بازخوانی یک نامه قدیمی بعد از ۶۲ سال؛

نامه شاملو به آیدا را بخوانید و حس خود را بنویسید/عشقی ملموس با اقساطی عقب افتاده!

احمد شاملو نویسنده بزرگ معاصر ۶۲ سال پیش در همین ایام نامه‌ای نوشت به آیدا و در آن هم از وضعیت مایوس‌کننده خودش گفت و هم از احتیاجش به لبخندِ زنی که دوستش دارد. این نامه را بخوانید و درباره اش و حسی که به شما می دهدُ برایمان کامنت بگذارید.
کد خبر: ۱۲۶۶۳۷۳
|
۲۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۵ 19 October 2024
|
4651 بازدید
|

نامه شاملو به آیدا را بخوانید و حس خود را بنویسید/عشقی ملموس با اقساطی عقب افتاده!

دقیقا ۶۲ سال پیش ۲۷ مهرماه که اتفاقا آن روز هم جمعه بود، احمد شاملو، شاعر و نویسنده بزرگ و کم نظیر، مشغول نوشتن نامه‌ای برای محبوبش، آیدا سرکیسیان شده بود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک، احمد شاملو در نامه‌ای که فقط یکی دو ساعت بعد از دیدار با آیدایش نوشته شد و در آن از احوال روحی و شرایط سخت زندگی‌اش می‌گوید. اما این نامه یک نقطه روشن دارد؛ عشق. عشق زندگی پر از سختی شاملو را سرِپا نگه داشته بود و باعث می‌شد حتی در چنین شرایط پیچیده‌ای بلند شود و به کارهایش رسیدگی کند. امروز بعد از شصت و دوسال بخش‌هایی از این نامه را مرور می‌کنیم:

آیدا، بدترین روزهای زندگی‌ام را می‌گذرانم!

«با این که وقت تنگ و کار بی‌انتهاست، با این که باید از حالا (به نظرم ساعت از نیم بعد از نصف شب گذشته باشد) شروع به کار کنم، و با این که هر دقیقه را باید غنیمت بشمرم، نمی‌توانم خودم را راضی کنم که چند سطری برایت ننویسم و با آن که الان یک ساعت هم نیست که از کنار تو دور شده‌ام، بی تو باشم.

آیدا جانم! بدترین روزهای عمرم را می‌گذرانم. فشار تهی‌دستی و فشار آن زن بی‌انصاف بی‌رحم از طرف دیگر، فشار بانک که پول سفته‌اش را می‌‌خواهد و فشار بی‌غیرتی و وقاحت این مرد شارلاتان که دو ماه عمر مرا به امروز و فردا کردن تلف کرده است، همه مرا در منگنه گذاشته‌اند.

از صفر باید شروع کنم، اما برای آن که به صفر برسم، خیلی باید بکوشم. مع ذلک نفس گرم تو، وجود تو، عشقت و اطمینانت مرا نیرو می‌دهد. پر از امید و پر از انرژی هستم. تو را دارم و از هیچ چیز غمم نیست. از صفر که هیچ، از منهای بی‌نهایت شروع خواهم کرد و از هیچ چیز هم نمی‌ترسم. من در آستانه مرگی مأیوس، در آستانه «عزیمتی نابهنگام» تو را یافتم؛ وقتی تو به من رسیدی من شکست مطلق بودم، من مرده بودم. پس حالا دیگر از چه چیز بترسم؟

دست‌های تو در دست من است. امید تو با من است. اطمینان تو با من است. چه چیز ممکن است بتواند مانع پیشرفت من شود؟ کوچک‌ترین لبخند تو مرا از همه بدبختی‌ها نجات می‌دهد. کوچک‌ترین مهربانی تو مرا از همه نیروی همه خداها سرشار می‌کند... یقین داشته باش که احمد تو مفلوک و شکست‌خورده نیست. تمام ثروت‌های دنیا، تمام لذت‌های دنیا، تمام عالم وجود، برای من در وجود «آیدا» خلاصه می‌شود. تو باش، بگذار من به روی همه آنها تف کنم. بگذار به تو نشان بدهم که عشق، عجب معجزه‌یی است. تو فقط لبخند بزن. قول بده که فقط لبخند بزنی، امیدوار باشی و اعتماد کنی. همین!

آیدای من! اگر می‌خواهی پیروز بشوم، به من لبخند بزن. سکوت غم‌آلود تو برای من با تاریکی مرگ برابر است....

لبان بی‌لبخند تو آیدا! لبان بی‌لبخند تو پیروزی بدبختی است بر وجود من.

بگذار من به بدبختی پیروز بشوم.

لبخندت را فراموش مکن آیدا،

لبخندت را فراموش مکن...

از این بحران بیرون می‌آییم. و پس از آن من باید به ناگهان سر برافرازم... من بسیار عقب افتاده‌ام. باید کمکم کنی که این عقب‌افتادگی را جبران کنم... وقت کم و راه دراز است، باید قدم‌های بلند بردارم. مرا به جلو بران! کمکم کن! فقط با لب‌هایت، فقط با لبخندت، فقط با آغوش پرمهرت. با نگاهت و با ملاحتت.

لبخند بزن!

همیشه لبخند بزن!

با امید به عشق تو حالا شروع به کار می‌کنم

شب به خیر

احمد تو

جمعه 27 مهرماه 41»

آیدا، بدترین روزهای زندگی‌ام را می‌گذرانم!

اگر شما هم دل‌تان می‌خواهد نامه‌های عاشقانه احمد شاملو به آیدا را بخوانید و در میان تمام آن همه عشق، از احوال درونی و موقعیت اجتماعی شاملو آن هم از زبان خودش آشنا شوید باید به سراغ کتاب «مثل خون در رگ‌های من» بروید. کتابی که نشر چشمه آن را منتشر کرده است. نامه‌های نویسندگان و شاعران همیشه خواندنی هستند چون آنها در صمیمی‌ترین حالت بدون هیچ نقاب اجتماعی از خودِ خودشان می‌نویسند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
فرنام صنعت پاکسا
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۸
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴۷
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
این نوعی مکانیزم دفاعی در سختیهاست وقتی تحت فشار شدید هستیم دنبال معنی دادن به زندگیمان هستیم وگرنه کم میاریم و زندگی تمام میشود عشق فقط یک بهانه هست برای ادامه دادن شاید خیلی خوشایند نباشد ولی پناه بردن به عشق راهی از سر ناچاریست مثل افیونی که خمارت می کند شاید که دردت تسکین یابد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
از چندین نفر که با شاملو از نزدیک آشنا بوده اند، نقل شده است که او بسیار بد خلق، بد اخلاق و پرخاشگر بوده است.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
احمد شاملو با توهین به خدای زبان فارسی یعنی فردوسی بزرگ خودش را نابود کرد. به قدر متکبر بود که شاهنامه را قبول نداشت.
در جمع نام فردوسی را «قاسم فئودال» گذاشته بود. در این باره سرچ کوچکی در اینترنت انجام دهید.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
چون پدرش تبریزی و مادرش از مهاجران ترک زبان باکو بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
از اخرین نمونه های عشق که بعید می دانم این روزها یافت شود. ولی مطمئنم که 15 سال دیگر، هیچ کس وجود چنین عشقی را در تاریخ باور نخواهد کرد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
این سومین ازدواجش بود از بدگوییش از زن قبلیش معلومه چقد عشق رو درک کرده
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
عشقش دروغ بوده
مینا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
من گریه ام گرفت وقتی خوندمش. چون معشوقم رو از دست دادم و دیدم که چقدر احمد شاملو حرف دل من رو زده. این که با عشق میشه بلند شد و کار کرد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
بشنو و باور نکن ایدا زن سومشه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
با توجه باینکه احمد شاملو به همه چیز با دید تمسخر و از بالا به پایین نگاه میکرد بعید میدانم در نامه های عاشقانه اش هم صداقتی وجود داشته باشد ، اصلاً دلم نمیخواهد دوباره نامه های احمد شاملو به همسرش را بخوانم !
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
به شدت فرد بد اخلاق و قوم پرستی بوده
جمشید
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۱۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۳۰
البته در اینکه شاملو شعرهای پر مغز و نغزی داره شکی نیست
ولی شوربختانه،گرایش به تفکرات چپ باعث شده بود همه چیز را از پشت عینک ایدولوژی ببیند و بسنجد و به همین دلیل دشمنی عجیبی با ایران و ایرانیت داشت. دردی که در ان زمان گریبانگیر روشنفکران زیادی در سرتاسر دنیا شده بود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
حس خوبی بهم ندادم چون ایدای بیچاره باید برای یک بیچاره تر از خودش الکی لبخند بزنه و اخرش هم شکستی اگه نباشه پیروزی وجود نداره
چرا باید برای سرپا نگهداشتن خودمون یکی دیگه را همراه خودمون کنیم و بگیم عشق!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
اون بالا یه نفر نوشته که برای خیلی ها مفهوم نیست دیگه این چیزها. 15 سال بعد هم اصلا باور نخواهید کرد چنین چیزی رو
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
همین الانم قابل باور نیست خیلی بیل زن بود دو تا زن قبلی رو طلاق نمیداد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۵ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
کاش آنها که کنار عشقشان هستند و وضع مالی خوبی هم دارند یا حداقل مشکلی ندارند اما دائم نق می زنند و از داشته هایشان لذت نمی برند این مطلب را بخوانند تا بدانند باید با امید و لدت بردن از حداقل داشته ها زندکی را شیرین کرد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
یه بار کتاب شعر احمد شاملو رو خوندم شعر های دل نشین توش انگشت شماره
این نامه هم چنگی به دل نمی زنه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
دقیقا خیلی حس بدی بهم داد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
خوبه که نظرات را سانسور میکنی ولی هر کس اندکی زندگی شاملو رو مرور کنه میفهمه چیکاره بوده. اشک تمساح براش نریز
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۸ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
تصنعی و متظاهرانه انگار میخواد فقط جلب توجه کنه صداقتی توش نیست
پاسخ ها
ناشناس
| Romania |
۱۹:۲۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
ای بابا. چه بدبینانه نظر میدین. چی شده همه سر جنگ دارن با شاملو؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
نمیدونم انتشار این نامه ها کار درستی بود؟ طرف تا زنده بود این نامه ها رو منتشر نکرده. حالا بعد از فوتش چیزی رو منتشر کردن که خودش راضی به انتشارش نبود. یکبار خواستم کتاب رو بخرم. چندصفحه ازش خوندم انگار پابرهنه وسط زندگی خصوصی دوتا آدم دیگه بودم. پشیمون شدم و نخریدمش
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۲۸
برای کاسبی و پول پرستی. چاپ پنجاه و چهارم
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # یحیی السنوار # قیمت طلا
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات