به گزارش تابناک ، سیدمحمد موسوی خوئینیها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز در نامهای که آن را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، به موضوع انتخابات ۱۴۰۰ با توجه به مشکلات معیشتی مردم و کرونا و دلایل لزوم مشارکت در این انتخابات پرداخت.
در بخشی از این نامه آمده است: گفته میشود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروهها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالتهای ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمیکنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالتهای ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟
اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمیرود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفتهاند.
متن کامل این نامه را در ادامه بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
در آغاز، سالگرد دوران دفاع مقدس را گرامی میداریم، دورانی که سرو قامتان عرصهٔ عشق و ایمان به خاک افتادند و در خون خود غلتیدند تا ایران و جمهوری اسلامی سربلند و پایدار بماند. رحمت خداوند و درود ملت ایران بر آنان و بر مادران و پدرانی باد که چنین دلاورانی را در دامان خود پروراندند و تقدیم راه خدا و وطن کردند و با گذشت و فداکاری، دشمن بعثی و حامیانش را ناکام گذاشتند.
انتخابات ریاست جمهوریِ پیش رو ذهن فعالان و نخبگان سیاسی کشور را به خود معطوف ساخته و در بسیاری از محافل موضوع بحث و بررسی قرار گرفته است. آنچه سبب شد تا نکاتی را به عرض خوانندگان محترم برسانم این است که شنیده میشود بعضی از فعالان سیاسی در اصلِ مشارکت فعال در این انتخابات تردید دارند و برخی نیز تصمیم بر عدم مشارکت گرفتهاند.
البته روی سخن من با کسانی نیست که با اساس جمهوری اسلامی مخالفاند و در انتظار سقوط آن و برپایی نظامی جدید نشستهاند؛ به آنان خیرخواهانه عرض میکنم آنچه در ورای جمهوری اسلامی میبینید سرابی بیش نیست و به آن دل نبندید؛ شما نیز برای آبادانی و سربلندی ایران به همین نظام و به اصلاح آن بیندیشید.
اما در روزگاری که هم ویروس کرونا و هم سختی معیشت عرصه را بر هموطنان عزیز تنگ کرده است، آیا طرح مباحثی از قبیل انتخابات و لزوم مشارکت فعال یا معرفی نامزد انتخاباتی و نظایر آنها برای مردم پذیرفتنی است و حمل بر خیرخواهی میشود؟ امیدوارم خوانندگان بر ما ببخشند اگر برای نجاتشان از این گرفتاریهای نفسگیر کاری نمیکنیم و یا کاری از ما ساخته نیست.
بیتردید مسائلی هست که پیش از طرح قضیهٔ انتخابات باید به آنها توجه شود و بنده در نامهٔ مورخ ۹۹/۴/۷ به یکی از آنها اشاره کردم، یعنی ضرورت آزادی اظهارنظر تحلیلگران و صاحبنظران دربارهٔ مسائل مهم کشور و تصمیمات گرفتهشده یا تصمیماتی که گرفته میشود. در اینصورت معلوم خواهد شد که کدامیک از آنها درست بوده و از کدام تصمیم، کشور به چنین وضع آشفتهای رسیده است و فقر و تنگدستی به اندازهای شده که توان تدبیر معیشت را از خانوادهها و سرپرستانشان ربوده است و وادارشان کرده که گاهی تن به هر کاری بدهند تا بتوانند به زندگی آکنده از حسرت و اندوه و ناداری خود ادامه دهند.
باید کاری کرد که همهٔ کارشناسان، که شمارشان امروز به برکت انقلاب و جمهوری اسلامی به هزاران نفر میرسد، به صحنه بیایند. رسانهها و بهویژه صداوسیما و رسانههای مجازی باید محل طرح مسائل حیاتی کشور شود و هیچکس نگران پیامدهای ناگوار بیان اندیشه و انتقاد خود نباشد، تا برآیند تضارب آرای اندیشمندان تبدیل به اراده و خواست عمومی شود و کشور و ملت و جمهوری اسلامی از این وضعیت اسفبار و غیرقابلدوام بیرون بیاید.
آری، موضوعاتی هست که باید ابتدا به آنها پرداخت، اما در روزها و ماههای آینده از اهمیت انتخابات نیز نباید غافل ماند. همینجا عرض میکنم که بیتوجهی به امر خطیرِ انتخابات ریاست جمهوری قطعاً اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را نهتنها به سامان نمیرساند که بدتر از آنچه هست میکند.
نهاد ریاست جمهوری تنها نهادی است که، در قوارهٔ سایر جمهوریهای دنیا، نماد جمهوریت نظام است و برخلاف انتخابات خبرگان رهبری (که آن هم مشکلاتی دارد و باید در زمان دیگری به آن پرداخت) یک انتخابات صنفی نیست. ریاست جمهوری نهادی است که با همه آنچه دستگاههای مسئول و غیرمسئول به هنگام انتخابات بر سرش آوار کرده و میکنند باز هم نماد جمهوری است، و همین هم آرامش را از گروهی گرفته است و میخواهند با هر بهانهای آن را از ساختار نظام حذف کنند و نمیدانیم چه خوابهایی برای پس از آن دیدهاند.
همین دلیل کافی است که همهٔ فعالان سیاسی و گروهها و احزاب و انجمنها و دیگر تشکلهایی که دل در گرو جمهوری اسلامی دارند فعالانه در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند تا این نهاد و نماد جمهوریت مستحکمتر از پیش بماند و خیال محو آن را از سر خاماندیشان و احیاناً بدخواهان بیرون کند.
گفته میشود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروهها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالتهای ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمیکنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالتهای ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالتهای ناروا شدهاند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟
آیا عرصه را ترک میکنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات میآورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمیرود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفتهاند.
عدهای میگویند که بخش عظیمی از هموطنان به پای صندوقهای رأی نخواهند آمد، هم به علت یأس و سرخوردگی از انتخابات، هم به عللی که به برخی از آنها اشاره کردم و هم به علت مشکلات ناشی از کاهش شدید درآمدها و افزایش بیسابقهٔ هزینهها. میگویند مردمی که این اوضاع تاب و توانشان را گرفته است انتخابات و صندوق رأی را بازی بزرگان میپندارند و در این بازی مشارکت نمیکنند.
اگر چنین است، شما نخبگان و فعالان و تحلیلگران سیاسی باید با تمام توان تلاش کنید تا آنان را قانع کنید که راه علاج این مشکلات ویرانگر رهاکردن انتخابات نیست و باید با حضور همهٔ اقشار جامعه راه را بر رفتارها و دخالتهای ناصواب بست.
شما عزیزان برای آوردن مردم بر سر صندوقهای رأی تلاش کنید و تلاش خود را مضاعف کنید؛ اگر انتخابات با مشارکت حداکثری و قابل قبول برگزار شد، شما پیروز شدهاید و اگر مردم به گونهٔ دیگری رفتار کردند، این شما نیستید که شکست خوردهاید، بلکه کسانی شکست خوردهاند که بارها با تمام قوا تلاش کردهاند تا اصلاحات را ناکام بگذارند و مردم را از اصلاحات ناامید کنند و در نتیجه مردم از پای صندوقهای رأی و انتخابات کنار روند. آنان نهتنها به نظام لطمه میزنند، که خود را هم به اقلیت تبدیل میکنند و ادارهٔ کشور را برای خود سختتر و بهتدریج غیرممکن میسازند.
پس زمان آن است که تمام احزاب و گروهها و فعالان سیاسی از هر قشر و جناحی در انتخابات حضوری فعال داشته باشند. اگر در کشور آزادی است و انتخابات آزاد برگزار میشود، پیروزی یک جناح و شکست جناح دیگر هیچ خطری برای کشور و ملت و جمهوری اسلامی ندارد. اگر انتخابات آزاد نباشد و از همان آغازِ راه و در مراحل مختلفِ انتخابات، عدهای مرتکب کارهایی شوند که نباید بکنند، سرانجام این ملت بزرگ ایران است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت، و در اینصورت خسران از آن کسانی است که راه را بر اصلاحات بستند.
من آنچه را که درست میپنداشتم صادقانه به عرض رساندم؛ امیدوارم خیر و صلاح ملت نیز در آن باشد.
خداوندا؛ کشور و ملت بزرگ ایران و جمهوری اسلامی را از مشکلات و مصائبی که به آن دچار شده است نجات عنایت فرما.
سید محمد موسوی خوئینی