به گزارش تابناک؛ روزنامههای امروز چهارشنبه سوم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که حکمرانی جدید ارزی بانک مرکزی با راهاندازی مرکز مبادله ارز و طلا، روایت برخی نمایندگان از علل سرکشی ارز و جولان سوداگران اقتصادی در ایران در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
هادی محمدی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با تیتر قمار گروسی بر سر حیثیت آژانس نوشت: در حالی که این هفته ها، هفتههای حساسی برای پرونده هستهای ایران است و هر اقدام غیر حساب شدهای میتواند تنش فعلی را به سطحی غیر قابل کنترل برساند آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان یکی از قدیمیترین نهادهای تخصصی و امنیت بخش مرتبط با سازمان ملل متحد دچار شرایط عجیب و تاسف برانگیزی شده و به نظر میرسد بیش از این که یک نهاد حرفهای صلح ساز باشد به ابزاری در دست رافائل گروسی مدیرکل غرب گرای آن تبدیل شده و در واقع دیکتههای غرب به ویژه رژیم صهیونیستی و آمریکا را اجرایی میکند. در همین زمینه آژانس انرژی اتمی و مدیرکل آن اقدام به درز اطلاعاتی میکنند که نه تنها محرمانه و سری قلمداد میشود بلکه هر کدام از آنها میتواند آتشی بلند کند که دودش چشم همه را میسوزاند. چندی قبل ادعای تغییر آرایش سانتریفیوژهای IR۶ در فردو و حالا ادعای غنی سازی ۸۴ درصدی که هر دو مشخص است که در حوزه فنی اقدامی غیر طبیعی نبوده و از این دست اتفاقات بارها تکرار میشوند هر کدام به نوعی از سمت پروندههای محرمانه بازرسی آژانس به رسانههای غربی رفته تا ابزاری برای فشار کشورهای اروپایی و آمریکا علیه کشورمان در آستانه نشست شورای حکام باشد. این رفتار غیر عقلانی در حالتی از آژانس سر میزند که همزمان گروسی با پیغام و پسغامهای متعدد خواستار سفر به تهران شده هرچند که تاکنون با چراغ سبز ایران روبه رو نشده است.
موضوع مهم این است که خواسته گروسی در سفر به ایران اگرچه میتواند برای او آوردهای داشته باشد، اما برای کشورمان بی خاصیت و غیر وسوسه کننده است و تا زمانی که آورده سفر مدیرکل به ایران مشخص نباشد سفر او به کشورمان نیز تنها یک «شوی تبلیغاتی» برای تامین اهداف شخصی گروسی یا کارفرمایان او خواهد بود. گروسی میخواهد با سفر به تهران اگر توانست موفق به نرم کردن مقامات ایرانی شود و بگوید نتیجه کار او بوده و اگر نتوانست بگوید با وجود سفر من و ملاقات با مقامات عالی ایران آنها حاضر به همکاری نشدند که این در دو حالت به نفع اوست، اما برای ایران آورده زمانی خواهد بود که حضور گروسی در تهران موجب بسته شدن پروندههای ادعایی یا حداقل توافق بر سر یک راه حل مرضی الطرفین برای حرکت به سمت بسته شدن پروندهها باشد که ظاهرا تاکنون چنین جمع بندی در تهران شکل نگرفته است.
رفتارهای اخیر آژانس و مدیرکل اش و درز اطلاعات به رسانههای غربی با هدف فشار بر ایران تنها در چارچوب سیاست «چماق و هویج» قابل ارزیابی است تا از طرفی ایران را نگران فضا سازی آمریکاییها با هدف تصویب قطعنامه شدیدتر در شورای حکام کند و از طرف دیگر راضی شود سفر مدیرکل انجام شود و یک شوی تبلیغاتی جدید با هدف مقصر سازی از ایران ترتیب دهند.
ایران البته با سفر رافائل گروسی به کشورمان مخالفتی ندارد همان طور که بازرسان آژانس را در چارچوب پادمان و ان پی تی راه میدهد و نظارت پادمانی را «فعلا» پذیراست، اما این سفر حتما اگر میخواهد آوردهای برای آژانس و گروسی داشته باشد باید «ما به ازایی» نیز برای ایران به همراه آورد که حداقل آن میتواند تدوین یک راه حل مناسب برای رفع ادعاهای آژانس و برداشته شدن این قفل بزرگ در راه احیای برجام باشد. تا این شرایط مهیا نشود سفری در کار نخواهد بود و گروسی در هر حالتی نمیتواند برای خود از این آب گل آلود ماهی بگیرد.
دنیای سیاست و روابط بین الملل دنیای داده و ستانده است و اگر این دو کفه تناسب و توازن لازم را نداشته باشند هیچ کشور مقتدر و مستقلی حاضر به ادامه بازی نخواهد بود. گروسی باید تاکنون این درس را گرفته باشد که جمهوری اسلامی ایران در برابر بازیهای هویج و چماق غرب هرگز کوتاه نخواهد آمد و نتیجه علاوه بر باخت باخت برای همه طرفها باخت گروسی بر سر قماری خواهد بود که با حیثیت و جایگاه حرفهای آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام داده است.
عباس سلیمینمی طی یادداشتی در وطن امروز نوشت: با گذشت بیش از ۱۰ روز از حضور تاریخی ملت بزرگ ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن، این حضور شگفتانگیز همچنان محل بحث است، اما به عقیده اینجانب مساله مهم درباره حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن که باید مورد دقت و توجه قرار گیرد، سانسوری است که درباره آن از سوی رسانهها و دولتهای غرب اعمال شد. این مسالهای حائز اهمیت است که باید بر آن تامل کرد و از جهات مختلف مورد واکاوی قرار داد.
جریانی که این حضور را سانسور میکند، در حقیقت نمیخواهد اذعان کند انقلاب اسلامی دارای یک پایگاه بسیار جدی در میان مردم است و این پایگاه قابل نادیده گرفتن نیست. در واقع برخی مسائل در داخل و برخی موارد در خارج مرتبط با این مساله باید مورد توجه قرار گیرد.
غربیها که در صدد فریب افکار عمومی هستند، حاضر نیستند این مطلب را بیان کنند و البته ترجیح میدهند تجمعات را حول مقابله با انقلاب اسلامی شاهد باشند.
این امر که اذعان کنند به این واقعیت که مردم ایران بین عملکردهایی که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی قرار میگیرد با اصالتهایی که در اصول انقلاب اسلامی وجود دارد، تفاوت فاحشی قائل هستند، از دشمنان برنمیآید. در واقع مردم به جمهوری اسلامی یک نگاهی دارند و ضعف و قوتهای مسئولان را نیز شاهد هستند که نسبت به قوتهای آن کرنش کرده و نسبت به ضعفهای آن انتقاد دارند، اما درباره انقلاب اسلامی یک نگاه عمیقتر انسانی و معنوی دارند، یعنی این اصول را که در انقلاب اسلامی وجود دارد، آرمانهای بشری میدانند و برای آن اصالت قائل هستند و از این اصول با تمام توان دفاع و حمایت میکنند. این چیزی نیست که غرب بخواهد به آن اعتراف کند، چون همواره از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بر این مطلب تاکید کرده که این نظام بزودی فرو خواهد پاشید، یعنی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در تمام این ۴۴ سال مرتبا بحث «بزودی این سیستم به هم خواهد ریخت، چون کارآمدی نخواهد داشت و اینکه نظام فکری انقلاب اسلامی قابل تداوم نخواهد بود» را مطرح کرده است.
دشمنان تلاش کردند وانمود کنند مردم با الگویی که انقلاب اسلامی به وجود آورده است همراه نیستند و آن را قبول ندارند، در حالی که مردم برعکس عمل و تلاش کردند جمهوری اسلامی را همواره به انقلاب اسلامی نزدیک نگه دارند و نگذارند جمهوری اسلامی از انقلاب اسلامی فاصله گرفته و از آرمانهای گرانقدر آن دور شود.
مردم در راهپیماییها به صورت چشمگیر شرکت میکنند تا بر این امر تاکید کنند که باید حتما جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی نزدیک حرکت کرده و پیوندهایش را حفظ کند.
اگر در تبلیغات بیرونی این امر منعکس شود تمام چیزهایی که مخالفان انقلاب اسلامی بافتهاند، متلاشی خواهد شد.
در طول ۳ ماه پاییز بارها شاهد بودیم در تبلیغات رسانهایشان اعلام میکردند بزودی همه چیز تمام خواهد شد، خب! معلوم است کسانی که در این مدت مردم را فریب دادند، سانسور را پیشه کنند.
بدانیم که تبلیغات غرب بر فریب بنیان گذاشته شده است و مسائل مربوط به ایران را خلاف نمایش میدهند. همه چیز را در تاریکی قرار داده و حتی سرنوشت جمهوری اسلامی را هم در تاریکی نمایش میدهند.
روشنایی همین جلوههای حضور مردم است که با وجود تمام مشکلات، چقدر مصمم در دفاع از اصول و آرمانها هستند که باعث بقای جمهوری اسلامی است.
برای اینکه این واقعیتها دیده شود، باید دانست اساس تبلیغات غرب در تاریکی نگه داشتن مردم و دور نگه داشتن از انسجام ذهنی نسبت به رخدادهاست.
خوشبختانه ملت ایران همواره با ایستادگی و مقاومت خود بساطی را که دشمنان پهن کردهاند، به هم ریخته است. اما به هم ریختگیای که ملت ایران در ۲۲ بهمن امسال به وجود آورد برای خیلیها تجربیات گرانسنگی را میتواند به ارمغان بیاورد.
قاسم محبعلی تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان غربیها؛ توافق جدید به جای برجام نوشت: تحولات پیرامون برجام که هر روز ابعاد جدیدی پیدا میکند و شاهد اظهار نظر مقامات کشورهای مختلف در این خصوص هستیم به نحوی است که گرچه همه طرفین قائل به احیای توافق و از سرگیری مذاکرات هستند، اما به نظر میرسد که این توافق بیش از احیا به پایان نزدیکتر است. به عبارت دیگر به نظر نمیرسد توافقی که در سال ۲۰۱۵ تحت عنوان برجام یا برنامه جامع اقدام مشترک انجام شده بود همچنان در دستور کار کشورهای غربی باشد. آنچه که غربیها از آن صحبت میکنند یک راه حل سیاسی و دیپلماتیک است. حال اینکه راهحل دیپلماتیک شامل چه مواردی شود و چه تغییراتی نسبت به گذشته داشته باشد بحثی است که طبیعتا در مذاکرات تعیین میشود؛ لذا به نظر میرسد با توجه به اینکه در تاریخ ژوئن ۲۰۲۳ یعنی خردادماه سال آینده ۸ سال توافق برجام تمام میشود باید این توافق را پایان یافته تلقی کرد. چون زمان بندیهای برجام که رعایت نشد؛ لذا اگر قرار باشد مجددا توافق شود باید زمانبندیهای جدید تعیین شود و روشهای جدیدی برای بازرسیها ایجاد شود که قطعا دیگر آن توافق نخواهد بود و توافق دیگری خواهد بود.
از طرف دیگر باید به این نکته مهم نیز اشاره کرد که توافق میان ایران و آژانس نیز میتواند مقدمهای برای یک توافق جدید باشد. البته باید گفت؛ با توجه به ادعاهای جدیدی که آژانس مطرح کرده در مورد غنی سازی بالای ۶۰ درصد و ۸۴ و... اینها تماما بحثهایی است که به نظر نمیرسد به سادگی قابل حل و فصل باشد. اگر هم چنین اتفاقی افتاده باشد گزارش بعدی آژانس خیلی تعیین کننده خواهد بود و باید دید اگر آژانس با ایران به توافق نرسد شورای حکام چه تصمیمی در مورد این گزارش آژانس اتخاذ خواهد کرد. البته در حال حاضر شرایط تغییر کرده و موضوعات جدیدی مطرح شده که این موضوعات جدید همه تاثیرگذار هستند. به غیر از مساله هستهای مساله همکاری یا همراهی و شراکت ایران در کنار روسیه مطرح شده است. مساله اعتراضات داخلی یا خارجی که نسبت به ایران وجود دارد به عنوان مساله حقوق بشر درآمده و عمده تحریمها نیز حول محور این دو مساله یعنی تحریمها و حقوق بشر صورت میگیرد؛ لذا برجام تنها مسالهای نیست که میان ایران، اروپا، آمریکا و کشورهای عربی خاورمیانه باشد؛ لذا به نظر میرسد آن فرصتی که ایران برای رسیدن به یک توافق صرفا هستهای داشت از دست رفته باشد و اگر توافق جدیدی هم در کار باشد فقط هستهای نخواهد بود و در خصوص سایر مسائل و مباحث نیز صحبت خواهد شد.