به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه ۲۷ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که نشانههای امید به توافق در هفته آینده، پیام روشن مجلس به تیم اقتصادی دولت، رفاه پیش از انقلاب از واقعیت تا پروپاگاندا، دیدار رئیسی و پوتین احتمالا این هفته و رشد ۸ درصدی اقتصاد در ابهام در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
محمدهادی جعفرپور وکیل پایهیک دادگستری و مدرس دانشگاه، طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان ضرورت واکاوی اعتراضات نوشت: معلمان، کارگران، قضات و کارمندان دادگستری و سایر اقشار جامعه هر یک بهانحای مختلف سعی میکنند صدای اعتراض خویش را به گوش مسئولان برسانند. نقطه اشتراک قاطبه این صداها حقوق و درآمد ایشان است که در عبارت مشکل معیشت خلاصه میشود، خواستهای اگرچه ابتدایی، اما بهحق و اصلیترین تکلیفی است که بر عهده هر دولتی است؛ آنچنان بدیهی و مبرهن که نباید نیازی به مطالبه آن باشد. بهموازات چنین واکنشهایی تکلیف وکلای دادگستری بهعنوان سربازان عدالت و مدافعان حقوق ملت نیز روشن و مبرهن است؛ اگرچه این روزها حال اهالی خانه عدالت این کهننهاد مدنی کشور چندان تعریفی ندارد، اما وکلای دادگستری بهموازات تحمل هجمهها و چالشهایی که در این چند سال بارها و انحای مختلف و بعضا هرروزه برایشان تحمیل میشود، خودشان را مکلف میدانند تا تماموکمال با تنها ابزار خویش که همانا قانون است ولاغیر، به دفاع از حقوق عمومی مردم برخیزند. در چنین موقعیتی که بخش عمدهای از انرژی و توان وکلای دادگستری صرف دفاع از اصول بدیهی خانه صنفی و احقاق حقوق صنفی خویش میشود، نکته حائز اهمیت به دفاع از حق و قانون شیوه دفاع و اعتراض وکلای دادگستری است که الا و لابد با سایر اقشار جامعه متفاوت بوده و هست.
وکلای دادگستری در این چند سال تحت فشار و هجمههای متعددی نه کار و فعالیت حرفهای و صنفی خویش را تعطیل کردند و نه هیچگاه از مدار قانون خارج شدند. آنان همواره سعی داشتهاند حرف و سخن خویش را در قالب مذاکره و گفتگو و تعامل بیان کنند. این جماعتی که از ایشان به مدافعان حقوق عامه مردم یاد میکنند، حتی قادر به بیان درددلها و دغدغههای خویش در رسانهای که بنا به اعتبار و نامش ملی تعریف میشود، نبوده بلکه برعکس بعضا شاهد شمشیری بودند که از رو برای ایشان بستهاند. نجابت، ذات حقوقدانان است که به اشکال و گونههای مختلفی به منصه ظهور رسیده و امید است که مسئولان ببیند که سربازان عدالت جامعه چگونه نجیبانه حقوق حقه خویش را بدون تحمیل کمترین هزینه مطالبه میکند. این سربازان عدالت، فرزندان برومند همین آبوخاک طوری تربیت شدهاند که برای مطالبه حقوق خویش نباید ذرهای هزینه به حاکمیت و سرزمین تحمیل کنند و این تکلیف نه از سر ترس و اجبار بلکه ناشی از باور قلبی ایشان است. حال که اقشار مختلف جامعه بحق در مسیر مطالبه حقوق خویش گام برداشتهاند، وکلای کانون وکلا بر خود فرض میدانند تا در صف مقدم این مطالبهگری حامی و همراه ملت بوده در جهت ایجاد مسیر قانونی و فضای امن احقاق حق دوشادوش ملت باشند و اولین و ابتداییترین خواست و تمنایی که میتوان مطرح کرد، آن است که کاش از پنجرهای دیگر به حوادث این روزها نگریسته شود. کاش حال که ادعای دولت مردمی و مجلس انقلابی بارها شنیده میشود، با نگاهی انقلابی-مردمی به درد مردم نگاه شود. وقت آن رسیده که نهتنها صدای اعتراض مردم را بشنوید بلکه به واکاوی و چرایی اعتراضات اخیر دل ببندید.
محمدصادق جنانصفت طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان رقص اژدها در ایران با آهنگ ساخت چین نوشت: همه کسانی که توانایی تحلیل و بررسی کارشناسانه و اثرگذار درباره قرارداد دوساله چین با ایران را دارند باید تا پیش از اینکه نقد این قرارداد تابوی سیاسی شده و نهی از نقد قرارداد قانونی و اجباری شود تا وقت باقی است و هنوز اجرای قرارداد الزامی نشده، دیدگاه خود را درباره این قرارداد برای شهروندان توضیح دهند.
از سوی دیگر نهاد دولت و نیز نهاد مجلس و سایر نهادهای ادارهکننده کشور باید درباره قراردادی که قرار است تا ۲۵ سال ادامه یابد به ایرانیان اطلاعرسانی کنند. یکی از بدترین و مهیبترین مساله درباره قرارداد با چین که به گفته مقام وزارت اقتصاد حالا وزارتخانهها شروع به صحبت برای قراردادهای بخشی کردهاند این است که چین اراده کرده جزئیات قرارداد نباید به اطلاع افکار عمومی برسد.
گروهی از سیاستمداران که حالا میتوان آنها را چینوفیل نامید در رسانههای خود تلاش گسترده و عجیبی دارند که منتقدان قرارداد با چین – به ویژه منتقدان این بند از قرارداد را که نباید مفاد قرارداد به اطلاع افکار عمومی برسد – را با شانتاژهای سیاسی و زدن برچسب غربگرایی و آمریکاگرایی به انزوا کشانده و راه را بر روشنگری در این باره ببندند.
مگر میشود سرنوشت اقتصاد یک کشور را بدون آشکار شدن جزئیات آن برای ربع قرن در اختیار کشوری قرار داد که کارنامه و برنامهای بر پایه دموکراسی و آزادیخواهی ندارد و تجربه نشان داده است در اجرای قراردادها با کشورهایی مثل ایران که در تنگنای اقتصادی قرار دارد به نفع خود عمل میکند و از علاقهمندان به ایران و کشور خواست چیزی نپرسند.
به نظر میرسد این روش پنهانسازی و پنهانکاری و نیز قرارداد با اراده یک کشور بزرگتر چیزی نیست جز اینکه بگوییم رقص اژدهای چینی در ایران با آهنگ ساخته چین و نیز سازهای این کشور اجرا خواهد شد. رقص اژدهایی که عجیب است و رقصندگان در پوشش اژدها پنهان شده و در حالی که از بیرون رصد نمیشوند از درون بر همه چیز اشراف دارند و رصد میکنند.
این حق شهروندان ایرانی است که بدانند مفاد قرارداد با چین و دستکم رئوس و کلیات آن چیست و ایران را در ربع قرن پیشرو به کدام سو میکشاند. افشای قرارداد از چند نظر مفید است و باید راه را بر بنبست پنهانکاری بست.
فایده نخست این است که در سایه روشنگریهای کارشناسانه میتوان تا پیش از شروع جزئیات، نقاط ضعف آن را پیدا کرد تا از هدر دادن سهوی و یا عمدی منافع ایرانیان اجتناب شود.
فایده دوم این است که چین را ملزم میکند مطابق قرارداد روشن و قراردادی که ایرانیان از جزئیات آن آگاه هستند اقدام کند و هرکاری خواست انجام ندهد.
فایده سوم افشای قرارداد مرموز این است که شاید با درز شرایط نوین احتمالی بتوان آن را با رعایت رقابتی کردن به چالش کشید و از افتادن ایران در چاله انفعال جلوگیری شود. باید معلوم شود رقص اژدهای چینی در سرزمین ایران با کدام آهنگ ساختهشده چینی مطابقت داده شده و سهم و نقش ایران چیست؟
عباس محمدیان طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان فضای مجازی بر خیمه رسانههای رسمی میکوبد! نوشت: گهی تند و گهی خسته رفتن را عقلا مذمت کرده اند و آهسته و پیوسته رفتن را ستوده و ضرب المثل کرده اند تا به روزگاران، پیران جوانان را پندی چنین دهند که پسرم! قدم به قاعده باید برداشت. من هم قبول دارم این را که در میدانی آرام جز این نباید کرد، اما وقتی دشمن دارد به تاخت به سوی شما میآید و تیغ آخته در هوا میچرخاند و فرق سرشما را هدف گرفته است، قاعده هم تغییر میکند و با همه توان و سرعت به دفاع برخاستن را اقتضا میکند. به ویژه که میدانیم اگر به ما برسد، به ضربتی ما را خواهد انداخت. اصلا قدرت رفتن را از ما خواهد گرفت و به خاک مذلت خواهد نشاند. آن وقت نه فرصت آهسته رفتن هم نخواهد ماند چه رسد به پیوسته رفتن!
مطالعه فضای موجود رسانهای و تامل در ایلغار فضای مجازیِ غیر خودی و آلوده که بوی آلبانی و انگلیس و آمریکا میدهد و لهجه عبری- عربی دارد، به ما میگوید، رسانههای رسمی، باید رسمِ آهسته و پیوسته رفتن را به شیوه دقیق و صریح و صادق و روایت اول تبدیل کنند. گاه هم به شتاب هرچه تمامتر بر دشمن بتازند. به قول بچههای جنگ، فقط برای” پاتک” طراحی نکنند که اول دیگران بزنند و اینان به دفاع برخیزند. برای “تک” هم حتما برنامه بریزند که تجربه ثابت کرده است، بهترین دفاع، حمله است. برای حمله هم آهستگی قطعا معنا ندارد هرچند پیوستگی را باید متناسب با شرایط از نو تعریف کرد. در این تعریف، پیوستگی در سلسله عملیاتهای رسانهای خود را نشان خواهد داد که رمق دشمن را میگیرد. با شتابی دقیق و سازمان یافته که امکان سازماندهی و تجدید قوا را از او بگیرد.
فضای رسانههای رسمی اصلا با این نگاه همسو نیست بماند که به دوران قبل از اینترنت و فضای مجازی میماند. خیلی آهسته و گاه حتی بدور از پیوستگی دارند تک نگاری میکنند. هنوز گرفتاری هرم تاریخی و هرم وارونه اند. در گزارشها اتو کشیده مینویسند تا اتوی کلمات شان به هم نخورد. به دروازه بانی خبر چنان دقت دارند که گاه خبری که باید و همه دیده اند، به صفحات راه نمییابد. میپندارند نگفتن به معنای نبودن است در نگاه جامعه. حال آنکه مردم در همان لحظه تولد خبر از آن باخبر میشوند. واقعیت این است که درشت پلکهای بسته رسانههای رسمی، فضای مجازی نه به پشت که به درون خیمه رسانههای رسمی رسیده است. اگر برای خیمه و خرگاه خودشان هم که شده تکانی به خود ندهند، فضای مجازی با این شتاب که میآید، نه تنها خیام شان را فتح خواهد کرد که گلیم پاره باقی مانده از دوران اوج شان را هم از زیر پایشان خواهد کشید، همین!