به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه ۲۸ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که صف آرایی جریانهای سیاسی برای انتخابات ۱۴۰۲، تداوم تعطیلی مدارس شدت گرفتن تبعیض آموزشی، دست انداز در مسیر خودروهای بورسی، برنامه ویژه دولت برای گرفتن مالیات و شلیک موفق موشکهای کروز دریایی سپاه در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
«جهانصنعت» طی یادداشتی در شماره امروز خود با تیتر سنجش میهندوستی نوست: دوست داشتن سرزمینی که شهروندان در آن زاد و رشد میکنند به آرامی در قلب و ذهن آنها جای میگیرد و بیشتر شهروندان میهندوست به الزامهای این دوست داشتن آگاه میشوند. دلسوزی برای میهن و هممیهنان با ملیگرایی تندخویانه که با راهبردهای پیچیده و برای پاشیدن خاک به چشم شهروندان تدارک دیده شده و اجرایی میشوند به صورت معناداری تفاوت دارند و الزامهای آنها نیز به طور بنیادین از هم جدا میشوند. در تاریخ معاصر برخی ایدئولوژیها به ویژه از سوی مارکسیستهای جهانوطن که سودای یکپارچه کردن ذهن و عمل همه شهروندان را در دستور کار داشتند میهندوستی را از ماهیت پیشبرنده تهی کردند و خواستار جهانوطنی شدند. راهبرد این بود که بخشهایی از جهان را که پس از جنگ دوم جهانی به اردوگاه کمونیستی پیوست کرده بودند برای صیانت از خود نگه دارند. این وضعیت در ایران به لحاظ تئوریک و اجرایی از دهه ۱۳۲۰ به وسیله یکی از حزبهای وابسته به همان ایدئولوژی تبلیغ و ترویج میشد و شمار قابل اعتنایی از روشنفکران نیز این آرمان را قبول کرده بودند.
در برابر این تبلیغ جهانوطنی، اما سونامی ملیگرایی افراطی و شوونیسم نیز از سوی دولتهای پهلوی دیده شد. در هر دو حالت یادشده، اما یک رخداد و یک نظریه جا افتاد و آن نفی میهندوستی واقعی از سوی همه گروههای اجتماعی به ویژه سرمایهداران و صاحبان کارخانهها و بنگاههای خصوصیسازی بود. در همه دهههای تازهسپریشده سرمایهداران زیر تیغ بودند و اینجور جا افتاده بود و هنوز ادامه دارد که آنها تنها به فکر جیب خود هستند و میهن و هممیهنان برایشان ارزشی ندارد.
رضا سواری از فعالان صنعت پرورش طیور که در روز بزرگداشت امینالضرب از سوی اتاق تهران تجلیل شد در سخنانی در همین باره گفت: «من عاشق ایرانم، در پی آبادی میهنم هستم و روی کشور خود تعصب دارم… بارها تاسف خوردهام که چرا مسوولان ما چنین تعصبی روی کشور خود ندارند. چرا به جای آنکه دستمان را بگیرند، پایمان را میکشند… به رغم تلاش تولیدکنندگان و تعصب آنها به کشور، افسوس که حمایت شایستهای از تولید صورت نمیگیرد.»
به نظر میرسد باید درباره الزامها و آیین و آداب و ادب میهندوستی نگاه تازهای داشته باشیم و رفتن در دولت به هر عنوان و گرفتن منصب و مقام در هر رده مدیریتی به ویژه مدیریتهای کلان در نهادهای قدرت را تراز و متر میهندوستی نمیدانیم و به جای آن برآیند و نتیجه فعالیت افراد را معیار سنجش میهندوستی بدانیم. مدیری که در وضعیت بحرانی سوخت و انرژی در کشور به حزب و گروه خاصی در یک کشور دیگر تعارف میکند، مدیری که با ناکاربلدی و جزماندیشی و صیانت از مقام و موقعیتش راه ورود سرمایه خارجی را میبندد، مدیری که به جای عذرخواهی از تخلف یا قصور زیردستانش سرسختی نشان میدهد و از هممیهنان طلبکار هم میشود و… میهندوست است یا افرادی که توانستهاند برای شهروندان ایران شغل ایجاد کنند و برای آنها درآمد بسازند؟
حسن هانیزاده تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: تلاش ماجراجویانه اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی یک بدعت خطرناک در تعاملات بینالمللی تلقی میشود که پیامدهای خطرناکی برای کشورهای اروپایی به دنبال خواهد داشت. قرار است پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ تشکیل جلسه دهد تا در خصوص قرار دادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی تصمیم گیری کند. در آستانه این نشست هواداران منافقین، سلطنتطلبان فراری و عناصر وطن فروش در برابر مقر این پارلمان اجتماع کردند و خواستار قرار دادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی شدند. اگر اتحادیه اروپا تحت تاثیر فضاسازیهای آمریکا و لابی صهیونیستی بخواهد سپاه را که یک نهاد نظامی رسمی جمهوری اسلامی و مورد احترام ملتهای اسلامی است در لیست سازمانهای تروریستی قرار دهد قطعا اقدامات سختی از سوی جمهوری اسلامی ایران علیه نیروهای اتحادیه اروپا در منطقه صورت خواهد گرفت. شکی نیست که کشورهای اتحادیه اروپا در حوادث دردناک اخیر ایران نقشی تخریبی ایفا کردند، اما تلاش این کشورها برای تجزیه ایران و تحمیل یک جنگ داخلی بر این کشور با شکست مواجه شد. شکست نزدیک به ۴۷ کشور مختلف جهان که در اغتشاشات و ناآرامیهای اخیر ایران مشارکت داشتند به مفهوم شکست جنگ ترکیبی جهانی علیه جمهوری اسلامی تلقی میشود. این شکست موجب شد تا اتحادیه اروپا شیوههای دیگری برای انزوای ایران و تحت فشار قرار دادن نهادهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی اتخاذ کند که یکی از این شیوههای ماجراجویانه تلاش اتحادیه اروپا برای قرار دادن سپاه در لیست نهادهای تروریستی است. اتحادیه اروپا با این اقدام احتمالی خطرناک منافع خود را دچار مخاطره خواهد ساخت زیرا ایران نیز اقدام مشابهی برای مقابله با باجخواهیهای سیاسی اتحادیه اروپا اتخاذ خواهد کرد.
قرار دادن نیروهای اتحادیه اروپا و ناتو در لیست سازمانهای تروریستی، اخذ عوارض سنگین از کشتیهای تجاری وابسته به کشورهای اروپایی که از تنگه هرمز عبور میکنند و منع ورود نظامیان کشورهای اتحادیه اروپا به کشورهای همپیمان ایران میتواند بخشی ازاقدامات تنبیهی ایران علیه اتحادیه اروپا تلقی شود. پارلمان اتحادیه اروپا در صورت تصویب طرحی برای تروریستی خواندن سپاه پاسداران، وارد یک چرخه خطرناک رویارویی با ملتهای اسلامی منطقه خواهد شد که بازنده آن در درازمدت کشورهای اروپایی خواهند بود. از رخدادهای دیگر منطقه که در آینده تاثیر خود را بر شرایط سیاسی واقتصادی ایران ومحور مقاومت باقی میگذارد موضوع سفر دورهای آقای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه به کشورهای لبنان، سوریه و ترکیه است. در این سفر وزیر خارجه زمینه سفر قریبالوقوع رئیسجمهوری اسلامی ایران به ترکیه و سوریه را فراهم ساخت. قرار است رئیسجمهوری اسلامی در سفر به ترکیه و سوریه راهکارهای پایان دادن به بحران ۱۲ ساله سوریه را با رجب طیب اردوغان و بشار اسد، روسای جمهوری ترکیه و سوریه مورد بحث قرار دهد. احتمال دارد که نشست ۳ جانبهای بین روسای جمهوری ۳ کشور ایران، ترکیه و سوریه برگزار و اردوغان و بشار اسد توافقنامه صلح پایدار بر اساس عدم مداخله در امور داخلی دو کشور ترکیه و سوریه را امضاء کنند. اگر این اتفاق تاریخی رخ دهد قطعا منطقه شاهد یک ثبات و آرامش بیشتری خواهد بود و بحران سوریه به نقطه پایانی خود خواهد رسید. از حوادث اخیر دیگری که مورد توجه رسانههای منطقهای و بینالمللی قرار گرفت اظهارات غیرمسئولانه محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق بود که در سفر به آلمان بارها از واژه مجعول دیگری برای نام تاریخی خلیجفارس استفاده کرد. بهکارگیری نام مجعول دیگری برای خلیج فارس با واکنش ملت ایران و بخشی از جریانهای سیاسی عراق و منطقه مواجه شد زیرا استفاده از نام جعلی برای خلیجفارس تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست زیرا حاکمیت تاریخی ایران بر این آبراه حیاتی قابل انکار نیست. انتظار میرود نخست وزیر کم تجربه و فاقد بینش سیاسی حساسیتها را درک کند و فریب سیگنالهای رژیمهای مرتجع عرب که تلاش دارند عراق را از دایره اعتقادی خارج و وارد دایره قومیتگرایی سازند، نخورد.
محسن پورعرب طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: همین که در مترو مقابل چهل، پنجاه پله رو به بالا قرار گرفتم مشکلات ریز و درشت پایتخت را مرور کردم. به نظرم ریزش همین از کار افتادنهای پی در پی پله برقی ایستگاههای مترو و پل هواییها است و درشتهایش آلودگی هوا، ترافیک، کمبود واگنهای مترو، بافتهای فرسوده و حمل و نقل عمومی فرسوده، اما چارهای نبود، باید این پلهها را بالا میرفتم. صدها و بلکه هزاران نفر مجبور بودند در مدتی که پله برقی خراب است، آن مسیر سخت را طی کنند تا به مقصد برسند. یکی جوان بود و چابک، دیگری میانسال و برخی هم پیر و از پا افتادهبودند و توان رفتن این اندازه پله را نداشتند. هرکسی زیر لب چیزی میگفت. برخی هم بلند بلند مسئولان و مدیران را دعا میکردند!
اما واقعاً توقع زیادی است که مشکلات ریز پایتخت مدیریت شوند و باری از دوش مردم برداشته شود؟ خاطرم است روزهایی که قرار بود شهردار جدید تهران انتخاب شود، موجی از القاب برای جناب آقای زاکانی به راه افتادهبود؛ القابی که همچنان هم به کار برده میشوند. از تانک انقلاب بگیر تا مدیر فسادستیز و انقلابی از جمله القابی بودند که در توصیف شخصیت وی به کار برده میشد. دل خیلیها خوش بود که با آمدن علیرضا زاکانی آن رفیق انتخاباتی رئیس دولت سیزدهم، بسیاری از مشکلات کلانشهر تهران در اولویت دولت قرار میگیرند و یکی پس از دیگری حل میشوند. علاوه بر این در مقایسه وی با رقیبش برای کسب سکان شهرداری تهران به باور بسیاری توان مدیریتی، جسارت و در یک کلام عرضه علیرضا زاکانی بر مازیار حسینی میچربید.
اکنون که بیش از یک سال از مدیریت شهردار جدید و تیم تازه نفس وی در پایتخت میگذرد، مروری اجمالی بر مسائل کلانشهر تهران نشان میدهد همچنان مشکلات ریز و درشت خودنمایی میکند. اگر چه قدمهایی در راستای حل آنها برداشته شده، اما کافی نبودهاست. در روزهایی که توقع این است، نتیجه حضور علیرضا زاکانی به عنوان شهردار پایتخت در جلسات هیئت دولت حل مشکلات باشد، اما انگار قرار گرفتن در جو مسئولان دولت، شهردار را هوایی مسائل کشوری کردهاست. شهردار تهران که وظایف و مسئولیتهایش مشخص است روزی به مردم پیشنهاد میکند دلار نخرند، روزی دیگر با این گمان که مسئولیتی در دولت دارد، به عنوان سخنگو با دانشجویان درباره اغتشاشهای اخیر گپ و گفت میکند و روزی هم به رفسنجان میرود و به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم سخنرانی میکند!
غافل از اینکه پایتختنشینان با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم میکنند، اما وقتی از مشکلات میگوییم همه مقصر هستند جز شهرداری! از آلودگی هوا بگوییم، میگویند شهرداری به تنها مسئول کیفیت هوای پایتخت نیست. از ترافیک زجرآور بگوییم، میگویند ریشه در سوءمدیریتهای گذشته دارد و باز کردن این گره به تنهایی از عهده شهرداری بر نمیآید. از فرسودگی حمل و نقل عمومی میگوییم، نپرداختن سهم دولت از مترو و کافی نبودن اعتبارات برای نوسازی را بهانه میکنند.
اصلاً تمام اینها درست و ما جماعتی بهانهگیر، اما پله برقی را که دیگر میتوانید گردن بگیرید آقای شهردار! کمترین توقع ما این است که مشکلات ریز پایتخت را درشت ببینید و برایشان فکر چارهای کنید. علاوه بر این بد نیست به عنوان مدیر شهری روزهایی را با همراهی انصار و رسانهها پا در شهر بگذارید و مشکلات ریز این کلانشهر را از نزدیک ببینید و در جریان سختیهایی که بر پایتختنشینان میگذرد، قرار بگیرید. انشاءالله که این نقد را دلسوزانه بپذیرید و در ادامه مسیر صرفاً مشغول وظایف و مسئولیتهای مربوطه باشید.