شهاب عزیزی خادم که شائبه هایی درباره رابطه اش با امیر اسکندری، فردی که درباره اش گفته می شود مدعی قدرت های ماورایی است، وجود دارد، شب گذشته در برنامه زنده فوتبال برتر نه تنها به صراحت این رابطه را تکذیب نکرد، بلکه شفاف و صریح گفت چه اشکالی دارد کسی که نفس حق یا قلم حقی دارد با نفسش و قلمش به تیم ملی و فوتبال ما کمک کند؟
به گزارش تابناک ورزشی، این اولین باری نیست که واژه ترکیبی «نفس حق» به گوش اهالی فوتبال می خورد. مربی جوان سایپا در سال های ابتدایی دهه 80 هم وقتی با این پرسش مواجه شد که چرا امیر اسکندری را در ترکیب تیم دخالت می دهد و حتی تعویض ها را به جادوگر و رمال سپرده، در توجیه این رفتار گفت: «فلانی رمال یا جادوگر نیست، او دعانویس است و نفس حقی دارد.»
این شخص را به سردار مصطفی آجورلو هم در پاس تهران تحت همین عناوین معرفی کرده بودند که آجورلو به کلاک کرج رفت و با لگد به بساط این مدعی قدرت های ماورایی کوبید، درست مثل نادر فریادشیران که در پیکان، فرستاده این شخص را رسوا کرد.
حالا رییس فدراسیونی که در هفتمین حضور خود در برنامه فوتبالی شبکه سه تلویزیون ادعا کرد فدراسیون فوتبال دانش بنیان است، در فدراسیون دانش بنیان، حرف از نفس حق و قلم حق می زند و می گوید هر کس برای تیم ملی دعا کند ما استقبال می کنیم.
شهاب عزیزی خادم این حرف را برای توجیه ماجراهای امیر اسکندری زد اما هیچ بعید نیست از فردا رمال ها به تمرین تیم ملی یا به فدراسیون فوتبال بروند و اعلام کنند به دعوت رییس فدراسیون، آماده دعا برای تیم ملی هستند.
البته پیش از این هم رمال ها به فدراسیون مراجعه می کردند. دوره سرمربیگری علی پروین، شخصی به او مراجعه و ادعا کرده بود می تواند تمام تیم های حریف تیم ملی را طلسم کند. علی پروین که دوستانش تایید می کنند به اصطلاح «دیوانه باز» است، برای این شخص شرط گذاشت اول باید درون دروازه بایستد و محتویات سطل آشغال را مثل توپ مهار کند تا معلوم شود خودش توان این کار را دارد و بعد تیم ملی را برای طلسم کردن حریفان به او بسپارند. طرف را با آن لباس خاصی که پوشیده بود، توی دروازه فرضی کاشتند و اطرافیان علی پروین، هر چه پوست میوه و آت و آشغال دم دست شان بود را به سر و صورت طرف کوبیدند تا برود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نکند.
دوره حضور محمد دادکان در فدراسیون فوتبال هم شخصی مدعی شد می تواند ورد مخصوصی به تیم ملی بدهد که با آن ورد تیم ملی قهرمان آسیا شود، دادکان دستور داد این شخص را با لگد از کمپ تیم ملی بیرون انداختند.
در تمام این سال ها پسر عموی یک فوتبالیست شمالی، پیرمردی در جاده قم، مربی فوتبالی در استان های جنوبی، مادر زن یک مربی تهرانی، مادر یک مربی جوان و مردی که مدعی آتش زدن فلان جای کفتار در کویر است، بارها و بارها به سبک جادوگر کلاک کرج، رمال ساکن ملارد و دعانویس مشهور پاکدشت از طریق واسطه های فوتبالی و غیر فوتبالی به تیم ها و بازیکنان و مربیان پیام داده اند که می توانند باعث موفقیت تیم و شکست حریفان شوند.
چه تضمینی است که آنها حالا به خودشان جرات نزدیک شدن به تیم ملی را ندهند و سراغ فدراسیون فوتبال نیایند؟
منبع:طرفداری