به گزارش «تابناک» به نقل از مهر، میدان شوش مملو از مردم و مأموران نیروی انتظامی بود که به دلیل حضور سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی کشور جمع شده بودند. زن و مردم و پیر و جوان حتی دانش آموزان مدارس آمده بودند تا لحظهای سردار رادان را ببینند و از وضعیت موجود در محلههای هرندی، شوش و مولوی گلایه کنند.
مأموران نیروی انتظامی هم با سردار رادان همراه شدند تا او بازدیدی از طرح جمع آوری معتادان متجاهر در این محلات داشته باشد. چون چند روزی است که این طرح در محلات تهران شروع شده و حدود ۱۵ روزی است که هرندی، شوش و مولوی تقریباً پاکسازی شدهاند اما همچنان این طرح در حال اجراست.
مردمی که به میدان شوش آمده بودند دورتا دور فرمانده نیروی انتظامی از دغدغههایشان گفتند. یکی از آنها زن محجبه جوانی بود که نام سردار را همراهانش پرسید و تلاش کرد جلو برود تا بگوید این محلات برای رفت و آمد او در شب و زمانی که از سر کار بر میگردد امن نیست. او میخواست نیروهای انتظامی به صورت دائمی در این محلهها گشت بزنند.
پیرمرد دیگری وقتی سردار رادان به راستهای در خیابان نزدیک به میدان رفت جلوی او را گرفت تا بگوید من مغازه فروش سنگ دارم. کارم سخت است اما از وجود قاچاقچیهای اینجا میترسم. آنها به خاطر ترس از مأموران شما کشیک میدهند که چه زمانی مأمور نیست آن وقت بیرون می آیند یا نهایتاً دو تا کوچه آن طرف تر میروند. ما میخواهیم که این افراد برای همیشه از این محلهها بروند.
تعدادی از مغازهها کرکره بستهای داشتند. مغازه دارانی که با پلاکارد از سردار رادان و سردار محمدیان به دلیل اجرای طرح جمع آوری معتادان تشکر کرده بودند گفتند که این مغازهها حدود ده سال پیش فروشگاه بودند. حالا به مغازه فروش مواد مخدر تبدیل شدهاند. آنها تلاش کردند به سردار رادان نشان دهند که از کدام سوراخ معتادان به داخل مغازه میروند و جنس می خرند. این مغازهها باز نمیشد اما سردار به آنها قول داد که تکلیف این مغازهها را روشن کند.
مالک سنگ فروشی به خبرنگار مهر گفت: شبها باید بیایید تا ببینید که چطور معتاد خیلی راحت میرود و میآید. موقع روز هم از یک سوراخ مواد جا به جا میشود. اگر داخل این مغازهها بشوید میبینید که چه خبر است همین مغازهها برای ما شده منبع فساد.
گروهی از مردم از مأموران نیروی انتظامی تشکر کردند و گفتند که مدتی است حضور معتادان این محلهها خیلی کمتر شده است فقط امیدواریم که این اتفاق همیشگی باشد.
تعدادی دیگر از مردم ساکن در این محلات رد میشدند و میگفتند که دوباره انتخابات شد و یک سری طرح اجرا کردند تا رزومه بسازند.
یکی از خبرنگاران این واکنشها را به سردار رادان انتقال داد. اما رادان توضیح داد: اگر قرار باشد که این طرح در چند روز برگزار شده و ادامه پیدا نکند. درست است کار تبلیغاتی انجام شده اما من قول میدهم که این طرحها همیشگی باشد و مردم هم از ما مطالبه کنند.
در میان صحبتهایی که سردار با مردم میکرد یک نفر با گوش شکسته از این حضور تشکر کرد و گفت که من در این محله زندگی میکنم اما نمیتوانم با افتخار بگویم بچه این محل هستم درحالی که مقامهای قهرمانی در کشتی به دست آوردهام.
پیرزنی هم از مأموران نیروی انتظامی نام فردی که خیلیها دورش جمع شده بودند را پرسید گفت میخواهم یک چیزی بگویم اما فقط به خودش می گویم او گفت من توان مالی خوبی ندارم نمیتوانم بروم جای دیگری زندگی کنم به داد بچههایم برسید آنها در این محلهها معتاد میشوند. چون جلوی چشمش خرید و فروش مواد میکنند.
یکی از مغازه دارها به سردار رادان تعارف زد که گوشت بخرد و گفت: یک سری از افراد می آیند اینجا غذا میدهند هر شب هم هستند. خب معتادان هم می آیند اینجا چون پاتوقشان هست. هر کجا هم که باشد باز اینها به همین محلهها می آیند.
بعد از این محله، سردار رادان به سمت خانههای پلاک قرمزی رفت که قرار است نه تنها انشعابات آنها قطع شود بلکه در ورودی آنها بتن ریخته میشود تا دیگر معتادان آنجا عبور و مرور نکنند.