باید در نظر داشت که گاهی ممکن است غلیان احساسات، فوران پشیمانی را به دنبال داشته باشد. آن هم در فوتبالی که سالهاست به یک پدیده اجتماعی و اقتصادی بدل شده است.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، فوتبال ایران از بسیاری جهات نیازمند بازنگری، اصلاح و حتی تغییر رویه است. آنچه در حال حاضر شاهد هستیم مؤید آن است که در مواردی رد پای احساسات و برخورد احساسی با آن موضوع بسیار بیشتر از منطق و واقعیت نمایان میشود.
در روزهای گذشته خبر نوتیس پیتسو موسیمانه به باشگاه استقلال و احتمال فسخ قرارداد او به صورت یک طرفه منتشر شد. گرچه باشگاه استقلال در ادامه اعلام کرد که مشکل واریز پول به حساب سرمربیاش حل شده و مسئله خاصی نیست، اما همچنان مقابل همکاری موسیمانه و استقلال در طولانی مدت، علامت سؤال وجود دارد.
برای بررسی وضعیت، کافی است فلش بکی به همین یکی دو ماه قبل بزنیم. هنوز زمان زیادی از حضور مربی ۶۰ ساله اهل آفریقای جنوبی روی نیمکت استقلال نمیگذشت که پس از تغییراتی محسوس در شکل بازی این تیم و استفاده از چند بازیکن جوان و نتایجی قابل قبول، به یکباره موجی باورنکردنی شکل گرفت و درخواست تمدید قرارداد بلندمدت با موسیمانه مطرح شد. در ادامه و پس از گذشت چند هفته، ورق به یکباره برگشت و نه تنها دیگر خبری از جملات تحسین برانگیز و ستایش آمیز درخصوص جوانگرایی و شکل تاکتیکی تیم تحت هدایت او نبود، بلکه پس از چند تساوی متوالی و کسل کننده، هشتگ اخراج موسیمانه در فضای مجازی حسابی داغ شد! از جمله آنچه وجود دارد، میتوان به اظهارنظر تعدادی از پیشکسوتان استقلال اشاره کرد. شاهین بیانی گفت: «موسیمانه به درد استقلال نمیخورد» و حسن روشن تاکید کرد: «موسیمانه ثبات ندارد» صادق ورمزیار هم در مصاحبهای اظهارداشت: «برای تمدید با موسیمانه باید تا آخر فصل صبر کرد.»
مشابه چنین وضعیتی را در بخش قرمزدوست پایتخت هم شاهد هستیم. پس از برکناری گاریدو و انتخاب کریم باقری به عنوان سرمربی موقت، هر روز در فضای رسانههای رسمی و فضای مجازی با موارد و اظهارنظرهایی بعضا اغراق آمیز و بزرگنمایی شده روبه رو هستیم. همه آنها هم یک هدف را دنبال میکنند؛ اینکه کریم باقری بپذیرد به عنوان سرمربی دائم به کار خود در پرسپولیس ادامه دهد. این درحالی است که از پیشکسوتان و بخشی از هواداران اصرار است و از جانب خودِ باقری انکار. او در همین مدت کوتاه، بارها تاکید کرده که علاقهای به سرمربیگری ندارد و کارش به عنوان سرمربی موقت با سپری کردن دو بازی پایانی نیم فصل به اتمام رسیده و باشگاه باید هر چه زودتر سرمربی بزرگ و رزومه داری انتخاب و استخدام کند.
یا مورد دیگری که در این راستا میتوان به آن اشاره کرد، زیر و رو شدن نحوه مواجهه هواداران با علی علیپور در بازی پرسپولیس و خیبر است. علیپور در نیمه نخست چند فرصت خوب را از دست داد و در ابتدای نیمه دوم هم یک فرصت گلزنی را در محوطه جریمه خیبر از دست داد و همین موضوع باعث شد تا هواداران علیه این بازیکن شعار حیاکن، رها کن سر دهند و خواستار خروج او از زمین بازی شوند. البته او دقایقی بعد گل زد و گریه کرد و با تشویق شدید هواداران مواجه شد.
تمام اینها در شرایطی است که بسیاری از جامعهشناسان معتقدند ایرانیها افرادی احساساتی هستند. خصوصیتی که ردپای آن در ابعاد مختلفی از زندگی اجتماعی مان ملموس و قابل مشاهده است؛ از جمله فوتبال که پدیده اجتماعی شناخته میشود. گرچه سالهاست فوتبال دیگر صرفا یک پدیده اجتماعی نیست بلکه در کنار آن پدیدهای فرهنگی و اقتصادی نیز محسوب میشود. حال آنکه وقتی احساسات در مواردی مهم از جمله انتخاب یا تصمیمگیری که آثار آن ماندگار است، غلیان میکند، میتوان انتظار پشیمانی و سرخوردگی در صورت ناکامی و عدم موفقیت را داشت. از سویی نگاهی به همین دو باشگاه بزرگ پایتخت یعنی استقلال و پرسپولیس با میلیونها هوادار در سراسر کشور موید آن است که دوز مواجهه احساسی با اتفاقات، بیشتر از چیزی است که در فوتبال دیگر کشورها شاهد هستیم.