به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه هجدهم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که زمزمههای جدی توافق، قزاقستان و بحرانسازیهای جدید، جهاد مجازی خونخواهان حاجقاسم، اسکان اضطراری بیش از ۱۳ هزار نفر در استانهای سیلزده و هاشمی رفسنجانی روحانی توسعهگرا سیاستمدار میانهرو از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
احسان شادی طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان فوریترین نیاز و خواسته ایرانیان نوشت: کاش در ایران همانند شمار قابل اعتنایی از کشورهای دارای نهادهای دموکراتیک، بنگاههای کوچک و بزرگ و تخصصی و عمومی نظرسنجی خصوصی میتوانستند در شرایط آزاد و برابر با نهادهای ملی نظرسنجی فعالیت کنند و نتایج هر نظرسنجی را با رعایت اصول نظرسنجی کارشناسانه و غیرجانبدارانه به اطلاع افکار عمومی برسانند. در این صورت میشد انتظار داشت این بنگاهها با توجه به وضعیت و موقعیت ایرانیان نظرسنجیهای پرشمار و گوناگون را در دستور کار قرار دهند و مدیران ادارهکننده جامعه نیز با استفاده از نتایج نظرسنجیها برای مسالههای روز و با اولویت بالا تصمیمی میگرفتند که پشتوانه نظر شهروندان را نیز داشت. در حالی که این نهادها در ایران وجود ندارند یا اگر نظرسنجیهایی از سوی نهادی انجام میشود بیواسطه به اطلاع افکار عمومی نمیرسد. باید برای اطلاع از نیازها و خواستههای اصلی شهروندان، بیشتر روش مشاهده در محلهای عمومی مثل اتوبوس، تاکسی و مترو، صف نانوایی، دورهمی دوستانه و خانوادگی به کار آید. به نظر میرسد گوش کردن به حرفهایی که بوی خواسته عمومی و نیاز ملی را دارند میتوانند دارند نشان دهند شهروندان ایرانی نیاز به آرامش ذهنی و دوری از مجادلههای بیپایان دارند. یکی از این مجادلهها مقوله بسیار بااهمیت حل مساله هستهای است. شهروندان بیش از ۱۶- ۱۵ سال است که با وجود چند دولت با گرایشهای گوناگون میشنوند که پرونده هستهای ایران راه را برای تحریم و سختگیری غرب و متحدان هموار کرده است. شهروندان ایرانی با توجه به تعارض دولتهای مستقر و منتقدان سیاسی داخلی و نیز اطلاعرسانی گسترده شبکههای اجتماعی و نیز رسانههای خارجی و به ویژه رسانههای فارسیزبان خارجی به این نتیجه محتوم رسیدهاند که اگر پرونده هستهای ایران به هر روش و راهی حل شود وضعیت اقتصادی آنها دست کم بدتر نخواهد شد.
ایرانیان حالا با پوست و گوشت و استخوان خود دردهای سرچشمهگرفته از تحریم را در جای جای زندگی میفهمند و بزرگترین نیازشان این است که این داستان یک روزی به همین زودیها پروندهاش بسته شود تا ایران نیز مثل بقیه کشورهای عادی دنبال برطرف کردن نیازهای مادی شهروندان شود و از دور باطل خلاص شوند. هزاران روز زندگی با فشار روحی و مادی به دلیل وجود اختلاف بر سر یک پرونده روزهای سختی برای ایرانیان رقم زده و اینکه حال اقتصاد ایران خوب نیست نقل محافل دولتی و مجلس شده که یکی از مهمترین دلایل آن همین پرونده باز است.
عباس حاجی نجاری طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با عنوان گزینههای انتقام سخت نوشت: با شهادت سردار سلیمانی فصل جدیدی درروند تحولات منطقه رقم خورد، چراکه قدرت نیروهای مقاومت بیشتر و الهام بخشی خون شهید سبب شده است که عرصه بر متجاوزان و صهیونیستها تنگتر شود. رهبر معظم انقلاب در توصیف این وضعیت در سخنانشان در دیدار با خانواده و ستاد سالگرد شهید سلیمانی یادآور شدند: «یک نفری گفته بود که شهید سلیمانی برای دشمنانش خطرناکتر از سردار سلیمانی است؛ درست فهمیده بود؛ واقعاً همینجور است. آنهایی که دو سال پیش شهید سلیمانی را و شهید ابومهدی عزیز را و دیگر همراهانشان را به شهادت رساندند، فکر میکردند کار تمام شد؛ فکر میکردند که زدیم اینها را و تمام شد، خلاص شد. امروز وضع آنها را نگاه کنید ببینید در چه وضع و وضعیتیاند. وضع امریکا را ببینید! از افغانستان آنجور فرار میکند و در عراق ناچار است که تظاهر به خروج کند -البتّه باید برادران عراقی هوشیارانه مسئله را دنبال کنند- مجبور است که بگوید که منبعد از این نقش مستشاری ایفا خواهم کرد؛ یعنی اقرار کند به اینکه آنجا حضور نظامی نمیخواهد داشته باشد و نمیتواند داشته باشد. مسئله یمن را ملاحظه کنید، مسئله لبنان را نگاه کنید. جریان ضد استکباری در منطقه، جریان مقاومت در منطقه، امروز از دو سال پیش، پررونقتر و شادابتر و امیدوارتر دارد حرکت میکند و کار میکند. در سوریه هم اینها زمینگیر شدند، در سوریه هم هیچ امیدی برای آیندهشان نیست؛ اینها برکات این خون عزیز و خون مظلومانه است.»
اما فراتر از شکستها کابوس انتقام، آرامش را از آنها گرفته و روزبهروز بهرغم گذشت زمان گزینههای پیش روی مقاومت برای انتقام سخت بیشتر میشود. ضربات سهمگین موشکهای ایران بر پایگاه امریکایی در عین الاسد آنچنان برای امریکاییها سخت بود که طی دو سال گذشته هرگاه ژنرال مکنزی فرمانده تروریستهای امریکایی در منطقه مصاحبه میکند بهناچار به شکست امریکاییها در برابر موشکهای سپاه پاسداران که اولین گام در انتقام بود، اعتراف میکند. هفته گذشته نشریه امریکایی نیویورکر، به نقل از وی گفت: «در الاسد، آنها تقریباً هر نقطهای را که میخواستند هدف قراردادند. مکنزی سپس ادعا کرد اکنون آنها میتوانند بهطور مؤثر در بخش وسیع و عمق خاورمیانه ضربه بزنند. ایران میتواند با دقت و با تعداد زیاد ضربه بزند؛ و اگر هشدار قبلی ایران در این عملیات به دولت عراق نبود، شاید امریکاییها ناچار میشدند بزرگترین تلفات تاریخ ارتش امریکا در یک عملیات را متحمل شوند.» نکتهای که مکنزی به آن اذعان و یادآور میشود: «در صورت تخلیه نشدن این پایگاه، ممکن بود ۲۰ تا ۳۰ هواپیما و ۱۵۰ نیروی امریکایی را در آن حمله از دست دهیم.» اخراج امریکایی از منطقه دومین انتقامی است که امریکاییها متحمل آن شدهاند؛ فرار از افغانستان، آغاز روند اخراج از عراق با ادعای تبدیل مأموریت از نظامی به مستشاری در عین تحمل کابوس موشکها و پهپادهای مقاومت که این روزها آرامش را از آنها گرفته، چارهای جز فرار از عراق همچون افغانستان برای آنها باقی نگذاشته است، اخراجی که در آینده نزدیک از سوریه تکرار خواهد شد و پسازآن امریکاییها ناچار خواهند شد که از تمامی پایگاههای مستقر در کشورهای منطقه فرار کنند، چراکه مقاومت برای انتقام حدومرز نمیشناسد.
اما تأکید این روزهای فرماندهان مقاومت بر انتقام از عاملان مستقیم جنایت، یعنی ترامپ، پمپئو و نتانیاهو آرامش را از آنان سلب کرده است، اگرچه سخنگوی کاخ سفید مدعی شده که این سخنان «مخاطبان خاص» خودش را دارد، اما التماس پمپئو به دولتمردان امریکا مبنی بر اینکه «از من و ترامپ محافظت کنید» نشاندهنده وحشت پمپئو از انتقام وتوان مقاومت در تحقق آن است، چراکه میداند قدرت امریکا رو به افول است و انتقام حتی ممکن است داخل خاک امریکا باشد.
سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس در مراسم بزرگداشت سردار خاطرنشان کرد: «خروج امریکا از منطقه یکی از اهداف بود که البته بالاتر از خروج، اخراج شدند. مردم عراق و منطقه امریکا را تحمل نخواهند کرد. انتقام اساسی ما از شما گرفته خواهد شد البته ما سبک خودمان راداریم. ما سبک جنایتکاران را نداریم، ولی سبک خود راداریم. مسیر مقاومت ادامه مییابد و شمشیر مقاومت، دشمنان را از سر راه برمیدارد.»
سجاد اسماعیلی مشاور رئیس سازمان غذا و دارو طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان چرا تزریق دوز دوم و سوم واکسن ضرورت دارد؟ نوشت: دولت دکتر رئیسی نشان داده است اهتمام جدی به تهیه و تأمین واکسنهای مورد نیاز کشور دارد این در حالی است که ایران پنج پیک شیوع کرونا را پشت سر گذاشته و در پیک پنجم بیماری که بهدلیل شیوع سویه غالب دلتا شدیدتر از بقیه بود، نه تنها تختهای بیمارستانی بهطور کامل اشباع شدند، بلکه شاهد بودیم کمبودهای مقطعی در تأمین دارو و تجهیزات پزشکی مورد نیاز بیماران نیز بهوجود آمد. به هر حال با وجود آنکه قبل از روی کار آمدن دولت فعلی تنها ۱۹ میلیون دوز واکسن وارد شده بود و دولت سیزدهم در طول پنج ماه تا پایان آذرماه، حدود ۱۳۱ میلیون دوز واکسن برای کشور از طریق واردات تأمین کرد. علاوه بر این حدود ۲۵ میلیون دوز واکسن نیز توسط تولیدکنندههای داخلی تأمین شده است. اهتمام جدی دولت سیزدهم موجب شد از وضعیت مرگ روزانه که در برههای به ۷۰۰ بیمار در روز رسیده و نقشه کرونایی کشور یکپارچه قرمز شده بود، امروز آمارمرگ و میر روزانه به زیر ۲۰ نفر برسد و نقشه کرونایی کشور به رنگ آبی دربیاید. علاوه بر این، از حدود ۷ هزار بیمار بستری در بخشهای مراقبت ویژه به حدود ۲۷۰۰ بیمار رسیدهایم. طبیعتاً، همه این دستاوردها مرهون اثربخشی واکسیناسیون است که در کنار تأمین جهادی واکسن، مردم نیز از واکسیناسیون علیه کووید ۱۹ استقبال کردند و میزان قابل توجهی دوز اول و دوم واکسن در جمعیت هدف تزریق شد. گرچه عدم تزریق واکسن از سوی عدهای از اقشار جامعه بحث مهمی است که متخصصان مربوطه در حوزههای علوم اجتماعی و علوم پزشکی درباره آن باید به بحث و تبادل نظر بنشینند. در شرایط فعلی، همافزایی همه دستگاههای متولی حاکمیتی و مردمی باید برای تشویق و فرهنگسازی افرادی صرف شود که دوز اول یا دوم را دریافت کرده و الان بخش عمدهشان باید دوز سوم یا یادآور و بخشی دیگر دوز دوم را تزریق کنند. چنین دغدغهای در جلسه کمیته اطلاعرسانی و مدیریت عملیات روانی ستاد ملی مقابله با کرونا نیز مطرح شده است؛ به این معنا که برای اینکه گرفتار پیک ششم بیماری ناشی از گردش بالای سویه امیکرون نشویم، بهتر است با تمام توان و اطلاعرسانی مناسب و بهنگام، مردم را برای تزریق دوز دوم و سوم تشویق کنیم.
بدیهی است به خاطر همت دولت سیزدهم، مردم نگران تأمین واکسن نباشند. محوریت ستاد ملی مقابله با کرونا، تأمین واکسن (از منابع وارداتی و تولیدات داخلی) است. ستاد ملی مقابله با کرونا، تأمین ارز مورد نیاز برای تأمین مواد اولیه و جانبی واکسنهای داخلی را تصویب کرده است و هر اندازه شرکتهای تولیدکننده داخلی واکسن تولید کنند، آنها را خریداری و یا حتی پیشخرید میکند؛ لیکن همانطور که گفته شد محوریت تأمین واکسن است. اگر بخواهیم اثربخشی واکسنهای موجود در سبد واکسیناسیون را برای سویه امیکرون ارزیابی کنیم، با توجه به اینکه بر اساس مطالعات انجام شده امیکرون کمتر از سویه دلتا باعث بستری و بیماریزایی میشود؛ بنابراین همچنان بهترین واکسن، در دسترسترین واکسن جهت تزریق است. علاوه بر این، وزارت بهداشت نیز دستورالعمل تزریق دوز سوم واکسنها را اعلام کرده است و به میزان کافی، واکسن برای تزریق دوز دوم و سوم وجود داشته و در صورت نیاز بیشتر، تأمین خواهد شد. برای جلوگیری از وقوع پیک ششم کرونا در کشور بر اساس شیوع واریانت امیکرون، همکاری مردم و اطلاعرسانی لازم برای تکمیل زنجیره واکسیناسیون ضرورت دارد؛ چرا که وقوع پیک مجدد، کشور را به سمت تعطیلیهای گسترده و محدودیتها پیش برده و همه اینها با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی به ضرر جامعه بوده و باعث بههمریختگی در برنامهریزیهای لازم میشود.