حضانت به معنای نگهداری و سرپرستی از طفل توسط پدر و مادر است. این مفهوم به لحاظ عرفی، در جامعه ما تحت عنوان حق حضانت شناخته میشود؛ اما در قانون مدنی برای این امر ترتیب دیگری در نظر گرفته شده است. به این صورت که حضانت فرزند، حق و تکلیفی است که قانونگذار بر عهده والدین قرار داده است. قیمومیت نیز نهادی است که در فقه و قانون برای حمایت از محجوران و سر و سامان دادن به امور حقوقی و مالی آنها تدوین شده است.
به گزارش «تابناک»؛ وقتی پدر یک خانواده فوت میکند، نگرانیهای ناشی از آینده فرزندان او، موضوعی است که بازماندگان باید علاوه بر مصیبت وارده و ناراحتیهای ناشی از آن به طور جدی به فکر آن باشند. از یک طرف پرسش این است که نگهداری، حضانت و تربیت این فرزندان با کیست، یا بهتر است بر عهده چه کسی باشد و از سوی دیگر موضوع اینجاست که ارث ناشی از ماترک متوفی چگونه به فرزندان میرسد و چه کسی باید درباره هزینهکرد یا نگهداری از این اموال تصمیم بگیرد؟
ولایت قهری پدر و پدربزرگ
تا زمانی که سایه پدر خانواده بر سر فرزندان است، از لحاظ نگهداری و مسائل مالی، اختلاف و سوالی در بین نیست. از یک طرف قانونگذار در قانون مدنی، حق و تکلیف نگهداری، تربیت و حضانت فززندان را به پدر و مادر اعطا کرده و از طرف دیگر پدر طبق قوانین ایران، ولیقهری کودک است و اگر به هر ترتیب، مالی برای فرزند وجود داشته باشد، اختیار تصمیمگیری درباره نحوه هزینهکرد یا سرمایهگذاری آن، بر عهده پدر است. البته پدر نیز موظف است در این خصوص مصلحت طفل را در نظر بگیرد؛ در غیر این صورت، این حق از او قابل سلب شدن است. همچنین طبق قوانین ایران، پدربزرگ پدری نیز به همراه پدر، بر فرزند ولایت دارد یا بهاصطلاح ولیقهری است؛ یعنی در مواردی که فرزند صغیر نمیتواند تصمیمگیری کند، طبق قانون پدربزرگ با رعایت مصلحت میتواند برای فرزند تصمیمگیری کند. یکی از این قبیل مسائل، موضوع ازدواج برای دختران یا نحوه هزینهکرد مالی برای تمامی فرزندان است. در واقع اگر پدر فرزندان زنده باشد، اجازه ازدواج دختر با اوست، در غیر این صورت و به شرط حیات پدربزرگ پدری، او باید اجازه ازدواج دختر را صادر کند.
حضانت فرزندان
طبق قانون، در زمان زندگی مشترک، حضانت فرزندان، حق و تکلیف والدین است؛ اما این پرسش مطرح میشود که زمانی که پدر خانواده از دنیا میرود، با توجه به اینکه پرداخت نفقه زن و فرزندان بر عهده پدر است، وضعیت نگهداری و تامین هزینههای مالی فرزند بر عهده چه کسی خواهد بود؟ بسیار مشاهده شده است که پس از فوت پدر در بین اعضای خانواده اختلافاتی نیز بر سر حضانت فرزندان و نگهداری از فرزندان ایجاد میشود. اما معمولا به دلیل رابطه احساسی و غیرقابل کتمان فرزندان با مادر، اولویت حضانت با اوست. در واقع اگر مادر از لحاظ اخلاقی و صلاحیت شخصی و مالی مشکلی برای نگهداری از فرزندان نداشته باشد، در صورت بروز هرگونه اختلاف در این خصوص، حضانت فرزندان به مادر داده میشود.
قیمومیت
هرچند در بسیاری از موارد بر سر حضانت و نگهداری از کودکان اختلافی پیش نمیآید و بدون اینکه کار به دادگاه بکشد، مادر عهدهدار حضانت فرزندان میشود و کسی هم به آن اعتراض نمیکند، موضوع قیومیت بسیار متفاوت است. قیم کسی است که بیشتر امور مالی فرزند را برعهده دارد. قیمومیت به معنای سرپرستی و قیم بودن است و قیم نیز به معنای سرپرست و تکیهگاه است. قیم توسط قاضی برای نگهداری طفل صغیر یا دیوانه یا غیررشید انتخاب میشود و در اصطلاح به او امین حاکم گفته میشود. با این تعاریف تفاوت بین حضانت و قیومیت کاملا روشن میشود.
قیومیت با کیست؟
با توجه به این تعاریف و معمولا در مواردی که داراییهای فراوانی از پدر برای فرزندان به ارث گذاشته شده باشد، بین مادر و خویشاوندان پدر اختلافات فراوانی بر سر قیومیت که در واقع همان صلاحیت تصمیمگیری در امور مالی فرزندان است، پیش میآید. مرجع قضایی در این شرایط با توجه به شرایطی که قانون برای قیم قرار داده است، وضعیت قیومیت اطفال را مشخص میکند.
این شرایط عبارتند از اینکه: طبق قوانین اسلامی اگر برای طفل صغیری که مسلمان است، قیم انتخاب میشود، باید قیم وی نیز مسلمان باشد، زیرا کفار نمیتوانند قیم یک فرد مسلمان شوند. قیم باید عاقل، بالغ، بصیر و آگاه به مورد مدنظر باشد. قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی و قابل اعتماد باشد.
چه کسانی نمیتوانند قیم شوند؟
قانونگذار برای اینکه مراجع قضایی در شرایط لازم بتوانند مناسبترین شخص را برای قیومیت اطفال انتخاب کنند، غیر از اینکه شرایط قیم را مشخص کرده، اشخاصی را نیز که نمیتوانند و صلاحیت ندارند این سمت را دریافت کنند، بهطور دقیق مشخص کرده است؛ بنابراین، اشخاص زیر این صلاحیت را ندارند:کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند. کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحههای سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند. کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است. کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند. کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
اولویت قیمومیت با کیست؟
طبق قوانین، در صورتی که اشخاص متعددی صلاحیت قیم شدن را دارا باشند، مراجع قضایی موظفند در انتخاب خود، خویشاوندان اطفال صغیر را بر دیگران مقدم بدانند. در میان خویشان محجور نیز مادر او، تا زمانی که همسر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است. با وجود این، زمانی که بین خویشاوندان دارای اولویت طفل بر سر قیم شدن اختلاف باشد و همه آنها نیز صلاحیت لازم را داشته باشند، معمولا مراجع قضایی مادر را به شرطی که شوهر نکرده باشد بر سایرین مقدم میدارند.، زیرا طبق ماده ۱۲۳۳ قانون مدنی، زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود، سمت قیومیت را قبول کند.
وظایف قیم
وظایف قیم از سوی قانون مدنی یا قانون امور حسبی تعیین میشود و بستگی به اموری دارد که برای آن قیم انتخاب میکنند. به عنوان مثال اگر برای اداره اموال باشد، از قوانین خاص خود پیروی میکند. فرد قیم میتواند در اموال منقول تحت قیمومیت دخل و تصرف داشته باشد، ولی نسبت به اموال غیرمنقول باید با اجازه دادستان در آن دخل و تصرف کند. در صورتی که فرد صغیر به سن بلوغ رسیده باشد، تمامی اموال از قبیل منقول و غیرمنقول به خود او تعلق میگیرد و اگر راجع به عملکرد قیم خود شکایتی دارد که وی مصلحت را رعایت نکرده است، میتواند به مراجع قانونی شکایت کند. ولی در این صورت فرد قیم هم با ارائه مدارک میتواند ادعا کند که در نگهداری از اموال، مصلحت را رعایت کرده است. وفق ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی، مواظبت شخص مولیعلیه، یا همان فرزند صغیر، و نمایندگی قانونی او در همه امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است.