مرور تصمیم گیریها و برنامههای توسعه گروه بهمن حکایت از آن دارد که این گروه خودروسازان در هفت دهه گذشته، برای نیل به موقعیت کنونی نشیب و فرازهای زیادی را پشت سر گذرانده و جایگاه امروز بهمن در صنعت خودروسازی و در رقابت با غولهای متکی به درآمدهای نفتی دولتی ناشی از مدیریت حرفهای بخش خصوصی بوده که توانسته سرسختترین رقبای دولتی را به چالش بکشد.
نام گروه بهمن در تازهترین ارزیابی برترین شرکتهای ایران در میان پنجاه شرکت برتر قرار گرفت و در عمل بهترین خودروساز بخش خصوصی از نظر شاخصهای صنعتی را از آن خود کرد، بنابراین میتوان امروز بهمن را بزرگترین و برترین خودروساز بخش خصوصی دانست.
اما بهمن در دهههای پیشین چنین موقعیتی را نداشت و تنها در دهه اخیر با سرعتی حیرت انگیز توسعه پیدا کرده و سرآغاز این راه، شروع روند خصوصی سازی بهمن از سال 1395 بود. بهمن در سال 92 با تنها دو هزار نیروی انسانی اهداف خودش را پیگیری میکرد ولی این شرکت بیش از 5 هزار نیروی انسانی مشغول به کار دارد. این گروه در همین مدت کوتاه توانست به ظرفیت اسمی 120 هزار دستگاه با طیف متنوعی از محصولات تجاری و سواری در سال برسد. این تیراژ تولید شامل سواری سدان و SUV، تجاری باری، موتورسیکلت و اتوبوس شهری است.
بهمن با پایبندی به ارزشهایی همچون خلاقیت و کار موثر، توانمندترین نیروهای انسانی را از مونتاژ تا طراحی استراتژی به کار گرفت تا بالاترین بازدهی را در جهت حفظ منافع سهامداران خود بدست آورد. این مجموعه نیروی انسانی خود را با آموزشهای سازمانی و حین خدمت به روز میکند.
عملکرد پنج سال اخیر گروه بهمن نشان میدهد این شرکت توانسته با اتکا به سهامداران حرفهای و خصوصی سازی واقعی تبدیل به یک شرکت قدرتمند شود به طوریکه گروه بهمن جزو معدود شرکتهای سود ده خودروسازی در سالهای اخیر است و برای مثال بهمن دیزل تنها در سال 1400 رشد 142 درصدی سوددهی را تجربه کرده است.
پس از خصوصی سازی بهمن در سالیان اخیر مساحت مجموعههای گروه بهمن از 1.5میلیون متر مربع به 2 میلیون متر مربع رسید؛ در این مدت بهمن موتور 80 درصد، بهمن دیزل 300 درصد و صنایع ریختگری 70 درصد توسعه پیدا کرد.
این روند سهام گروه بهمن در بازار بورس را تبدیل به سهمی ارزشمند کرده است. خرید ماشین آلات و تجهیزات به روز، محصولات متنوع، اشتغالزایی، توسعه فضای فیزیکی و صورتهای مالی شفاف بهمن، سهام این گروه را پرپتانسیل کرده است.
با خصوصی شدن بهمن، سیاستهای مشتری مداری قوت گرفت. در همین مدت، این گروه بخش خدمات پس از فروش را توسعه داد و با تعریف بخش جدید مرکز رضایتمندی مشتری (CHC) گام جدیدی در جلب رضایت مصرف کننده صنعت خودروسازی ایران برداشت.
سهامداری حرفهای و تخصصی از دیگر ویژگیهای دوران جدید گروه بهمن است که توانسته با اجرای استراتژیهای فنی و علمی توسعهای متناسب با الزامات صنعت خودروسازی بهمن را به شرکتی سود ده در شرایط تحریمی تبدیل کند.
سهامداران گروه بهمن به دلیل آنکه از جنس صنعت خودرو هستند به خوبی به چالشهای سرمایه گذاری و توسعه این صنعت آشنا هستند به همین دلیل فارغ از گیر افتادن در دام سیاستهای کوتاه مدت و عوام فریبانه، افقهایی بلند مدت برای شرکت ترسیم میکنند و در سرمایه گذاری با در نظر گرفتن جمیع جوانب ریسکی و فرصت آفرین اقدام به ورود سرمایه و توسعه شرکت میکنند. از سویی دیگر به دلیل واقعی بودن فرآیند خصوصی سازی این شرکت، نظام تصمیم گیری و اداری بهمن مبتنی بر قواعد روز دنیا است و به همین خاطر این شرکت هرگز به حیاط خلوت مدیران دولتی تبدیل نشده است؛ بلکه مدیران این شرکت مبتنی بر اقدامات حرفهای و فنی-تخصصی خود برنامههای توسعهای خود را پیش میبرند. ثمره این مدیریت علمی در محصولات با کیفیت و مشتری مداری گروه بهمن هویداست.
برخلاف شرکتهای خودروساز بزرگ دولتی که بر حمایتهای دولت حساب باز میکنند، گروه بهمن به عنوان یک شرکت واقعا خصوصی ناچار است تا بر اساس فروش بیشتر و افزایش کیفیت محصول درآمد و سودعملیاتی خود را افزایش دهد. از همین رو گروه بهمن به دلیل آنکه واقعا خصوصی است، ساختار خود را چابک کرد تا بتواند بهترین محصولات را تولید و بالاترین کیفیت خدمات را ارائه دهد.راه اندازی به روزترین و مدرنترین واحد خدمات پس از فروش در میان خودروسازان داخلی نشان دهنده اهمیت مشتری برای این گروه است. بهمن به عنوان یک واحد تولیدی و اقتصادی مانند اغلب خودروسازان بزرگ دنیا باید نسبت به رضایتمندی مشتری حساس باشد. این رضایتمندی کیفیت خدمت دهی به مشتریان بهمن را به سطحی بالاتر از صرف خدمات پس از فروش رساند. به همین ترتیب این گروه با راه اندازی مرکز رضایتمندی مشتری (CHC) به عنوان اولین خودروساز پیشرو در ارائه این نوع خدمات شناخته شده است. تجربه بهمن نشان میدهد که خصوصی سازی اصولی و علمی میتواند فشار تحریم را هم کاهش دهد. این شرکت با آغاز تحریمها در مقایسه با سایر خودروسازان کمترین میزان کاهش تولید را دارد که مهمترین دلیل آن بدنه چابک و تصمیم گیری با هدف تطابق شرکت با شرایط جدید کلان سیاسی و اقتصادی کشور است.