بین الملل تابناک: یکی از چالش های مهم عربستان سعودی در چند دهه اخیر، مدیریت روابط خود با سایر کشورهای عربی بوده است. ریاض همواره تلاش داشته این کشورها را در پرونده های مختلف منطقه ای و بین المللی همراه خود کند. پرونده یمن، یکی از مهمترین پروندههایی بوده که عربستان در آغاز موفق شد، ائتلافی از دولتهای عربی برای پیروزی در یمن ایجاد کند؛ ائتلافی که خیلی زود دچار شکاف گشت و روز به روز بر اختلافات میان بازیگران افزوده شد. در همین راستا، در پروندهها و موضوعات دیگر منطقهای و دو جانبه نیز اختلافات آشکارتر شده است.
روزنامه رأی الیوم نوشت، بحران پنهان شده در زیر شن و ماسه بین این دو کشور با اظهارات جدید انور قرقاش، مشاور امور دیپلماتیک رئیس امارات تأیید میشود که گفته بود: رویکرد کشورش همیشه «بر اساس وحدت کلمه» است. عربستان سعودی و مصر همچنان در کانون جهت گیری ها و مواضع امارات خواهند ماند. وی درباره «کشمکشها در شبکه های اجتماعی» گفت: این کار موجب ایجاد تفرقه و دودستگی می شود.
قرقاش این اظهارات را پس از انتشار مقاله ای در روزنامه دولتی مصر "الجمهوریه" در سوم فوریه مطرح کرد. سردبیر عبدالرزاق توفیق در آن مقاله نوشته است، آنچه توهین به کشورهای حاشیه خلیج فارس تلقی میشد، با عذرخواهی روزنامه بابت این مقاله تأیید شد. این روزنامه نوشت که این مقاله حاوی توهین به برادران ما در مهد تمدنها و زادگاه پیامهاست؛ بهترین سرزمینی که خورشید در آن طلوع کرده است.
در این مقاله حذف شده، روابط مصر و عربستان به صورت عادی نقد شده و کشمکش های موجود در این مقاله به آنچه رسانه های مصری در زمان بحران شورای همکاری خلیج فارس با قطر انجام می دادند، نزدیک بود که در اجلاس العلا حل شد و وضعیت به حالت عادی بازگشت.
مقاله ای که روزنامه الجریده بابت آن عذرخواهی کرده بود، حاوی نتایجی منفی بود، زیرا باعث افزایش حمله نویسندگان و روزنامه نگاران سعودی به مصر شد؛ ترکی الحمد، نویسنده سعودی در توئیتی از بحران اقتصاد مصر و کنترل برخی شرکت ها بر آن بدون رقابت با دیگران صحبت کرد. دقیقا همین توییت را خالد الدخیل نویسنده زد و گفت: مشکل مصر این است که از سال ۱۹۵۲ سیاست های خود را تغییر نداده است. پس از آن نشأت الدیهی، روزنامه نگار مصری که با نزدیک بودن به حکومت قاهره شهرت دارد، پاسخ داد و خطاب به ترکی الحمد نوشت: مصر به تو چه ربطی دارد.
با وجود این، این سردبیر مصری مقاله ای دیگر با نام «قاهره و ریاض... قلب تپنده جهان عرب» نوشت که در تاریخ پنجم فوریه در وبسایت این روزنامه منتشر شد. نویسنده در آن بارها به استحکام روابط مصر و جهان غرب پرداخت و مفصل درباره عربستان صحبت کرد و موضع ریاض در قبال مصر در جنگ ۱۹۷۳ و انقلاب ۲۰۱۳ مصر را یادآور شد.
رقابت پنهان عربستان و امارات همچنان ادامه دارد
دکتر «حسن هانی زاده» در گفتوگو با تابناک، جزئیاتی از رقابت و اختلافات میان عربستان را مطرح کرد. این کارشناس جهان عرب در این رابطه اظهار داشت: نقش تخریبی امارات در جنگ هشت ساله عربستان علیه یمن، اوضاع این کشور را پیچیدهتر کرده، زیرا رقابت بین امارات و عربستان برای تسلط بر تنگه استراتژیک باب المندب اختلاف میان دو کشور را شدت بخشیده است.
حمله هوایی عربستان به ملت بی دفاع یمن از ششم فروردین ماه ۱۳۹۴ به این بهانه که نفوذ حوثیها پس از سرنگونی رژیم علی عبدالله صالح، دیکتاتور سابق یمن افزایش یافته، آغاز شد که تا کنون نیز ادامه دارد.
حوثی های یمن که بخش مهمی از ساختار قبیله ای این کشور را تشکیل می دهند، در چهار دهه گذشته توانستند نقش قبایل وابسته به جریان وهابیت سعودی را در یمن کاهش دهند و این امر وحشت عربستان را برانگیخت.
از سال ۱۹۸۰ میلادی یک نوع رقابت بین حوثیهای شیعه و قبایل وابسته به وهابیت عربستان به ویژه در مناطق شبوه، عمران، حضرموت، الحدیده و شمال صنعا آغاز شد؛ زیرا حوثیها از آن زمان فرصت یافتند تا جریان تشیع را وارد عرصههای سیاسی جامعه یمن سازند.
همزمان با آن حاکمیت عربستان به ویژه جریانهای وهابیت وابسته به قبیله "السدیری " با تکیه بر امکانات مالی و نفوذ سیاسی خود تلاش کردند تا زیدیهای یمن را که ۶۵ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند از عرصههای سیاسی خارج کنند.
در چهار دهه گذشته، وهابیها بیش از ۴۰۰ مدرسه دینی در مناطق زیدی نشین تاسیس کردند تا به تدریج از نفوذ زیدیها و حوثیهای شیعه بکاهند؛ اما با سرنگونی علی عبدالله صالح در سال ۲۰۱۲ و قتل دردناک وی در ۴ دسامبر ۲۰۱۷ میلادی حوثیها موفق شدند، نقش بالایی در حاکمیت جدید و پارلمان یمن ایفا کنند.
با اینکه علی عبد الله صالح، دیکتاتور سابق یمن خود وابسته به طایفه زیدیها بود، در ۳۵ سال حاکمیت خود به تحریک عربستان، شش بار اقدام به سرکوب و کشتار حوثیها کرد.
سرانجام عربستان با این تلقی که اقدامات نظامی میتواند حوثیها را از ساختار قدرت خارج کند، با کمک چهارده کشور منطقه و جهان از جمله امارات متحده، یک ائتلاف جهانی تشکیل داد و به مردم یمن حمله کرد.
با طولانی شدن جنگ، حوثیها با سازماندهی نیروهای خود و ائتلاف با نیروهای مسلح و برخی قبایل زیدی، شاکله یک نیروی نظامی مردمی تحت عنوان انصار الله را پی ریزی کردند که این نیروها قابلیتهای جنگی خود را در سالهای اخیر بروز دادند.
برآیند گزارشها نشان میدهد، عربستان سعودی در هشت سال جنگ، ۳۵۰ میلیارد دلار هزینه کرده و بیش از ۱۷ تیپ پیاده مکانیزه خود را از دست داد.
با تشدید حملات مشترک انصار الله و ارتش یمن علیه تاسیسات حیاتی، راهبردی و نفتی عربستان، موازنه میدانی به سود ملت یمن تغییر کرد و ائتلاف سعودی به تدریج دچار فروپاشی شد.
از همان زمان اختلاف میان رهبران سعودی و امارات متحده بر سر شیوه اداره جنگ و نحوه تقسیم غنایم آغاز شد، زیرا عربستان قصد داشت تا یک حکومت یکدست در شمال و جنوب یمن تشکیل دهد.
دولت عبد ربه منصور هادی به دلیل شورش ساکنان یمن جنوبی با محوریت عدن تسلط خود را بر بخش مهمی از این کشور از دست داد و امارات متحده با استفاده از ضعف حکومت عبد ربه منصور هادی رئیس جمهوری دست نشانده، یک شورای انتقالی در جنوب یمن تشکیل داد.
هدف امارات این است تا از رهگذر تشکیل یک دولت مستقل و تجزیه یمن به دو بخش شمالی و جنوبی بر تنگه باب المندب مسلط شود که این امر خشم سعودیها از جمله محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را برانگیخت.
به موازات آن امارات متحده با استفاده از ضعف اقتصادی مصر و اردن و دادن مشوقهای مالی به این دو کشور، توانست ائتلاف منطقهای جدیدی علیه عربستان تشکیل دهد که هر چند این ائتلاف نامحسوس است، به انزوای بیشتر ریاض منجر شد.
قطر نیز بعدا وارد این ائتلاف شد و با وعده کمک مالی به اردن و مصر تلاش کرد تا نفوذ رقیب سنتی خود یعنی عربستان سعودی را در اتحادیه عرب کاهش دهد.
اکنون محمد بن سلمان به شدت احساس تنهایی میکند و از این روی، یکجانبه در یمن اعلام آتش بس کرد تا بتواند نفوذ امارات متحده در یمن جنوبی را کمرنگ کند.
از سوی دیگر، محمد بن سلمان برای خروج از انزوا به سمت حل مشکلات خود با ایران تمایل پیدا کرده و تلاش دارد تا مناسبات ریاض و تهران را به یک نقطه پایداری برساند.