به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه چهارم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که مرحله نهایی رزمایش مشترک سپاه با شلیک همزمان ۱۶ موشک بالستیک، دیپلماسی هوشمندانه یا صبر استراتژیک، روزهای سخت ۷ میلیون شاغل بدون بیمه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
احسان شادی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان داستان تلخ چای در برابر نفت نوشت: داستان تهاتر نفت صادراتی ایران با انواع کالاها و با کشورهای گوناگون ریشه در گسترش تحریمهای ایران به ویژه تحریم صادرات نفت و تحریم بانک مرکزی ایران و نیز تا اندازهای نپذیرفتن قاعده و روشهای مطروحه در افایتیاف دارد. این رخداد غمانگیز تا اندازهای داستان تلخ نفت در برابر غذای عراق در دوره حکومت حزب بعث و صدامحسین است. شاید در نگاه نخست این اتفاق چندان هم بد نباشد و برخی بگویند به هر حال تحریم صادرات نفت و انتقال ارز را به این ترتیب دور زدهایم و بهتر از این است که دست روی دست بگذاریم و نفت صادر نکنیم، اما به نظر میرسد دور کردن ایران از بازار عادی نفت و عادت دادن ایران به فروش نفت از راههای غیرعرفی و دور کردن ایران از کشورهای عضو اوپک و کشوری که روزگاری دومین صادرکننده نفت بوده است بدترین اتفاق تاریخ معاصر اقتصاد ایران باشد. از سوی دیگر اگر قرار باشد هر کشوری هر کالایی که در آن مازاد تولید دارد را به عنوان ارز معتبر به جای بهای نفت به ایران پرداخت کند به اعتبار ایرانزمین آسیب میزند و ایران را کشوری ناتوان و مستاصل معرفی میکند که نمیتواند بهای کالای خود را براساس عرف و عادت و تجارت جهانی بگیرد. از سوی دیگر معلوم نیست در این دادوستد کالا به کالا که دهههاست منسوخ شده، سازوکارها چگونه است و چه میزان نفت با چه میزان چای تهاتر میشود و قیمت هر کدام چقدر است و نهاد تصمیمساز برای این تهاتر کدام است؟ آیا وزارت نفت نقش میانجی را بازی میکند یا این کار به وزارت صمت سپرده شده یا اینکه وزارت خارجه نهاد متولی این دادوستدهای تهاتری است.
ابهام دیگر این است که به طور مثال آیا چای سریلانکایی از سوی دولت و نهادی که دولت معرفی میکند از سریلانکا دریافت و سپس به بازرگانان چای فروخته میشود یا اینکه از تهران کسانی به سریلانکا معرفی شدهاند و به اندازه دلاری که باید از سریلانکا دریافت شود چای را دریافت میکنند. در این صورت ابهام دیگر این است که نرخ دلار آیا همان نرخ بازار آزاد دلار یا هر ارز دیگری است یا اینکه به قیمت نیمایی است؟ در هر صورت احتمال رانت و فساد در این بخش یعنی تهاتر نفت با کالا از جمله چای سریلانکا، برنج هندی و شکر پاکستانی و دهها کالای دیگر چینی وجود دارد. از دست دادن اعتبار تجارتی ایران و نیز ضایع شدن ارزش صادرات نفتخام ایران در تهاتر با هر کالایی نشان از ضعف و درماندگی ایران دارد.
احسان دری روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان دستمزد با ریال، بنزین با دلار نوشت: در اواخر هفته گذشته اخبار ضدونقیض و مبهمی پیرامون بنزین منتشر شد. ابتدا خبر رسید که دولت طرح تازهای را در دو جزیره قشم و کیش استارت زده است. گفته شده در این طرح قرار است سهمیه بنزین بهجای خودرو به صاحب آن اختصاص پیدا کند. سپس در برخی محافل خبری و فضای مجازی از بنزین لیتری ۲۷هزارتومانی سخن به میان آمد، خبری هم تحت عنوان «اختصاص سهمیه ۲۰لیتری بنزین برای هر کد ملی» شنیده شد. گرچه برخی از این خبرها و گمانهزنیها تکذیب شد، اما به نظر میرسد دولت جدید خوابهایی برای بنزین دیده که به زودی تعبیر خواهد شد.
یکی از رؤیاهای دیرینه دولتها در ایران رساندن نرخ بنزین به فوب (کمترین قیمت) خلیجفارس است. در دولتهای پیشین دولتمردان بارها بحث پایین بودن قیمت بنزین نسبت به کشورهای همسایه را پیش کشیدند. توجیه دولت این بود؛ بنزین ارزان است، قیمت آن میبایست واقعی شود. توجیه دیگر دولت برای واقعی کردن قیمت بنزین این است که ارزان بودن باعث قاچاق سوخت میشود. اما پاسخ منتقدان در برابر دلایل دولت همواره این است که مگر دستمزدها در کشور ما شبیه کشورهای همسایه است که نرخ بنزین با آن کشورها یکی باشد. یا خودروهایی که در آنان کشورها عرضه میشود ازنظر کیفیت و مصرف سوخت قابل قیاس با خودروهای تولید داخل است؟ مشکل دیگر برای برابر یا نزدیک شدن قیمت بنزین داخل با فوب خلیجفارس کاهش شدید پول ملی در برابر ارز خارجی است. طبیعی است هر چه پول ملی در برابر دلار ضعیف باشد از محاسبه کالا با نرخ دلار عددی حاصل میشود که هضم آن برای مردم سخت خواهد بود. این کشمکش تا به امروز ادامه داشته و هر بار که قیمت بنزین تغییر کرده، حواشی و جنجال زیادی را در کشور به وجود آورده است، آخرین آنهم قضایای آبان ۹۸ بود که تبدیل به یک بحران سیاسی، امنیتی در کشور شد. دولت مصمم است در همین آغاز راه طرحهایی را اجرا کند که به نظر میرسد جامعه ازنظر اقتصادی و روانی آمادگی پذیرش و همراهی آن را ندارد. برخی کارشناسان حذف ارز ترجیحی و افزایش احتمالی نرخ بنزین را شوک سنگینی (اقتصادی و روانی) به کشور میدانند.
از سوی دیگر دولت هم به خاطر موانع متعددی که با آن روبرو بوده خصوصاً در بحث کاهش درآمد ارزی ناچار است برای پیشبرد برنامههای خود سراغ طرحهایی، چون چاپ اسکناس، افزایش مالیات، حذف ارز دولتی و افزایش نرخ بنزین برود. بخش زیادی از مصائبی که امروز دولت و جامعه ایران با آن روبهرو است ناشی از تحریمهاست. اگر تحریم نبود دولت میتوانست با ایجاد ثبات اقتصادی پایدار و تقویت پول ملی نرخ سوخت را پلکانی به قیمت واقعی نزدیک کند، شاید کسانی که تحریم را به سخره میگرفتند امروز که تصمیم گیر هستند بهتر اثرات آن را درک کنند. دولت برای خلاصی از آثار ویرانکننده تحریم راهی ندارد غیرازآنکه هر چه زودتر تکلیف مذاکرات و احیای برجام را مشخص کند و با به نتیجه رساندن گفتگوها از این طریق خود را از فشارهای ناشی از تحریم راحت کند. ادامه روند فعلی باعث میشود دولت بیشتر به سمت طرحهای ریاضتی برود، طرحهایی که هر کدام نارضایتیهای اجتماعی به دنبال خواهد داشت. برخی میگویند سرنوشت کشور را به مذاکرات و برجام گره نمیزنیم، اما سالهاست این گره زده شده است. خیلی از سرمایهگذاران خارجی به خاطر تحریم جسارت سرمایهگذاری در ایران را ندارند، سرمایهگذار داخلی هم در فضای متزلزل اقتصادی فعلی انگیزه کار کردن را ندارند. این یک نمونه از آثار تحریم است که باعث عقبماندگی کشور در بهرهبرداری از طرحهایی است که نیازمند ورود سرمایهگذار و تکنولوژی شرکتهای خارجی است.
روزنامه وطن امروز با عنوان خودزنی اینستاگرام با حذف ۱۳ میلیون پست نوشت: این یکی از پرتکرارترین جملاتی بود که در روزهای پس از ترور فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران در دیماه سال ۹۸ از زبان تحلیلگران داخلی و خارجی مطرح میشد. سرمایه معنوی و الگوی هدایتبخشیای که حاجقاسم سلیمانی با شهادت خود برای دهها میلیون نفر در داخل و خارج از کشور به وجود آورده بود، در کوتاهترین زمان ممکن خود را در مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید نشان داد و تبدیل به یکی از بزرگترین اجتماعهای مردمی در طول تاریخ بشریت شد. از همین رو مهار این خشم جمعی که در گزاره «انتقام» خود را عینیت میبخشید و خنثی کردن الگوی قابل تکثیر فرمانده مقاومت از نخستین ساعات پس از اقدام بزدلانه ارتش آمریکا در ترور شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در دستور کار رسانههای غربی و بویژه پلتفرمهای مجازی و شبکههای اجتماعی قرار گرفت تا جایی که صفحات بسیاری از هموطنانمان در نخستین روزهای پس از شهادت شهید سلیمانی به بهانه انتشار تصاویر آن شهید و مطالب مرتبط به مکتب سلیمانی، از سوی پلتفرم اینستاگرام مسدود شد. سرکوبگری آشکار اینستاگرام از ترس موج اجتماعی دوستداران سردار مقاومت البته به هفتههای ابتدایی پس از شهادت شهید سلیمانی محدود نماند و در ۲ سال گذشته دامن بسیاری از کاربران و رسانههایی که در این پلتفرم حاضر بودهاند را گرفت. البته هیچکدام از این رفتارها باعث نشد سایه سرکوب رسانهای استکبار و گذر ایام و روزگار منجر به کمرنگ شدن فعالیتهای مردم ایران و منطقه در پاسداشت مقام و جایگاه شهیدان مقاومت شود.
با تمام این اوصاف این روزها در شرایطی به دومین سالگرد شهادت شهیدان حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در ۱۳ دیماه نزدیک میشویم که فعالیت کاربران شبکههای اجتماعی در بزرگداشت مقام شهیدان مقاومت نیز افزایش ملموسی یافته است و هیچ نشانی از کمفروغ شدن یاد این شهیدان پس از فشارهای گسترده پلتفرمهای آمریکایی به حامیان مقاومت وجود ندارد. ترس از این زنده نگه داشته شدن یاد شهیدان مقاومت و پاسداشت شکوهمندانه سالگرد ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی باعث شد شبکه اجتماعی اینستاگرام در اقدامی عجیب که البته باعث رسوایی این پلتفرم نیز شد، در مواجهه با موج محتواهای تولید شده در پاسداشت شهیدان مقاومت که از هشتگ Hero# به معنای قهرمان استفاده کرده بودند اقدام به حذف تمام پستهای اینستاگرامی کند که از این هشتگ استفاده کرده بودند. این مواجهه در حالی رخ داد که در روزهای گذشته بسیاری از مردم ایران و منطقه مطالب زیادی را با استفاده از این هشتگ در یادبود شهیدان مقاومت منتشر کرده بودند. در این میان، اما اقدام عجولانه اینستاگرام تبدیل به یک خودزنی و رسوایی برای این پلتفرم آمریکایی شد، تا جایی که بر اساس گزارش رسانهها، سرکوب این هشتگ منجر به حذف ۱۳ میلیون پستی شد که در اینستاگرام از هشتگ Hero استفاده کرده بودند، به گونهای که بسیاری از پستهایی که با محوریت قهرمانان داستانی آمریکا، شخصیتهای سینمایی، ورزشی، هنری و... بارگذاری شده بودند از ترس نسبت داشتن با محتواهای تولیدشده در پاسداشت سالگرد شهادت شهیدان مقاومت از دسترس مخاطبان این شبکه اجتماعی خارج شد.
حمله به تمام محتواهایی که کاربران اینستاگرام با هشتگ Hero منتشر کرده بودند در شرایطی بود که روز پنجشنبه این هشتگ تبدیل به ترند یک جهانی در بسیاری از شبکههای اجتماعی شده بود. در این میان با توجه به فاصله قریب به ۱۰ روزه تا سالگرد ترور سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس، هراس از فراگیر شدن موج بزرگداشت مقام این شهیدان در شبکههای اجتماعی باعث شده اینستاگرام که وحشیانهترین و سرکوبگرانهترین رفتار را در ۲ سال گذشته در مواجهه با این موضوع داشته است در اقدام به ظاهر پیشدستانه خود تن به این رسوایی و حذف ۱۳ میلیون پست دهد.
جایگاه عظیم و محبوبیت بالای شهیدان مقاومت در میان مردم ایران و مبدل شدن این شهیدان به نمادی از حقخواهی و ظلمستیزی ایرانیان در ۲ سال گذشته باعث شده حساسیتها نسبت به جایگاه شهید سلیمانی در معادلات سیاسی و اجتماعی ایران بالا برود. با این حال آنچه از شواهد و قرائن به چشم میآید این است که با نزدیک شدن به ۱۳ دی، اقدامات خودجوش مردمی در فضای عمومی و مجازی باعث اثبات این گزاره خواهد شد که سرمایه اجتماعی و وحدتبخش شهیدان بزرگترین عامل اقتداربخش به جمهوری اسلامی ایران است.