به گزارش «تابناک»، روزنامههای امروز شنبه ۷ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که دستور رهبر انقلاب برای پیگرد و مجازات مقصران حادثه متروپل، همایش ۱۰۰ هزارنفری در ورزشگاه آزادی، دو نفتکش یونانی در تور سپاه و برجام در کما در صفحات نخست روزنامههای امروز در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان پیام شنیده نشده متروپل نوشت: حادثه دلخراش فرو ریختن برج ۱۰ طبقه متروپل آبادان بیش از آنکه از منظر تلفات انسانی قابل توجه باشد، از جنبه برملا شدن فساد اداری که مانند خوره در حال بعلیدن کشور است قابل تامل است. در این زمینه نباید به اخبار ناگواری که میشنویم اکتفا کنیم، این ماجرا به کالبد شکافی جامعهشناسانهای نیاز دارد که به چگونگی حکمرانی در کشوری که هم صبغه اسلامی دارد و هم صاحب یک انقلاب بزرگ متکی بر ارزشهاست مربوط میشود. بخشی از موارد این کالبد شکافی را در چند نکته میتوان مطرح کرد.
۱ ـ پیدایش عناصر زمینخوار، کوهخوار، جنگلخوار، دریاخوار، دکلخوار، نفتخوار، پولخوار، ساحلخوار و حتی انقلابخوار در کشور، امری طبیعی است. انسان، موجودی حریص است که اگر تربیت شده نباشد و از نفس مهذب محروم باشد، مسیر دنیا خواهی را در پیش میگیرد و هر قدر که بتواند در این مسیر به پیش میرود بطوری که پایانی برای آن قابل تصور نیست. بنابراین، ظهور افرادی مانند حسین عبدالباقی و شهرام جزایری و بابک زنجانی حتی در دوران نظام جمهوری اسلامی امری طبیعی است.
۲ ـ حکمرانی اگر چفت و قفل مناسب داشته باشد، راه بر دنیاخواهان و باندهای مافیا بسته میشود و افراد حریص مجالی برای ارضاء امیال خود نخواهند یافت. پیدایش عبدالباقیها و شهرام جزایریها و بابک زنجانیها در جامعهای که تحت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی است را نباید به معنای فراوانی این قبیل عناصر چپاولگر در کشور دانست بلکه باید آن را بدون تردید به معنای ناسالم بودن حکمرانی تفسیر کرد. دستگاههای حاکمیتی اگر سالم باشند، غارتگران هرگز امکان دست یافتن به مطامع خود را پیدا نخواهند کرد. کاری که این افراد کردهاند و امثال آنها هنوز هم در حال انجام آن هستند، چیزی از قبیل آفتابهدزدی نیست که بتوان آن را فقط به گردن خود دزد انداخت. غارت بیتالمال آنهم در چنین مقیاس وسیع که این غارتگران مرتکب میشوند، بدون برخورداری از همدستان دانهدرشت در لایههای مختلف حاکمیتی امکانپذیر نیست. بنابراین، حضرات مسئولان و ابزارچیهای تبلیغاتیشان تلاش نکنند آوارهای خبری مربوط به برج ۱۰ طبقه متروپل آبادان را فقط بر سر حسین عبدالباقی بریزند، متهم ردیف اول این پرونده حکمرانان هستند.
۳ ـ حکمرانان را نباید در مسئولین این دولت و شهردار کنونی آبادان خلاصه کرد کمااینکه نباید تقصیرها را فقط به گردن قبلیها انداخت. استاندار خوزستان در مصاحبه شب پنجشنبه ۵ خردادش با شبکه یک سیما صدور مجوزها و اقدامات معیوب فنی برج متروپل را به سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ مرتبط دانست. بسیار خوب، آنها قطعاً مقصرند، ولی در ۹ ماه اخیر که شما مسئول اول استان بودید چرا شما مسئولین جدید به وظایف نظارتی خود و حتی باطل کردن مجوزهائی که برخلاف قانون داده شده بودند اقدام نکردید؟ واقعیت اینست که حکمرانی معیوب است و تا این عیب برطرف نشود، امکان ندارد کسی بتواند مانع پدید آمدن زمینخواران و دریاخواران و بیتالمال خواران شود.
۴ ـ معیوب بودن حکمرانی به معنای ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی نیست. این، همان نظامی است که از پس تهاجمهای سنگین نظامی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی در دهه ۶۰ برآمد و بالنده به پیش رفت و در دهه ۷۰ نیز زیرساختهای ویران شده در اثر جنگ تحمیلی را بازسازی کرد. از زمانی که دروغ و تزویر و دغلکاری توسط عناصر گروه انحرافی به لایههای مختلف حکمرانی راه یافتند، نظام جمهوری اسلامی به بازنشستگی تحمیلی محکوم شد. در حکمرانی منطبق با اصول قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی، جائی برای تصدی امور برخلاف قانون، حمایت از رانتخواران، باز گذاشتن راه نفوذ مافیاها و دستیابی به ثروتهای بادآورده وجود ندارد. اینها دستپخت حکمرانان ناسالم هستند.
۵ ـ اینکه واقعه دلخراش متروپل آبادان دقیقاً در ایام آزادسازی خرمشهر رخ داد، قطعاً حاوی پیامی است که مردم خرمشهر و آبادان مدتها بود که میخواستند به گوش مسئولین برسد، ولی نمیرسید. پیام این بود که این دو شهر زخمخورده از صدامیان، اکنون نیز زخمهای بیتوجهی حکمرانان به فرهنگ، به اقتصاد، به قانون و حمایت آنان از بیتالمال خواران را هر روز بر تن خود احساس میکند. عبارت رساتر پیام فرو ریختن متروپل اینست: حکمرانی باید از دست حکمرانان ناسالم نجات یابد.
محمدعلی وکیلی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان آیا مجلس یازدهم راه مجلس دهم را رفت؟ نوشت: بالاخره پس از وعدهها و ادعاهای فراوان طرح شفافیت که حقیر در مجلس قبل ارائه داده بودم در این مجلس نیز به تصویب رسید. این طرح البته به غنای طرحی که در مجلس قبل تصویب کردیم نیست؛ در طرح اینجانب نهادهای تاثیرگذار حاکمیتی مانند شورای نگهبان، خبرگان رهبری و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مشمول شفافیت میشدند. این نهادها، اما در طرح مصوب مجلس جدید حذف شده اند و معاف از شفافیت آرا و علنی سازی مذاکرات شده اند. جالب است که با آن همه شعار و ادعا، دو سال عملاً کاری در جهت شفافیت نکردند و در آخر پس از دو سال به همان طرح مجلس قبل رجوع و بخشی از آن طرح را تصویب کردند. جالبتر آنکه در آن روز که حقیر طرح شفافیت آرای قوا و نهادها و شوراهای عالی را به منظور شفاف سازی نظام تقنینی کشور ارائه نمودم، برغم تصویب یک فوریت آن در همان مجلس، اما در فضای سیاسی عدهای آن را طرح انگلیسی نامیدند و مورد چه هجمههایی که از سوی جریانات به اصطلاح اصولگرا قرار نگرفتم. اما امروز همان طرح البته با حذف بخشهای تاثیرگذار حاکمیتی را تصویب میکنند و از آن به عنوان مهمترین اقدام انقلابی مجلس انقلابی یاد میکنند. از آقای قالیباف گرفته تا دیگر نمایندگان شاخص پس از این کار مجلس، سر بالا گرفتند و سینه را صاف کردند که “الوعده وفا”. وعدهای که دیر و البته نصف و نیمه اجابت کردند و در حق رقیب برای همین طرح چه جفاها که نکردند. البته طبیعی بود که برایشان گران باشد. این طرح با منظومه فکری اصولگرایان نمیسازد. وصله ناجوری است در هندسه گفتمان آنها. به هر روی، هرچند دیر و ناتمام، اما کاری مبارک است. قطعاً ما از این گام کوچک مجلس خوشحالیم. بالاخره گامی برداشته اند. البته معتقدم درنهایت گامهای بلندتر را هم برمیدارند. این از اقتضائات تاریخ است. بالاخره سرسختترین و جازمترین افکار در مواجهه با واقعیت مجبور به تغییر میشود. بارها گفته ام که راز اینکه دولتها در ایران راست شروع میکنند، اما چپ خارج میشوند همین است. مردم ایران بیش از یکصد سال است که مطالبات اصلاح طلبانه دارند. به خاطر همین همیشه نوشته و گفته ام که صندوق رای همه را اصلاح طلب میکند. این صندوق معجزه میکند. وقتی صحنه تصویب این طرح را دیدم بیشتر باورم شد که به جبر زمان، منویات اصلاح طلبانه توسط اصولگرایان در قدرت پیش خواهد رفت؛ تنها با این تفاوت که دیگر کسی تهمت انگلیسی و ضدانقلابی و ضد ارزشی به آنان نمیزند.
حشمت الله فلاحت پیشه کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: طی چند وقت اخیر مسائل جهانی از جمله حمله روسیه به اوکراین و مسائلی که این بحران در جهان به وجود آورده، به نوعی مساله توافق هستهای را تحتالشعاع قرار داده، بهطوری که در حال حاضر برجام از دستور کار دولتهای ایران و آمریکا خارج شده است. درحال حاضر نیز مسائل اختلافی جایگزین موضوعات اشتراکاتی دو کشور شده، امروز مواضعی که دو کشور اتخاذ کردهاند، بیشتر حول و حوش موارد اختلافی و موضوعات خارج از برجام شده و به نوعی این مسائل بر متن توافق غلبه پیدا کرده و در این زمینه بسیار تاثیرگذار بوده و باعث شده که موارد اختلافی بسیار پررنگ شود.
امروز دو کشور ایران و آمریکا مسیری را طی میکنند که این موضوع تداعیکننده این مساله است که دو طرف خود را برای فضای بدون برجام آماده میکنند، در این راستا، سیاستهای اقتصادی که دولت رئیسی در پیش گرفته که سرآمد آنها حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمتها بود، نشان میدهد که دولت ایران خود را برای شرایط بدون برجام آماده میکند. از سوی دیگر در آمریکا نیز تا قبل از این دموکراتها به دنبال توافق بدون تایید کنگره بودند، امروز بیشتر به محافظهکاران ولابیهای صهیونیستی نزدیک شدهاند، زیرا کمتر از شش ماه به انتخابات کنگره باقیمانده، به نوعی فضای مواضع دموکراتها بسیار سختتر شده و این موضوع احیای برجام را بسیار دشوارتر از گذشته کرده است. هر چند در جلسه اخیر کمیته روابط خارجی سنا، مخالفان برجام دسته پایین را داشتند و موافقان توافق هستهای به خروج ترامپ از برجام تاختند، اما دموکراتها مانند سابق از برجام حمایت نمیکنند، در چنین شرایطی، اگر دو طرف در چند هفته آینده به سازوکاری برای بازگشت به برجام دست پیدا نکنند، فضا به سمتی خواهد رفت که دیگر کاری از دیپلماسی برنمیآید یا اینکه دیگر زمان آنقدر از دست خواهد رفت که گفتگو نیز کارساز نیست و فضا برای هر اتفاقی آماده است، بنابراین چند هفته آینده برای تعیین تکلیف برجام از اهمیت بسزایی برخوردار است.
درحال حاضر عوامل آشوبزا در مورد برجام و رابطه ایران و آمریکا بسیار فعال هستند، لابیهای رژیم صهیونیستی و مرتجعان عرب فشار زیادی را به دولت آمریکا و اروپاییها آوردند، تا از احیای برجام جلوگیری کنند، در سوی مقابل نیز بهرغم اینکه ایران و آمریکا مسیر درستی را در ابتدای دور جدید مذاکرات در پیش گرفتند و بر روی احیای خود برجام تمرکز کردند، اما هرچه زمان گذشته، این وضعیت تغییر پیدا کرد و امروز کار به جایی رسیده است که امکان مرگ برجام و شکست توافق هستهای وجود دارد.