مهران مديري در گفتوگو با ماهنامه «فيلم» با اشاره به اين كه نميخواهم اشتباهي باشم تصريح كرد: مرد هزار چهره در تعطيلات نوروزي توفاني از بازتابهاي متفاوت برپا كرد، ولي به نظر ميرسد كه ما نتوانستيم در اين سريال جا بيندازيم كه ميشود با قشرهاي مختلف جامعه شوخي كرد بدون اينكه لطمهاي به وجهه و حيثيت آنها وارد شود.
کارگردان مرد هزار چهره با اشاره به اينكه تلويزيون بعد از سالها اين ريسك را پذيرفت و اجازه داد كه ما براي اولين بار بتوانيم تا اين حد با جاهايي كه پيش از اين اساسا شوخي با آنها مقدور نبود طنازي كنيم، افزود: اگر جسارت تلويزيون نبود ما حتي نميتوانستيم يك قسمت از اين سريال را تهيه كنيم. ولي كمك تلويزيون و حتي نيروي انتظامي باعث شد تا بسترها فراهم شود و مرد هزار چهره روي آنتن برود.
مديري گفت: همكاري مشترك ما، تلويزيون، نيروي انتظامي، جامعه پزشكان، جامعه روشنفكران و ديگران واقعا نتيجه خوبي داشت و باعث شد كه مردم گونهاي از طنز را ببينند كه تاكنون نديده بودند.
وي در خصوص تغييرات اعمال شده در اين سريال نيز اظهار داشت: اين طور نيست كه تصور كنيد دستوري از جايي براي حذف بخشهايي از اين سريال آمده باشد و يا حتي مجبور شده باشيم تا با تغيير بخشي از موارد، قسمتهاي پاياني سريال را تغيير دهيم. اتفاقا در هنگام پخش اين سريال كمترين اشكالات پخش در طول اين سالها بر ما وارد شد و تنها ايرادات كوچكي در حد يك جمله يا يك كلمه بود كه به ما وارد ميشد و ماهم با رعايت اينكه به آن سكانس يا قسمت لطمهاي نخورد آن مساله را رعايت كرديه يا حذف ميكرديم.
کارگردان مرد هزارچهره افزود: در طرح اوليه قرار بود كه پايان داستان همين گونه باشد و بعد از دادگاه در قسمت آخر، مسعود شصتچي به خاطر جنبه حقوقي جرم، مدتي به زندان برود و بعد كه بيرون ميآيد، دوباره با يك نفر اشتباه گرفته شود حال اينكه اين يك نفر چه كسي باشد خيلي فكر كرديم به افراد مختلف از جمله فيروز كريمي، علي پروين، علي دايي و خيلي افراد ديگر.
مهران مديري اذعان کرد: انتخاب اولمان آقاي پروين بود كه نتوانست بيايد به علي دايي و فيروز كريمي هم فكر كرديم و اين كه اگر اينها نشدند يك كارگردان بيايد و مسعود شصتچي را با مهران مديري اشتباه بگيرد كه دست آخر هم رسيديم به رضا رشيدپور و پاياني كه ديديد.
وي در خصوص پخش نشدن بخشهاي مربوط به رضا رشيدپور كه بارها در تيزرها ديده ميشد و در آن به ملاقات عليرضا خمسه ميرفت، گفت: اين سكانس بازسازي دقيق يكي از سكانسهاي فيلم پدر خوانده بود، جايي كه آن بازيگر درجه 2 به ملاقات مارلون براندو ميرود و به او گلايه ميكند كه كارگرداني است كه به من نقش نميدهد و من هم ميخواهم كمكم كني، كه به دستور پدر خوانده سر اسب آن كارگردان را ميبرند و ميگذارند روي رختخوابش.
اين کارگردان تلويزيون تصريح کرد: ما عين اين سكانس را با رشيدپور اجرا كرديم كه ميآمد به قذاقهمنديان ميگفت يك مجري است به نام حسينيان كه نميگذارد من كارم را بكنم و هرجا كه ميروم زير آبم را ميزند و از اين حرفها كه قذاقهمنديان هم مرغ حسينيان كه خيلي هم دوستش دارد را ميخورد و ميگذارد روي رختخوابش، اما بنا به ملاحظاتي كه براي سازمان متصور است، گفتند كه اين بخشها حذف شود. ما هم حذفش كرديم و از رشيدپور خواهش كرديم كه بيايد آن سكانس پاياني را بازي كند. شايد هم اين حذف به خاطر خشونت زياد اين سكانس بود.
مديري گفت: در اين سريال كارهاي متفاوتي انجام شد؛ مثلا مادر بهاره رهنما، خانم پروين قائم مقامي، نقش مادر مهران مديري را در اين سريال بازي كرد كه اتفاقا اين كار پيمان قاسمخاني بود كه نقش را براي مادرزن خود نوشته بود.
وي در خصوص واكنش مربوط به بخش حلقه ادبي كه مربوط به روشنفكران و شخصيتهاي مهم فرهنگي و ادبي كشورمان بود، گفت: شوخي كردن با يك قشر به معناي اجحاف كردن به آنها يا ضعيف نشان دادنشان نيست. اتفاقا آنهايي كه دارند چهار نفر آدمي را كه معتادند و به هيچ دردي نميخورند و حتي نميتوانند يك شعر خوب را از فهرست خريد تشخيص دهند با روشنفكران قياس ميكنند به جامعه روشنفكران توهين ميكنند. يعني كسي كه اين مقايسه را ميكند معتقد است جامعه روشنفكري ما فرق شعر خوب و فهرست خريد را نميداند.
کارگردان مرد هزارچهره ادامه داد: ولي ما معتقديم كه جامعه روشنفكري اين طور نيست و اين بلاهت و آلودگي براي 4 كاراكتري است كه ساخته ذهن ما هستند تا ما با خودمان هم شوخي كرده باشيم. چطور ميشود با پزشكان شوخي كرد با نيروي انتظامي شوخي كرد كسي چيزي نميگويد اما به محض اينكه پاي چنين بحثهايي پيش ميآيد عدهاي واكنش نشان ميدهند.
مهران مديري افزود: شوخي كردن با افراد مختلف در همه جاي دنيا مرسوم است و به كسي هم بر نميخورد. اين حرف من نيست، جامعه روشنفكري اصلا معتقد است كه كمدي ميتواند با همه اقشار شوخي كند و نبايد برخورنده باشد. حالا چطور ميشود وقتي كسي با خود جامعه روشنفكري به اين صورت واضح و مبرهن شوخي ميكند و چهار آدم زير سوال بروند و تماميت آن قشر زير سوال برود؟
وي گفت: ما هم جزو همين جامعه روشنفكري هستيم، مگر ما از پشت كوه آمديم؟ من هم در اين جريان روشنفكري سالها زندگي و كار كردم، يك بخش از زندگي و كار من تلويزيون و سينما بوده است، تئاتر كار كرده ام، ادبيات كار كرده ام، موسيقي كار كردهام، در انقلاب بودهام و توي كتابفروشيهاي جلوي دانشگاه بزرگ شدهام و اين توضيح دادن خيلي سخت است چون جامعه روشنفكري ما بايد ظرفيت نقدپذيري و شوخي را داشته باشد.
مديري افزود: نميفهمم كه چرا اين بحثها مطرح ميشود، آن هم با اين لحن بد و توهين آميز، خوب با ادبيات درست از همديگر انتقاد كنيم. آيا اين نوع ادبيات مناسب دفاع از فضاي روشنفكري است. اگر كسي مساله شخصي با من دارد بحث ديگري است، اما اگر ميخواهيد مرا نقد كنيد اين كه ديگر اسمش نقد نيست. مشكل همه ما اين است كه تصور ميكنيم بيشتر از بقيه ميفهميم.
وي در پاسخ به اين سوال كه برخيها گفتهاند كه مهران مديري در چنين فضاهايي تلاش كرده است تا وضعيت ادبيات و شعر ما را به چالش بكشد، گفت: متاسفانه بخشي از جامعه روشنفكري ما آدمهاي منفعل و به قول شما بيمصرف هستند. آدمهايي كه صبح تا شب يك گوشه نشستهاند، خوب حرف ميزنند ولي به هيچ دردي نميخورند. يك كار مثبت در زندگيشان نكردهاند نه در زمينه هنرهاي نمايشي نه ادبيات نه شعر و نه هيچ چيز ديگر. آدمهايي كه مدتي هستند و بعد ميروند و كسي هم نميفهمد چي بودند، براي چي بودند و كي مردند.
کارگردان مرد هزارچهره ادامه داد: ما منظورمان اين قبيل آدمهاست و كار بدي هم نميكنيم، اينها آدمهاي باطلي هستند كه فقط فيگور روشنفكري فرهنگي ميگيرند و تعدادشان هم متاسفانه كم نيست. پس چرا اين حرفها را نزنيم وقتي وجود دارند؟ اين طور نيست كه بگويم صد درصد جامعه روشنفكري ما سالم، خلاق و مفيد هستند.
مديري تصريح کرد: حرف آخرم اين است كه اگر كسي جزو اين دسته نيست، نبايد به او بر بخورد و اگر هم جزو اين دسته است كه اشكالي ندارد.