اوضاع گردشگری سلامت در ایران چگونه است؟ پاسخ مسئولان به این سوال بسیار جالب است.
به گزارش «تابناک»؛ از جمله سازوکارهایی که بسیاری از کشورها برای ارزآوری و رونق اقتصادشان بهره میگیرند، گردشگری است؛ سومین صنعت پولساز در جهان که مزایای جانبی دیگری هم برای کشورهای فعال در این زمینه به ارمغان میآورد، تا جایی که برخی کشورها برای رسیدن به آن مزایاست و پا در مسیر توسعه و رونق گردشگری میگذارند؛ برای نمونه میشود به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس اشاره کرد که با تمرکز بر گردشگری، توانسته اند سرمایههای زیادی جذب کرده و صنایع مختلف دیگر را در کشورشان برپا نمایند. مثل امارات متحده عربی که توانست در دوران کرونا صنایع واکسن سازی دایر نماید و فروشنده این کالای مهم به جهانیان شود.
اما فارغ از مزایای گردشگری، خود این صنعت هم مدت هاست تنوع بیشتری یافته و دائم در حال تغییر و تحول بیشتر است تا جایی که میبینیم همپا با داغ شدن بحث متاورس، گردشگری یکی از جدیترین صنایعی است که به این عرصه ورود کرده و احتمالا سهم پررنگی در این بازار کسب خواهد کرد.
یکی دیگر از انواع گردشگری که مدت هاست در جهان مورد توجه قرار گرفته، گردشگری سلامت است. شاخهای از گردشگری که در آن مقصد بر اساس توانمندیهای پزشکی و درمانی انتخاب میشود و از جراحیهای مختلف و گاه پیچیده تا کاشت مو و عملهای زیبایی را شامل میشود و حتی دهکدههای آرامش همراه با ارائه خدمات روان درمانی و حتی مراقبتی هم در زیرمجموعه آن قرار میگیرد.
شاخه نسبتا تازهای از گردشگری که دست بر قضا کشورمان پتانسیل بالایی در آن دارد، چون انبوه متخصصان و پزشکان را در اختیار دارد، آب و هوای متنوع و به تعبیر فعالان عرصه گردشگری، چهار فصل دارد، موقغیت ممتازی در منطقه دارد و در دسترس بسیاری از بیماران از نقاط مختلف جهان است و از همه مهم تر، ارزش پولش بسیار پایینتر از ارزهای جهان است و در نتیجه ارزان محسوب میشود!
امتیازاتی که موجب شده با کمترین سرمایه گذاری در این عرصه، گردشگری سلامت در کشورمان مدتها پیشتر پا گرفته باشد و به جایی برسیم که به تاکید معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در سال گذشته گردشگرانی از ۱۶۴ ملیت گوناگون و بنابراین از پنج قاره جهان برای دریافت خدمات سلامت به ایران آمده اند.
عددی که ممکن است جذاب به نظر برسد، اما قادر به نشان دادن وضعیت کشورمان نیست، به ویژه اگر بدانیم رتبه کشورمان در برخی ارزیابیهای صورت گرفته در این خصوص، چهل و ششم در جهان است؛ رتبهای که نشان میدهد به رغم ارزان بودن کشورمان و بهره مندی از امکانات خوب در حوزه درمان چه از منظر نیروی انسانی و چه از نظر زیرساخت ها، ایران مقصد گره بسیار کوچکی از گردشگران سلامت است.
نکتهای که امثال معاون وزیر تلاش میکنند از آن عبور کرده و به جایش تاکید کنند که «سالانه حدود یک میلیارد دلار به واسطه خدمات گردشگری سلامت وارد کشور میشود که این مبلغ علاوه بر مراکز درمانی و بیمارستانی به زنجیره هتلها، رستورانها، صنعت حمل و نقل و دیگر نهادهای خدماتی نیز تعلق میگیرد.»
روایتی که لابد به اتکای آن میشود نتیجه گرفت اوضاع گردشگری سلامت در کشورمان خوب و حتی مطلوب است و نه تنها منفعت آن به مراکز درمانی میرسد، که هتل ها، رستورانها و... هم از مزایش بهره مند میگردند. روایتی که دست کم مورد تایید رئیس شورای گردشگری سلامت کشور نیست.
به تاکید این مقام مسئول، «هیچ اقدامی در زمینه گردشگری سلامت صورت نمیگیرد» تا جایی که تنها یک قلم از کمبودهایمان در عرصه زیرساختهای این حوزه، کمبود ۲۷۰۰ هتل است! کمبودی که رفع آن سوای بودجه کلان، نیازمند صرف سالها زمان است؛ آن هم در حالی که میدانیم رقبای منطقهای و جهانی با سرعت در حال پیشرفت هستند و به عنوان مثال مدتی است که ترکیه در این حوزه از ما پیشی گرفته است.
همه اینها در حالی است که رونق این حوزه از جمله تکالیف تعیین شده در سند چشم انداز کشور است و به تاکید رئیس شورای گردشگری سلامت، «براساس سند چشمانداز ۱۴۰۴ باید در این سال تمام این قلهها را فتح کنیم، اما نه تنها فتح نکردهایم، بلکه در ابتدای این قله هم نیستیم، چون مجریان ما بر اساس مفاد سند پیش نرفتهاند. سرمایهگذاری در این بخش عین سود است، اما متاسفانه هیچ توجهی نمیشود.»
اظهاراتی که البته ممکن است کمی اغراق شده باشند و با واقعیت همخوانی کاملی نداشته باشند، اما دست کم ثابت میکند، اوضاع به آن خوبی که معاون وزیر میگوید هم نیست و نمیتوان و نباید از ورود گردشگر سلامت از ۱۶۴ کشور جهان خرسند باشیم، چون آنها نه در نتیجه برنامه ریزی و سرمایه گذاری مسئولان در این عرصه، که بیشتر به دلایل جانبی مانند قیمت ارزان و کیفیت بالای کادر درمان به ایران آمده اند.