به گزارش تابناک اقتصادی؛ سهم شرکتهای دانش بنیان در حوزههای کشاورزی، فناوری زیستی و صنایع غذایی از کل شرکتهای دانش بنیان کشور برابر حدود ۴ درصد بوده، از سوی دیگر گسترش شرکتهای مذکور در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی به عنوان یک نیاز جدی در کشور مطرح بوده، اما معضل خرده مالکی در کشاورزی، به عنوان مانعی مهم در برابر این موضوع وجود دارد.
چرا اقتصاد دانش بنیان مهم است؟ اهمیت آن در حوزه کشاورزی به طور خاص چیست؟ چرا باید کشاورزی در ایران به سمت دانش بنیان شدن پیش برود؟ الزامات این امر چیست؟ این سوالات ذهن بخش مهمی از سیاست پژوهان، فعالان و دانشجویان حوزه کشاورزی را به خود مشغول نموده است، به ویژه بعد از تاکید رهبر معظم انقلاب در سخنان نوروزی بر دانش بنیان شدن بخش کشاورزی، اهمیت موضوع بیشتر نیز شد. برای ورود به بحث و پاسخ به سوالات ابتدا لازم است نگاهی به مدل کلی اقتصاد دانش بنیان انداخته و اهمیت این مفهوم در جهان امروز تبیین گردد. امروزه اقتصاد دانش بنیان و دانش پایه تبدیل به موضوعی راهبردی و مهم در اقتصاد جوامع مختلف و به ویژه کشورهای توسعه یافته شده است. برای درک بهتر اهمیت موضوع، به تعدادی از نکات موجود در گزارش زیست بوم استارتاپی جهان در سال ۲۰۱۹ نگاهی میاندازیم.
براساس این گزارش، در سال ۲۰۰۸ میلادی، تنها یک شرکت فناوری پایه (شرکت مایکروسافت) در میان ۱۰ شرکت برتر جهان قرار داشت، در سال ۲۰۱۸، هفت شرکت فناوری پایه، در بین ۱۰ شرکت برتر جهان. در بازه سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ میلادی، استارتاپها (شرکتهای نوپای خلاق)، توانستند حدود ۲.۸ تریلیون دلار ارزش اقتصادی ایجاد کنند. این ارزش اقتصادی هم تراز با ارزش اقتصادی کشورهای جی ۷ و و بزرگتر از تولید ناخالص داخلی انگلستان است. اعداد مذکور نشان دهنده آن است که اقتصاد جهانی در حال عبور از اقتصاد صنعتی به سوی اقتصاد اطلاعاتی و همچنین رشد پرشتاب شرکتهای فناوری پایه در اقتصاد جهانی است. در واقع در جهان امروز که شرکتهای بزرگ به صورت تنگاتنگ در حال رقابت با یکدیگر هستند، شرکتهایی برنده رقابت خواهند بود که بیشترین سرمایه گذاری را بر روی فعالیتهای دانشی و فناوری داشته و بیشترین بازدهی را در این حوزه به دست آورند. بر این اساس کشورها نیز در جهت رسیدن به مرحله بالاتری از توسعه و گرفتن سهم بیش تری از بازار جهانی به خصوص بازار محصولات مبتنی بر فناوری عملا درگیر این رقابت شده و به دنبال کسب سهم بیش تری از کیک اقتصاد فناوری در جهان هستند چرا که بازار محصولات فناورانه دارای ارزش افزوده بالا و در نتیجه سود بالا بوده و حضور یک کشور در این بازار، در حقیقت یک مولفه قدرت برای آن کشور در حوزههای اقتصادی به شمار میآید.
بر همین مبنا، سیاستگذاریها در داخل کشور بعد از تصویب قانون ((حمایت از شرکتها و موسسات دانش بنیان و تجاری سازی نوآوریها و اختراعات)) در سال ۱۳۸۹، به طور جدی معطوف به سرمایه گذاری و توسعه شرکتهای دانش بنیان و فناور شد، به شکلی که در ابتدای دهه ۹۰ شمسی، مفاهیمی نظیر شرکت دانش بنیان، پارک علم و فناوری، شرکت فناور در جامعه شناخته شده نبود و تعداد معدودی شرکت دانش بنیان و فناور وجود داشت، اما امروزه این مفاهیم تبدیل به موضوعاتی رایج در جامعه شده و هم اکنون ۶۶۳۲ شرکت دانش بنیان دارای تاییدیه از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در کشور وجود دارند که در سال ۱۴۰۰، میزان فروش سالانه آنها ۱۸۰ هزار میلیارد تومان بوده است همچنین بیش از ۱۰ هزار شرکت مستقر در پارکهای علم و فناور کشور فعال هستند.
از جمله حوزههایی که ورود شرکتهای دانش بنیان و فناور در آن دارای اهمیت بالا میباشد، کشاورزی است. علل این موضوع آن است که کشاورزی تامین کننده امنیت غذایی کشور است، دارای سهم بالا در اشتغال (حدود ۱۸ درصد از اشتغال کل) کشور بوده به ویژه در روستاها و مناطق محروم که عمده فعالیتها به طور مستقیم مرتبط با کشاورزی است، یک حوزه پیشران است که اثرگذاری مناسبی در بخشهای صنعتی و خدماتی دارد برای مثال کشاورزی تامین کننده مواد اولیه سومین صنعت مهم ایران (صنایع غذایی) است، مجموع واردات محصولات کشاورزی ۱۵ کشور همسایه ایران در سال ۲۰۱۸، حدود ۱۱۲ میلیارد دلار بوده است که سهم ایران از این رقم حدود ۴ درصد بوده است (وجود بازار بزرگ صادراتی در این حوزه)، سهم ۱۴ درصدی کشاورزی از کل صادرات غیر نفتی ایران در سال مذکور. همه این موارد نشان دهنده نقش مهم کشاورزی در اقتصاد کشور و ظرفیت آن برای ورود شرکتهای دانش بنیان است، اما نکتهای که مهمتر از همه موارد مذکور است قرارگیری ایران در منطقه خشک و نیمه خشک جهان و از سوی دیگر بهره وری پایین آب و خاک در کشاورزی ایران است که کشور را با چالشهای گوناگون مواجه میکند.
بر همین اساس و با توجه به مباحث مذکور بسترسازی به منظور حضور و رشد شرکتهای دانش بنیان در این بخش اهمیت مهمی دارد. در حال حاضر ۲۷۹ شرکت دانش بنیان در حوزههای کشاورزی، فناوری زیستی و صنایع غذایی فعال هستند که استان تهران با ۷۰ شرکت در رتبه نخست، استان البرز با ۳۰ شرکت در رتبه دوم و استان اصفهان با ۲۴ شرکت در رتبه سوم استانهای دارای بیشترین شرکت دانش بنیان در حوزههای مذکور در کشور میباشند. نکتهی مهمی که در این بحث قابل بیان است آن که با وجود اهمیت بالای حوزههای کشاورزی، فناوری زیستی و صنایع غذایی، مجموع شرکتهای دانش بنیان در این سه حوزه معادل حدود ۴ درصد از کل شرکتهای دانش بنیان کشور میباشند. به همین علت هیات وزیران در ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ مصوب کردند سهم شرکتهای دانش بنیان حوزه کشاورزی و منابع طبیعی از کل شرکتهای دانش بنیان به میزان ۲۰ درصد و سهم فروش این شرکتها به میزان ۱۰ درصد از فروش کل شرکتهای دانش بنیان تا پایان سال ۱۴۰۱ برسد. با وجود این که در این مصوبه از مشوقهای گوناگون نظیر ارائه تسهیلات به شرکتهای دانش بنیان فعال در این حوزهها صحبت شده است، اما به نظر میرسد نکات مهم دیگری نیز به عنوان زیرساخت حضور موثرتر و گسترده شرکتهای دانش بنیان در حوزه کشاورزی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. به نظر اصلیترین چالشی که باعث حضور کم رنگ شرکتهای دانش بنیان در این حوزه میشود، وجود خرده مالکی در کشاورزی است.
بنابر نتایج سرشماری کشاورزی در سال ۱۳۹۳، ۴۵ درصد واحدهای بهره بردار کشاورزی که بیشتر کشاورزان خرده مالک هستند و در اراضی کمتر از دو هکتار واقع شدند، مالک شش درصد اراضی کشاورزی کل کشور هستند. در حالی که ۱۰ درصد از واحدهای بهره برداری کشاورزی کشور، در اراضی ۱۰ تا کمتر ۵۰ هکتار واقع شدند و مالک ۴۱ درصد اراضی کل کشور میباشند. در صورتی که عدد متوسط اراضی کشاورزی را در ایران (۴.۹ هکتار) با میانگین جهانی (۸.۷ هکتار) مقایسه کنیم، میتوان گفت متوسط اراضی کشاورزی ما حدودا نصف میانگین جهانی است. بر همین مبنا عمده فعالان کشاورزی در ایران، کشاورزان خرده مالک بوده و عملا این موضوع مهمترین چالش ورود فناوری و در نتیجه گسترش بازار شرکتهای دانش بنیان در حوزه کشاورزی است، علت این امر نیز آن است که استفاده از فناوریهای نوین، به دلیل سود کم بخش تولید، برای کشاورز صرفه اقتصادی ندارد.
به نظر میرسد برای حل چالش خرده مالکی، چهار موضوع باید پیگیری شود.
موضوع اول: سند دار کردن زمینهای کشاورزی و ایجاد شناسنامه مزارع، به منظور هویت رسمی و حقوقی بخشیدن به زمینهای کشاورزی و ایجاد یک شناسنامه به منظور تقویت تحلیل آماری و بهبود حوزه صنفی کشاورزان
موضوع دوم: افزایش تعاونیهای تولید کشاورزی، به منظور به صرفه شدن استفاده از فناوریها در زمینهای خرد، لازم است اقدام به تجمیع اراضی نمود و در این راستا تشکیل تعاونیهای تولیدی به عنوان یک گزینه کارآمد مطرح میباشد. در همین باره انجام اقدامات ترویجی، اقناعی و تشویقی در جهت معرفی مزایای تشکیل تعاونی به کشاورزان ضروری به نظر میرسد.
موضوع سوم: ارائه یارانه فناوری، به منظور افزایش بازدهی تولید و استفاده بهینه از منابع لازم است در موارد خاصی که امکان انجام سایر موارد فراهم نیست، دولت اقدام به ارائه فناوری نماید. با توجه به کسری منابع دولت و عدم امکان توزیع یارانه در بین همه کشاورزان خرده مالک، این اقدام باید محدود به موارد اجتناب ناپذیر شود.
موضوع چهارم: مدل اجاره تجهیزات کشاورزی، سرمایه گذاران و کشاورزانی که دارای توان مالی بالایی بوده، میتوانند با خرید تجهیزات و فناوریهای کشاورزی و اجاره دادن آنها کسب درآمد نمایند و کشاورزان خرده مالک نیز با هزینه بسیار کمتر بازدهی تولید خود را بالاتر ببرند. ارائه مشوقهایی که سرمایه گذاران را ترغیب به انجام این عمل نماید، لازم است.
نتیجه: به نظر میرسد گسترش شرکتهای دانش بنیان در حوزههای کشاورزی، منابع طبیعی و صنایع غذایی به عنوان یک نیاز جدی در حوزههای مذکور مطرح است، چرا که این حوزهها هنوز در بخشهای مهمی از روشهای سنتی استفاده مینمایند که بازدهی و هزینه بری بالایی داشته و در عمل رسوخ فناوری به این حوزهها کمتر از آن چه که باید اتفاق افتاده است. از سوی دیگر گسترش این شرکتها باعث اشتغالزایی برای جوانان فارغ التحصیل شده و باعث ایجاد ارزش افزوده فراوان میگردد، بنابراین باید ضمن حل چالشهایی نظیر خرده مالکی که مانع گسترش بازار این شرکتها هستند، کشاورزی کشور را متحول کرده و با پرورش محصولات کم آب بر و با ارزش افزوده بالا، صادرات بخش کشاورزی را افزایش داد.
نویسنده: علی پاشایی بیدار، کارشناس حوزه فناوری اندیشکده سیاستگذاری اقتصاد و پیشرفت ماهد