چهارمین روز چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر با نمایش فیلمهای «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس و «ماهان» به کارگردانی حمید شاه حاتمی همراه بود. «ملاقات خصوصی» و به خصوص بازی هوتن شکیبا در این فیلم توجه مخاطبان را به خود جلب کرد اما در ادامه نمایش فیلم ضعیف «ماهان» موجب اعتراضهایی درباره منطق انتخاب فیلمها شد.
به گزارش «تابناک»؛ چهلمین جشنواره فیلم فجر با نمایش 22 فیلم بلند سینمایی و حضور 10 فیلم کوتاه و 10 فیلم مستند از یازدهم بهمن تا بیست و دوم بهمن به میزان برج میلاد به عنوان کاخ جشنواره برگزار میشود. علاوه بر این آثار، ده فیلم مرمت شده در جشنواره چهلم به نمایش در میآید. در این دوره به روال دوران پیشاکرونا، شاهد نمایش فیلمها در شمار زیادی از سالنهای سینمای تهران و دیگر استانها هستیم.
برنامه اکران فیلمها در سالنهای سینمای مردمی را از اینجا میتوانید دانلود کنید
در چهارمین روز از این دوره جشنواره فیلمهای «ملاقات خصوصی» به کارگردانی امید شمس و «ماهان» به کارگردانی حمید شاه حاتمی به نمایش درآمد. ملاقات خصوصی هرچند در بخشهایی چندان درام استواری نداشت و همچون اغلب فیلمهای این دوره از جشنواره در ارائه یک پایان درست نیز وامانده بود اما در مجموع بهترین فیلم تا روز چهارم بود. بازی هوتن شکیبا نیز اگرچه تفاوت چشمگیر با بازیهای قبلیاش نداشت اما او با رعایت برخی جزئیات، توانسته بود موفق عمل کند. در مقابل «ماهان» اثر ضعیف بود که حتی انتخابش در میان فیلمهای جشنواره نیز جای سوال داشت و باید گفت فیلم ماقبل نقد بود.
ملاقات خصوصی
تهیهکننده: امیر بنان
کارگردان: امید شمس
نویسنده: امید شمس، علی سرآهنگ و بهمن ارک
فیلمبردار: فرشاد محمدی
موسیقی متن: بامداد افشار
تدوین: بهرام دهقانی
بازیگران: پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، ریما رامینفر، رویا تیموریان، سیاوش چراغیپور، شیرین آقاکاشی، نادر فلاح، حسین پارسایی، پیام احمدینیا، جواد قامتی، ایمان شمس، امیرحسین بیات، علیرضا زارعپرست، معصومه احمدزاده، فرهاد شهبازی و حسین شفیعی
خلاصه داستان: روایتگر داستانی عاشقانه
ماهان
تهیهکننده: علی شاهحاتمی
کارگردان: حمید شاهحاتمی
نویسنده: هامون قاپچی و زهرا شاه حاتمی
فیلمبردار: مهدی ایل بیگی
موسیقی متن: فردین خلعتبری
تدوین: بهزاد بهزادپور
بازیگران: همایون ارشادی، رامین ناصرنصیر، امیررضا نظری، نگار جوکار و وحید رحیمیان
خلاصه داستان: روایت زندگی یک بازیگر تئاتر که پس از مدت ها می تواند نقش اصلی یک نمایش را روی صحنه ایفا کند اما بیماری سرطان مسیر زندگی او را دستخوش تغییرات جدی می کند.
ادعاها درباره فرآیند ثبت آراء مردمی جشنواره چهلم
احسان شاکریپور، مدیر سمفا، درباره فرآیند آرای مردمی در جشنواره فیلم فجر ادعا کرد: باید در ابتدا بگویم که در این دوره از جشنواره فیلم فجر دریافت بلیتها با شماره تلفن همراه صورت میگیرد که هر شماره تلفن همراه تنها امکان خریداری دو بلیت از هر فیلم را دارد. این محدودیت به این علت ایجاد شده که امکان تقلب به حداقل ممکن برسد.
او ادامه داد: برای اخذ کد رای، حتماً تماشاگران باید در هنگام مراجعه به سینما، بلیت را از کیوسک چاپ بلیت یا گیشه به صورت چاپ شده دریافت نمایند تا سامانه سمفا مطلع شود که مخاطب در سالن سینما حاضر شده است. 90 دقیقه بعد از شروع اکران فیلم، کد رای به شماره تلفن همراه خریدار بلیت پیامک میشود. این پیامک که با سرشماره خدماتی است، به همه مخاطبان ارسال میشود، حتی کسانی که پیامک «تبلیغاتی» خود را مسدود کرده باشند. برای مثال در روز نخست جشنواره، حدود 16 هزار بلیت چاپ شد که از آن میان، تنها تعداد انگشت شماری پیامک به دلیل ایراد مخابراتی به مخاطبان نرسید. سامانه به صورتی پیادهسازی شده است که مخاطبان در تلفنهای همراه خود به راحتی امکان ثبت رای را داشته باشند.
او بیان کرد: بعد از ارسال کد شرکت در رای گیری به تلفن همراه مخاطب، روی لینک زده و وارد مرحله بعدی میشود که اطلاعات اثر قابل مشاهده است و در پایان صفحه میتواند رای خود را بهصورت ستارهبندی ثبت نماید. بعد از دریافت کد شرکت در رایگیری برای کسانی که دو بلیت خریداری کردند، امکان ثبت رای مجدد نیز فعال میشود که میتوانند رای خود را ثبت کنند، ضمن این که برای ثبت رای دوم امکان تغییر شماره همراه نیز وجود دارد.
دفاع پریناز ایزدیار از تکراری بازی کردنش / توضیح هوتن شکیبا درباره بازی در نقش زندانی
بازیگران فیلم «ملاقات خصوصی» با رضایت از فیلمی که در آن بازی کرده بودند، به جشنواره فجر آمدند و یکی از آنها که از شرکتکنندگان مسابقه قویترین مردان ایران بود، از پایان این مسابقه و تأثیرش در زندگی ورزشکاران آن گله کرد.
در نشست خبری این فیلم جمعی از بازیگران و عوامل از جمله پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، نادر فلاح، بهمن ارک، امید شمس، شیرین آقاکاشی، امیر بنان، رویا تیموریان و سیاوش چراغیپور حضور داشتند.
پریناز ایزدیار در این نشست درباره شباهت نقش خود به عنوان دختری در محلهای نامناسب با سمیه فیلم« ابد و یک روز» گفت: منتظر طرح چنین سوالی بودم ولی در مجموع این نقش تفاوت زیادی با آن داشت و من به تنهایی کار جداگانهای برای تمایز نقشم با فیلم« ابد و یک روز» نکردم, چرا که با همراهی کارگردان اتفاق افتاد.
او درباره تکراری بودن نقشهای ضعیف و رنجور هم گفت که اصلا چنین چیزی را قبول ندارم و نقش پروانه را در فیلم «ملاقات خصوصی» ضعیف نمیبینم، منتها جایی که گرفتار عشق میشود شاید کاری میکند که او را ضعیف نشان دهد.
امید شمس (کارگردان) درباره ایده فیلم گفت: من و علی سرآهنگ چند سال قبل روی سوژه مستندی درباره زندانها کار میکردیم و برهمین اساس تاکید شده که فیلم برگرفته از واقعیت است. حتی محلهای که در فیلم میبینید محل زیست من و خانوادهام بوده و هنوز هم هست و خیلی از دوستانم در آن جا در زندان بودند و اینها به ترسیم اتفاق ها کمک کرد.
رویا تیموریان که در این فیلم نقشی کوتاه داشت، درباره همکاری خود با فیلمسازان جوان گفت: از آنجا که اعتقاد دارم نسل جوان آینده سینما هستند، با خواندن فیلمنامه کارها را بررسی میکنم که امکان کار هست یا نه و این همکاری با جوانها به من که از نسل دیگری هستم کمک میکند تا با مسائل روز آشناتر شوم. من دیواری بین خودم و جوانها ندارم و با گفتوگو خیلی اتفاقهای خوب را میتوان رقم زد و الان از تجربه با یک جوان آیندهدار راضی هستم.
هوتن شکیبا هم درباره نقش خود در فیلم ملاقات خصوصی توضیح داد: کاراکتر فرهاد از خودم خیلی دور بود و زیست در زندان هم کار را سخت میکرد. برای این نقش به زندان رفت و آمد کردم و یک آشنا هم آنجا دیدم. البته زندان فضای تلخی دارد و امیدوارم بخشی از آن فضا را توانسته باشیم ترسیم کنیم.
علی سرآهنگ از نویسندگان فیلم توضیح داد که برای ساخت مستندی درباره مواد مخدر تحقیق می کردند که از طریق مسئولی پیشنهاد گرفته اند که درباره زنانی که مواد به زندان وارد میکنند، بسازند.
امیر بنان تهیهکننده فیلم گفت که پروسه دریافت پروانه ساخت طول کشید چون نه فقط در ارشاد بلکه در قوه قضاییه هم نکاتی وجود داشت ولی در کل آن نکات برای فیلم کمککننده بود.
ایمان شمس که یکی از شرکتکنندگان مسابقه قویترین مردان ایران بود و نقش واقعی خود را در ملاقات خصوصی بازی میکرد، به مشکلاتی اشاره کرد که پس از پایان این مسابقه برای ورزشکاران این رشته رخ داده است.
کجای این فیلم سفارشی است؟
نشست فیلم سینمایی "ماهان" به کارگردانی حمید شاهحاتمی که از فیلمسازان، فیلم اولی جشنواره چهلم است، در چهارمین روز از برگزاری این رویداد، برگزار شد.
در این نشست حمید شاهحاتمی (کارگردان)، علی شاهحاتمی (تهیهکننده)، مهدی ایلبیگی (فیلمبردار)، هامون قاپچی (نویسنده)، وحید رحیمیان و امیررضا نظری (بازیگران) از جمله عواملی بودند که حضور داشتند.
علی شاهحاتمی تهیهکننده این فیلم در ابتدای نشست بیان کرد: مهمترین ویژگی این فیلم ، این بود که تمام درآمد حاصل از آن هزینه درمان بیماران سرطانی در ایران خواهد شد و بنا داریم تا کپی رایت این فیلم را به تمام سفرای ایران بدهم تا از طرف هنرمندان سینمای ایران آن را به هر نحوی که میتوانند در کشورهای مختلف نمایش دهند و درآمد آن را صرف بیماران سرطانی کشور خودشان کنند.
تهیهکننده این اثر درباره هزینه ساخت آن توضیح داد: با توجه به ارقام موجود برای ساخت فیلمهای سینمایی، فیلمبرداری این اثر نزدیک به دو ماه و نیم طول کشید، ۲۰هزار کیلومتر مصافت برای ساخت آن طی شد و نزدیک به سه میلیارد تومان نیز هزینه آن شد.
او در واکنش به سوالی درباره سفارشی بودن این فیلم، بیان کرد: کجای این کار سفارشی است؟ سرتاسر فیلم از امید و تنوع مذاهب و سرطان بدون ورود به سیاهنمایی میگوید. اگر صادقانه بخواهم بگویم این کار از طرف خدا به من سفارش شده است.
شاهحاتمی در پاسخ به انتقاداتی که به فیلم میشد و آن را شبیه یک تیزر تلویزیونی دانستند، بیان کرد: اگر این طور است که میگویید، سعی میکنیم از این به بعد با تیمم تیزر تلویزیونی تولید کنم! اما این نکته را در نظر داشته باشید که "ماهان" بر اساس یک داستان واقعی است و البته دراماتیزه شده و تلاش کردیم بهترین ارائه را داشته باشیم.
او افزود: همیشه اعتراض به جوایز و حضور فیلمها در جشنواره وجود داشته، اما نباید خودمان را قاضی بدانیم. بعضیها فیلم را دوست دارند و بعضی خیر. من خودم به عنوان داور در جشنوارههای مختلفی حضور داشتم و این اختلاف سلیقهها وجود دارد، بنابر این فیلمی را محاکمه و قضاوت نکنیم.
تهیهکننده این فیلم در صحبتهای خود به این نکته اشاره کرد که به دلیل شیوع ویروس کرونا برخی از نهادها امکان فیلمبرداری ندادند یا اجازه حضور کودکان به ویژه کودکان سرطانی جلوی دوربین داده نشد.
نویسنده این اثر درباره انتخاب بازیگران "ماهان" توضیح داد: این بچهها تازه نفس هستند نه تازهکار! در انتخاب بازیگران سعی کردیم کسانی را انتخاب کنیم که مخاطب بتواند با آن همزاد پنداری کند و چون بچهها از بازیگران تئاتر بودند، انتخاب شدند.
بازیگر اصلی این اثر که امیررضا نظری بازی آن را برعهده داشت در سکانسهایی رنگ موهایش تغییر میکرد. هادی لطفی طراحی گریم این فیلم در توضیح این اتفاق گفت: ما در زمان تست گریم، موهای امین نظری را رنگ کردیم و همانطور که میدانید رنگمو به مرور زمان تغییر میکند و نکته بعدی این بود که کرونا گاهی باعث تعویق فیلمبرداری شد، به همین دلیل این تفاوتها اتفاق افتاد.
کارگردان فیلم "ماهان" درباره ساخت این فیلم گفت: سکانسهای زیادی از فیلم را حذف کردیم زیرا زمان آن طولانی شده بود و درخواست کردم تدوینگر با یک نگاه جدید آن را تدوین کند. البته این اثر یک بار تدوین شده بود.
حمید شاهحاتمی در پاسخ به انتقاداتی که از راهیافتن این فیلم به جشنواره میشد، بیان کرد: من خودم میخواستم بدانم چه کسانی به این فیلم رای دادند و برای خودم سوال بود اما متوجه شدم همه اعضای هیئت انتخاب اشتراک رای داشتند و تمامی هیئت انتخاب به آن رای داده بودند.
او ادامه داد: کل این فیلم جادهای به اندازه دستمزد یکی از بازیگران سینمایی ساخته شده است. نقد و نظرات برایم خیلی مهم نیستند، زیرا به ایرادات آن واقف هستم. گاهی مجبوریم کارهایی انجام دهیم که دوست نداریم یا کوتاه بیاییم و به پایینتر رضایت دهیم.
برپایی نشست بدون مخاطب برای اکبر عالمی
در چهارمین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست تخصصی «نکوداشت زندهیاد اکبر عالمی» تحت عنوان «آموزش ماندگار در سینما» با حضور امیرحسن ندایی (عضو هیئت علمی دانشگاه و مجری) و شهابالدین عادل (عضو هیئت علمی دانشگاه) در خانه جشنواره برگزار شد که متاسفانه همچون دیگر نشستهای جشنواره با مخاطبان اندکی همراه بود.
امیرحسن ندایی در ابتدای این نشست بیان کرد: دکتر عالمی فردی بود که نسل ما را تربیت کرد. من بیش از سی سال افتخار شاگردیاش را داشتم. او به من زیستن را آموخت. شاخصه دکتر عالمی این بود که فقط سینما درس نمیداد بلکه به ما میآموخت که چطور به جهان نگاه کنیم. او میگفت پیش از یاد گرفتن سینما باید جهانبینی داشته باشید. او به ما عکاسی، لابراتوار و نقد فیلم یاد داد و فردی چند وجهی بود و به ما گفت سینمای آنالوگ مرد و باید دیجیتال را کامل بشناسید چرا که جهان دیگری در حال شکل گرفتن است.
شهابالدین عادل نیز درباره اکبر عالمی گفت: ایشان روحیه فعالی داشت و کلاسهایش را پر از انرژی برگزار میکرد. من او را پیش از انقلاب میشناختم. یکی از منظمترین و دقیقترین افراد بود. او میگفت هر شاگرد خوبی میتواند روزی استاد شود. عالمی چندوجهی بود و ویژگیهای زیادی داشت. اکبر عالمی در شناساندن سینما بعد از انقلاب نقش مهمی داشت و بیشتر افرادی که بعد از انقلاب نسل اول سینما بودند از شاگردان او بودند.
شهابالدین عادل ادامه داد: عالمی پرمحبت و با انرژی بود، او تمام ابزار خود را برای آموزش به بچهها میآورد و هیچوقت کلاس را تعطیل نکرد. او دانشگاه کاملی بود و شاگردانش دوستش داشتند و غیر از کلام زیبا و قدرتمند چیزی نمیگفت. اکبر عالمی بسیار ناسیونالیست بود و در حالی که میتوانست به راحتی خارج از کشور زندگی کند، دوست نداشت از ایران برود و معتقد بود که باید نسل جوان را آموزش داد. او شیفته ایران بود و از پروژههای بزرگ صنعتی کشور مستند میساخت و میگفت تماشای توسعه و پیشرفت برای من غرورآفرین است.
او با بیان اینکه عالمی دقیق و با برنامه بود، عنوان کرد: بسیاری از فیلمهای ما مدیون پشتوانه علمی و تخصصی او در لابراتوار بود. همچنین تلاش بسیاری در صنوف تخصصی انیمیشن و دیگر مراکز داشت.
امیرحسن ندایی با اشاره به اینکه عالمی هنرهای دیگر مثل موسیقی و نقاشی را خیلی خوب میشناخت، گفت: عالمی میگفت اگر قصد معرفی من را داشتید بگویید عالمی معلم بود. او پایهگذار شکل نوین آموزش سینما بود.
شهابالدین عادل درباره ویژگیهای خاص آموزش سینما و تفاوت با دیگر هنرها، گفت: او ویژگیهای خاصی را برای دانشجوی سینما قائل بود و میگفت باید مطالعات جانبی داشته باشند، برای او مباحث میان رشتهای بسیار اهمیت داشت و میگفت دانشجوی سینما باید گستره مطالعات خود را زیاد کند و از این گذشته نظم زیادی داشته باشد. او لباس مندرس پوشیدن و سروقت نبودن را نمیپسندید و میگفت ظاهر دانشجوی سینما اهمیت دارد و باید مرتب باشد. عالمی بهشدت بهروز بود. او به زبان تسلط داشت و بسیار زود با منابع آشنا میشد و آن را در کلاسهایش مطرح میکرد. نمیخواست با دانشجو رقابت کند و فضایی ایجاد نمیکرد که دانشجو از او شکایت داشته باشد.
وی ادامه داد: من جزو نسلی بودم که برای ورود در دانشگاه هنر مصاحبه شدم؛ همچنین هر فردی که قصد خواندن سینما، فیلم کوتاه و عکاسی داشت باید مصاحبه تخصصی انجام میداد. اما چندی قبل مصاحبه حذف شد. ما حتی در تعیین گرایش هم مصاحبه میشدیم و چند پارامتر برای ورود به رشته نیاز بود. سختگیریها با این دیدگاه بود که دانشجو را روی استعدادش متمرکز کنیم اما وزارت علوم، گزینش را کنکور قرار داد درحالی که در سایر رشتههای هنر مصاحبه پابرجاست اما در رشته سینما حذف شده و این آسیبزا است. مصاحبه تخصصی کمک میکند که انتخاب درست باشد. زیرا امروز هم دانشجویی وجود دارد که خیلی فعالیت کرده و هم کسی هست که تجربه ندارد و این کار استاد را سخت میکند. من تا چهار ماه قبل با وزارت علوم مکاتبه کردم و قرار است از امسال مصاحبه برقرار شود. باید بایستیم و برای تغییر تلاش کنیم. بدنه وزارت علوم غیرهنری است و درک زمینههای هنر در آن دشوار است و به همین دلیل مصاحبه حذف شد.
عادل با بیان اینکه وظایف جشنوارهها با آکادمیها و دانشگاه متفاوت است، تصریح کرد: پیوندی که باید بین فضای حرفهای و دانشگاهی صورت گیرد را تاکنون ندیدهایم. در این سالها دانشگاه فارغالتحصیلانی داشته که بزرگان سینما هستند اما مشکل اینجاست که آیا ما با نظامی کار میکنیم که فارغالتحصیلی را با کار پیوند دهیم یا او را آزاد بگذاریم که انتخاب کند؟ ما هیچ برنامهریزی برای این کار نداریم. نظام آموزشی ما غربی است و جالب است که مدارس بلوک شرق سابق این سیاست را دارد که فارغالتحصیل را برای کار آماده میکند. باید برای نسلهای جوان این برنامهریزی انجام شود که فارغالتحصیلان وارد بدنه سینما شوند.
عادل در پایان تاکید کرد: متاسفانه رابطه فضای سینما و دانشگاه شکل نگرفته است. از طرفی مباحث درسی مشخص نیست که مطالعات سینمایی هستند یا کار عملی؛ فارغالتحصیل نمیداند که میخواهد چه مسیری را طی کند.
علی نصیریان: بازیگری تظاهر به خصوصیات درونی یک شخصیت است
در چهارمین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نشست آثار گنجینه با عنوان نمایش و نشست بررسی فیلم سینمایی «گاو» با حضور علی نصیریان (بازیگر) و اکبر نبوی (مجری) در خانه جشنواره برگزار شد که باز هم به واسطه برنامه ریزی غیرحرفهای مسئولان جشنواره، مخاطب نداشت.
علی نصیریان، بازیگر این فیلم در ابتدا درباره آن گفت: «گاو اولین تجربه سینمایی من بود. پیش از آن مشغول تئاتر بودم. قصه «گاو» از کتاب عزاداران بَیَل نوشته جناب غلامحسین ساعدی بود. در سال 36 مرکزی با عنوان اداره هنرهای دراماتیک تاسیس شد. از آن زمان ما با جناب ساعدی همکاری کردیم. ابتدا با یکسری نمایشنامه با مضمون مشروطه با هم کار کردیم. یک شب آقای ساعدی با جوانی خوشرو به نام داریوش مهرجویی پیش ما آمدند و گفتند که ایشان میخواهند فیلم «گاو» را بسازند. ما از شوق حس عجیبی پیدا کردیم و نمیدانستیم باید از خوشحالی چه کنیم.»
او درباره شکلگیری این فیلم سینمایی اظهار کرد: «ما قبلا در تلویزیون ایران تئاترهایی را به نمایش گذاشته بودیم که یکی از این تئاترها همین نمایشنامه «گاو» بود. آقای آلاحمد از این اثر تمجید فراوانی کردند. بعد از آن که سناریوی فیلم نوشته شد و ما فهمیدیم مقوله سینما با تئاتر متفاوت است. داریوش مهرجویی تستهای فیلمی و سینمایی از ما گرفت و تمرینهایی برای ما گذاشت و سکانسهای پردیالوگ فیلم را در اداره تئاتر تمرین کردیم.»
نصیریان تصریح کرد: «این فیلم برای ما بسیار تاثیرگذار بود. من همیشه گفتم که در «گاو»، مهرجویی ما را با قرار گرفتن مقابل دوربین و بازی فیلم سینمایی آشنا کرد. من از ایشان سینما را یاد گرفتم. موضوع عمق میدان و حرکات دوربین و تکنیکهای سینما آنجا برای ما روشن شد. اولین کارگردان و معلمی که به من یاد داد مقابل دوربین چه کنم، داریوش مهرجویی بود.»
این بازیگر سینما و تئاتر ادامه داد: «ما تلهتئاتری را با همین قصه در تلویزیون بازی کرده بودیم و نقشهایمان تغییر نکرده بود اما آن چه که با عنوان فیلم سینمایی «گاو» ساخته شد، با تلهتئاتر «گاو» متفاوت بود. هرچند شخصیتها همان بود. هر کداممان که نقشهای تئاترمان را در فیلم سینمایی «گاو» بازی کردیم.»
نبوی در ادامه گفت: «در این فیلم، ما یک روستای ساده را مشاهده میکنیم که بهلحاظ امکانات، حتی دوچرخه هم ندارد. جهان معنای اهالی روستا هم همین سادگی را دارد. ما با این سادگی در بازیها هممواجه بودیم.»
نصیریان درباره تاثیر این فیلم در بازی بازیگران اظهار کرد: «در فیلم در قسمتی صحبت از بوی بد مردگان میشد. وقتی من متن
این قسمت را خواندم، احساس بوی بد میکردم. این قصه تا این اندازه در ما تاثیر گذاشته بود. لازم نبود آقای مهرجویی و ساعدی برای ما توضیحات فراوان درباره چگونگی نقشآفرینی بدهند. من بیشترین استفاده را برای بازی بهتر از خودِ داستان و مطالعه آن کردم. سکانسهای مختلف فیلم برای متمرکز شدنم، الهام بخش بود.»
وی در ادامه درباره حرفه بازیگری گفت: «بازیگری نوعی تقلید است. بنیاد بازیگری تقلید بهمعنای واقعی است. یعنی فرد بازیگر ادا و نوای شخص دیگری را برای بیان شباهت، انجام میدهد. بازیگری تظاهر به خصوصیات درونی یک شخصیت است. مولانا می گوید که تو وقتی در درونت چیزی می گذرد، این روی صورتت منعکس میشود. ما که نمیتوانیم همان شخصیت داخل فیلم بشویم. این تظاهر باید آنقدر کار بشود که باور پذیر شود. در درجه اول باید ابتدا بازیگر خود و شخصیتش را باور کند. بازیگران معتقدند که خودشان به نوعی نویسنده هستند. قطعا اگر نقش من را فرد دیگری بازی می کرد، خروجی متفاوتی داشت.»
وی در ادامه خاطرهای از ضبط یک سکانس تعریف کرد و گفت: «شبی میخواستند مجلس عزاداری در فیلم، ضبط شود. هرچه من آواز خواندم مردم آن روستا که در فیلم بازی کردند، متاثر نشدند. مهرجویی به من گفت که شخصی را برای روضه خواندن پیدا کن. من گشتم و یک روضه خوان را پیدا کردم. وقتی او روضه خواند همه گریه کردند. متاثر شدن اهالی آنجا هم وابسته به خودشان بود.»
نصیریان درباره شخصیت داریوش مهرجویی بیان کرد: «مهرجویی خیلی با وسواس کار میکرد. من اخیرا با او کار کردم و دیدم با وجود بالارفتن سن هنوز دقت قدیمش را دارد. حتی زمانی که با اهالی روستا بازی می کردیم، بارها کار و تمرین میکردیم.»
این بازیگر پیشکسوت درباره واقعگرایی فیلم سینمایی «گاو» گفت: «این واقعگرایی به ساعدی نویسنده کار برمیگشت. او یک زندگی روستایی را تجربه کرده بود. مجموعههایی که نوشت مانند آشغالدانی، هم از لحاظ زبان و هم از لحاظ شناخت فضا، روحیه روستایی داشت. هیچ گاه ساعدی در خانه متنها را نمی نوشت. او همیشه در دهات ها مشغول گذار بود. خودم هم در شهرستان ها و دهات ها رفت و آمد داشتم و این به بازی من در فیلم کمک میکرد.»
وی درباره محل فیلمبرداری سینما بیان کرد: «دهی که ما در آن فیلمبرداری کردیم، فضای واقعی گاو نبود. فضای واقعی دهاتی در آذربایجان بود و مردم در بیغوله های داخل کوه زندگی می کردند. حتی از زندگی که ما می خواستیم به نمایش بگذاریم، عکاسی شد و وقتی این عکس ها برای مجوز ساخت و نمایش نشان داده شد، گفتند نیاز نیست اصلا فیلمی با این مضمون بسازیم. به همین دلیل محل ساخت را تغییر دادیم که بتوانیم این اثر را بسازیم.»
نصیریان درباره تکیه مهرجویی به انسان در جهانبینی سینماییش گفت: «اعتلا به انسان یکی از مشخصههای مهرجویی است و این ویژگی، مهرجویی را مهرجویی کرد.»
وی درادامه به نقطه اصلی فیلم بیان کرد: وقتی گاو مشت حسن میمیرد، همه از این اتفاق جا میخوردند. در ادامه هم شخصیتی که به عنوان قوه عاقله است، به نجات روستاییان می آید. روستا با مرگ گاو دچار تغییر و بحران میشود. این بحران به نوعی معنا در این روستا میآورد.»
نصیریان در ادامه به نقشآفرینی عالی عزتالله انتظامی اشاره و تاکید کرد: «اینکه مشت حسن در پایان بدون اینکه بخواهد شعار بدهد میگفت من گاو هستم، خود نشان از تمرکز بازی عالی انتظامی داشت. انتظامی زمانی که همه ما برای استراحت به تهران میآمدیم آنجا میماند تا در نقش خود زندگی کند و زمانی که میگفت، من گاو مشت حسن هستم، به بهترین شکل این فضا را بازی میکند. نمی دانم اگر من جای شخصیت مشت حسن بازی می کردم آیا در روستا می ماندم یا نه، اما او حاضر نبود روستا را حتی آخر هفته ها که فیلمبرداری تعطیل میشد ترک کند.»
نصیریان در پایان، به اهمیت واقع گرایی در بازیگری رویکردی که در تئاتر به بازی بازیگر میشود اشاره کرد و گفت: «بازیگری شغل دشواری است و به گفته دوستم بعد از کار معدن، بازیگری هم شغل سختی است. بازیگری در تئاتر، مانند جراحی میماند که بدن را مقابل شاگردانی که جویای علم پزشکی هستند، موشکافی میکند و حقایق بدن را به نمایش میگذارد. اصولا بازیگران باید هر آنچه در نقش اتفاق میافتد باشند. مثلا خودم در «بوی پیراهن یوسف» زمانی که به دنبال اتوبوس میدویدم، نا خودآگاه دستانم باز شد و کج و راست شدم؛ مانند پرنده ای که به دنبال هدفی میرود. این در طبیعت بازیگری است که شما را در خود غرق میکند.»