ترامپ "دشمن داخلی" آمریکا بود

روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی، در کتاب خود نوشته ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، ‌در روزهای پایانی دونالد ترامپ دستور داده که از فرمان احتمالی او برای کاربرد تسلیحات هسته‌ای اطاعت نکنند.
کد خبر: ۱۰۷۶۹۷۴
|
۲۷ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۸ 18 September 2021
|
7397 بازدید

به گزارش تابناک، هومان دوراندیش در عصرایران نوشت: در خبرها آمده بود که باب وودوارد، روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی، در کتاب جدیدش نوشته است که ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، ‌در روزهای پایانی ریاست جمهوری دونالد ترامپ به فرماندهان ارتش آمریکا دستور داده که از دستورات احتمالی دونالد ترامپ برای کاربرد تسلیحات هسته‌ای اطاعت نکنند.

مارک میلی همچنین به همتای چینی‌اش اطمینان داده آمریکا علیه چین دست به اقدام نظامی نخواهد زد و حتی یک مانور نظامی آمریکا در اقیانوس آرام را هم لغو کرده تا خیال پکن راحت شود.

 

دونالد ترامپ درباره شیوع کرونا در جهان دچار توهم توطئه بود و این مدعای مضحک را تکرار می‌کرد که دولت چین از قصد کرونا را ساخته و در جهان پراکنده و از این طریق آمریکا را آلوده کرده تا مانع پیروزی دوباره او در انتخابات ریاست جمهوری شود. بنابراین مارک میلی نگران بوده که مبادا ترامپ در صدد انتقام گرفتن از چین باشد.

روز گذشته رند پاول، سناتور جمهوریخواه، در واکنش به افشاگری باب وودوارد گفت اگر چنین اتفاقی افتاده باشد، ژنرال میلی باید سریعا برکنار و به دادگاه نظامی معرفی شود.

 

در یکی از سکانس‌های سریال هوم‌لند، گروهبان برودی پیش از آنکه عازم ترور رئیس‌جمهور آمریکا شود، ویدیویی را خطاب به شهروندان آمریکا پر کرد و در توجیه کارش، خطاب به آنان گفت ما نظامیان آمریکایی به قانون اساسی آمریکا سوگند خورده‌ایم که از کشورمان در برابر دشمنان خارجی و داخلی محافظت کنیم.

 

در آخرین روزهای ریاست جمهوری ترامپ، وقتی که او مشغول مزه‌مزۀ استفاده از ارتش برای ممانعت از به قدرت رسیدن بایدن بود، مارک میلی آب پاکی را روی دست ترامپ ریخت و تاکید کرد که نظامیان آمریکا سوگند خورده‌اند به قانون اساسی این کشور پای‌بند باشند نه به هیچ فرد خاصی.

ند پاول، سناتور جمهوریخواه، در واقع گفته است فرمان مارک میلی به فرماندهان ارتش آمریکا برای سرپیچی از دستور احتمالی ترامپ به آغاز جنگ با چین، تخلفی آشکار بوده.

اما واقعیت این است که ترامپ اگرچه تا خرخره از سرمایه‌داری حاکم بر آمریکا منتفع شده، ولی دشمن لیبرال‌دموکراسی آمریکا بود. آغاز جنگ اتمی با چین هم خطری بزرگ و مهلک برای کشور آمریکا بود و مارک میلی در روزهای پایانی ریاست جمهوری ترامپ، در راستای سوگندش به قانون اساسی آمریکا عمل کرده و کشورش را از خطر یک دشمن داخلی حفظ کرده است.

در واقع میلی از یکسو به ترامپ برای ممانعت از روی کار آمدن دولت بایدن چراغ سبز نشان نداد، از سوی دیگر با دستوری که به فرماندهان ارتش آمریکا داده و نیز با تماس‌های تلفنی‌اش با بالاترین مقام نظامی چین، هر گونه احتمال وقوع یک جنگ هسته‌ای و شلیک‌ موشک‌های اتمی چین به خاک آمریکا را منتفی کرده است.

اگرچه ترامپ عملا جرات نمی‌کرد دستور آغاز جنگ هسته‌ای (یا حتی جنگی متعارف) علیه چین را صادر کند، ولی احتیاط شرط عقل است و مارک میلی هم احتیاط به خرج داده تا کشورش میزبان موشک‌های اتمی یا غیر اتمی ارتش چین نشود. هر چند که چین در جنگ با آمریکا شانس چندانی برای پیروزی ندارد، ولی نابودی چین و تحمیل خسارات مهلک به آمریکا در یک جنگ هسته‌ای هم فایده‌ای برای ایالات متحده ندارد.

ایراد رند پاول به مارک میلی زمانی می‌توانست درست باشد که ترامپ یک "رئیس‌جمهور متعارف" باشد. ترامپ اساسا لببرال‌دموکراسی تایید شده در قانون اساسی آمریکا را قبول ندارد. اگرچه مشهور است که دموکرات‌ها لیبرال‌تر از جمهوریخواهان هستند، اما واقعیت این است که جمهوریخواهان نیز مدافع ارزش‌های لیبرالیستی حاکم بر جامعه آمریکا هستند.

تفاوت اصلی «رونالد ریگان با کارتر» و «جرج دبیلو بوش با اوباما» در نحوه دفاع از ارزش‌های لیبرال‌دموکراتیک در عرصه بین‌المللی بوده است. نئومحافظه‌کاران آمریکایی، به قول فرانسیس فوکویاما، طرز سیاست‌ورزی‌شان شبیه لنینیست‌هایی بود که معتقد بودند با تکیه بر اراده سیاسی و توان نظامی یک اقلیت پیشرو می‌توان ارزش‌های مطلوب را در هر جامعه‌ای جا انداخت و مستقر کرد.

در واقع آن‌ها در "روش" فاقد نرمش و ملایمت لیبرالیستی سیاستمدارانی چون بیل کلینتون و باراک اوباما بودند و استعداد و تمایل بیشتری برای استفاده از قوای نظامی در راستای تحقق اهداف مد نظرشان داشتند. اما جدا از این تفاوت روشی، آن‌ها هم در "هدف" به طور کلی لیبرال بوده‌اند.

تقسیم‌بندی سیاستمداران آمریکایی به لیبرال و محافظه‌کار، عمدتا در حوزه سیاست خارجی معنا و مصداق دارد وگرنه نئومحافظه‌کاران هم، اگر از مواردی مثل سقط جنین و ازدواج همجنسگرایان بگذریم، به طور کلی لیبرال‌اند و از ارزش‌های لیبرالیستی دفاع می‌کنند. مخالفت سرسختانه ریگان با کمونیست‌ها از آغاز دهه ۱۹۶۰، یکسره مبتنی بر تعلق خاطر وی به سرمایه‌داری نبود بلکه آبشخور لیبرالیستی هم داشت.

اما ترامپ برخلاف ریگان و بوش، با لیبرال‌دموکراسی حاکم بر جامعه آمریکا مشکل داشت. حملات لفظی تند و تیز او علیه نیویورک تایمز و واشنگتن پست و سی‌ان‌ان و سایر رسانه‌های آزاد آمریکا، برآمده از رویکردی اساسا لیبرالیسم‌ستیزانه بود.

همچنین مقاومت وی در برابر پذیرش نتیجه انتخابات ریاست جمهوری و تهییج هوادارانش به حمله به کنگره، به خوبی نشان داد که او برخلاف ال‌گور، اهمیتی به اعتبار و حتی بقای نظام سیاسی لیبرال‌دموکراتیک آمریکا نمی‌دهد.

ترامپ دیکتاتوری بود که از بخت بدش در جامعه‌ای به دنیا آمده که دموکراسی محکم و ریشه‌داری دارد و این دموکراسی با تحرکات اعتراضی "سفیدپوستان خنگ" حامی‌ او از بین نرفت.

دونالد ترامپ جزو راستگرایان افراطی جهان غرب است و مثل همانندانش در اروپا و آمریکای جنوبی، آشکارا دشمن "جامعه باز" است. او دقیقا به دلیل ستیزه‌اش با جامعه باز و لیبرال‌دموکراسی، جزو "دشمنان داخلی" کشور آمریکا بود و دقیقا به همین دلیل پوتین خواستار حضور او در راس قدرت سیاسی در ایالات متحده بود.

مارک میلی هم مطابق سوگندی که در بدو ورود به ارتش آمریکا خورده، موظف است کشور آمریکا را از گزند دشمنان خارجی و داخلی حفظ کند و دقیقا در راستای سوگند و وظیفه‌اش به فرماندهان ارتش آمریکا فرمان داده که از دستورات احتمالی یک دیوانه در آخرین روزهای ریاست جمهوری‌اش سرپیچی کنند.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟