در روزگاری که در اقصی نقاط جهان، مکانیزمهای فراوانی دایر شده تا پرداخت حقوق کارگر به تعویق نیفتد، در نجف آباد (اصفهان) تلاشی پیوسته برای رکوردشکنی در پرداخت نکردن حقوق کارگران در جریان است تا جایی که حتی تغییر دولتها هم نتوانسته متوقفش کند!
رنج دائمی افرادی که مصیبتهای زیادی از سر گذراندهاند تا به این نقطه رسیدهاند؛ از پرداخت نشدن عیدی سالانه قانون کار از سال ۱۳۹۴ تا به امروز گرفته تا ماهها حقوق و دستمزد معوق مانده، اضافه کاریهای محاسبه نشده، محرومیت از خدمات درمانی به دلیل انبوه بدهیهای کارخانه به سازمان تامین اجتماعی و بلاهای ریز و درشت دیگری که بر سرشان آمده و گاه برخی شان را مجاب کرده که خودکشی، بخشی از مطالباتشان را طلب کنند تا به زخمی از زندگی بزنند!
تلاش برای پایان دادن به زندگی برای مجاب کردن مسئولان به پرداخت حقوق و دستمزد ماهها و سالهای گذشته، اتفاقی است که چندین بار در خانواده کاشی اصفهان رقم خورده و حتی مواردی از آنها در رسانهها نیز ثبت و ضبط شده است؛ مثل اقدام یکی از کارگران این کارخانه برای خودکشی در پاییز گذشته که علت آن، مخالفت مدیران مجموعه با پرداخت بیش از ۱۰ میلیون تومان از معوقات آن فرد بود؛ مبلغی که به تاکید کارگر معترض، کفاف راه اندازی مراسم عروسی دخترش را نمیداد و اگر به ورود دادستان نجف آباد به ماجرا گره نمیخورد، ممکن بود فرجام شومی در پی داشته باشد.
درباره فرجامی سخن میگوییم که البته در نهایت شیرین هم نشد، چون آن روز با دستور دادستان، پرداخت ۴۵ میلیون تومان از معوقات آن کارگر در دستور کار مدیران کارخانه قرار گرفت، اما به اخراج آن فرد از کاشی اصفهان منجر شد! اتفاقی که آن هم برای قریب به ۴۰۰ پرسنل این مجموعه تازه نیست، بلکه بارها و بارها با آن مواجه شده اند و حتی فراتر از آن، در چند ده مورد، به ارجاع ایشان به مراجع قضایی با شکایت مدیران مجموعه در پی اعتراضات کارگری ختم شده است!
این موارد تنها برشی از اوضاع کارخانهای است که در روزگار اوج فعالیت تا ۸۰۰ و حتی هزار تن در آن مشغول به کار بودهاند، دفاتر آن در اصفهان و تهران شاهد رفت و آمدهای بسیار بوده، فعالیت در معادنش توقف ناپذیر ادامه داشته، صادراتش به چندین کشور، برای کشورمان ارزآوری داشته و یکی از نخستین نمادهای بورسی را در اختیار داشت، اما حالا حتی معادن و دفاترش هم به فروش رفته و سالهاست که نماد بورسی اش هم «لغو پذیرش» شده، چون سال هاست جلسات روتین مالی و حسابرسی ندارد و مجمعش تشکیل نمیشود.
وضعیت وخیمی که وقتی خبر احیای کاشی اصفهان برای چندمین بار در سال ۹۷ مخابره شد و دوربینهای رسانه ملی، اقدام به تهیه گزارشهای تصویری از احیای کاشی اصفهان کردند، به نظر میرسید که پایان یافته است تا جایی که تابلوی بزرگ نصب شده بر سردر کارخانه هم عوض شد و شعار «تولدی دوباره» به نام مجموعه سنجاق گردید. شعاری که به مدد قرارداد با یک شرکت تبلیغاتی، به بنرهای نصب شده در برخی معابر استان هم رسید، اما حالا خبر میرسد که آن شرکت تبلیغاتی را هم به طلبکاران مجموعه افزوده است!
آن زمان گفته میشد، پس از چند نوبت دست به دست شدن کارخانه میان افراد مختلف، با وساطت دولتمردان وقت و در سایه تشکیل کارگروه ویژه احیای کاشی اصفهان در فرمانداری نجف آباد ـ که کارخانه در آنجاست ـ سرمایه گذاری جدید برای مجموعه پیدا شده که چاپگر تازهای به قیمت ۱۰ میلیارد خریداری کرده و قصد دارد با هزینه کردن چند برابر این مبلغ در خطوط تولید، میزان تولید مجموعه را هم افزایش داده و به مرور با فروش محصولات، دیون کارگران و سایر بدهیها را هم بپردازد.
رویای شیرینی که البته محقق نشد، هرچند برای بازگرداندن کارگران به کار، پرداخت ۲ ماه از حقوق معوق ایشان در دستور کار قرار گرفت تا تولید از سر گرفته شود و مدیران کارخانه در ابتدای سال ۹۸ در گفتگو با رسانه ملی از سود ۶ میلیون دلاری در سال ۹۷ خبر بدهند. سودی که تاکید کردند در سایه تدابیری، قرار است به ۱۸ میلیون دلار در سال ۹۸ افزایش بیابد، اما در نهایت حتی به پرداخت عیدیها و حقوق معوق مانده کارگران و حتی مبالغ بازنشستگی افرادی که عمرشان را در کاشی اصفهان گذرانده بودند هم نشد!
افرادی که جایی نمانده برای استیفای حقوق شان نرفته باشند، مرجعی نمانده که نزدش تظلم خواهی نکرده باشند و راهکاری نمانده که برای حل مصیبت رفته بر سرشان و بر سر کاشی اصفهان پیشنهاد نداده باشند، با این که میدانند شاید این دست کارها به اخراجشان از کار با اتهامات ریز و درشت منجر شود، همان گونه که پیشتر این گونه شده و نزدیک ۱۰۰ پرونده اخراج را در این کاشی سازی پدید آورده است.
قصه پردردی که معلوم نیست کی فصل پایانش از راه خواهد رسید؛ هرچند حافظه این کارگران پر است از پایانهای شعاری مسئولان برای این مجموعه؛ از کارگروههای دولتی و پیگیریهای مجلس گرفته تا رفت و آمد مالکان و سرمایه گذاران مختلف که با شعارهای پر طمطراق همراه بوده و میگفتند که به «تولد دوباره» منجر خواهد شد، اما حتی نتوانسته مانع از مرگ هر روزه این کارگران در مقابل هزینههای زندگی و سرافکندگی مقابل خانواده شان شود!