به گزارش تابناک، ایمن الظواهری، رهبر القاعده که شنبه در حمله آمریکا به منطقه شیرپور در کابل، پایتخت افغانستان کشته شد. قتل وی بعد از چهار ماه از حضورش در یک فایل تصویری در آوریل صورت میگیرد. الظواهری آن زمان شایعه قتلش را تکذیب کرده بود. وی رهبری القاعده را بعد از کشته شدن اسامه بن لادن به دست نیروهای آمریکایی در مه ۲۰۱۱ برعهده گرفت. پیش از آن الظواهری دست راست بن لادن و از افراد تاثیرگذار در القاعده بود. الظواهری آخرین بار در شهرک خوست شرق افغانستان در اکتبر ۲۰۰۱ دیده و بعد از آن مخفی شد. اما جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه از قتل الظواهری در حمله به منزلی در کابل خبر داد که این عملیات پایان زندگی سرکرده القاعده را رقم زد.
مهدی ذاکریان استاد دانشگاه و کارشناس روابط بین الملل طی گفتگویی با خبرآنلاین، درباره اهداف آمریکا از این اقدام گفت: در خصوص قتل، کشتن، یا مجازات افراد متهم به تروریسم و یا بدرفتاری، شکنجه و یا زندانی کردن آنها بدون وجود دادگاه و محاکمه ای دو نظر وجود دارد. نظر اکثریت این است که اقدامات صورت گرفته از جانب آمریکا مانند ماجراهای زندان گوانتانمو، قتل اسامه بن لادن و قتل ایمن الظواهری مغایر با حقوق بشر است و روش برخورد صحیح بازداشت با حکم بین المللی، محاکمه و در نهایت رای دادگاه است.
وی افزود: مورد دوم که عقیده نئوکان های آمریکایی است که می گوید این دسته از افراد دشمنان غیرقانونی محسوب می شوند و چون تک تک این افراد برای غیرنظامیان مضر به شمار می روند و لباس رزم نیز بر تن ندارند، روش درست آن است که خارج از قواعد حقوق جنگ با آنها برخورد شود. بدین معنا که تروریست ها موضوعی جدا محسوب شده و می توان آنها به زندان گوانتانمو فرستاد و یا اینکه آنها را ترور کرد. چرا که این دست از افراد نه مشمول قوانین جنگ می شوند و نه مشمول قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه و نه مشمول قواعد حقوق بشر.
وی اضافه کرد: پیش تر آمریکا یکی از مظنونین عملیات یازده سپتامبر را قبل از وقوع این حادثه بازداشت کرده بود که مشخص شد آموزش های خلبانی نیز دیده است و تنها در این روند آموزشی فرآیند بلند شدن و ادامه مسیر را برای یادگیری تمایل دارد و علاقه ای به یادگیری مهارت فرود نداشت. در نهایت این فرد بازداشت می شود اما اطلاعاتی را در خصوص عملیات یازده سپتامبر فاش نمی کند اما پس از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر این فرد در نهایت اعتراف می کند که قرار بود در عملیات حضور داشته باشد. آمریکایی ها معتقدند که اگر شکنجه و فشار بیشتری به این فرد وارد می شد جان انسانها نجات می یافت. در خصوص عملیات هایی چون کشتن اسامه بن لادن نیز به همین شکل است که آمریکایی ها آن را عملیات پیشدستانه می نامند چرا که می گویند قبل از اینکه ضربه ای وارد شود باید کار را تمام کرد.
ذاکریان با اشاره به اینکه در این نوع از مسائل توجه به اجماع جهانی نیز مهم است و به نظر می رسد اکثر کشورها الظواهری را تهدید می دانستند گفت: اما در برخی موارد دیگر تفسیر دولت ها مطرح است مانند رژیم صهیونیستی که مبارزان فلسطینی را به شهادت می رساند چرا که آنان را تهدید می بیند که البته به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
وی تصریح کرد: در خصوص ترور سردار سلیمانی نیز مساله به همین شکل محکوم است. آمریکایی ها حتی اقدام تروریستی خود را در شهادت رساندن سردار سلیمانی پیشدستانه عنوان کردند. چیزی که مایک پمپئو وزیرخارجه وقت آمریکا نیز بدان اشاره کرد و مطرح شد که اگر سردار سلیمانی به شهادت نمی رسید سربازان آمریکایی کشته می شدند.
وی در پایان گفت: اگر اقدامات سپاه در سوریه و عراق بدرستی به دنیا معرفی می شد، شهادت سردار سلیمانی برای آمریکایی ها بسیار پرهزینه می شد. متاسفانه دلایل حضور ایران در سوریه و عراق به خوبی در جامعه بین المللی مطرح نشد. اقدامات سردار سلیمانی در مبارزه علیه داعش بسیار بیشتر از آن چیزی بود که آمریکایی ها انجام دادند. نجات دولت عراق، نجات اقلیم کردستان، مبارزه با گروه های تکفیری و غیره به خوبی منعکس نشده است.