جامعه جهانی برای برگزاری انتخابات جدید در سوریه تلاش خواهد کرد. نیروهای ترکیه احتمالاً با تهاجم نظامی مداخله خواهند کرد که حتی اراضی بیشتری را در مناطق تحت کنترل کردها در شمال نیمه خودمختار اشغال خواهد کرد.
به گزارش سرویس بین الملل تابناک، سایت تحلیلی نشنال اینترست در مقالهای نوشت: فروپاشی ناگهانی حکومت اسد در سوریه در روز شنبه، با ورود هیئت تحریر الشام به دمشق و خروج بشار اسد از کشور برای مسکو تعجب آور نبود. هم تهران و هم مسکو به سرعت پرسنل خود را از سوریه تخلیه کردند و هیچ کدام علاقهای نداشتند به کمک حکومت اسد بیایند.
مسئله فقط این نبود که روسیه با جنگ در اوکراین و ایران با اسرائیل درگیر باشند. شایعاتی در خلیج فارس و در میان سوریهای خارج از کشور دست کم تا سپتامبر منتشر شده بود مبنی بر اینکه روسیه و ایران در حال مذاکره برای جایگزینی بشار با فردی موثرتر و قابل اعتمادتر بودند.
در نگاهی به گذشته، اکنون میتوانیم به ناتوانی حکومت سوریه در حفظ وفاداری و انسجام میان مردمی خسته از جنگ و ارتشی که دستمزد ضعیفی دارند اشاره کنیم. اتکای بشار اسد به یک استراتژی ضدشورش منسوخ که از پدرش به ارث رسیده بود، به اندازه کافی دشمنانی برای خود ایجاد کرد و همواره صف مبارزان متعهد را از طریق فرسایش و فرار از خود محدود کرد.
سقوط دمشق اکنون خطوط تدارکاتی حزب الله را ویران کرده است. وضعیت بندر روسیه در طرطوس در خطر است و مردم مجسمههای خانواده اسد را حتی در قلعه علویها در لاذقیه تخریب کردند.
مهمتر از همه، تأثیر آن بر لبنان بسیار زیاد خواهد بود. ائتلاف سست و متفرق از جناحهای مسیحی، دروزی و سنی که زمانی خود را «ائتلاف ۱۴ مارس» مینامیدند، وضعیت خوبی ندارد. با این حال فشار بین المللی شدیدی بر صحنه سیاسی لبنان وجود خواهد داشت.
حزب الله برای تغییر هدف عملیات خود نیاز به خرید زمان دارد و شبه نظامیانی که امروز در خیابانهای دمشق رژه میروند، احتمالا فردا هموطنان خود را در لبنان آموزش و تجهیز خواهند کرد. ائتلاف ۱۴ مارس ممکن است برای گرفتن امتیاز از حزب الله به ویژه در مورد انتصاب رئیس جمهور یا اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازماندهی شده باشد.
جامعه جهانی برای برگزاری انتخابات جدید در سوریه تلاش خواهد کرد. نیروهای ترکیه احتمالاً با تهاجم نظامی مداخله خواهند کرد که حتی اراضی بیشتری را در مناطق تحت کنترل کردها در شمال نیمه خودمختار اشغال خواهد کرد.
ترکیه، اردن، عربستان سعودی و امارات به دنبال حمایت از بسیاری از بازیگران سیاسی هستند که به زودی از تبعید بیرون میآیند و به عنوان مجرای سرمایه خارجی به کشوری از نظر اقتصادی محروم عمل خواهند کرد.
بسیاری از سوریهای خارج از کشور مدتها پیش مخالفان را ترک کردند و برخی حتی در سالهای اخیر برای احیای اقتصادی با حکومت اسد همکاری کردند، اما گذشته آنها تا حد زیادی فراموش خواهد شد. با این حال، پیامدهای واقعی تغییر در سوریه و در روابط تل آویو و تهران خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو در ۸ اکتبر ۲۰۲۳ بیش از آن چیزی که در اسرائیل یا در سراسر جهان فکر میکرد به دست آورد. نیروهای اسرائیلی در حال نابودی تأسیسات نظامی سوریه در اطراف کوه هرمون برای ایجاد یک منطقه حائل در امتداد بلندیهای جولان هستند در حالی که حملاتی را به تاسیسات سلاحهای شیمیایی سوریه انجام میدهند.
زمان آن فرا رسیده است که نتانیاهو پیروزیهای میدان نبرد را به اهداف سیاسی تبدیل کند و با متحدان همفکر خود که به زودی در واشنگتن وارد قدرت میشوند، در موقعیتی قرار میگیرد که میتواند مطالبات خود را مطرح کند.
لیست آرزوهای نخست وزیر اسرائیل را باید به راحتی کشف کرد. وی آشکارا خواهان ایجاد یک کریدور است که غزه را به شمال و جنوب تقسیم کند و در نتیجه نظارت و گشت زنی منطقه غیرنظامی را آسانتر کند. به طور مشابه وی خواهان ایجاد یک منطقه حائل در امتداد مرز لبنان با کنترل اسرائیل برای اجرای قوانین خود در آن به میل خود است.
وی طیف وسیعی از شرکای بینالمللی را میخواهد که اقدامی هماهنگ و قاطع علیه برنامه هستهای ایران انجام خواهند داد. وی خواهان بازسازی وجهه بین المللی خود است از طریق سفر به کاخ سفید بلافاصله پس از روز تحلیف یا عکسبرداری با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی.
تعدادی از سیاستمداران راست افراطی اسرائیل، به ویژه وزیر دارایی آن یعنی اسموتریچ، از دولت آینده ترامپ خواستهاند از تلاشهای اسرائیل برای «اعمال حاکمیت اسرائیل» در شهرکها حمایت کند. این را نباید با الحاق کامل کرانه باختری اشتباه گرفت. الحاق، رهبران سیاسی و نظامی پیشین اسرائیل را به دلیل تأثیری که بر جمعیتشناسی خواهد داشت، نگران کرده است.
با این حال، این یک گام فراتر از سطح کنونی کنترل اسرائیل بر کرانه باختری است که میتواند بدنه اداری تحت اختیار وزارت جنگ را حذف کند و حکومتداری تحت کنترل غیرنظامی را عادی کند. جنبش شهرک نشینان این مهم را توجیه قانونی و اخلاقی برای گسترش شهرکها بدون ترس از دستگیری یا اجرای تحریمها میداند.
سوال این است که آیا نتانیاهو خواهان افزایش کنترل بر شهرکها است یا صرفاً میخواهد برای حفظ ائتلاف شکنندهاش - در عین حال که از آن بهعنوان ابزار چانهزنی برای گرفتن امتیاز از شرکای بینالمللی استفاده میکند - به انجام این کار را حفظ کند. واشنگتن باید تشخیص دهد که نتانیاهو اکنون به دنبال بقای سیاسی خود است.
وی آینده مناسبی برای تشکیل کشور فلسطین نمیبیند. وضعیت حقوقی دائمی برای شهرکها ممکن است مسئلهای باشد که وی آن را کمک پایدار به رشد و امنیت اسرائیل میداند.
منابع ایرانی به رویترز گفتهاند که آنها با اعضای مخالفان سوری که اکنون در دمشق کنترل دارند در تماس هستند و دولت ایران در گذشته با دیگر سازمانهای تندرو سنی همکاری کرده است. با این حال، تصور اینکه ایران چیزی شبیه به سطح دسترسی و کنترلی را که در زمان اسد در اختیار داشت، دوباره به دست آورد، سخت است.
رهبری در تهران برای این رویداد آماده نبود، استراتژی جایگزین یا برنامه اضطراری نداشت و قادر به پاسخگویی حتی با سادهترین کمپینهای روابط عمومی نبود. افسران رده متوسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که قبلاً دو دهه موفقیت در گسترش نفوذ خود در سراسر منطقه را تجربه کرده بودند، اکنون شاهد عقب افتادن یا محدود شدن بسیاری از این دستاوردها بودهاند.
مسکو و تهران از سقوط اسد غافلگیر نشدند، حتی اگر زمان بندی و ناگهانی آن غیرمنتظره باشد. در مقابل، پایتختهای غربی غافلگیر شدهاند. بخشی از این نتیجه ناشی از اشتباه کارشناسان در واشنگتن و جاهای دیگر است که نسخههای خطمشی خود را با محتوای تحلیلی واقعی اشتباه میگیرند، زیرا آنها برای نشان دادن ارتباط سیاسی خود رقابت میکنند.
در صنعت تحلیل ایران نیز همین وضعیت حاکم است. کارشناسان غربی جای خود را در یکی از دو اردوگاه میگیرند: یا جمهوری اسلامی یک رهبر غیرقابل جبران «محور شرارت» است، یا دولت ایران یک بازیگر ناسیونالیست و در نهایت عملگرا است. با توسل به این دوگانگی ساده، واشنگتن ممکن است تصویر کامل حکومت ایران را از دست بدهد.