به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۲۳ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیام پزشکیان به رسانههای جهان، ادامه گمانه زنیها درباره اعضای احتمالی دولت چهاردهم، دیپلماسی پارلمانی برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و نقد عصبانیتهای انتخاباتی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احمد غلامی نویسنده و روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان فرصتی برای خطا نیست نوشت: «مبنای امر سیاسی اشتراک منافع است، نه اخلاق». قاعدهای که «جلیلیون» و پایداریها فهم درستی از آن دارند. اقلیتی ایدئولوژیک که براساس منافع مشترک سودای تسخیر قدرت مرکزی را داشته و دارند. البته آنچه این منافع را تضمین میکند وفاداری به یک ایدئولوژی است: باوری موعودگرایانه. آنان در انتخابات زودهنگام ۱۴۰۳ که بسیار غیرمنتظره بود، نتوانستند دست به سازماندهی دولتی و غیردولتی بزنند تا شیوه برگزاری و نتیجه انتخابات را بهدلخواه خود پیش ببرند. اما شکست آنان به معنای حذفشان از سیاست نیست، جلیلیون صرفا غافلگیر شدهاند و ناچار به شکست. در این شکست، بیش از همه اصرار محمدباقر قالیباف برای ماندن میان نامزدها طرح و نقشه آنان را برای ماندگاری در قدرت بر باد داد. پایداریها و جریان اصولگرایان نزدیک به قالیباف نه اشتراک منافع دارند و نه ایدئولوژی سازگار باهم. بلکه قالیباف و حامیانش خطر بالفعل برای پایداریها و مسعود پزشکیان با فاصله خطر بالقوه هستند. در این میان مسعود پزشکیان آسیبپذیرتر است، چراکه در ساختار حکومت نفوذ و روابط ویژهای ندارد و بهعنوان چهرهای سیاسی در تاریخ جمهوری اسلامی نقش تعیینکنندهای نداشته است و مهمتر از همه، با اینکه رئیسجمهور آحاد مردم ایران است، اما با رأی چشمگیری حتی نسبت به حسن روحانی دولت را به دست نیاورده است. ناگفته پیداست وضعیت کنونی سیاست داخلی قابل مقایسه با سالهای ۷۶، ۹۲، ۹۴ و حتی ۱۴۰۰ نیست. شرایط اجتماعی بسیار دگرگون شده است. اقتصاد در وضعیت وخیمی است و مهمتر از همه جریانهای سیاسی بهواسطه دلزدگی مردم از سیاست قدرت چندانی ندارند. در این شرایط انتظار میرود نهادهای رسمی انعطاف و مدارای بیشتری با رئیسجمهور منتخب ۱۴۰۳ داشته باشند. چیزی که جبهه پایداری را بیمناک خواهد کرد و شکاف آنان را با نهادهای رسمی بیشتر خواهد ساخت. جلیلیون و پایداریها ناگزیرند مناسبات خود را با حامیان و نهادهای رسمی بازتعریف کنند و حلقه وفاداران و یارانشان را تنگتر کنند. این انزوا و انسجام، قدرت تخریبیشان را افزایش خواهد داد. آنان «دولت در سایه» را مجددا سازماندهی کرده و برای اهداف بزرگتری برنامهریزی خواهند کرد. پایداریها جریانی مردمی نیستند. آنان وابسته به جماعتی از مردماند که باور قلبی و در مقاطعی اشتراک منافع با آنان دارد. برای همین «مردم» در بود و نبود آنان نقش اساسی ندارد. آنان جماعتی سیاسیاند که بدون مردم قادرند به قدرت برسند. طرفه اینکه ۱۳ میلیون رأی برای حلقه منسجم آنان آرای کمی نیست. به همین نسبت ۱۶ میلیون رأی برای مسعود پزشکیان رأی تعیینکنندهای بهحساب نمیآید. با این اوصاف، وضعیت خطیری پیش روی دولت چهاردهم قرار دارد و روزهای سختی پیش رو است. دولت باید با کمترین خطا راهش را هموار سازد، چراکه در بزنگاههای اقتصادی و سیاسی است که خوشباشیها و خوشباوریها دود شده و به هوا میروند و بهسرعت تبدیل به یأس میشود. امید به وجودآمده، شکنندهتر از آن چیزی است که بتوان با آن خطر کرد. این خطر پیشرو را تصویرسازیهای اغراقآمیز حامیان رئیسجمهور دوچندان خواهد کرد. واقعیت عریان سیاسی این است: با اینکه مسعود پزشکیان واجد ویژگیهای مثبتی است، اما هر سیاستمداری بهطور معمول باید این ویژگیها را داشته باشد. تصویرسازیهای غلوآمیز متملقان بهسرعت به ضد خودش بدل خواهد شد. پزشکیان رئیسجمهوری است که در شرایط ویژهای به قدرت رسیده است؛ بنابراین هرچقدر این شرایط خاص را واقعیتر ارزیابی کند و به ابعاد آن نگاه دقیق بیندازد، قدمهای مؤثرتری برخواهد داشت. جامعه سیاسی ایران آشکارا تغییر کرده است. مردم بهدشواری برانگیخته میشوند. از احساسات رمانتیک به چهرههای سیاسی خبری نیست. واقعیت جامعه چنان سرد و سرراست و قابلرؤیت است که نیاز به هیچ تعبیر و تفسیر شاعرانهای نیست. فاصلهای جدی بین مردم و رؤسای جمهور قرار دارد. مردم همانگونه که اصلاحطلبان و اصولگرایان را پشت سر گذاشتند، قادرند به سهولت این دولت را نیز کنار بگذارند. پس وضعیت حاکی از آن است که هیچ فرصتی برای خطا نیست.
رسول سنائیراد طی یادداشتی در سرمقاله امروز روزنامه جوان با عنوان تصویری از ارزشهای مشترک پزشکیان و رئیسی نوشت: آقای دکتر پزشکیان، منتخب مردم برای ریاست جمهوری چهاردهم که این روزها مشغول چینش اعضای کابینه، تعیین اولویتها و برنامهریزی برای شروع به کار دولت خود از نهم مرداد ماه است، گرچه در دستهبندیهای سیاسی و نگاه به حامیان و طرفداران در زمره اصلاحطلبان قرار میگیرد -هرچند که خود او بارها تأکید داشته حزبی نیست-، اما پارهای از مواضع و رفتارش تصویری متفاوت از عرف معمول در اصلاحطلبان را از او به نمایش گذاشته است.
رئیسجمهور منتخب مردم در همان روزهای نخست پس از انتخابات در نامه به سید مقاومت، سید حسن نصرالله، بر حمایت همهجانبه از مقاومت و ایستادگی در برابر صهیونیسم توسعهطلب تأکید داشته و در پاسخ به پیام تبریک اسماعیل هنیه ادامه حمایت همهجانبه از ملت مظلوم فلسطین تا احقاق کامل حقوق آنها را به صراحت یادآور شده است. آقای پزشکیان در گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهور روسیه اظهار کرد برای روابط با کشور دوست و همسایه، روسیه، اهمیت زیادی قائل هستیم و بیتردید این روابط را تقویت خواهیم کرد. همچنین او بر اهتمام دولت جدید نسبت به پیگیری و اجرای توافقات صورت گرفته با روسیه در دولت شهید رئیسی نیز تأکید کرد.
نکاتی که گویای ادامه سیاست موازنه در روابط خارجی و تداوم روابط رو به توسعه با شرق میباشد. همچنین از او نقل شده که پذیرش برخی پروتکلها که رنگ و بوی تشریفات دارد، برایش سخت است و تصویری از ورود به دور از تشریفات او به هیئت عزاداری امام حسین (ع) نیز پخش شد که خود کفشهایش را به دست گرفته و اجازه جابهجایی آن را به دیگران نمیدهد. کما اینکه او هنوز پوشش غیر تشریفاتی یعنی استفاده از کاپشن به جای کت و شلوار را حفظ کرده که برخی اصلاحطلبان چنین رویهای را برای یک رئیسجمهور در گذشته رفتاری پوپولیستی مینامیدند.
اما آقای پزشکیان همین رویه و زیست ساده و مردمی را تا به حال ترجیح داده و تسلیم برخی پروتکلهای تشریفاتی و رسمی نشده است.
حضور ساده و مردمی او در هیئتها تکرار و با گریه او در مرثیهسرایی برای امام حسین (ع)، معنویترین قاب نشست مردمی را از او به ثبت رسانده است. مهمتر از اینها، شاخصهایی است که برای انتصابات در دولت او مطرح شده که در آن اشتهار به پاکدستی، صداقت و شجاعت در کنار دوری از گرایشهای جناحی، قومی، مذهبی و منطقهای ذکر شده است.
مجموعه این مواضع و رفتارها، تصویری از رئیسجمهور منتخب ارائه میدهد که میتواند موجب تقویت امید در جامعه شده و تصور بازگشت به ارزشهای کمرنگ شده نزد بخشی از دارندگان قدرت و مدعیان سیاست را تقویت کند. پیش از این هم شهید رئیسی نشان داد این ارزشها همچنان اعتبار شده و میتوان و باید به اقامه آنها پرداخت که البته در این صورت جایگاهها و مناصب نیز اعتبار گرفته و قادر خواهند بود سرمایه اجتماعی را تقویت کنند. با اقامه همین ارزشها بود که بدرقه شهید رئیسی به مراتب از استقبال در انتخابات ریاست جمهوری بیشتر بود و تبدیل به حماسهای شد که نه تنها افتخاری برای آن شهید سعید، بلکه اعتباری برای جایگاه ریاست جمهوری و حتی نظام جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید.
البته این رویکرد همانقدر که ارزشمند و شایسته تجلیل است، حفظ آن هم چندان ساده نیست و محتاج درجاتی از خودسازی و بالاتر از آن برخورداری از اعتماد به نفس و مقاومت در برابر جو و فضای معمول یا توجیههای برخی مشاوران و اطرافیان است که برای نیل به اهداف و مطامع خود، قفس تنگ پروتکلهای تشریفاتی و ملاحظات متعارف در رفتارهای دیپلماتیک را بر مسئولان تحمیل مینمایند. اما حضرت امام خمینی (ره) که آقای پزشکیان نشست رسانهای خود را در مرقد مطهرش برگزار و بر تداوم راه او و شهیدان تأکید کرد، در عمل نشان داد که میتوان با بیاعتنایی به تشریفات و رعایت زیست مردمی در بالاترین سطح از مسئولیت هم محبوبیت در داخل و هم اعتبار و اقتدار در بیرون را در عالیترین تراز رقم زد.
تصویر برآمده از مواضع و رفتارهای آقای پزشکیان در این دوره گذار به مسئولیت را میتوان در قاب ارزشهای انقلاب و مطالبات مردم جا داد که امید است در دوران مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، مثل دوران نمایندگی مجلس همچنان ادامه یابد و برای پیشبرد اراده و تصمیمات وی برای تأمین مصالح نظام و منافع ملی، بتواند پشتوانهای محکم فراهم سازد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان انتقاد آری، انتقام نه! نوشت: یکی از اصلیترین، اصولیترین و کاربردیترین شعارهای انقلاب اسلامی که امام خمینی منادی آن بود، وحدت ملی است. این شعار در دوران مبارزات ضدرژیم شاهنشاهی و در دوران دفاع مقدس، کاربرد زیادی داشت و عملی شدن آن موجب پیروزی مردم ایران در مصاف با رژیم پهلوی و حامیان بینالمللی او شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم عامل اصلی پیروزی ملت در جنگ تحمیلی، همین وحدت و انسجام داخلی بود. این، همان فرمان الهی پایبندی امت اسلامی به برادری و اخوت اسلامی است که هر وقت و هر جا مسلمانان به آن عمل کردند توانستند به اهداف خود برسند و قلهها را یکی بعد از دیگری فتح کنند.
در دوران بعد از دفاع مقدس به دلیل اینکه نوبت به تقسیم غنائم سیاسی و سهمخواهی در قدرت رسید، جمع واحد انقلابیون به مجموعههای متعدد و مختلف تقسیم شد و به پیدایش جناحها، احزاب، گروهها و دستجات سیاسی انجامید. اصل پیدایش احزاب و گروهها و جناحها امری طبیعی و با رعایت الزامات ملی، اخلاقی و اسلامی، مطلوب است، ولی اگر الزامات رعایت نشوند طبعاً به منازعات منجر خواهد شد و جامعه را دچار فشل و عقبگرد خواهد کرد. تجربه سه دهه بعد از دفاع مقدس نشان داده احزاب و گروههای سیاسی در کشور ما هنوز به بلوغ سیاسی لازم نرسیدهاند و به جای آنکه از تشکیلات به نفع کشور استفاده کنند آن را وسیلهای برای جلب منافع شخصی و گروهی قرار میدهند و با به راه انداختن منازعات قدرتطلبانه کشور را به سوی پرتگاه میبرند.
یک نمونه روشن از عدم پایبندی احزاب و جناحها به الزامات ملی، اخلاقی و اسلامی، اقداماتی است که جناحها در تبلیغات انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری انجام دادند. اقداماتی مانند همدیگر را به دزدی، خیانت و انحراف از اسلام و انقلاب متهم کردن و خود را پاکدست و متعهد و نمونه بینظیر نیروی انقلابی و اسلامی معرفی نمودن، کارنامه ستادهای تبلیغاتی بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری را سیاه کرده بود. آنها بسیار بدتر و شدیدتر از اسلامهراسان غربی، از رقبای خود چنان چهرههای ضداسلام و ضدانقلاب ترسیم میکردند که گوئی اگر خودشان به حکمرانی نرسند کشور به باد فنا میرود و فاتحه اسلام خوانده میشود! شگفتانگیز اینکه تمام این ترفندها به نام دین و انقلاب بکار گرفته میشد و اجازه نمیدادند کسی تصور کند میان سیاه و سفیدهای جعل شده توسط این تبلیغاتچیهای حرفهای، رنگ دیگری هم میتواند وجود داشته باشد.
این روش، اکنون که انتخابات به پایان رسیده و مردم با آراء اکثریتی خود رئیس جمهور را انتخاب کردهاند نیز ادامه دارد. متاسفانه فضای مجازی متعلق به رقبای رئیس جمهور منتخب و حتی بعضی نشریات مکتوبشان برخلاف توصیههای بزرگان که گفتهاند رقابتهای دوران انتخابات باید به رفاقت تبدیل شود، حملات شدیدی را علیه وی سازماندهی کردهاند. چنین روشی مانع پیشرفت کشور میشود و مشکلات مردم را مضاعف میکند. اگر رقبای رئیس جمهور منتخب به آنچه در مناظرههای تلویزیونی و تبلیغات انتخاباتی خود گفتند اعتقاد دارند، باید نیروها و امکانات هواداران خود را برای کمک به دولت جدید بسیج کنند تا در یک تلاش مشترک بتوانند مشکلات مردم را برطرف کنند. این روش است که میتواند نشان دهد نامزدهای ریاست جمهوری با انگیزه خدمت به کشور وارد صحنه شده بودند نه برای رسیدن به قدرت و سیراب کردن عطش مقام و منصب.
طبعاً این حق نیز برای رقبای انتخاباتی و برای آحاد مردم ایران محفوظ است که هر زمان، کوتاهی یا انحرافی از دولت جدید مشاهده کردند، انتقاد کنند و با رعایت دستورالعملهای اسلامی و اخلاقی درصدد اصلاح امور برآیند. رقبا اگر خواهان تعالی ایران و پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی هستند نباید به جای انتقاد به سراغ انتقام بروند. مهمتر آنکه نباید قبل از آنکه کسی مرتکب تخلفی شود، شمشیر انتقام از غلاف خارج کنند و کشور را به صحنه جنگ تبدیل نمایند. کشور باید عرصه تعامل و همدلی و همکاری تمام نیروها باشد تا عموم مردم از رفاه و آزادی برخوردار شوند.