به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز شنبه ۲۳ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که معماي بازداشت انريكه مورا در فرانكفورت!، هشت شهر كشور شاهد اعتراضات مردمي و دلالتهای راهبردی سفر امیر قطر به تهران در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: در زمستان سال ۱۳۵۹ یعنی حدود دو سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که نشانههائی از خودبرتربینی بعضی مقامات نظام جمهوری اسلامی ظاهر شده بود، نگرانیها از حرکت جامعه انقلابی نوپا به سوی خودکامگی را با آیتالله بهشتی در میان گذاشتم و خواستار اقدام ایشان برای مقابله با این خطر در آن زمان شدم. آیتالله بهشتی، نزدیک یکسال بود که ریاست قوه قضائیه را با حکم امام خمینی برعهده داشت و علاوه بر این جایگاه رسمی مهم، از اعتبار علمی و اجتماعی بالائی برخوردار بود بطوری که سرآمد یاران امام محسوب میشد. ایشان در جواب من با صراحت و قاطعیت گفت: «انتقاد سازنده و دلسوزانه از مسئولان در تمام سطوح برای همه آزاد است و ما اجازه نمیدهیم هیچکس به دلیل انتقاد از خودمان و دیگر دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی تهدید یا تعقیب شود.»
در تعاملات سیاسی و اجتماعی، پایبندی آیتالله بهشتی به این وعده را در عمل دیدیم. در مسجد جامع ورامین، تعدادی از منافقین که از نقاط دیگر به آن شهر رفته بودند تا مانع سخنرانی بهشتی شوند وقتی به او اهانت و در سخنرانی او اخلال کردند، مردم ورامین درصدد برآمدند به آنها حمله کنند ولی بهشتی مانع این کار شد و با صبر و سکوت و نصیحت، جلسه را آرام کرد و به سخنرانی ادامه داد. فردای آن روز وقتی شنید دادستان ورامین چند نفر از اخلالگران را بازداشت کرده دستور داد فوراً آنها را آزاد کند. این قبیل سعهصدر نشان دادن بارها اتفاق افتاد و آیتالله بهشتی عملاً نشان داد به آنچه میگوید پایبند است و در زندگی او صداقت حرف اول را میزند.
این روزها که دولت سیزدهم به قول مسئولین خود این دولت مشغول جراحی اقتصادی کشور است، به سیره شهید مظلوم آیتالله بهشتی بیش از هر زمان دیگری نیازمند است. دولت باید راه انتقاد سازنده را باز بگذارد تا صاحبنظران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حرفهای خود را مطرح کنند و دولتمردان با استفاده از نقطهنظرهای آنان متوجه ایرادهای کار خود شوند و در حین انجام این جراحی، ایرادها را برطرف کنند و مانع بدتر شدن حال این بیمار رنجور شوند. اینکه رسانه ملی ماموریت پیدا کند در تمام بخشها و از تمام شبکهها به تعریف و تمجید طرح اصلاح یارانهها بپردازد و هیچ صاحبنظری حق راه پیدا کردن به این رسانه برای نقد کردن آن را نداشته باشد، با هیچیک از معیارهای جامعه آزاد منطبق نیست. اینکه اگر کسی طرح دولت را نقد کند و در روزنامهای یا در فضای مجازی نظر مخالف خود را منعکس نماید، توسط عناصر وابسته به دولت متهم به همصدائی با بیگانگان شود، نقض آشکار آزادیهای مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی و تعالیم اسلام است. دولت اگر میخواهد به کشور خدمت کند، باید آزادی نقد خود و عملکرد خود را تضمین و تامین کند. سخن اصولی آیتالله بهشتی که میگفت «اجازه نمیدهیم هیچکس به دلیل انتقاد از خودمان و دیگر دستاندرکاران نظام جمهوری اسلامی تهدید یا تعقیب شود» اگر راهنمای عمل مسئولین قرار نگیرد، در اقدام امروزشان توفیقی به دست نخواهند آورد.
درباره جراحی اقتصادی مورد نظر دولت، کسی مخالفتی با تکنرخی کردن ارز و واقعی کردن نرخها ندارد. ایراد اینست که چاقوی این جراحی، همان چاقوی دولت نهم است که مدتهاست زنگ زده و آثار تورمی و تشدید فاصله طبقاتی و گسترش فقر را به بار آورده است. ادامه پرداخت یارانه آنهم با گسترهای که شما از آن سخن میگوئید به منزله اینست که چاقوی جراحی زنگزدهتان را در بدن بیمار جا بگذارید و او را به عفونت و رنجوری بیشتر مبتلا کنید. شما در این جراحی سخن از آزادسازی چهار قلم کالا به میان آوردهاید ولی کیست که نداند آثار آزادسازی این چهار قلم به چهار هزار قلم کالا و خدمات سرایت خواهد کرد و نتیجه این خواهد شد که فقر ماندگار و فاصله طبقاتی بیشتر خواهد شد. عدالت هم اگر اکنون زخمی است، در اثر این عمل جراحی شما کاملاً قربانی خواهد شد. این نوع جراحی کردن هنر نیست، هنر این است که ارز ترجیحی را طوری حذف کنید و تکنرخی شدن ارز را بگونهای عملی نمائید که بساط یارانه را جمع کنید و در تقسیم ثروت چنان عمل کنید که فاصله طبقاتی هر روز کمتر شود و عدالت بتواند جای تبعیض را بگیرد. مطمئن باشید جراحی با چاقوی زنگزده جواب نخواهد داد.
۱. قطر کشور ثروتمندی است که فرصتهای زیادی در توسعه روابط تجاری و اقتصادی با آن نهفته است که از سوی دولت گذشته که عمده تخممرغهای دیپلماسی خود را در سبد اروپا و امریکا گذاشته بود مورد کمتوجهی و بیمهری قرار گرفت. در همین بازه زمانی که ایران محاصره قطر را شکست، ترکیه توانست با هواپیماهای اختصاصی محصولات متعدد از جمله محصولات صنایع پایین دست پتروشیمی خود را به این کشور صادر کند، ولی ایران از این فرصت استفاده قابل توجهی نکرد. ایران به دلیل شرایط آب و هوایی و منابع طبیعی گسترده و تولیدات پتروشیمی متنوع میتواند در صورت برنامهریزی دقیق بازار قطر را کاملاً در اختیار بگیرد. مسئولان قطری نیز بارها اذعان کردهاند که بسیاری از کالاهایی که لازم دارند با کیفیت بالا و قیمت مناسب در ایران وجود دارد. همچنین به دلیل قدرت گازی قطر و حضور جدی این کشور در اوپک گازی، ایران میتواند از این روابط برای پیشبرد برنامههای انرژیمحور خود استفاده کند.
۲. از آنجا که شورای همکاری خلیجفارس ماهیتی کاملاً ضدایرانی داشته، شکاف داخلی در آن به هر شکلی به نفع ایران و امنیت منطقه است. این نهاد که تلاش میشود تا مدل نظامی آن با عنوان ناتوی عربی و در ضدیت با ایران شکل بگیرد در راستای اهداف و سیاستهای غربیها و صهیونیستها علیه ایران است. جداسازی قطر و سایر کشورها از این نهاد و تلاش برای ایجاد الگوی جدید امنیتی در منطقه با مساعی مستقلانه کشورها میتواند امنیت منطقه را تأمین و از حضور مخاطرهآفرین بیگانگان جلوگیری کند.
۳. نقش قطر در سالهای اخیر در قبال مسائل منطقه، ثباتبخش و تا حدی مستقل از سایرین بوده و مسیر کلی آن متفاوت از کشورهایی، چون عربستان و امارات بوده است. نقش میانجیگرانه قطر در مسائل گوناگون منطقه همچون لبنان و افغانستان و مخالفت با سیاستهای خصمانه امریکا و کشورهایی، چون عربستان علیه ایران، زمینه استفاده ایران از ظرفیت این کشور برای کاهش فشار و تهدیدات علیه خود را فراهم کرده است. شیخ محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر در تاریخ ۱۶ دسامبر ۲۰۱۸ ضمن انتقاد از سیاستهای عربستان و امارات و تحریمهای ضد ایرانی امریکا گفت: «تحریمها علیه ایران و سیاستهای امارات و عربستان، از دلایل اصلی بیثباتی در منطقه هستند.» با این اوصاف و این نگرش مقامات قطری میتوان از ظرفیتهای قطر در رابطه با سوریه، عراق، یمن، سرزمینهای اشغالی و به خصوص افغانستان به خاطر روابط ویژه این کشور با طالبان برای پیشبرد سیاستهای کشور استفاده کرد. نفوذ قطر بر مقامات طالبان میتواند ابزار خوبی برای پیگیری خواستههای به حق ایران از افغانستان به خصوص درباره تأمین حقآبه رود هیرمند و نیز برخورد جدی با تروریسم و قاچاق مواد مخدر و مسئله مهاجران افغان برای ایران باشد.
۴. توجه به امنیت جمعی منطقهای و بدون حضور بیگانگان همواره مورد تأکید ایران بوده و یکی از اهداف اصلی فعالیتهای منطقهای ایران اخراج بیگانگان به خصوص امریکا و رژیم صهیونیستی از منطقه است. با توجه به نوع رفتار کشورهایی، چون عربستان با قطر که همواره خطر بلعیده شدن این کشور به دست عربستان را به مقامات قطر گوشزد میکند، ایران میتواند از ظرفیت به وجود آمده در روابط خود با قطر برای اطمینانبخشی به این کشور جهت توسعه امنیت جمعی و وسعتبخشی به چتر امنیتی خود استفاده کند.
۵. قطر در سالهای اخیر با فعال شدن در عرصه دیپلماسی فرهنگی و عرصه رسانهای توانسته ظرفیت خوبی از قدرت نرم ایجاد کند که یک مورد آن شبکه الجزیره است که میتواند با توسعه بیشتر روابط در خدمت بهبود چهره ایران در منطقه و افزایش قدرت رسانهای محور مقاومت قرار بگیرد. همچنین برگزاری جام جهانی فوتبال در اواخر سال ۲۰۲۲ که فرصت مناسبی را برای مناطق آزاد ایران به ویژه کیش و قشم برای میزبانی از تماشاگران خارجی و انتفاع اقتصادی از آن را فراهم کرده است.
در گذشته روابط تهران و دوحه هیچگاه فراتر از سطح مصلحتگرایانه نرفته، اما به نظر میرسد الزامات ژئوپلتیک کنونی در حال متحول کردن این روابط است. دو کشور با تهدیدات مشترکی در منطقه مواجه هستند و در بسیاری از مسائل منطقه نگاه مشترک دارند. ضمن اینکه کارنامه ایران در دوران تنهایی و محاصره قطر، سبب ایجاد اعتماد بالایی به ایران در بین مسئولان این کشور شده است. از طرفی ظرفیتهای اقتصادی بالای کشور قطر میتواند بخشی از مشکلات اقتصادی ایران را مرتفع کند. اگر نوع نگاه به قطر در دستگاه دیپلماسی کشور تغییر کند که به نظر میرسد با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت آقای رئیسی این مهم رخ داده است، با بسترسازی مناسب، دو کشور میتوانند به سوی ایجاد ترتیبات نهادی راهبردی و برقراری یک اتحاد راهبردی الگو حرکت کنند.
مهدی گرگانی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز با عنوان کاخ سفید در سیطره روانیها و دیوانهها نوشت: سابقه بیماریهای روانی در میان رؤسایجمهور آمریکا چیز جدیدی نیست و طبق تحقیقات روانشناختی که از رؤسایجمهور آمریکا بهعمل آمده، بسیاری از آنها از جمله جان آدامز، فرانکلین روزولت، وودرو ویلسون و... از مشکلات روانی رنج میبردند که البته این مشکلات بعدها و حتی دههها پس از ریاستجمهوری آنها افشا شده است. : با این حال جو بایدن، رئیسجمهور کنونی آمریکا نمونهای است که احتمالا دارای بیشترین مشکلات روانی و ذهنی در تاریخ کاخ سفید باشد. گافهای متعدد در موقعیتهای مختلف از جمله فراموش کردن اسامی و نامها، لکنت زبان، دست دادن با هوا و آدمهای خیالی، اشتباه گرفتن افراد با یکدیگر و حتی گم شدن در محوطه کاخ سفید و... نشان میدهد این اختلالات تنها مربوط به کهولت سن نیست و بایدن 80 ساله احتمالا از بیماریهای روانی و ذهنی رنج میبرد.
از همین رو پزشک سابق کاخ سفید و نماینده فعلی مجلس نمایندگان آمریکا سلامت روانی و فکری بایدن را زیر سوال برد و خواستار انجام آزمایشهای دقیق روی رئیسجمهور آمریکا شد. رانی جکسون در یک مصاحبه گفت: بایدن با یک مشکل جدی مواجه است و وضعیت او بدتر خواهد شد. این دیگر یک آبروریزی نیست. وی گیج است و گمشده به نظر میرسد. او به ندرت میتواند یک جمله پیوسته و کامل بگوید. بایدن باید یک آزمایش جامع انجام دهد و نتیجه آن را منتشر کند.
علاوه بر این، بیش از 30 نماینده جمهوریخواه آمریکایی نیز در نامهای به کاخ سفید تاکید کردند بایدن نشانههای کاهش قدرت ذهنی را مبتنی بر تعاریف انجمن آلزایمر آمریکا، بروز داده است و باید برای اثبات سلامت روانش آزمایش دهد. در محافل سیاسی- رسانهای آمریکا حتی درباره احتمال اجرای متمم 25 قانون اساسی و برکناری بایدن به دلیل زوال عقل و واگذاری قدرت به کاملا هریس نیز بحثهایی مطرح شد که همچنان کم و بیش ادامه دارد و با هر گاف بایدن پررنگتر میشود.
اما این فقط بایدن نیست که طی سالهای اخیر به بیماریها و مشکلات روانی متهم شده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا نیز دست کمی از جو بایدن ندارد و وضعیت روانی او از زمان ورود به کاخ سفید، بحثهای زیادی را برانگیخت. بسیاری از پزشکان و سازمانهای پزشکی آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ، وی را به اختلالات شخصیتی از جمله خودشیفتگی حاد متهم کردند.
سناتور لیندسی گراهام که بعدها به متحد ترامپ تبدیل شد، قبل از آغاز کارزار انتخاباتی 2016 در مصاحبهای گفته بود: تلاش رسانهها برای نمایاندن چهره واقعی ترامپ، باید یک تلاش بیپایان برای شناساندن یک روانپریش خیالپرور باشد که اصلا مناسب ریاستجمهوری نیست.
در دوران ریاستجمهوری نیز روانشناسان هشدار دادند دونالد ترامپ همه نشانههای کلاسیک بیماری روانی خودشیفتگی را دارد. جان دی گارتنر، روانشناس بالینی در همان زمان اعلام کرد ترامپ به طرز خطرناکی بیماری روانی دارد و از نظر رفتاری نمیتواند رئیسجمهور باشد.
وی معتقد است ترامپ نشانههای خودشیفتگی بدخیم را دارد که بر اساس تعریف ذکرشده در فرهنگ لغت روانپزشکی کمپبل، ترکیبی از خودشیفتگی، اختلال شخصیت ضداجتماعی، تجاوزگری و سادیسم است. به اعتقاد بسیاری از متخصصان، همین اختلالات بود که در نهایت منجر به حمله هواداران وی به ساختمان کنگره آمریکا شد؛ فاجعهای که از آن به عنوان یک روز سیاه در تاریخ ایالات متحده نام بردهاند.
اکنون بیش از شش سال است ایالات متحده- که دارای یکی از بزرگترین زرادخانههای اتمی دنیاست- به دست افرادی رهبری میشود که به تایید بسیاری از پزشکان دچار اختلالات فکری و روانی متعدد هستند و بسیاری آنها را دیوانه و روانپریش خواندهاند. مساله زمانی جالبتر میشود که بدانیم هم جو بایدن و هم دونالد ترامپ به تازگی تایید کردهاند قصد دارند در انتخابات ریاستجمهوری 2024 دوباره شرکت کنند!
نظرسنجیها نشان میدهد آمریکاییها به دلایل متعدد به هیچ وجه خواستار حضور دوباره ترامپ و بایدن در انتخابات نیستند، با این حال سیستم دوحزبی آمریکا و محدودیتهای موجود بر سر راه افراد مستقل برای حضور در رقابتهای انتخاباتی باعث میشود احتمالا باز هم شاهد حضور این دو در انتخابات بعدی آمریکا باشیم؛ آیندهای مبهم برای آمریکا با ریاستجمهوری دوباره بایدن یا ترامپ.