آییننامه نویسی از صلاحیتهای تأثیرگذار و حساس حکمرانی است. مقامات حکومتی با بهرهمندی از این ابزار قاعدهگذاری، مستقیم و غیرمستقیم چهارچوبهای رفتاری برای شهروندان تعریف میکنند؛ اما اخیرا آیین نامه تدوین شده که سوال مهمی را مطرح میکند.
دکتر سید احمد حبیب نژاد، حقوقدان و استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه حقوق فقرزدایی از تصویب آیین نامه خبر داده که به گفته او مایه تعجی و تاسف است. وی میگوید: امروز در مطالعه آیین نامههای دولتی با واژهای روبرو شدم که مایه تعجب و تاسف بود؛ خانوار موسسه ای.
این استاد دانشگاه میافزاید: در بند پنجم ماده اول این آیین نامه ـ که مربوط به قانون مالیاتهای مستقیم است ـ خانوار موسسهای این گونه تعریف شده است: «محجورین، معلولین غیرقابل توانبخشی، سالمندان نیازمند و سایر افرادی که به موجب قوانین و مقررات مربوط از نظر اقتصادی و معیشتی تحت نگهداری یکی از نهادهای حمایتی قرار داشته تا زمان استمرار شرایط مذکور، در ذیل نهاد حمایتی مربوط و به عنوان خانوار مؤسسهای منظور خواهند شد.»
اولا: چرا این خانوارها در عرض خانوارهای معمولی قرار گرفته اند؟! مگر این خانوارها غیر معمولی هستند؟! حداقل این آیین نامه چنین تبادری را میرساند.
ثانیا: واژه خانوار موسسهای واژهای بسیار نامناسب، نامانوس و تعریض زننده به کرامت انسانی است.
یک سوال: آیا اگر تهیه کنندگان این آیین نامه خودشان یا بستگان شان تحت پوشش یک نهاد حمایتی باشند، دوست دارند که با عنوان خانوار موسسهای در مقابل خانوار معمولی شناخته شوند؟
مخصوصا که بسیاری از این خانوارهای محترم و آبرومند به خاطر تصمیمات اشتباه و نادرست شمایان به زیر خط فقر افتاده اند و مجبور شده اند تحت پوشش نهادی حمایتی قرار بگیرند.
وی خاطر نشان میکند: قانون و مقرره چه آیین نامه باشد چه بخشنامه یا... یک سند حقوقی است و در ادبیات حقوقی کشور میماند و لذا باید بسیار مراقب بود تا زبان قانون زبانی پاکیزه، منقح و مبتنی بر موازین کرامت مندانه باشد. قانون یک متن ادبی یا ژورنالی نیست!
یادمان باشد علاوه بر تاکیدات شرعی و قواعد انسانی، در بند ششم اصل دوم قانون اساسی نیز پاسداری از کرامت و ارزش والای انسانی از پایههای ایمانی جمهوری اسلامی دانسته شده است.
یادمان باشد اصل دهم قانون اساسی نیز از پاسداری از قداست خانواده سخن گفته است. آیا عبارت خانوار موسسهای با اصل قداست خانواده سازگاری دارد؟