذیرد و تأکید کرده بود که «مگر میشود نامزد معرفی کنید بعد با فرافکنی به منظور از زیر بار مسئولیت دولت شانه خالی کردن در ظاهر اعلام کنید کارهای نیستید تا اگر شکستی پیش آمد، خود را دور نگه دارید؟»
از این قسم اعتراضات به آذر منصوری ذیل مطلبش و در میان نظرات بسیار زیاد بود، اما آنچه بیشتر بازتاب یافت، نقل قول علی اصغر شفیعیان، مدیر مسئول سایت اصلاحطلب انصاف نیوز در این زمینه بود. شفیعیان خود در کارگروههای انتخاب وزرا عضو است. او بدون خطاب قرار دادن آذر منصوری نوشت: «جبهه اصلاحات ایران در تمام کارگروههای تصمیمگیری درباره اعضای کابینه عضو دارد و لذا دخالت داده شده است» و هشتگ شفافیت را هم ضمیمه مطلبش کرد. در واقع او صداقت منصوری، رئیس جبهه اصلاحات را به چالش کشید!
یک تحلیلگر سیاسی هم پاسخی تفصیلیتر برای آذر منصوری نوشت و تأکید کرد که این موضع جبهه اصلاحات، حرفهای نیست. در بخشی از مطلب او آمده که «اگر جبهه اصلاحات خود را یک تشکل سیاسی میداند باید به لوازم کنش سیاسی ملتزم و متعهد باشد. یکی از این لوازم هم پاسخگویی به رأی دهندگان و بدنه اجتماعی اصلاحات است. اگر در آینده هر کدام از این رأی دهندگان درباره عملکرد دولتی که رئیسجمهورش کاندیدای اختصاصی شما بود انتقادی داشتند یا باید مسئولیت بپذیرید که بدون دخالت در فرایند ساخت دولت نمیتوانید یا باید مسئولیت نپذیرید که وقتی کاندیدای اختصاصی داشتید نه منطقی است و نه اخلاقی. باید سیاستورزی حرفهای و کامل را بیاموزیم، نامزد اختصاصی یعنی در صورت پیروزی دولتی که مسئولیتش با شماست... لطفاً مسئولیت پذیر و بالغ، سیاستورزی کنید».
سید منصور رایگانی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: برای هر ساختار، ایده، کنش و فرآیندی تجزیه و تحلیل مولفههای تاثیرگذار بر آن و در نهایت قرار گرفتن در ماتریکس ریاضی و تبیین اقدامات استراتژیک مبتنی بر آن مولفهها، چراغ راه و راهنمای عملی آن خواهد بود. این الگو در مسائل اجتماعی و کنشهای سیاسی نیز جاری است. بر این اساس، نگاهی به موقعیت دکتر مسعود پزشکیان، رییسجمهور منتخب با این الگو انجام گرفت.
۱ - توانمندی و فرصت
٭ برآمدن از متن مردم، دور از نحلهها و هستههای اصلی قدرت رسمی و غیررسمی کشور.
٭ ویژگیهای خاص فردی خلاصه شده در صراحت و صداقت و پایمردی و پاکدستی و خلاصی از وزر و وبال دنیوی و به نوعی سلوکی عیارانه.
٭ تعلق اتنیکی به قومیتی خاص و در عین حال فارغ از هرنوع قومیتگرایی برتریطلبانه و مخرب وحدت ملی ایران.
٭ میزان رای حدود ۳۰ درصد مردم از میان ۵۰ درصد شرکتکننده و نه اکثریتی بسیار چشمگیر و دارای دغدغههای بسیار و توقعات و خواستههای متنوع. این میزان رای میتواند برای وی موقعیتی فارغالبال ایجاد کند و در عین حالی که دغدغههای معقول و انجام شدنی این اکثریت را در رصد دید و ساحت عمل قرار بدهد؛ در عین حال محلی برای مطالبهگری غیرمنطقی و طلبکارانه آنان نیز وجود نداشته باشد.
٭ برخورداری از بدنه کارشناسی دغدغهمند، آگاه و مسلط بر روابط جهانی و ساز و کار داخل کشور در گروه مشاوران و حامیان.
٭ گذر سینوسی سیاستهای جاری کشور در طی قریب به ۵۰ سال همراه با سعی و خطاهای فراوان و آزمودن هر نوع آزمودنی در امر سیاست امور و وجود مستندات هر کدام از این رویکردها و امکان بهرهمندی از این بوته آزمایش در تدوین راهکار گذر و انتخاب بهترین الگوی صلاح و سعادت.
٭بروز نمود جدیدی از کنشگری معترضانه مردم در انتخابات و رصد دقیق همراه با توجه ویژه توسط رهبری نظام به این رویکرد، همراه با فراهم بودن شرایط استفاده از این رویکرد مردمی و مطالبهگرایانه در جهت اقناع سیاستگذاران کلان کشور در هموارسازی عملی ساختن وعدهها و ایدهها.
٭ وجود اپوزیسیون خارج از کشور منفعل، پراکنده و فاقد راهبرد و راهبر بدون داشتن پایگاه تاثیرگذار اجتماعی در کشور.
٭ خصلت مذهبی عیارگونه عاری از شائبه با توان جذب طیف وسیعی از جامعه مذهبی سنتی غیرسیاسی یا کمتر سیاسی و همچنین جوانان مذهبی عدالتجو و سادهزیست سرخورده از کنشگران فعلی عرصه سیاست.
٭ جایگاه حرفهای پزشکی و جراحی قلب به عنوان حساسترین ارگان حیاتی و لمس و درک و ممارست با بحران و اخذ تصمیم در لحظه حین جراحی و ظرفیت تعمیم این حس در تصمیمگیریهای چالشی در جهت حل مساله در امور کشور.
۲- تهدید- کاستی
٭ چسبندگی مراکز، نحلهها و افراد به وضعیتهای پایدار و مستمر رانتی و انتفاع حیاتی به تداوم این وضعیت و کنش تخریبی به هر نوع دستاندازی به این موقعیت.
٭تلاقی منافع غیرقابل انکار اپوزیسیون و کشورهای متخاصم از یک سو و مخالفان داخلی از سوی دیگر در بهرهبرداری از ناکامی دولت آینده.
اپوزیسیون در آرزوی فروپاشی و مخالفان به امید رویکرد مردمی با آنان تلاقی منافع پیدا میکنند.
٭ عقبافتادگی و عدم بهرهمندی شدید برخی از ساختارهای اجرایی، اداری، مالی و علمی کشور از فناوری روز جهان و نبود مراودات و تبادلات مرسوم در دنیا بین این ساختارها و مراکز معتبر جهانی و در نتیجه گرانی، اصیل نبودن و فقدان ضمانت در بهرهوری از علم روز.
٭ وجود تحریمهای سنگین، بیسابقه و چند جانبه تاثیرگذار بر کل کشور و روابط بینالمللی توسط کنگره و در مواردی دستورات اجرایی ریاستجمهوری امریکا که با روند فعلی حداقل در کوتاهمدت تعلیق یا رفع آنها احاله به محال است.
٭ سلب یا کاهش اعتماد و امید در قشر وسیعی از مردم بالاخص جوانان و فرهیختگان وطبقه متوسط تضعیف شده، به بهبود شرایط زیستی و آینده مطلوب.
٭بحران شدید زیست محیطی و وجود توسعه ناپایدار و تخلیه منابع تجدیدناپذیر و عدم استفاده بهینه از منابع تجدیدپذیر.
٭ناترازی تولید و مصرف انرژی، تبادلات بانکی، صندوقهای بازنشستگی دولتی و تامین اجتماعی و جبران ناترازی از طریق افزایش نقدینگی.
٭ناترازی و در مواردی تقابل بالقوه بین دیپلماسی و میدان.
٭ تخلیه ژنتیکی نخبگی با سیر تصاعدی مهاجرت نخبگان معطوف به عدم بهکارگیری و استفاده از ظرفیت و تامین شایسته آنان.
٭ فربهی فراتر از حد دولت و حاکمیت و ورود مزاحم و دخالت غیرضروری در تمامی امور مردم اعم از انبوهی رو به رشد کارکنان تا حذف و بیاثر کردن سمنها در اداره امور جاری مردم.
٭ باورسازی تقدس گونه به برخی رویکردهای سیاسی، بینالمللی و اجتماعی بالاخص در روابط خارجی که بسیاری شأن نزول و فلسفه بروز در زمانی خاص را داشتند.
٭گسست رو به تزاید گرایشها و باورهای نسل جدید و حتی نسلهای گذشته به ارزشها و باورهای رسمی.
۳- پیشنهادها و اقدامات
٭ برقراری، تقویت و تداوم ارتباط با رهبری نظام در کسوت نماینده اکثریت رایدهندگان و دغدغهمند بسیاری از رای ندادگان جهت انتقال به ایشان به عنوان بالاترین و موثرترین شخصیت واجد کاریزما در کشور و جلب اعتماد و حمایت ایشان در جهت حمایت از برنامهها.
٭ پایداری و پایمردی در روال سلوک شخصی همراه با تداوم صراحت و صداقت و پاکدستی، توأم با برخی تعدیلات ظاهری که طی کارزار انتخاباتی نشان داده شد. این خصوصیات اگر ساختارسازی شود و غلبه شائبه و غبار تظاهر بر آن ننشیند، ظرفیت تولد نوعی سلوک عیارگونه و منش لوطیگرانه همراه با قابلیت کاریزمایی خواهد داشت.
٭تبیین، تعدیل و تبویب اهداف راهبردی همراه با نگاه منطقی و کاربردی و سازماندهی عملیاتی با تشکیل جدول گانت برای هر اقدام و گزارش حداقل ماهیانه به مردم همراه با تشریح دقیق و منصفانه وضعیت موجود به مردم.
٭ برقراری ارتباط منظم و ساختاری با منتقدان از یک سو و انجام ارزیابی نقادانه عملکرد دولت توسط سمنها و بها دادن به نظریات خردمندان و خبرگان امور.
مهدی حسن زاده در سرمقاله امروز روزنامه خراسان با عنوان خطر دستورکارهای غلط در پساانتخابات! نوشت: کشورهای مختلف در فرایند توسعه و گذار از بحرانهای اقتصادی و تبدیل این بحرانها به فرصتهای اصلاحات ساختاری، بیش از ضعف نظری درباره تصمیمات فنی اقتصادی با موانع سیاسی و چگونگی اجماع سازی برای انجام اصلاحات مواجه بوده اند و بخشی از تجربه انباشته توسعه در کشورهای مختلف به چگونگی ایجاد این اجماع بر میگردد.
مروری بر ادبیات محقق شده در فضای انتخاباتی پیش و پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشان داد که رقابت سیاسی میتواند فضای سیاسی پیرامون تصمیمات اقتصادی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. دو مثال بارز آن را در ادامه توضیح خواهیم داد. نخست، موضوع افزایش قیمت بنزین است. واضح است که نگارنده اعتقادی به ضرورت و الزام افزایش قیمت بنزین در شرایط فعلی ندارد، اما در وضعیتی که روند مصرف بنزین در حال رشد شتابان است و امکان افزایش ظرفیت تولید بنزین حداقل در کوتاه مدت و حتی میان مدت چندان فراهم نیست، افزایش قیمت را نمیتوان از روی میز سیاستگذار به کلی حذف کرد و شاید در شرایطی که برآورد اختصاص سالانه ۳ میلیارد دلار به واردات بنزین وجود دارد، بتوان با افزایش نسبی قیمت جلوی این مسئله را گرفت؛ اما تبلیغات انتخاباتی به گونهای جلو رفت که عملا دولت جدید در این مسیر به لحاظ سیاسی کار سختی را پیش رو دارد. دوم، استقراض دولت از مردم و انتشار اوراق بدهی است. برخی تحلیلهای غلط چه در سالای اخیر و چه در روهای اخیر، استقراض و انتشار اوراق مالی را امری مذموم و بازپرداخت آن توسط دولت سیزدهم را دستاوردی بزرگ نشان میداد، در حالی که از منظر اقتصادی به گواهی همه کارشناسان نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، شاخص اصلی است و اگر به تناسب افزایش تولید ناخالص داخلی، میزان خالص انتشار اوراق افزایش یابد، بد نیست و چه بسا از منظر کاهش کسری بودجه و تامین مالی تکمیل طرحهای عمرانی نیمه تمام از محل اوراق بدهی ضرورت هم داشته باشد.
مروری بر همین دو مثال نشان میدهد که چگونه فضاسازی رسانهای و تبلیغات سیاسی و انتخاباتی میتواند حتی فضای کار در عرصه اجرا را سخت کند. واقعیت این است که عملکرد هر دولتی چه دولت اصولگرا و چه اصلاح طلب، چه دولت شهید رئیسی و چه دولت پزشکیان، در نهایت زندگی مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد. توفیقات هر دولت از زندگی مردم گره گشایی و ناکامیهای آن ها، گره در زندگی مردم خواهد انداخت. از این رو فارغ از معدودی افراد سیاست زده که سعی در سیاه نمایی علیه دولت قبل یا پمپاژ انتظارات غیرواقعی از دولت جدید دارند، انتظار میرود فعالان رسانهای و نخبگان دغدغه مند، به جای درگیر شدن در حواشی سیاسی، بر سر حکمرانی خوب، تشکیل کابینهای کارامد و تمرکز دولت بر حل مشکلات ساختاری اقتصاد ایران هم پیمان شوند و از هدر دادن توان رسانهای خود پای دستورکارهای غلط طراحی شده در کمپینهای سیاست زده پرهیز کنند و تمرکز خود را بر حل مسائل اساسی و مطالبات ملی از دولت جدید قرار دهند.