به گزارش تابناک، ایران سالهاست با دو مشکل مهم کمآبی و هجوم ریزگردها در حداقل 25 استان خود مواجه است. بحران آب و ریزگردها در ایران که مدتی است رنگ و بوی امنیتی نیز گرفته، نتیجه عملکرد اشتباه مسئولان در اجرای پروژههای سدسازی، انتقال آب و کشاورزی به شیوه قرون گذشته از طرفی و اجرای پروژههای آبی کشورهای همسایه مانند ترکیه و به دنبال آن خشکسالی در عراق و سوریه از طرف دیگر است.
محمد درویش، کارشناس و فعال محیط زیست در گفتگو با عصر ایران، تاثیر عملیات سدسازی در ایران و ترکیه را بر بحران محیط زیستی ایران بررسی کرده است.
ایران در شرایطی نیست که به ترکیه اعتراض کند
محمد درویش در ابتدا با اشاره به پروژه های بزرگ سدسازی در ترکیه گفت: «سدسازی در کشورهای همسایه بی شک بر بحران آب و ریزگردها در ایران اثرگذار خواهد بود، چیزی حدود 12 میلیارد متر مکعب آب از کشورهای همسایه وارد ایران می شود، بنابراین اگر این آب ها توسط سدسازی مهار شوند، ورود این 12 میلیارد مکعب آب قطع خواهد شد و بحران آب و ریزگردها در کشور را عمیق تر خواهد کرد؛
به عنوان مثال سدسازی ترکیه بر روی رودخانه ارس، حجم آب جاری این رود را به شکل قابل توجهی کاهش داده و بحران آب در شمال غرب ایران تشدید می کند زیرا بخش های وسیعی از کشتزارها و باغات استان های آذربایجان و اردبیل وابسته به آب این رودخانه است.
البته فراموش نکنیم که ایران هم در مهار 11 میلیارد مکعب آبی که از کشور خارج می شود، همان سیاست ترکیه و سایر کشورهای همسایه را در پیش گرفته، یعنی ایران هم با سدسازی مانع خروج آب های مرزی شده و این آب ها را مهار می کند.
ایران طرح انتقال آب زاب را اجرا کرده و بر روی سرشاخه های دجله که در ایران است، سد زده بنابراین، کشوری که خود سیاست سدسازی را به بدترین شکل اجرا می کند نمی تواند از همسایه هایش توقع داشته باشد که بر روی رودخانه ها سد نسازند.
سدسازی ایران و ترکیه بر سرشاخه های دجله و فرات، ضمن افزایش شوری آب در عراق، زمین های کشاورزی و نخلستان های این منطقه را نابود و به شوره زار تبدیل کرده و همچنین اعتراضات و شورش هایی را با محوریت آب در این کشور، شکل داده است.»
ایران برای سدسازی به ترکیه و طالبان کمک می کند
درویش در خصوص نقش سدسازی های داخلی در وقوع بحران و تنش آبی در کشور نیز گفت: «مسئولین کشور و وزارت نیرو سال هاست با سدسازی های غیراصولی در داخل، کشور را به خشکسالی و تنش آبی دچار کرده اند.
به عنوان مثال بر روی رودخانه «کروسیوند» در قسمت شمال غربی استان فارس سد می زنند و در پایین دست «تالاب بختکان» خشک می شود، یا در بالا دست رودخانه های «کارون»، «کرخه» و «جراحی»، ده ها سد می زنند و پایین دست «جلگه خوزستان» خشک می شود، بالای رودخانه «هلیل رود» سد می زنند و «جیرفت» و «جازموریان» خشک می شود.
یعنی ایران سال هاست که سیاست خشک کردن کشور را با سدسازی های غیراصولی دنبال می کند و حتی سیمان مورد نیاز برای سدسازی در ترکیه را هم ایران تامین کرده، یا زمان طالبان که طرح ساخت سد روی رودخانه هیرمند در حال اجرا بود، هیچ کشوری حاضر نشد به طالبان سیمان بدهد جز ایران.
بنابراین، ایران قربانی خشکسالی مدیریتی و نه حتی خشکسالی طبیعی است.»
محمد درویش درخصوص ادامه روند سد سازی در داخل کشور به رغم هشدارهای فعالین محیط زیست و مشاهده اثرات این سیاست بر خشکسالی در ایران گفت: «در شرکت های مهندسین مشاور بیش از 100 هزار نفر کار می کنند که کارشان سدسازی، عملیات سازه ای و طرح های انتقال آب است.
این گروه بین 50 تا 100 هزار میلیارد تومان بودجه سالانه دریافت می کنند، بنابراین، جلوگیری از عملیات سدسازی، سود کلانی را که به این شرکت های پر قدرت می رسد، متوقف می کند. این شرکت ها به حدی قدرتمند اند که اجازه نمی دهند تفکر نجات بخش بر کشور حاکم شود.»
بنا به گفته محمد درویش؛ ترکیه بنا دارد طبق روال گذشته از مزیت طبیعی جغرافیایی خود یعنی، قرار گرفتن در کنار سرچشمه دجله و فرات استفاده کرده و با اجرای پروژههای مدیریت آب، تفوق خود در منطقه را اعمال کند. دود انفعال ایران و سایر کشورهای منطقه در قبال پروژه سدسازی ترکیه، به چشم مردم ایران و عراق و سوریه می رود، مردمی که سال هاست امکان کشاورزی را در بسیاری از مناطق از دست داده اند، حالا در وحشت بحران آب آشامیدنی به سر می برند.