امروزه که کار و فعالیت در جوامع انسانی شکل تازه ای به خود گرفته است و به سوی خودکارفرمایی و خوداشتغالی در حرکت است، کارآفرینی و کارآفرینان نقش کلیدی در روند توسعه و پیشرفت اقتصادی جوامع مختلف ایفا میکنند.
تجارب کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، مالزی و هند آکنده از فعالیتهای چشمگیر کارآفرینانی بوده است که امروز به توسعه یافتگی کشور خود می بالند. باید توجه داشت که کارآفرینان تنها به ایجاد فرصتهای شغلی جدید نمی پردازند بلکه با ساختار، تفکر، تحرک و فرهنگ لازم دست به تخریب خلاق می زنند تا از دل ویرانه های کهن بنای رفیع آبادانی و پیشرفت را برافرازند.
کارآفرینی، واژه ای است نو که از معنی کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد. این واژه به جای کلمه ENTERPRENEURSHIP به کار می رود که در اصل از کلمه فرانسوی ENTERPRENDER به معنای متعهدشدن نشأت گرفته است. بنابر تعریف واژه نامه وبستر کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید». بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، کارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند. وی معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب فکر و ابتکار است که همراه با خلاقیت، ریسک پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای طلایی می آفریند. او قادر است که با نوآوریها تحول ایجاد کند و یک شرکت زیان ده را به سوددهی برساند.
در این نوشته از واژه جامعه هوانوردی به جای صنعت هوانوردی استفاده می کنم چرا که براین باورم، زمانی که از جامعه سخن می گوییم به خوبی می توانیم نقش فرهنگ، روانشناسی و رفتار شناسی انسانها را مورد نظر قرار دهیم اما واژه صنعت، مبتنی بر محصول و خدمات بدون در نظر گرفتن توجه به خصوصیات و شرایط انسانی است.
از سوی دیگر کارآفرینی در جامعه هوانوردی به معنای ریسک پذیری یک شخص به عنوان کارآفرین در جهت ایجاد کسب و کاری است که رابطه مستقیم و البته غیرمستقیم به حمل و نقل هوایی دارد و این شخص با سرمایه گذاری شخصی یا گروهی از سرمایه گذاران در تلاش است گامی مثبت و موثر در راستای توسعه این صنعت بردارد.
کارآفرین در این حوزه استراتژیک اقتصادی با بهره گیری از دانش و تخصص خود و براساس طرح تجاری از پیش تعیین شده وارد میدان کسب و کار می شود اما موفقیت و عدم توفیق این کارآفرین که بعضا از قشر جوان جامعه است را چه عواملی تعیین می کند؟
-نقشه راه، یکی از مهم ترین عوامل موفقیت و یا شکست است.
هر ایدهای در ابتدای شکلگیری خام است و نیاز به تفکر و بررسی بیشتر دارد. شکلگیری ایده شروع فرآیند طاقتفرسایی است که در نهایت به کسب درآمد میانجامد. پس از شکلگیری ایده در ذهن هر فرد، پروسه تحقیق شروع میشود. لازم است مطالعات فراوانی انجام گیرد تا مشخص شود این ایده عملی است یا خیر. ترسیم درست مسیر، مهمترین رکن در به بار نشستن اهداف کسب و کار است. این مسیر، ابتدا و انتهای راه و همه آنچه برای رسیدن به هدف نیاز دارید را به شما پیشنهاد می کنم:
-یک هدف تجاری بدون این اینکه دارای استراتژی باشد، فقط یک رؤیا است. اگر وارد بازار شوید بدون اینکه برنامهریزی درستی برای استراتژی خود داشته باشید، میتوان گفت وارد یک قمار شدهاید. با افزایش رقابت در بازارهای امروزی، اهمیت استراتژی کسبوکار آشکارتر شده است.
-فعالیتهای برندسازی فقط مخصوص شرکتهای بزرگ تجاری نیست و کسب و کارهای کوچک و متوسط کارآفرین نیز جهت سازگاری و ماندگاری در محیط کسب و کار از برند سازی به عنوان یک تکنیک محوری بازاریابی کارآفرینانه باید استفاده نمایند.
تا این مرحله شما به عنوان یک کارآفرین، کمپانی خود را برای ورود به صنعت هوانوردی و کسب درآمد از این صنعت مهیا ساخته اید و در هر کجای دنیا که باشید می توانید از این عوامل در جهت آغاز به فعالیت خود بهره برداری کنید اما به عنوان فردی که سالها به عنوان کارآفرین هوانوردی در حوزه بااهمیت آموزش هوانوردی فعالیت کرده ام می بایست به مخاطرات کارآفرینی نیز اشاره کنم بلکه بتواند ریسک کارآفرینی و سرمایه گذاری جوانان علاقه مند به این امر، کاهش یابد.
-ریسک رقابتی:
ریسک رقابتی، نشاندهنده میزان تهدید رقبا است. هر کسبوکاری حتی در شرایط انحصار هم با رقابت مواجه است، زیرا جایگزینها به راحتی وارد بازار میشوند. بنگاههای جدید با ریسک بالایی روبهرو هستند، زیرا باید با شرکتهای قدیمیتر رقابت کنند. با این حال، کسبوکارهای معتبر نیز از این خطر مصون نیستند. جامعه هوانوردی ما سرشار از برندهای ریز و درشتی است که برخی از آنها علاوه بر قدمت تاریخی توانسته اند محصول و خدمات خود را برند کنند و ریشه های عمیق تجاری دارند. برای پیروزی در کسب و کارتان باید درک صحیحی از بازار، رقبا و قدرت آنها داشته باشید و به اصطلاح مدیران، وارد اقیانوس آبی تجارت شوید. در حوزه ای که یا رقیبی ندارید یا رقبای کمتری حضور دارند.
-ریسک تکنولوژیک:
هر کسبوکاری با توجه به اینکه در چه مرحلهای از توسعه قرار دارد، با ریسک تکنولوژی مواجه میشود. این خطر شامل تغییر در فناوری است که با سرعت زیادی هم اتفاق میافتد. برای کارآفرینان دشوار است که بتوانند روند رشد فناوری را در آینده به درستی ارزیابی کنند. هوانوردی صنعتی است که باید همگام با فناوری و دانش روز پیش رفت و برندهای بزرگی براساس همین اصل از صحنه رقابت حذف شدند.
-ریسک سیاسی و حقوقی:این خطر در همهجا وجود دارد اما شدت آن در مورد کسبوکارهایی که در محیطهایی که مناسبات سیاسی بر اقتصاد آنها اثرگذار است، بیشتر است. این مورد شامل تغییر سناریوی سیاسی مثل تغییرات در قوانین و مقررات است. احتمال مواجه شدن با چنین ریسکی برای شرکتهای چند ملیتی بسیار زیاد است. زیرا آنها نهتنها باید نگران وضعیت سیاسی و حقوقی کشورشان باشند؛ بلکه همین دغدغه را در کشورهای مقصد هم دارند. راهحل مناسب در این راستا این است که شرکتها راهکارهای انعطافپذیری داشته باشند تا در صورت تغییرات در سیاستهای دولتی، بتوانند کسب و کارشان را با تغییرات هماهنگ کنند. نمونه بارز این اصل، تاثیر تحریمهای ضالمانه غرب بر علیه هوانوردی کشورمان است.
-ریسک اقتصادی:مثال خوبی از این نوع ریسک، رکود اقتصادی اخیر است که در سطح جهانی دیده میشود. این خطر شامل تغییرات در چرخهی رونق و رکود اقتصادی است و سطح تأثیر بالایی نیز دارد. این ریسک نمیتواند به درستی پیشبینی شود و باید در مرحله برنامهریزی مورد توجه قرار گیرد. بحران کرونا، افزایش نرخ ارز و عدم ثبات نرخ ارز از نمونه های مشخص تاثیر این عامل در هوانوردی کشورمان است.
-ریسک سرمایه انسانی:سرمایه انسانی یکی از مهمترین عواملی است که موفقیت کسبوکار را رقم میزند. مهارت اصلی کارآفرینان این است که میتوانند کارکنان را در مسیر درست هدایت کنند. نیروی انسانی برای سیستم به منزله ستون فقرات برای بدن است. هیچ شرکتی نمیتواند بدون حمایت کارکنانش اهداف خود را دنبال کند. در هر کسب و کاری، کارمندانی کلیدی وجود دارد که تصمیماتی مهم و تعیینکننده میگیرند. به عنوان نمونه فعالیت خلبانان ایرانی در شرکتهای خارجی در سالهای قبل از بحران کرونا توانست در مدت کوتاهی، آسیبهای فراوانی به برخی از شرکتهای داخلی هوانوردی وارد سازد که تنها راه جلوگیری از این امر، تعامل بیشتر مدیران با متخصصان است.
در پایان خاطرنشان می کنم که صنعت هوانوردی، صنعتی پیچیده است که ضرورت ورود کارآفرینان به این حوزه استراتژیک باید مبتنی بر تخصص محوری و شایسته سالاری باشد. نخستین آسیب نگاه کاسب کارانه به این صنعت به شخص کارآفرین بازمی گردد چراکه ایمنی و ضرورت رعایت آن علاوه بر حفظ جان و مال مردم و ذی نفعان، سبب حفظ سرمایه کارآفرین می شود. به عقیده من، بودجه ای که در حوزه ایمنی صرف می شود، هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری در حفظ برند و سرمایه است.
کاپیتان دانشپور کارآفرین و مدیرعامل مرکز آموزش هوانوردی هما