به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که واردات خودروهای صفر و کارکرده خارجی به کشور، رانت یک واردکننده با ارز دولتی به اندازه یارانه کل مردم ایران و افشای نام بدهکاران بانکی؛ ریشه مشکل کجاست؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با تیتر کارنامه سیاه سفیر روسیه نوشت: اولین و مهمترین وظیفه سفرای خارجی در کشور محل ماموریتشان، رعایت حرمتها، قوانین، سنتها و ارزشهای مورد قبول و احترام مردم آن کشور است. سایر کارکنان سفارتخانهها هم موظفند این امور را رعایت کنند و تخطی از آن موجب میشود افراد خاطی عناصر نامطلوب شناخته شوند و در کشور محل ماموریت جائی برای ماندن نداشته باشند.
وزارت امور خارجه هر کشوری، عملکرد سفرا و سایر ماموران کشورهای خارجی را زیر نظر دارد و درباره اینکه کدامیک از آنها عناصر نامطلوب هستند نظر میدهد و در مورد لزوم برای اخراج آنها تصمیم میگیرد. این، یک کار جمعی است که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و سایر دستگاهها و ارگانهای مرتبط با ارزیابیهائی که از مامورین خارجی دارند درباره آنها نظر میدهند و برآیند مجموع این ارزیابیها و نظر دادنها منجر به تصمیمگیری میشود و در نهایت، وزارت امور خارجه ابلاغ و اجرای آن را برعهده میگیرد.
در کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورها بارها چنین فرایندی طی شده و سفرا یا کارکنان سفارتخانههای بعضی از کشورها به دلایل مختلف عناصر نامطلوب شناخته شده و تذکر گرفته یا اخراج شدهاند. از وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران این انتظار وجود دارد که نسبت به سنتها، قوانین، ارزشها، آرمانها و احکام شرعی مورد احترام مردم و رعایت کامل آنها توسط سفرا و مامورین خارجی مقیم در ایران حساسیت لازم را نشان دهد و در برابر بیحرمتیها از ناحیه هرکس که باشد بهیچوجه کمترین اغماضی نداشته باشد. حمایت از سفرا و مامورین خارجی مقیم ایران که مهمانان این کشور و این ملت هستند نیز در صورتی که به وظایف خود عمل نمایند و درصدد مداخله در امور کشورمان نباشند و مرتکب بیحرمتی نسبت به ارزشها، سنتها، آرمانها و قوانین کشورمان نشوند، از وظایف حتمی وزارت امور خارجه است.
در سالهای اخیر متاسفانه مواردی پیش آمده که بعضی سفرای خارجی مقیم کشورمان پایشان را از گلیم خود درازتر کرده و در امور داخلی ایران دخالت کردند و یا نسبت به احکام دینی، سنتها، قوانین و ارزشهای مورد احترام مردم بیحرمتی روا داشتند. یک مورد مربوط به سفیر چین در تهران بود که با سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا درگیر شد در حالی که حتی اگر نکته یا سخنی داشت میبایست آن را از طریق مجاری دیپلماتیک مطرح میکرد. مورد دیگر، سفیر روسیه در تهران است که در مدت کوتاه یکسال اخیر فهرستی طولانی از موارد بیحرمتی به ارزشهای مورد احترام مردم و دخالت در امور داخلی کشورمان را در کارنامه خود به ثبت رسانده است. تازهترین مورد، اینست که گفته حجاب و ممنوعیت مشروب در ایران موانع آمدن گردشگران به ایران هستند.
لوان جاگاریان، قبل از این سخن مداخلهجویانه، در جریان تجاوز نظامی روسیه به اوکراین تلاش کرد برای رسانههای ایرانی خطمشی تعیین کند بطوری که به آنها توصیه کرد در مورد جنگ اوکراین از واژه حمله نظامی استفاده نکنند و به جای آن عنوان «عملیات ویژه» را بکار ببرند! این زباندرازی آقای سفیر البته با اعتراض شدید اصحاب رسانه کشورمان مواجه شد و او را وادار به عقبنشینی کرد. قبل از آن نیز همین آقای جاگاریان همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به کنار بنای یادبود «الکساندر گریبایدوف» سفیر منفور روسیه در تهران، که به دلیل مفاسد و مداخلات گستاخانهاش در سال ۱۲۰۷ هجری شمسی توسط مردم تهران به قتل رسید، رفت و فیلم و خبر آن را در فضای مجازی منتشر کرد که نوعی دهنکجی به مردم ایران بود. این اقدام خلاف سفیر روسیه نیز با اعتراض شدید رسانههای کشورمان مواجه شد و البته وزارت امور خارجه نیز به وی تذکر داد. در جریان مذاکرات برجامی طی ماههای گذشته نیز روسها و ازجمله سفیرشان در تهران دخالتهائی کردند که نشاندهنده تمایلشان به دخالت در امور کشورمان است.
هرچند تشخیص عنصر نامطلوب بودن سفرا با وزارت امور خارجه است، ولی به نظر میرسد مماشات بیش از حد با سفیر روسیه در تهران او را گستاخ کرده و به دخالتهای بیشتر تشویق میکند. این خصلت دولتمردان روسی است که مایل هستند همیشه خود را قیم دیگران بدانند. وزارت امور خارجه کشورمان باید با سفیر روسیه برخوردی جدی کند تا او و بزرگترهای او در مسکو بفهمند که در ایران انقلاب شده و ملت ایران به مداخلهگران پاسخی کوبنده میدهد.
مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان فرصت هوشمندسازی یارانه نوشت: یارانهها یکی از مهمترین چالشهای سیاستگذاران اقتصادی در بسیاری از کشورها بوده و هست. هر کشوری به تناسب اهداف و سیاستها و مسیر توسعهای خود طیفی از یارانهها را برای عموم مردم یا بخشهایی از آنها و برخی فعالیتهای اقتصادی در نظر گرفته است. در دهههای اخیر بسیاری از کشورها به دلایل مختلف که بحث آن در این مجال نمیگنجد، به تغییر در نحوه اختصاص یارانه اقدام کرده و ترجیح دادهاند یارانه را یا حذف و صرف جبران کسری بودجه خود کنند یا به صورت نقدی یا کالایی به دست خود مردم برسانند. در همه این موارد حتی در شرایطی که یارانه قرار است مستقیم به دست مردم برسد، این نگرانی وجود دارد که افزایش قیمت کالاها موجب افزایش تورم و گرانی سایر کالاها شود و معیشت مردم آسیب ببیند؛ بنابراین رویکرد یارانه کالایی در برخی کشورها، به ویژه کشورهایی که تورم بالایی دارند و ارزش یارانه نقدی به سرعت کاهش مییابد، بیشتر مدنظر سیاست گذاران قرار گرفته است.
با این حال رویکرد توسعه زیرساختهای الکترونیکی و فضای مجازی فرصتی را برای تغییر رویکردهای یارانهای ایجاد کرده است. مسئله اصلی در نحوه اختصاص یارانه، شناسایی افراد و اختصاص یارانه به هدف است. مشکل یارانه نقدی هدررفت مبالغ پرداختی در خانوارهای بدسرپرست و افت ارزش پرداختی در طول زمان به دلیل تورم است. در پرداخت کالایی نیز سختی انجام کار و کاهش قدرت انتخاب افراد برای انتخاب کالا معضل دیگر است. با این حال رویکرد جدیدی در نظامهای یارانهای ایجاد شده است که از آن به «هوشمندسازی یارانه» تعبیر میشود. هوشمندسازی نه پرداخت نقدی است و نه کالایی، بلکه اعتباری است که از آن میتوان کالا را به میزان مشخص در اختیار گرفت. در این رویکرد، استفاده از سامانههای پرداخت الکترونیک و تعریف اعتبار روی کارت بانکی افراد که متصل به این سامانه و متصل به فروشگاههای ارائه کالا یا خدمت است، موجب میشود یک بانک بزرگ اطلاعاتی از دادههای رفتار عرضه کننده کالا و خریدار نهایی شکل گیرد.
مبنای اصلی این رویکرد استفاده از اطلاعات رفتار مشتری و عرضه کننده کالاست. این مسئله در بسیاری از پلتفرمهای بزرگ دیجیتال و فضای وب نیز وجود دارد. به عنوان مثال گوگل اطلاعات کاملی درباره نحوه جست وجوی اینترنتی گروهها و اقشار مختلف مردم دارد و بر همین مبنا خدمات خود را توسعه میدهد. پلتفرمهای فروش آنلاین نیز با اطلاعات گستردهای که از رفتار خریداران به تفکیک جنسیت، سن، محل سکونت و سایر اطلاعات دارند میتوانند خدمات خود را برای گروههای مختلف مردم متناسب با سلایق آنها تعریف کنند.
بر این مبنا بانک اطلاعاتی که یارانه نان در آن تعریف میشود و نانوایی و خریداران همگی برای پرداخت وجه به آن متصل هستند میتواند رفتارهای غیرمعمول نانوایی را که منجر به فروش سهمیه آرد یا سوء استفاده احتمالی برخی مشتریان از سهمیه خرید نان است شناسایی کند و موارد مشکوک را تحت نظارت قرار دهد. دانش «دیتا ماینینگ» که معادل فارسی آن «داده کاوی» است بر همین مبنا شکل گرفته است و به این ترتیب استفاده نظام یارانهای از این روش میتواند گام رو به جلویی در تغییر نظام یارانهای فعلی باشد. بر همین مبناست که به گفته وزیر اقتصاد قرار نیست قیمت نان افزایش یابد و به ازای فروش نان، یارانه به حساب نانوا واریز میشود. این رویکرد که استفاده از فناوری و رویکرد دانش بنیان در زمینه یارانه است میتواند مبنای حذف ارز ۴۲۰۰ و جبران افزایش قیمت محصولاتی نظیر روغن و مرغ شود و به شرط موفقیت وزارت اقتصاد در سامان دهی یارانه نان به همین روش و بدون افزایش قیمت، میتوان به تکرار این تجربه در زمینه کالاهای مشمول ارز ۴۲۰۰ نیز فکر کرد تا ضمن رهایی از چنگ رانت بی حساب و کتاب ارز ۴۲۰۰، زمینه حمایت غذایی هوشمند از اقشار نیازمندی که طی چند سال اخیر از نظر تامین مواد غذایی به شدت تحت فشار بودهاند، فراهم شود.
سیف الرضا شهابی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان همسایگی با طالبان نوشت: امام حسن از مادرش حضرت فاطمه سوال کرد: چرا در حق همسایگان دعا میکنی و برای خودت دعا نمیکنی؟ پاسخ داد: الجار ثم دار؛ یعنی اول همسایه و بعد منزل، و به این ترتیب خواست نقش همسایه در زندگی هر شخصی را بیان کند. هر کشوری دارای همسایگانی است، انتخاب همسایه به اختیار هیچ کشوری نیست. جبر تقسیمبندی جهانی، همسایگان را تحمیل میکند و هیچ کشوری نمیتواند همسایهاش را تغییر بدهد لاجرم باید با همسایهها ساخت.
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان با همسایگان و حکومتها و دولتهای متفاوت روبهرو است و هنر دیپلماسی در سازگاری با این حکومتها است. کشور افغانستان به عنوان یکی از همسایگان همزبان در پنجاه سال اخیر دستخوش تغییرات بنیانی در نظامهای حکومتی شد، از پادشاهی محمد ظاهر شاه تا قدرت گرفتن داود خان و حاکمیت احزاب پرچم و خلق و اشغال این کشور توسط ارتش سرخ شوروی و در پی آن حاکمیت طالبان و سپس حمله و اشغال نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا و ناتو و اکنون طالبان مجددا قدرت را در دست گرفتند.
واقعیت امروز افغانستان: جامعهای شدیدا سنتی و دولتمردانی بیتجربه در امور مدیریتی کشور میخواهند بر اساس سنت و شریعت و بدون اعتنا به روابط بینالملل، کشور را اداره کنند.
قطعا چنین حکومت با یک سری مشکلات و تضادهای داخلی و خارجی روبهرو خواهد بود و بر کشورهای همسایه فرض است با توجه به واقعیات داخلی افغانستان از تحریک چنین حکومت و با چنین مردمان خودداری کنند و اجازه ندهند حکومت طالبان به سمت وابستگی و سرسپردگی قدرتهای فرا منطقهای سوق پیدا کند و در آینده موجب اذیت و آزار برای همسایگان از جمله ایران بشود.
بزرگنمایی حوادثی که در داخل کشور ایران توسط افغانیهای مهاجر انجام میگیرد که هیچ کدام مورد تایید نیست و باید توسط نیروهای انتظامی و امنیتی کنترل بشوند و یا در مرزها به وسیله مرزبانان ناوارد افغانی رخ میدهد و در این مورد هم باید قدرت و توانمندی نظامی ایران را لمس کنند و یا انفجارات حساب شده در داخل افغانستان به وسیله گروههای تندرو و عوامل بیگانه در مساجد و مراکز عمومی به وقوع میپیوندد بهانه قرار داده شود جهت مقابله با حکومت طالبان در افغانستان.
در سالهای نخستین انقلاب بعضی از افراد و گروههای تندرو داخلی و تعدادی از عراقیهای ساکن ایران با شعارهایی علیه حاکمیت عراق به تحریک بغداد پرداختند و در نتیجه جنگی هشت ساله شروع شد.
تکرار آن درمورد افغانستان امکان دارد طالبان را به سمت ترکیه، هم پیمان اسرائیل و عضو ناتو بیشتر متمایل کند و در آینده و در زیر چتر حمایتی ناتو در مرزهای شرقی ایران ناامنی ایجاد کنند.