به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه بیستم دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که فرازهایی از بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با مردم قم به مناسبت ۱۹ دی از جمله «مذاکره میکنیم، اما تسلیم نخواهیم شد»، باید به وعدهها در موعد خود عمل کرد و مذاکره و تعامل با دشمن به معنای تسلیم نیست، در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سید مصطفی هاشمی طبا فعال سیاسی اصلاحطلب طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: نظرات نمایندگان مجلس و مسئولان در دولت و وصل کردن بودجه کشور صرفا به معیشت مردم چندان درست نیست و هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند. به عبارت دیگر بودجهای که دولت برای یکسال میبندد باید بتواند در حوزههای مختلف تخصیص یافته به درستی ایفای نقش کند و کار انجام دهد، اما آن کار لزوما این نیست که به واسطه بودجه معیشت مردم بهتر شود. معیشت مردم موقعی بهتر میشود که کار، شغل و درآمد بهتری داشته باشند و سیستم اقتصادی کشورمان این همه تورم پولی نداشته باشد و پول در جامعه پخش نکنند. در حالی که در طی این سالها این اتفاق افتاده است؛ لذا بودجه سال ۱۴۰۱ نیز مثل بودجههای گذشته ماهیتا فرقی نکرده و حتی حداقل انتظار از بودجه این بوده که بودجه ما بتواند به مسائلی مثل آب و خاک که تهدیدی برای کشور است و بحران آن حس میشود، رسیدگی کند. ولی باز هم بودجه را در قسمتهای عمرانی برای طرحهای مختلف پخش کردند و طرحهایی که اصلاح اولویت ندارند را نیز باز هزینه میکنند؛ لذا این دید که بودجه صرفا بتواند معیشت مردم را بهتر کند، درست نیست. مگر اینکه بگوییم معیشت کارکنان دولت بهبود یابد یا حقوقشان در بودجه دو برابر شود، ولی اینکه محرومیتزدایی کند یا شرایط زیست مردم را بهتر کند خیلی به بودجه ارتباط ندارد. چرا که بودجه تعریف دارد که عبارت است از هزینههای پرداختی دولت بهاضافه طرحهای عمرانی و بحث اینکه بودجه میخواهد عدالت را برقرار کند یا معیشت مردم را بهتر کند بحثی انحرافی است و چنین چیزی امکان ندارد. حتی اگر در نظر بگیریم که مذاکرات وین به نتیجه برسد، توافق حاصل شود و در نهایت تحریمهای ایران نیز برداشته شود، این مساله در کوتاه مدت کار خاصی نمیتواند، انجام دهد. مگر اینکه بگوییم در بلند مدت با امکاناتی که ممکن است مثل سرمایهگذاری، فروش نفت یا ایجاد اشتغال جدید و ایجاد رونق اقتصادی ممکن است فراهم شود و کمک کند. ولی در کوتاه مدت نهایتا نفت را بیشتر میفروشیم و ارز بیشتری به دست میآوریم که تازه ارز را نیز باید فروخته و بین مردم پول پخش کنیم؛ لذا لغو تحریمها و توافق در کوتاه مدت به آن صورت تاثیرگذار نخواهد بود. البته از دولت نمیتوان انتظار زیادی داشت و متاسفانه این انتظار قبلا در بحبوجه تحریم نیز بود که امامان جمعه از تربیون نماز جمعه بارها خطاب به دولت میگفتند که معیشت مردم را بهتر کنید، در حالی که این کار شدنی نیست. اکنون نیز دولت هر چقدر شعار دهد نمیتواند به همه آنها عمل کند؛ لذا چفت و بست اقتصاد کشور به نحوی شده که با امکانات خیلی بیشتر نیز نمیشود این سیستم را تغییر اساسی داد. چرا که هزینههای بیشتری به مردم تحمیل میکند و دولت هم نمیتواند همه این هزینهها را تامین کند.
احسان شادی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت با تیتر هاشمیرفسنجانی و اتوبوسخوابی نوشت: تندروها در هر دو جناح سیاسی مشهور ایران از نظر روشهای مبارزه سیاسی و نیز راهبردهای کسب قدرت همپیوندیهای غیرقابل انکاری دارند و با کمی دقت میتوان به این همپیوندیهای روش مبارزه سیاسی آنها پی برد. با این تفاوت که تندروهای اصولگرایان اگرچه دیر آمدند، اما از همتاهای خود در دیگر جناح سیاسی خوب آموختند و درسهای بزرگی یاد گرفتند و حالا آنها را به کار میگیرند.
یکی از این روشهای مبارزه سیاسی در میان تندروها به کارگرفتن راهبردهای پوپولیستی و ایجاد نفرت و هراس طبقاتی در میان شهروندان عادی است. این تندروها همیشه یک کانون را برای تیرباران و بستن آن کانون به رگبارهای توهین و اتهام بدون سند در دستور کار قرار میدهند. تاریخ معاصر ایران پس از جنگ نشان میدهد این کانون مورد حمله در همه سالهای تازهسپریشده شادروان آیتالله هاشمیرفسنجانی بوده است. همه کسانی که تاریخ انقلاب اسلامی به ویژه دهه نخست سالهای پس از جنگ را مطالعه کرده و یا تجربه عملی این دوره را دارند نیک میدانند که مرحوم هاشمیرفسنجانی از مسوولان تراز اول کشور بود و بنیانگذار جمهوری اسلامی به او اعتماد صددرصد داشت. پس از جنگ، اما جناح چپ که بعدها به اصلاحطلب مشهور شدند برای رایآوری در انتخابات باید جایی بزرگ را هدف قرار میدادند و گاه حرفهایی عجیب بر زبان میآوردند و شهروندان تهیدست را نسبت به کسی و جریانی بدبین میکردند. با توجه به روند توزیع قدرت سیاسی در دهههای پس از جنگ، این کانون حمله، تنها هاشمیرفسنجانی بود. میانسالان یادشان هست که انبوهی از حرفهای بیپایه و اساس علیه او و خانوادهاش در جامعه به راه افتاده بود و هر جا حرفی از فساد احتمالی بود، انگشتها به سوی او نشانه میرفت. به طور مثال میگفتند نصف کیش در مالکیت هاشمیرفسنجانی است یا همه پستههای صادراتی استان کرمان به خانواده او تعلق دارد و کار تا جایی پیش رفته بود که میگفتند هاشمیرفسنجانی همه تجارت عتیقه را در دست دارد. اصولگرایان از این حربه دستساخت اصلاحطلبهای افراطی، در به ریاست رساندن احمدینژاد به کرسی ریاستجمهوری استفاده کردند و هنوز نیز نسل جوان اصولگرایان تندرو به این حربه مجهزند و عجیبترین حرفها را میزنند. به طور مثال و پس از تبعات تلخ اتوبوسخوابی، این مساله را در جامعه مطرح میکنند که اتوبوسخوابی نتیجه مانور تجمل دولت هاشمیرفسنجانی بوده است. به گونهای که در یک خبرگزاری نوشتهشده: «تکنوکراتهای دولت هاشمی محصلین ایرانی بودند که در غرب تحصیل کرده و پیشرفت صنعتی غرب را از نزدیک دیده و در تلاش بودند ایران را نیز در این راه قرار دهند؛ مسیری که با شکست همراه شد و تنها ثمره آن، افزایش بیش از حد فاصله طبقاتی بود.»
واقعیت این است که شهروندان میانسال به بالا دیگر فریب این نوع پوپولیسم را نمیخورند و جوانان ایرانی نیز اصولا گوششان به این حرفها بدهکار نیست و اصولگرایان تندرو بهتر است دستاویزی نو پیدا کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان اولیانُف نماینده ایران نیست نوشت: روزنامه بعد از اعتراضات فراوانی که در رسانههای مکتوب و مجازی به دخالتهای میخائیل اولیانف نماینده روسیه در مذاکرات وین، در امور ایران شد، صبر کردیم تا وزارت امور خارجه کشورمان واکنشی نسبت به نماینده روسیه نشان دهد و یا توضیحی در زمینه سخنان، دیدارها و توئیتهای او ارائه نماید، ولی خبری نشد.
اولیانف، به نظر میرسد خود را در جایگاهی میبیند که میتواند سرنوشت مذاکرات وین را رقم بزند و برای جمهوری اسلامی ایران تعیین تکلیف کند. این روحیه قیّممآبی را مردم ایران از هیچکس اعم از روسی و چینی و آمریکائی و اروپائی نمیپذیرند و اگر مسئولین وزارت امور خارجه به دلیل ملاحظاتی که ممکن است داشته باشند از اظهارنظر درباره این موضوع خودداری میکنند، به این معنا نیست که نماینده روسیه خود را مجاز به ادامه دخالتها بداند.
میخائیل اولیانف، که به عنوان نماینده کشورش در مذاکرات برجامی وین شرکت میکند، در روزهای گذشته دیدارهای جداگانهای با هیاتهای سعودی، آمریکائی و اروپائی داشت که گفته میشود به نوعی درصدد انجام مهندسی موردنظر دولت متبوع خود درباره چگونگی توافق در مذاکرات وین بوده است. تعریضی هم در توئیتر نسبت به دکتر ظریف وزیر سابق امور خارجه کشورمان داشت که کاملاً غیرمودبانه بود و، چون اعتراضات زیادی به آن شد به ناچار آن را از صفحه توئیتری خود حذف کرد. چند بار نیز به مثابه قیّم از طرف ایران درباره مذاکرات وین اظهارنظر کرد که مورد اعتراض رسانههای ایرانی قرار گرفت.
نگرانیها و اعتراضاتی که اصحاب رسانه و صاحبنظران ایرانی درباره رفتار غیرعادی میخائیل اولیانف ابراز کردهاند، کاملاً قابل درک است. مسئولان سیاست خارجی کشورمان نباید این اعتراضات و ابراز نگرانیها را به معنای مخالفت با دولت سیزدهم یا وزارت امور خارجه کشورمان تلقی کنند. تمام مردم ایران و تمام فعالان سیاسی از جناحهای مختلف و صاحبان سلیقههای گوناگون خواهان پیشرفت مذاکرات برجامی وین، احیاء برجام و رفع تحریمها هستند و هیچکس مایل نیست این مذاکرات بیسرانجام بماند. بنابراین، اعتراض به رفتار اولیانف، یک اعتراض وطندوستانه، استقلالخواهانه و با هدف جلوگیری از مداخلات خارجی است. طبعاً حساب افراد و رسانههائی که در خارج از کشور با اهداف خصمانه وارد این مبحث میشوند از حساب معترضین داخلی جداست. آنها با اصل نظام جمهوری اسلامی مشکل دارند، ولی اصحاب رسانه و صاحبنظران داخلی معترض به دخالتهای نماینده روسیه، این اعتراضات را با هدف حفاظت از نظام و جلوگیری از طمعورزیهای بیگانگان انجام میدهند.
سوابق روسیه و بعدها شوروی و بعد از فروپاشی شوروی باز هم روسیه کنونی در رفتار با ایران، ایجاب میکند همواره با چشمها و گوشهای باز و تیز نگران دخالتها و طمعورزیهای مقامات روسی باشیم. در ماجرای تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران، دیدیم که روسیه و چین همواره منافع خود را بر هر چیز دیگری ترجیح دادند و در ردیف کاسبان تحریم البته با مارک خارجی آن قرار گرفتند و جیبهای گشاد خود را از اموال مردم ایران پر کردند. اکنون نیز رفع تحریمهای ضدایرانی به نفع آنها نیست و این خود ما هستیم که باید تلاش کنیم در مذاکرات وین به توافقی که منافع و مصالح ملت ایران را تضمین کند دست یابیم و چشم امید داشتن به بیگانگان خطائی بزرگ است.
براساس منطق حکمرانی سالم در نظام اسلامی، باید دولتها همواره برای حفاظت از حرمت مسئولین قبل از خود در برابر بیگانگان احساس مسئولیت کنند. همانطور که دولتهای بعد از دولت کنونی باید به این وظیفه عمل نمایند، مسئولین دولت فعلی نیز باید در برابر حرمتشکنی بیگانگان نسبت به مسئولین قبل از خود احساس مسئولیت کنند. بر این اساس باید به اولیانف به خاطر بیحرمتی به وزیر خارجه سابق کشورمان تذکر رسمی داده شود. اگر درباره چرخش روزگار معتقد به قاعده «آسیاب به نوبت» هستیم، نباید اولیانف را مطلقالعنان بدانیم.